بهنام ابوالقاسم در گفتوگو با ایلنا:
«همیشه لحظهی باران…» مولتیژانر است/ سرایش اشعار به شیوهی عرش به فرش است/ آنسامبل ذاستا همچنان فعال است
بهنام ابوالقاسم (نوازنده، آهنگساز و رهبر ارکستر) میگوید: آنچه درباره آلبوم «همیشه لحظهی باران…» وجود دارد، مولتی ژانر بودن آن است، یعنی انتخابها بر اساس فضای هر شعر بوده و در نهایت مخاطب موسیقی ارکسترال، مینیمال و دیگر موسیقیها را خواهد شنید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «همیشه لحظهی باران. .» با آهنگسازی بهنام ابولقاسم و خوانندگی پوریا اخواص یکی از آلبومهایی است که طی روزها و هفتههای گذشته منتشر شده و علیرضا کلیایی سراینده اشعار آن است.
بهنام ابوالقاسم (نوازنده، آهنگساز و رهبر ارکستر) موسیقی از کودکی با ساز پیانو آغاز کرده و از آن زمان تاکنون از اساتیدی چون سوشیانت عازمیخواه، کلارا بوکوچاوا، حسین دهلوی، کیوان ساکت، شریف لطفی، فرید عمران بهره برده است. او به عنوان نوازنده مهمان در ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران به اجرای برنامه پرداخته، در زمینه تولید و اجرا تاکنون با خوانندگانی چون همایون شجریان، سالار عقیلی، علیرضا قربانی، وحید تاج و محمد معتمدی همکاری کرده است. با او درباره چگونگی تولید آلبوم تازهاش گفتگو کردهایم.
شما همراه با فردین خلعتبری در سال ۹۳ آنسامبل ذاستا را راهاندازی کردید. همکاریتان با ایشان ادامه دارد؟
فعالیت آنسامبل ذاستا همچنان ادامه دارد. نام فعالیتهای مشترک من و فردین خلعتبری دیگر همکاری نیست و به نوعی برادری کردن و زندگی کردن است. به همین دلیل تا آن زمان که هستیم همکاریهای مشترکمان نیز ادامه دارد. در حال حاضر نیز به اتفاق و با عناوین مختلف مشغول کار هستیم و فعالیتمان کماکان ادامه دارد. موضوع مهم این است که شرایط عجیب و غریب پیش آمده به واسطه کرونا، بگذرد تا بتوانیم به اجرا بپردازیم. متاسفانه در حال حاضر شرایط به گونهای است که هیچ کاری نمیتوان کرد.
در آلبوم «همیشه لحظهی باران…»، با توجه به سبک و سیاق کار انتظار میرفت بیشتر دیده شود و مورد تحلیل قرار گیرد.
واقعیت این است که آلبومهایی چون «همیشه لحظهی باران…» و کلا آثار هنری، چه در حوزه موسیقی، چه سینما و تئاتر بازخوردهای کمتری دارند و اگر غیر از این باشد تعجببرانگیز است. اتفاقا چند روز پیش به یکی از دوستان گفتم اگر پنجهزار نفر آلبوم را بشنوند من خوشحال میشوم و اگر تعداد آنها به دههزار نفر و صدهزار نفر افزایش یابد خوشحالتر خواهم شد. اما اگر بیست میلیون نفر آن را شنیدند آلبوم را پاک خواهم کرد، زیرا اگر چنین اتفاقی بیفتد اشکالی وجود دارد و مشکل از من است. البته آلبوم «همیشه لحظهی باران…» از زمان انتشار تاکنون در حد خودش دیده شده است. به هرحال طی این مدت دوستان و هنرمندان لطف داشتهاند و اثر را شنیدهاند و برخی نیز نقدهایی را مطرح کردهاند.
شما به عنوان نوازنده و آهنگساز با خوانندگان مطرحی همکاری کردهاید. چطور تصمیم گرفتید با پوریا اخواص که علاوه بر خواننده بودن نوازندهای حرفهای است، همکاری کنید؟
من و پوریا اخواص سالهای متمادی یکدیگر را از دور میشناختیم. طی این سالها میدانستم پوریا به چه کارهای مشغول است و او نیز در جریان فعالیتهای من بود. آنچه که باعث همکاری مشترکمان شد این بود که من به اتفاق اعضای ارکستر مجلسی «رسا» آثاری از فردین خلعتبری را اجرا کردیم که برخی از آنها کلام داشت. با فردین خلعتبری صحبت کردیم و طی این تعامل آنچه مطرح شد این بود که آثار با کلاممان به صدای پوریا نزدیک است و کاش او آنها را بخواند. در ادامه پوریا آمد و آن آثار را خواند و این اتفاق به نوعی ما را به هم وصل کرد تا در آلبوم «همیشه لحظهی باران…» با هم همکاری کنیم.
ویژگیهای صدای پوریا اخواص برای این اثر چیست؟
درست است که پوریا اخواص به لحاظ سنی از خوانندگان فعلی چند سالی کوچکتر است، اما تجارب بسیاری در زمینه موسیقی و نوازندگی و خوانندگی دارد. به هرحال او علاوه بر فعالیتهای بسیار و همکاری با افراد و گروهها، سالهاست با گروه «همآوایان» و آقای حسین علیزاده همکاری میکند. پوریا اخواص جدا از موضوعات فنی و خوانندگی، فرد بسیار همراه است و دارای اخلاق و ویژگیهای حرفهای است. به هرحال مسیری که برای تولید آلبوم «همیشه لحظهی باران…» طی کردیم روندی سهل و راحت نبوده است. از طرفی، مسیری که پیش رو داشتیم در جهت تولید اثری بود که احتمالا پر مخاطب نیست و پوریا نیز مانند دیگر دوستان با علم بر این موضوع همکاری را پذیرفت.
در آلبوم، قطعات سبک و سیاق متفاوتی دارند.
آنچه درباره آلبوم «همیشه لحظهی باران…» وجود دارد، مولتی ژانر بودن آن است، یعنی انتخابها بر اساس فضای هر شعر بوده و در نهایت مخاطب موسیقی ارکسترال، مینیمال و دیگر موسیقیها را خواهد شنید.
اگر مخاطب قطعهای را خارج از آلبوم بشنود، میتواند حدس بزند که آن قطعه متعلق به آلبوم «همیشه لحظهی باران…» است. این ویژگی چقدر به تلفیق شعر و موسیقی ارتباط دارد؟
آنچه که وجود دارد این است که اشعار در آلبوم «همیشه لحظهی باران…» روندی را طی میکنند و آنها را با همین کانسپت طراحی کردهایم. اشعاری که علیرضا کلیایی سروده سیری از عرش به فرش را پیمودهاند. یعنی خیلی ازلی شروع میشوند و هرچه میگذرد در روند آلبوم زمینیتر میشوند.
با این حساب میتوان گفت اشعار از میان سرودههای قبلی علیرضا کلیایی انتخاب نشدهاند، بلکه توسط ایشان سروده شدهاند.
بله همینطور است. زمانی که ملودیهای قطعات را مینوشتم، برای هرکدام از آنها یک فضا به ذهنم میرسید. بر همین اساس است که در فضای ایجاد شده موسیقی باروک، مینیمال و رگههایی از موسیقی پاپ را وجود دارد و حتی لحظاتی با موسیقی جز مواجه میشویم.
شما سراغ اشعار کلاسیک نرفتهاید و از آثار شاعران متعدد در آلبوم استفاده نکردهاید. دلیل این اتفاق چیست؟
به طور کلی غنای شعری و اینکه اشعار کدام شاعران خوب یا ضعیف است، مسئله من نبود. مسئله مهم برای من این بود که اشعار از یک روح و یک احساس نشات گرفته باشند تا در نهایت به آن انسجامی که لازمه اثر بود، برسم.
اشعار چگونه و بر چه اساس سروده شدند؟
دوتا از اشعار آلبوم قبلا سروده شده بودند و جزو شعرهای قبلی علیرضا کلیایی بودند، اما باقی آنها طی تعاملاتی که باهم داشتیم سروده شدهاند. اتفاقا یکی از تجاربی که تولید آلبوم «همیشه لحظهی باران…» برای من داشت و متعلق به نسلها و دورههای قبل است معاشرت شاعر و آهنگساز بود. زمانی که من مشغول کار بودم، علیرضا کلیایی در دفترم حضور داشت و همانطور که من در حال نوشتن بودم او نیز مشغول نگارش اشعارش بود. طی این روند در مقاطعی به نقطهای میرسیدیم که به او میگفتم مثلا برای این بخش کار چنین فضا و شعری میخواهم. در ادامه نیز علیرضا کلیایی اتود میزد و دوباره به ارزیابی و تعاملاتمان ادامه میدادیم تا به نتیجهای مشترک برسیم. یکی از دلایلی که به سراغ اشعار دیگر شاعران نرفتم مسئله انسجام در اشعار بود. در ابتدای صحبت به نکته جالبی اشاره کردید و از نوازنده بودن پوریا اخواص و تاثیر این اتفاق بر همکاری بهترمان گفتید. این ویژگی در علیرضا کلیایی نیز وجود دارد. او جدا از اینکه ادبیات را بلد است و تحصیلات ادبی دارد، فارغ التحصیل موسیقی در مقطع لیسانس است و سالهای سال پیانو نواخته است. اگر در ایجاد فضایی یک دست در آلبوم موفق عمل کردهایم دلیلش این موضوعات است.
اینکه قطعاتی با ژانرهای مختلف در یک آلبوم قرار گیرند به انسجام و فضایی مشترک نیاز دارد و همین موضوع کار را دشوار میکند.
بله درست است و این تعدد فضا مسیر ما و کارمان را کمی دشوار میکرد.
مهمترین مولفه یک مجموعهای موسیقایی یکدستی فضای آن است. برای ایجاد خط و ربط میان قطعات و ایجاد فضایی یکدست نخ تسبیحی لازم است. این چالش را چگونه مرتفع کردید و آن نخ تسبیح برایتان چه بود؟
به نظرم انعطاف پوریا اخواص پلی است که به یک دستی آلبوم انجامیده است. اگر پوریا در نوع پرداختش به قطعات انعطاف لازم را نداشت این یک دستی ایجاد نمیشد. ایجاد نخ تسبیحی که مثال زدید دقیقا کار پوریا اخواص بوده است. کلا در تولید آثار باکلام رویه معمول این است که خواننده یک بار ملودی را میشنود و در خانه تمرینش میکند و سپس به استودیو میرود و اثر ضبط میشود. ما این رویه معمول را طی نکردیم. حین تولید، قطعاتی را داشتیم که پیش از ضبط آنها را تمرین میکردیم و سپس دراستودیوی خودم به ضبط آنها میپرداختیم. حتی چند قطعه را در استودیو ضبط کردیم و سپس پاکشان کردیم و از نو ساخته شدند تا در نهایت به نتیجه مطلوبی که مد نظرمان بود برسیم. این آزمون و خطاها وجود داشته و بر همین اساس میتوانم بگویم زمان بسیاری را برای ضبط قطعات صرف کردهایم.
با توجه به اینکه خودتان نیز نوازنده هستید و با خوانندگان و گروههای متعدد همکاری کردهاید، از نحوه انتخاب و چینش سازها نیز بگویید. آیا در زمان نگارش و تولید به سازبندی فعلی رسیدید یا اینکه همه چیز از پیش تعیین شده بود.
میتوان گفت چینش و انتخاب سازها زمان شکل گیری آثار انجام شد. به هرحال فضای قطعات حین سرایش اشعار ایجاد شدهاند و شکل گرفتهاند و نوع سازبندیها و اینکه مثلا چهسازی سولیست باشد، بر همین اساس بوده است. از اینها گذشته، اینکه چه کسی نوازنده باشد نیز برایم اهمیت داشت. مثلا قطعه «آینه» سولوی ویلون دارد که من آن را برای ویلون ننوشتهام، بلکه آن را برای شخص پدارم فریوسفی به رشته تحریر درآوردهام. زیرا میدانم که او فلان جمله را چگونه مینوازد. اگر نوازندهای جز پدرام فریوسفی را مدنظر داشتم به شکل دیگری مینوشتم. برای آتنا اشتیاقی نیز سولوها را بر اساس نحوه نوازندگی او نوشتهام. درباره شروین مهاجر نیز این اتفاق افتاده است. پس از انتخاب نوازندهها و پس از انتخاب شروین و گپ و گفتهایی که با او درباره چند و چون کار داشتیم، سولوها براساس نوازندگی شروین و مدل او شکل گرفت. مثلا در قطعه آخر آلبوم پوزیسیونهایی وجود دارد که فقط شروین مهاجر میتواند آنها را بنوازد. کلا آنچه نوشتهام بر اساس مدل و شیوه و احساس نوازندهای بوده که مدنظر داشتهام. توجه به چنین مواردی به دلیل نوازنده بودن خودم و همکاری با دیگر نوازندهها بوده است، زیرا نحوه نوازندگی آنها را میشناسم.
اتفاق دیگر اینکه صرفا نسخه دیجیتال آلبوم را منتشر کردهاید. در حالی که نسخه فیزیکی به ماندگاری اثر کمک بیشتری میکند. به انتشار آلبوم فیزیکال تمایل نداشتید؟
اتفاقا خیلی تمایل داشتم که نسخه فیزیکی اثر را نیز منتشر کنم و هنوز هم اینگونه است. طبعا دوست دارم نسخه فیزیکی اثرم را به دوستان و هنرمندان بدهم. به اضافه اینکه بسیاری از مخاطبان دوست دارند مانند کتابی که خریداری میکنیم و آن را ورق میزنیم نسخه فیزیکی آلبوم را داشته باشند. آنچه باعث بروز این اتفاق نشد شرایط مالی و وضعیت اقتصادی عجیب و غریبی است که با آن مواجهیم. بحران اقتصادی و افزایش هزینهها تولید آلبوم فیزیکال را به مقولهای غیر ممکن تبدیل کرد. از طرفی اگر برای تولید فیزیکال اقدام میکردیم این احتمال وجود داشت که هزینهها بازنگردد. شرایط موجود در تمام دنیا بسیار ویژه است و مشکلی که در این رابطه وجود دارد این است که فعلا نمیتوانیم کنسرت آلبوم را برگزار کنیم. حال شما حساب کنید بخشی از حیات روحی من و امثال من به برگزاری کنسرت و اجرا وابسته است. امیدوارم شرایط مهیا شود و ویروس منحوس کرونا دست از سرمان بردارد تا بتوانیم کنسرت برگزار کنیم و آنجا میتوانیم نسخه فیزیکی آلبوم را نه مثل قدیم، اما محدودتر داشته باشیم.