خبرگزاری کار ایران

گفت‌وگو با تقی امیرانی؛ سازنده‌ی آخرین مستند درباره کودتای ۲۸ مرداد:

ده سال خارج از ایران دنبال اطلاعات بودیم/ هیچ نهاد اطلاعاتی را نمایندگی نمی‌کنم/ روایتی دیگر از نقش MI6 و چرچیل در سرنگونی مصدق

ده سال خارج از ایران دنبال اطلاعات بودیم/ هیچ نهاد اطلاعاتی را نمایندگی نمی‌کنم/ روایتی دیگر از نقش MI6 و چرچیل در سرنگونی مصدق
کد خبر : ۱۰۱۲۲۴۷

کارگردان مستند «کودتای ۵۳» در گفتگویی با اشاره به نقش دولت انگلیس و سرویس اطلاعاتی این کشور در کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ از همراهی عوامل داخلی در سرنگونی دولت مصدق می‌گوید.

به گزارش خبرنگار ایلنا، دکتر مصدق در ۱۳۲۹ به نخست‌وزیری رسید و در اولین قدم، نفت ایران را ملی کرد. به‌همین دلیل طرح سقوط دولت او توسط دولت انگلستان و آمریکا ریخته شد و در کودتای ۲۸ مرداد که توسط سازمان سیا و‌ ام آی ۶ با حمایت شاه و ارتش انجام شد، مصدق برکنار شد اما جای زخم این حادثۀ تاریخی با گذشت ۶۷ سال همچنان بر پیکر ملت ایران باقی مانده است. پیش از این مستندهای مختلفی به موضوع کودتای ۲۸ مرداد پرداخته اما مستند «کودتای ۵۳» مدعی‌ست روایتش با آثار پیشین تفاوت اساسی دارد و این تفاوت هم به شیو‌ه‌ی روایی، اسناد مهم و آنالیز دقیقش بازمی‌گردد. تقی امیرانی، کارگردانِ مستندِ «کودتای ۵۳» سراغ اسنادی رفته که سرنوشت یک ملت را تغییر داده‌اند. ساخت این مستند دو ساعته، ده سال زمان برده است.

درباره کودتای ۲۸ مرداد کم مستند ساخته نشده، وجه تمایز کار شما چیست؟ 

دلیل اینکه این فیلم را ساختم و ده سال هم ساختش طول کشید، پرداختن به جزئیات کودتا و اسنادی بود که پیش از این دیده نشده بودند. ما اشخاصی را پیدا کردیم که هرگز جایی صحبت نکرده یا جلوی دوربینی ظاهر نشده بودند. برای ما لزوم تحلیل عمیق ریشه‌های ماجرای کودتای سال ۳۲ از ابعاد مختلف حس می‌شد بخصوص که این کار پیش از این در چارچوب یک فیلم سینمایی انجام نشده بود. 

 منابع‌تان از کجا تامین شد؟ 

ما مقادیر زیادی فیلم‌های ۳۵ میلی‌متری، ۱۶ میلی‌متری، ۸ میلی‌متری، DVD، VHS عکس و فیلم و صدا پیدا کردیم. از منابع اصلی یعنی آرشیوهای رسمی مثلGetty Images، آسوشیتدپرس، روزنامه‌ها، رساله‌های تحقیقاتی مورخان و اساتید دانشگاه و اشخاصی که آرشیو خصوصی خودشان را داشتند و تا امروز در دسترس فیلمسازان قرار نداده بودند هم استفاده کردیم. یعنی سعی کردیم از هر منبعی که می‌توان به آن دسترسی پیدا کرد برای تحقیقات‌مان استفاده کنیم. پیدا کردن این منابع خیلی زمان برد. بعضی اشخاص راضی نبودند به راحتی گنجینه‌ی آرشیو خودشان را در اختیار ما قرار بدهند و باید راضی می‌شدند و به ما اطمینان پیدا می‌کردند که کارمان جدی و حرفه‌ای است. وقتی که تمام این منابع در طول این سال‌ها جمع شد، حجم‌شان به هزاران هزار صفحه کتاب و مقاله و رساله رسید. آرشیو فیلم‌های تاریخی‌مان به بیش از ۴۰ – ۵۰ ساعت رسید. ما به اصل نوار سخنرانی‌های دکتر مصدق هم دسترسی پیدا کردیم. برای همین می‌گویم تحقیق نقش اول را در ساخته شدن این فیلم ایفا کرد. چک کردن و مطمئن شدن از هویت اصلی این منابع هم خیلی مهم بود و اینکه چند بار بررسی شوند که مطمئن شویم واقعی و جدی و معتبرند. 

برای راستی‌آزمایی منابع‌تان چه کردید؟ 

درباره منابع رسمی که مشکلی وجود نداشت چون تا زمانی که معتبر و رسمی نباشد وارد آرشیو رسمی نمی‌شود. مثلا آرشیو امنیت ملی آمریکا ارگانی است که وابسته به دانشگاه جورج واشنگتن است و بیش از ۳۰ سال در این زمینه تجربه دارد. مدیران و محققان این موسسه، همگی مورخان این دانشگاه معتبر هستند و کارشان را خیلی جدی می‌گیرند. به طور کلی تا امروز ۲۹۳ کتاب به زبان فارسی و انگلیسی و دیگر زبان‌ها راجع به کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ نوشته شده است. در میانشان کتاب‌هایی هم وجود دارند که از جناح‌های بخصوصی با منابع مالی و سیاسی خاصی گردآوری شده‌اند که هدف بخصوص خودشان را داشته‌اند و به عنوان یک سند تاریخی معتبر نمی‌توان بهشان مراجعه کرد. از جمله منابعی که کلا انکار می‌کنند اصلا کودتایی در کار بوده است ولی مطمئن شدن از هویت اصلی و راست بودن منبع آرشیوی هم برای ما خیلی مهم بود. ما نمی‌خواستیم ده سال روی فیلمی زحمت بکشیم که نتوانیم پشت منابعش بایستیم. 

ده سال خارج از ایران دنبال اطلاعات بودیم/ هیچ نهاد اطلاعاتی را نمایندگی نمی‌کنم/ روایتی دیگر از نقش MI6 و چرچیل در سرنگونی مصدق

نگاه شما در این مستند بیشتر دخالت‌های مستقیم کشورهای خارجی را دنبال می‌کند حال‌آنکه در برخی از مستندها، نقش ارتشبد زاهدی و همراهان شاه در شکل‌گیری کودتا پررنگ‌تر است. سنگینی این دو کفه بیشتر به کدام سمت متمایل است؟ 

ما درباره نقش ارتشبد زاهدی و تاثیر مستقیم او پیرامون کودتا صحبت کرده‌ایم، با پسرش اردشیر هم صحبت کردیم، او هم از نقش خودش و پدرش در کودتا دفاع می‌کند. حتی سراغ یکی از اراذل و اوباش و نوچه‌های طیب حاج رضایی هم رفتیم و اینکه چطور به خیابان‌ها آمدند و چه کارهایی برای کودتا کردند. درباره نقش شعبان جعفری و ارتش هم در کودتا صحبت می‌کنیم. ترور سرتیپ محمود افشارطوس هم موضوعی است که در فیلم به سراغش رفتیم. تروری که افسران بازنشسته با راهنمایی و همراهی ماموران MI6 انجام دادند. ما هیچ وقت نمی‌گوییم کودتا صرفاً به دست خارجی‌ها انجام شد بلکه این کودتا بدون شرکت ایرانی‌هایی که مخالف دکتر مصدق و همراه شاه بودند، هیچ وقت به سرانجام نمی‌رسید. 

آقای اردشیر زاهدی معتقد است در ۲۸ مرداد سال ۳۲ کودتایی رخ نداده. این نگاه چقدر در اثر به نقد گذاشته شده است؟ 

 آقای اردشیر زاهدی معتقد است که ۲۸ مرداد اصلاً کودتایی رخ نداده است و اتفاقاً خیلی واضح و رک می‌گوید که مصدق داشت علیه شاه کودتا می‌کرد، البته ما هم اجازه می‌دهیم این حرف توسط ایشان زده شود، ولی اگر در کل فیلم، ۵ دقیقه به آقای اردشیر زاهدی جا دادیم که حرف را بزند، بقیه فیلم داریم آن نگاه را نقد می‌کنیم و می‌گوییم که در کودتای اتفاق افتاده؛ هم ایرانی‌ها و هم خارجی‌ها نقش داشتند. از این نظر فکر می‌کنم که این نگاه به اندازه کافی نقد شده است. 

به نقش عملیات بدامن و آژاکس در کودتای سال ۳۲ چقدر پرداختید و آیا براساس اسناد شما می‌توان بین دول غربی در تاثیرگذاری این کودتا فرق قائل شد؟ 

ما به صورت کلی سعی کردیم در این فیلم روی عملیات آژاکس متمرکز شویم. به صورت مستقیم به عملیات بدامن اشاره نمی‌کنیم ولی در پشت صحنه به این عملیات از نظر پروپاگاندا و تبلیغات دروغ که در مورد مصدق و جبهه ملی شده، اشاره شده است. در واقع «کودتای ۵۳» قصه عملیات آژاکس است. در مورد تاثیر دو کشور آمریکا و انگلیس هم باید بگویم کاملا واضح است که این دو کشور به صورت مستقیم در این کودتا دخالت داشتند ولی نکته‌ای که مدنظر ماست و در فیلم هم به آن پرداختیم این است که نقش انگلیس در این کودتا پررنگ‌تر از آمریکا است و اساسا این کودتا ایده چرچیل و دولت انگلیس و شرکت نفت انگلیس بود.

با اینکه مستندهای زیادی در این حوزه ساخته شده و احتمالا فیلم شما آخرین آنها نخواهد بود، فکر می‌کنید درباره کودتای ۲۸ مرداد چقدر می‌توان فیلم ساخت و شما چقدر به واقعه وفادار بودید؟

اگر ده هزار مستندساز بخواهند درباره کودتای ۲۸ مرداد فیلم بسازند بازهم این امکان وجود دارد. یعنی هر فیلمسازی از دیدگاه خودش فیلم را می‌سازد. از جناح خودش می‌سازد و چه بخواهیم و چه نخواهیم هیچ فیلمی بدون نگاه شخصی فیلمسازش ساخته نمی‌شود. هنوز هم جا دارد درباره این رویداد صحبت کرد و شاید فیلمسازی پیدا شود و به آرشیوی دسترسی پیدا کند که من ندیده‌ام و روایت خودش را از این واقعه بگوید. این فقط مربوط به ۲۸ مرداد نمی‌شود. درباره هر موضوع و سوژه‌ای هزاران فیلم مستند می‌توان ساخت. حتی یک فیلمساز هم وقتی تصاویر و اسنادش را جمع‌آوری می‌کند و به اتاق تدوین می‌رود با یک تدوینگر واحد می‌تواند چندین فیلم از همان موضوع با همان متریال ارائه کند. امیدوارم باز م درباره ۲۸ مرداد فیلم ساخته شود و باز هم آثار خوب و قدرتمندی در این زمینه تولید شود.

در این شیوه از مستندسازی چقدر می‌توان به خطوط قرمز نزدیک شد؟ 

من ۴۶ سال است که ساکن ایران نیستم و ۳۰ سال است که مشغول ساخت مستند هستم ولی در ایران کمتر مستند ساخته‌ام. به خاطر همین چندان نسبت به فضای کار در ایران اشراف ندارم. آگاه هستم که یکسری خطوط قرمز در ایران وجود دارد و ممکن است ساختن همچین مستندی در ایران مشکل‌تر باشد ولی چیزی که برای ما ثابت شده این است که خط قرمز یعنی به شکل‌های مختلف همه جا هست و متاسفانه چه روزنامه‌نگار و چه فیلمساز ناگزیر است با این خطوط قرمز کنار بیاید و راهی خلاقانه برای پیدا کردن حرفش پیدا کند. 

 فکر می‌کنید فرق کار شما با فیلم‌های سیاسی و افرادی که به نمایندگی از تفکرات یک نهاد اطلاعاتی وارد کار مستندسازی می‌شوند، چیست؟

بله من مستقل هستم و فیلم «کودتای ۵۳» هم کاملاً مستقل ساخته شده به ویژه از منظر منابع مالی. یعنی اشخاصی که برای ساخت این فیلم به ما کمک مالی کردند، کوچکترین حق دخالتی در ایده و مونتاژ و قصه فیلم نداشتند و از اول این موضوع با آن‌ها طی شده بود. جالب است به شما بگویم که هیچ نهاد سینمایی و استودیویی و اطلاعاتی برای تامین بودجه‌اش وجود نداشت و یکی از دلایلی که باعث شد ساخت فیلم ده سال طول بکشد همین بود که هیچ کدام از این موسسات جلو نیامدند تا از این فیلم حمایت کنند. به هر موسسه‌ی سینمایی و استودیویی که مراجعه کردیم فیلم ما را رد کردند. مجبور شدیم مراجعه کنیم به اشخاص و منابع خصوصی. آدم‌هایی که خودشان به خاطر علاقه و نگاه خودشان و این‌که این قصه باید در یک سطح حرفه‌ای و در چارچوب یک فیلم سینمایی گفته شود مایل بودند به ساخت فیلم کمک کنند. تقریباً تمام آدم‌هایی که کمک کردند از جیب خودشان این کار را کردند. بیشترشان افراد معتبر و شناخته شده‌ای هستند که عرق ملی دارند، دلشان برای ایران می‌تپد و برایشان مهم بود که این قصه گفته شود.

گفتگو: علی نعیمی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز