خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از حسینعلی رحمتی؛

علیه فراموشی یک‌ فاجعه؛ واکاوی لایو جنجالی

علیه فراموشی یک‌ فاجعه؛ واکاوی لایو جنجالی
کد خبر : ۱۰۲۰۶۴۵

حسینعلی رحمتی (استاد فلسفه اخلاق) در نوشتاری مفصل به واکاوی لایو‌ جنجالی چندی پیش پرداخته و‌ ضمن بررسی ابعا د متنوع آن، راه‌حل‌هایی نیز پیش‌می‌نهد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در روزهای اخیر انتشار لایو یک پسر چهارده‌ساله با دختری که در اینستاگرام عمدتا با نمایش‌های غیراخلاقی از خود، به کارهای تبلیغاتی و کسب شهرت می‌پردازد، خبرساز شده است. بی‌حیایی دختر و بی‌پروایی پسربچه در گفتگو پیرامون مسائل جنسی، تعجب و تاسف مخاطبان را برانگیخته است. انتشار این لایو بار دیگر موضوع چگونگی حضور نوجوانان و جوانان در شبکه‌های اجتماعی را پررنگ کرد و هر کس سعی کرد در این زمینه راهکارهایی را ارایه دهد.

هرچند تجربه نشان داده اینگونه مباحث متاسفانه پس از چند روز و تا پیدا شدن سوژه بعدی، به فراموشی سپرده می‌شود، ولی برای کسانی که نمی‌خواهند در این زمینه دچار سطحی‌نگری یا غفلت و فراموشی شوند، با نگاه پدیدارشناسانه و آسیب‌شناسانه به این لایو، نکات زیر بیان می‌شود:

۱-م لایو این پسربچه نه اولین نه آخرین مورد از حضور نامناسب نوجوانان در شبکه‌های اجتماعی است بخواهیم یا نخواهیم، شبکه‌های اجتماعی در جامعه امروز ایران (مانند دیگر کشورها) حضوری رو به گسترش دارند و (دست‌کم به این زودی) قابل حذف شدن نیستند. بنابراین، همه کسانی که دغدغه فضائل و رذائل اخلاقی در این شبکه‌ها را دارند (از شهروندان عادی مثل پدر و مادرها گرفته تا نهادهای حاکمیتی و غیرحاکمیتیِ متصدی تعلیم و تربیت و فرهنگ و دین و اخلاق از قبیل آموزش و پرورش و حوزه‌های علمیه) نیز بایستی تحقیق و تامل اخلاقی درباره ماهیت این شبکه‌ها و مناسبات حاکم بر آن‌ها را یک وظیفه کلان و دائمی برای خود تلقی کرده و از کارهای مقطعی بپرهیزند.

۲-نوجوانان و جوانان را به عنوان بزرگترین و مهم‌ترین گروه از کاربران شبکه‌های اجتماعی به رسمیت بشناسیم و چیستی، چرایی و چگونگی حضور آن‌ها را تحلیل و بررسی کنیم. حضور آن‌ها در این فضا از نظر اخلاقی کارکردی دوگانه دارد: هم به محتوای مفید و مناسب دسترسی دارند و از این شبکه‌ها برای کارهای خوبی چون تجارت، دانش‌افزایی و بروز استعدادها و توانمندی‌های خود استفاده می‌کنند، هم، کم و بیش به محتوای غیراخلاقی دسترسی دارند و در مواردی هم مرتکب رفتارهای نادرست مثل حضور در لایوهای جنسی می‌شوند.

۳- فضای مجازی امروزه از یک وسیله ارتباطیِ محض یا محلی برای سرگرمی و وقت گذرانی نوجوانان و جوانان خارج، و به یکی از عوامل موثر و هنجارگذار اخلاقی تبدیل شده است. اگر در زمان‌های گذشته بچه‌ها رفتارهای درست و نادرست را از افرادِ دارایِ «قُرب مکانی» مثل والدین و بزرگترهای فامیل، روحانی محل یا معلم مدرسه یاد می‌گرفتند، و اگر در چند دهه اخیر عوامل دیگری چون رادیو و تلویزیون و مطبوعات به آن اضافه شده بود، اما امروزه وضع عوض شده و فضای مجازی با بی‌معنا یا کمرنگ کردنِ «مکان»، به جمع عوامل پیشین پیوسته و حتی آن‌ها را با چالش‌های جدی مواجه کرده است. کسی که ابعاد و زوایا و کارکردهای این عامل را به درستی نشناسد نمی‌تواند با آن مواجهه‌ای منطقی و موثر داشته باشد.

۴- بازتعریفِ «مصادیقِ هنجارهای اخلاقی» و «معیارهای ارزشداوری اخلاقی» یکی از کارکردهای فضای مجازی به عنوان یک منبع هنجارگذار جدید است (درباره «بازتعریفِ مفاهیم» باید بررسی بیشتری انجام شود). این تعریف جدید ممکن است با آنچه در سنت اخلاقی و فرهنگی ما بوده است بسیار متفاوت، و حتی متضاد، باشد. به عنوان مثال، در همین لایو پسر نوجوان «بچه مثبت بودن» خواهرش را یک ضدارزش می‌شمارد، با صراحت درباره تمایلات (نادرست) جنسی‌اش سخن می‌گوید، و از اینکه دوستانش این سخنان را بشنوند، ابایی ندارد. این بی‌پروایی را مقایسه کنید با آنچه در اخلاق اسلامی و فرهنگ سنتی ما به عنوان «حیا و شرم» شناخته می‌شود.

۵- افزایش شکاف دیجیتالی بین نسلی به مدد مجازی: نوجوانی که در این لایو حضور دارد می‌گوید برای اینکه پدر و مادرش از فعالیت او در فضای مجازی مطلع نشوند مطالبش را مخفی (Hide Story) کرده است. این گونه رفتارها نشان می‌دهد که اطلاعات نسل جدید درباره فضای مجازی بسیار بیشتر از والدین‌شان است، درحالیکه قاعدتا باید برعکس باشد. این شکاف دیجیتالی منجر به شکاف فرهنگی، اجتماعی و ارزشی بین دو نسل می‌شود، و در نهایت باعث می‌شود که پدر و مادرها در شناخت و ایفای وظایف اخلاقی خود نسبت به فرزندان‌شان درباره فضای مجازی ناتوان شوند.

۶- تغییر زبان به مثابه نشانه تغییر فرهنگ: به کار بردن تعبیرهایی چون «نیوفیس، گَنگش بالاست، خفن بودن، کول بودن، روی مود بودن» از سوی نوجوان این لایو نمونه‌ای از تحولات زبانی نسل جدید است. اگر سخن فیلسوفی چون هایدگر را بپذیریم که گفته «زبان خانه وجود است»، آنگاه تغییرات زبانی را باید چیزی فراتر از تحول واژگانی بدانیم و آن را نشانه‌ای از تغییرات وجودی، و در واقع تحولات فکری و فرهنگی و ارزشی، تلقی کنیم. زبان ابزار ارتباط نیز هست. بنابراین، کسانی که می‌خواهند با این نسل درباره درست زیستن در شبکه‌های اجتماعی صحبت کنند بایستی اولا منطق این تغییرات را بشناسند، ثانیا در هم‌سخنی با آن‌ها ادبیات خود را تغییر دهند. این سخن البته به معنای آن نیست که به طور صدردرصد اصطلاحات و تعابیر این نسل را به کار ببرند، بلکه مقصود این است که شیوه بیان خود را نو و به روز کنند.

۷- عدم ثبات فکری، شخصیتی و ارزشی نوجوانان: نوجوانی که در لایو با آن خانم حضور دارد در عین که او را بهانه ارضای جنسی خود می‌داند اما می‌گوید به هیچ وجه دوست ندارد دیگران درباره مادر خودش چنین تصوری داشته باشند. این گونه تعارض‌ها و دوگانگی‌ها، که در گفتار و رفتار این نسل کم نیست، بیانگر نوعی بی‌قراری فکری و کم‌ثباتی بنیان‌های ارزشی طیف‌هایی از این نسل است که هضم آن برای نسل پیشین آسان نیست. هستند نوجوانان و جوانانی که در صفحات اجتماعی‌شان هم ترانه می‌گذارند هم مداحی. ممکن است نماز نخوانند ولی در هیات عزای امام حسین(ع) شرکت می‌کنند. شاید روزه نگیرند ولی در مراسم شب قدر حضور دارند. نسل گذشته شاید درباره این دوگانگی‌ها نوعی ارزش داوری منفی داشته باشد، ولی چاره‌ای جز این ندارد که علل و عوامل این دوگانگی‌ها را به درستی بشناسد.

۸- عدم اکتفا به وجدان و مسوولیت‌شناسی اخلاقی برخی کاربران: دختر حاضر در این لایو با اینکه متوجه می‌شود پسربچه طرف صحبت او زیر سن قانونی است باز هم به گفتگو با او درباره مسائل جنسی ادامه می‌دهد. چنین کاری هم از نظر اخلاقی هم از نظر قانونی در کشور ما و حتی کشورهای دیگر، نادرست است. وجود این حد از رذالت اخلاقی در او و کسانی چون او که برای جذب مخاطب و کسب درآمد دست به هرکاری می‌زنند، نشان می‌دهد که برای حفظ سلامت اخلاقی نوجوانان و جوانان در شبکه‌های اجتماعی نمی‌شود به وجدان اخلاقی فعالان شبکه‌ها اکتفا و کار را یکسره به کاربران واگذار کرد؛ بلکه به راهکارهای و نظارت‌های جدی‌تر هم باید اندیشید.

۹- ضرورت شناخت نسل جدیدِ الگوهای اخلاقی و رفتاری نوجوانان وجوانان: پسربچه حاضر در لایو خطاب به آن خانم می‌گوید: «من عضو صفحه تو هستم و به حرف‌هایت عمل می‌کنم.» این اعتراف تلخ، بیان‌گر یک فاجعه‌ای اخلاقیِ در حال وقوع است؛ یعنی تبدیل شدن سلبریتی‌ها و شاخ و پلنگ‌های بی‌اخلاق فضای مجازی به الگوهای اخلاقی نسل جدید. وجه فاجعه‌آمیز این فرایند آن است که این الگوها از نظر دانش، بینش و منش اخلاقی فاقد کمترین صلاحیت، شایستگی و تعهد هستند اما، متاسفانه، کارکردها و جذابیت‌های فضای مجازی را می‌شناسند و با چگونگی بهره‌گیری از آن در راستای اهداف غیراخلاقی خود آشنایی دارند.

خب، چه کار باید بکنیم؟

۱- با بچه‌ها گفتگو کنیم: به نظر می‌رسد نوجوانان و جوانان پرتعدادترین و پیگیرترین کاربران شبکه‌های اجتماعی باشند. برخورد فعالانه، آگاهانه، و واقع بینانه با این حضور اقتضا می‌کند که نه آن‌ها را از این فضا به کلی جدا کنیم و نه اینکه یله و رها سازیم. بلکه ما به عنوان بزرگترشان باید آن‌ها در این زمینه #گفت‌وگو کنیم، و نقاط قوت و ضعف فضای مجازی را برایشان بیان کنیم. به آن‌ها بگوییم که در صورت مواجه شدن با افراد اخلاق ستیز در شبکه‌ها چه کاری باید انجام دهند.

۲- اعتماد بچه‌ها را جلب کنیم: لازمه اینکه بچه‌ها نظرات ما را درباره فضای مجازی بپذیرند این است که به ما «اعتماد» کنند. نخستین گام دراین زمینه را ما بزرگترها، اعم از والدین و نهادهای حاکمیتی، باید برداریم. از نگاه بدبینانه به بچه‌ها بپرهیزیم، در عین حال صادقانه و محترمانه خوب و بد کارهای‌شان در فضای مجازی را برایشان توضیح دهیم. به آنان اطمینان دهیم که دلسوزشان هستیم و دنبال مچ‌گیری از آن‌ها نیستیم. علاوه برگفتار، رفتارمان هم باید اعتمادساز باشد. مثلا اگر فرزندمان در این فضا مرتکب رفتار غیراخلاقی شد یا با رفتار غیراخلاقی دیگران مواجه شد و به ما اطلاع داد، به‌جای متهم کردن و سرزنش او، درباره مشکل صحبت کنیم و دنبال راهکار باشیم. نکته دیگر برای جلب اعتماد فرزندان، این است که خود ما نیز هنگام حضور در شبکه‌های اجتماعی اخلاق را مراعات کنیم، تا فرزندان‌مان به ما به عنوان یک الگوی اخلاقی بنگرند و سخن‌مان را بپذیرند.

۳- خودمان آگاهی بیشتری داشته باشیم: متاسفانه بسیاری از بزرگترها، از پدر و مادر گرفته تا معلم و روحانی محله و غیره، آگاهی چندانی نسبت به خوبی‌ها و بدی‌های موجود در فضای مجازی ندارند (بماند که درباره نکات فنی آن هم اطلاعات‌شان از جوان تر‌ها کمتر است). این مسئله موجب می‌شود که نتوانند به وظایف خود عمل کنند. بنابراین، لازم است برای رفع این مشکل تلاش جدیداشته باشند.

۴- با افراد متخصص و آگاه مشورت کنیم: عجیب است که ما بزرگترها برای خرید یک لباس یا کفش برای بچه‌ها از افراد مختلف کسب نظر می‌کنیم، ولی برای درست زیستن فرزندان‌مان در فضای مجازی نه تنها خود اطلاعات چندانی نداریم که برای کسب آن تلاشی هم نمی‌کنیم. هم مباحث اخلاقی و تربیتی بسیار زیاد و تخصصی است هم سازوکارها و مسائل و مشکلات فضای مجازی. بنابراین انتظار نیست که همه بزرگترها در این زمینه‌ها اطلاعات لازم را داشته باشند، اما این انتظار هست که با کسانی که در این زمینه تخصص دارند مشورت نمایند. امروزه این کار خیلی آسان شده است. با یک تماس تلفنی یا با استفاده از خود شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی می‌توان با افراد آگاه و صاحبنظران اخلاق و تربیت و فضای مجازی تماس گرفت و از نظرات آن‌ها استفاده کرد. در خود اینترنت هم مطالبی در این زمینه وجود دارد که با جستجو می‌شود به آن‌ها دست یافت. خوشبختانه در سال‌های اخیر درباره درست زیستن در فضای مجازی کتاب‌ها و مقالاتی هم نوشته شده که می‌توان به آن‌ها مراجعه کرد.

۵- شخصیت اخلاقی و باورهای دینی بچه‌ها را تقویت کنیم: برای زیست اخلاقی فرزندان‌مان در فضای مجازی نمی‌شود به نظارت‌های بیرونی توسط والدین یا نهادهای حاکمیتی و فیلترکردن و مانند آن بسنده کرد. بلکه باید #نظارت_درونی بچه‌ها را نیز تقویت کنیم. جوانی که برای خود عزت و کرامت نفس قائل باشد، در فضای مجازی از هر کاری که این کرامت را مخدوش کند پرهیز می‌نماید. نوجوانی که باورهای دینی از قبیل تقوا و حاضر و ناظر بودن خداوند در وجودش رسوخ کرده باشد هنگام حضور در فضای مجازی هم خود را در محضر خداوند می‌داند و از کارهای خطا دوری می‌کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز