رقیه توکلی در گفتوگو با ایلنا:
دنبال بازیهای نوستالوژیک نبودم/ فیلم در بخش خصوصی گرانتر میشد
کارگردان فیلم «مهران» معتقد است این فیلم سراغ نوستالژیبازی نرفته بلکه تلاش کرده قصهای خیالی در یک شهر واقعی را روایت کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم مهران ساختهی رقیه توکلی دومین تجربهی این کارگردان به حساب میآید. توکلی در «مهران» سراغ یک قصهی نوجوانانه در دهه شصت رفته است. زادگاه فیلمساز یعنی شهر یزد و مردمان آن در فیلم «مهران» نقش محوری دارند و توکلی تلاش کرده بعد از فیلم «مادری» که یک فیلم زنانه است، سینمای کودک و نوجوان را تجربه کند.
«مهران» در جشنواره فیلم کودک و نوجوان به نمایش درآمد و متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر بود که آرای نهایی هیات داوران را کسب نکرد. به بهانه حضور فیلم در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر، با توکلی گفتگو کردیم.
شما بعد از فیلم مادری که در فضایی زنانه شکل گرفت سراغ مهران رفتید. این تغییر ذائقه در سبک فیلمسازی نشات گرفته از کجاست؟
من از سال ۸۵ اولین فیلم کوتاهم را که ساختم بسیاری از شخصیتهای اصلی فیلمهایم نوجوان بودند. بعد از مدتی درگیر موضوعات زنانه شدم و چند فیلم در این زمینه ساختم و حتی فیلم اولم یعنی «مادری» هم با محوریت زنان شکل گرفت. وقتی فیلم «مادری» اکران شد، متوجه شدم مخاطب با سکانسهایی که بازیگر کودک در آن حضور دارد، ارتباط خوبی برقرار میکند و متوجه شدم که احتمالا در زمینه ساخت فیلم برای کودک و نوجوان توانایی بیشتری دارم. برای همین تصمیم گرفتم برای فیلم دوم برگردم به سراغ بچهها و شخصیت اصلی را یک کودک قرار بدهم و خودم را مجدد محک بزنم.
قصه مهران چقدر به واقعیت نزدیک است؟
قصه فیلم «مهران» و فضای آن کاملا تخیلی است و تماما نشات گرفته از ذهن است و فضای واقعی ندارد. ولی مهماننوازی یزدیها و روابط بین مردمان یزد و فضاسازی آن تماما واقعی است و مابهازای بیرونی دارد. در واقع حس و حال فیلم واقعی است ولی قصه آن یک داستان خیالی است.
پیش از شما نرگس آبیار در فیلم «نفس» به نحوی حال و هوای جنگ را از دید یک کودک روایت کرده بود و شما هم در مهران قهرمان اصلیتان یک کودک است. چقدر فضای کودکانه در تلطیف فضای جنگ میتواند موثر باشد؟
فیلم من اصلا شبیه فیلم «نفس» نیست. «مهران» فضای طنزی دارد و شخصیتهای اصلی من نادانسته یک کارهایی انجام میدهند و قهرمان قصه «مهران» یک نفر نیست درحالیکه در فیلم «نفس» راوی و قهرمان یک نفر است. به نظرم ما در «مهران» فضای دور از جنگ و شهرهایی که دور از درگیریهای جنگ هستند را نشان میدهیم. یزد شهر مرکزی ایرانی است و چون در مرز نیست به صورت مستقیم درگیر جنگ نیست.
توجه به المانهای دهه شصت گاهی برای فیلمسازان تبدیل به ابزاری برای نوستالژی بازی است. چقدر سعی کردید در دام نوستالژیها نیفتید و قصهتان را در اتمسفر خودتان تعریف کنید؟
من خودم دهه شصتی هستم و خیلی سعی نکردم به سمت فضاهای نوستالژی بروم. شاید در سکانسهای فوتبال درون فیلم کمی خاطره بازی کردیم ولی درگیر نوستالژی نشدم و بیشتر قصه و درام است که کارکرد دارد و مهمترین ویژگی «مهران» همین است که قصهشو تعریف میکند و قرار نیست چیزی را بزرگ کند.
در تولید فیلم چقدر حضور نهادهای دولتی موثر بود؟ آیا فیلم میتوانست در بخش خصوصی هم تولید شود؟
«مهران» با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده است ولی بودجه کمی برای فیلم داشته. البته قصه مهران این پتانسیل را داشت که در بخش خصوصی هم تولید شود ولی هزینههای آن بالاتر میرفت و باید در آن حالت از چهرههای مطرح بازیگر استفاده میکردیم. حتی با توجه به قصهای که دارد اگر از حضور ستارهها استفاده میکردیم میتوانست در گیشه هم جزو آثار پرفروش باشد. ولی الان که در بخش دولتی تولید شده، بودجه فیلم زیاد نبود و سعی کردیم در هزینهها مدیریت کنیم و تلاش کردیم یک فیلم دهه شصتی بسازیم که با توجه به فضاسازی آن دهه با کمترین هزینه فیلم را تولید کنیم.
فکر میکنید تا چه میزان میتوان به آینده امیدوار بود؟
کرونا همه چیز را تحت تاثیر قرار داد. فیلمسازی هم به دلیل ماهیت آن که یک کار گروهی است و همه افراد در یک فضای نزدیک و بسته کار میکنند چالشهای بیشتری دارند. امیدوارم خیلی زود شرایط زندگی به سمت عادی شدن پیش برود و کرونا از بین برود تا سینما هم بتواند راه خودش را برای بازیابی مجدد پیدا کند. من چون خودم شخصیت امیدواری دارم به آینده کشور بعد از کرونا امید دارم.