یک آهنگساز و خواننده پاپ:
هیچوقت درگیر موسیقی زیر زمینی نشدم/ اهل سریدوزی نیستم و نگاهم بیزینسی نیست/ کاوه یغمایی قهرمان موسیقی ماست
امیریار با نام قبلی امیراسید پس از سالها اولین آلبوم رسمی خود را منتشر کرده است. میگوید: فعالیتهایم به آلبوم «بعد تو» ختم نمیشود و باز هم با کاوه یغمایی و دیگر موزیسینها همکاریهای خواهم داشت. تک آهنگهایی بسیاری تولید کردهام و مشغول آمادهسازی آنها برای انتشار هستم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تولید آلبوم در موسیقی پاپ مانند گذشته مرسوم نیست و خوانندگان و فعالان این عرصه ترجیح میدهند آثار خود را در قالب تک آهنگ و در فضای مجازی منتشر کنند و پس از آن، در کنسرتها به بازخوانی آنها بپردازند. تولید آلبوم در دنیای امروز هزینه زیادی دارد و البته مخاطبان هم به خرید نسخه فیزیکی و حتی دیجیتال تمایل ندارند.
امیریار با نام قبلی امیراسید یکی از خوانندگانی است که به تازگی پس از دریافت مجوز وزارت ارشاد، اولین آلبوم رسمی خود را با عنوان «بعد تو» منتشر کرده است. امیریار که فعالیت حرفهای خود را از نوجوانی آغاز کرده، پیش از این به عنوان آهنگساز و تنظیمکننده شناخته میشد. او طی این سالها با خوانندگانی چون کاوه یغمایی، فرزاد فرزین، امیرعباس گلاب همکاری کرده است.
چرا به آهنگسازی و تنظیم علاقمند شدید؟
من به صورت خودآموز و بر اساس کنجکاوی و کنکاش موسیقی را آموختم. حال نیز میتوانم بگویم از کودکی تا الان که مشغول فعالیت هستم، هیچ استادی نداشتهام. به هرحال بر اساس کنکاش و آزمون و خطا تا مقطعی پیش رفتم، تا اینکه توانستم با تهیه ابزار پیش پا افتاده و حداقل امکانات به فعالیت ادامه دهم. فعالیتم در زمینه موسیقی به صورت خیلی آماتور آغاز شد، اما به سرعت زیاد، طی تقریبا دو سه سال به یکی از ایدهپردازانان کمپانی «imageline FL studio» تبدیل شدم و به نظرم دلیل این اتفاق استمرار و علاقه خودم بود. کمپانی مذکور بلژیکی است و بزرگترین تولیدکننده نرم افزارهای تولید موسیقی در دنیاست. میتوان گفت امروزه بهترین موزیکها در بهترین استودیوهای دنیا با ابزارها و نرم افزارهای این کمپانی تولید میشوند. حال نیز حدود ده سال است که ایدهپرداز کمپانی «imageline FL studio» هستم و نامم جزو ۹۰ تنظیم کننده برتر دنیا ثبت شده و اسناد آن نیز موجود است. در ادامه و به مرور پیشرفتم سرعت بیشتری پیدا کرد به این دلیل که امکانات زیاد شد.
از آن دسته فعالانی هستید که بواسطه پول و امکانات مالی خود را به جامعه موسیقی شناساندهاید؟
به هیچ وجه. منظورم از زیاد شدن امکانات مقوله مالی نیست. اتفاقا در سختترین شرایط مالی کارم را شروع کردم. روزی که کارم را شروع کردم، هیچوقت فراموشم نمیشود. یادم هست آن روز میخواستم کیبوردی را با گرو گذاشتن شناسنامه به صورت قسطی بخرم. آن کیبورد حدود چهل تا پنجاه هزارتومان قیمت داشت و هیچکس نمیپذیرفت که آن را به صورت قسطی به من بفروشد. اصلا به لحاظ مالی وضعیت خوبی نداشتم و اتفاقا غمانگیزترین ماجرای زندگی آغاز به فعالیت یک موزیسین را ماجرای زندگی خودم میدانم. بسیار شرایط دشواری داشتم. کار میکردم تا با اندک درآمدی که داشتم تجهیزات بخرم و اقساط آنها را پرداخت کنم. هیچ حمایتی وجود نداشته و هیچوقت اسپانسری نداشته ام.
شما در مقطعی پا به عرصه موسیقی گذاشتید که موسیقی زیرزمینی رواج داشت. آن سالها فعالیتهای شما هم زیر زمینی و غیر قانونی بود؟
راستش با اینکه در آن زمان موسیقی زیر زمینی مرسوم بود من هیچوقت درگیر آن نشدم. من در آن سالها چهارچوبی برای فعالیتم قائل بودم و آثارم به لحاظ شعر وموسیقی مغایرتی با قوانین موجود نداشت. البته اینطور هم نبود که خودم را خیلی کنترل کنم و مراقب فعالیتم باشم. در همان سالها در برنامهها و مسابقات شرکت میکردم و مقام میآوردم. مثلا یادم هست در کانسپت «ACB» شرکت کردم و از میان تعداد انبوهی شرکتکننده که حدود سیصد تا چهارصد هزار نفر بودند، مقام دوم را کسب کردم. این اتفاق مربوط به سال ۲۰۱۱ یا ۲۰۱۲ است.
با شرکت در برنامههای برون مرزی به عنوان تنظیمکننده و آهنگساز شناخته شدید.
این شناخت به دلیل وسواس نسبت به کارهایم و کیفیت آنها بوده است. در موسیقی اصطلاحی داریم که مثلا میگویند فلانی در بخش تنظیم سری دوزی میکند. اینطور افراد از صبح تا عصر چند اثر را تنظیم میکنند. به هرحال افرادی با این شیوه کار میکنند و به همین دلیل است که اصطلاح سری دوزی در موسیقی به وجود آمده است.
البته تنظیم و میکس و مستر در ایران تعریف مشخصی ندارد.
شاید بتوان گفت تنظیم مانند گفتگوی دو دوست است. جملهای هست که میگوید آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. زمانی که شما دلی کاری را انجام میدهید و شخصا آن کار را دوست دارید، قطعا مخاطب نیز آن را میشنود و دوستش خواهد داشت. مخاطب شاید اثری را چندین بار نشنود، اما همان بار اول تشخیص میدهد که اثر خوب است یا نه. من با این طرز تفکر فعالیت کرده ام.
با اینکه شما را به عنوان آهنگساز و تنظیمکننده میشناسند، چه شد سراغ خوانندگی رفتید؟ آیا اشراف بر مسائل و مقولات فنی و تخصصی شما را به این سمت و سو برد؟
من از کودکی رویای خوانندگی داشتم و یادم هست در بچگی استیجی را تصور میکردم که روی آن ایستادهام و هزاران نفر مرا تماشا میکنند. روی آهنگها لب میزدم و صدایم را روی نوار کاست ضبط میکردم و سپس گوش میکردم. در بزرگسالی اولویت من بیشتر موزیک بود، اما خب به واسطه تنظیم و آهنگسازی ناخودآگاه خوانندگی را نیز مدنظر داشتم. به هرحال زمانی که فردی استعدادی ولو اندک داشته باشد، روی آن کار میکند و تقویتش میکند. از روندی که در زمینه خوانندگی طی کردهام راضیام. طول کشید اما به آنچه میخواستم رسیدم.
چرا اسم امیراسید را انتخاب کردید و دوباره به امیریار تغییر دادید؟
من یکی از تولیدکنندگان سبک ای. سی. آی. دی بودم که به شکل «A. C. I. D» نوشته میشود و به صورت پشت هم و مصطلح «اسید» خوانده میشود. «A. C. I. D» یکی از شاخههای سبک الکترونیک است و به اشتباه آن را اسید میخواندند. دوستانم به همین واسطه مرا امیراسید صدا میکردند. این اسم انتخاب من نبود اما روی من ماند و مرا اینگونه میشناختند. این اتفاق در سنین کم رخ داد که تجربههایم کمتر بود و خب بعدها میخواستم فعالیتهای جدیتری داشته باشم.
چنین اسمها و القابی در دهه هفتاد و هشتاد و آن زمان که موسیقی زیرزمینی رواج داشت، مرسوم بود.
دقیقا همینطور است و همه فعالان عرصه هنر و موسیقی دوران اصطلاحا «تینیج» را گذراندهاند. همانطور که گفتم میخواستم رسمیتر و حرفهایتر کار کنم و از آنجا که نام اصلی من امیرحسین و است چندین نفر با این اسم در عرصه موسیقی فعالیت میکنند، تصمیم گرفتم نام مخفف و کوتاه دیگری را انتخاب کنم. تیم همراهم زحمت کشیدند و اسمهای مختلفی پیشنهاد کردند که از میان آنها «امیریار» را انتخاب کردیم. حال با این اسم فعالیتهای جدی و حرفهایام را انجام میدهم و فکر کنم تا آخرین روز زندگیام همراهم باشد.
به تازگی اولین آلبوم رسمیتان «بعد تو» را منتشر کردهاید این در حالی است که اغلب آلبومهای پاپ صرفا توسط چند تهیهکننده و چند موسسه مشخص تهیه و ارائه میشوند و آن چند موسسه با قید قراردادهای یکطرفه خوانندگانی را مورد توجه قرار میدهند و با تبلیغات و اخبار رسانهای و برگزاری کنسرتهای متعدد آنها را مطرح میکنند. نگران نبودید که بدون نام آن افراد و موسسات آلبومتان مورد توجه قرار نگیرد؟
شرکتی که با آن کار میکنم تازه تاسیس است و سیاستهای کاملا متفاوتی دارد. یکی از اتفاقات خوب این است که اعضای شرکت و آرتیستها به نوعی تصمیمگیرنده هستند و در اینباره مشورتهایی صورت میگیرد. اینگونه نیست که مثلا به من بگویند تو باید فلان موزیک را بخوانی و باید سبک زندگیات را تغییر دهی. تهیهکننده این شرکت واقعا مانند برادر است و با من و دیگر افراد همفکری میکند و کلا اساس همه اتفاقات صمیمیت و دوستی است. شاید ما مانند دیگر موسسات و نحوه فعالیتهایشان نتوانیم پلهها را ده تا یکی بالا رویم، اما میدانیم سالمتر و راحتتر به فعالیت ادامه خواهیم داد. راستش از سیاستهای موسسات دیگر چیزی نمیدانم، اما کمپانی که با آن همکاری میکنم حتی در زمینه گفتگو با رسانهها نیز سختگیری نمیکند و در این زمینه اختیار عمل قائل شده تا من به عنوان خواننده هر آنچه را لازم میدانم، مطرح کنم. همین نگاه و روحیه به من قوت قلب میدهد و حالم را بهتر میکند. این رویه باعث میشود بر کارم متمرکز باشم، زیرا قرارداد وحشتناکی در میان نیست که من بابت کارهایی که انجام میدهم بترسم یا محتاط باشم. خداراشکر درگیر چنین مسائلی نیستم.
در آلبوم «بعد تو» با افرادی چون کاوه یغمایی و مسعود همایونی همکاری کردهاید. این همکاریها چگونه شکل گرفت؟
همانطور که در کارتنها و انیمیشنها قهرمانان سوپرمن و بتمن هستند، کاوه یغمایی نیز قهرمان موسیقی ماست. من همیشه به نحوه فعالیتها و سیاستهای تولید موسیقی کاوه یغمایی فکر میکردم. حتی در مقطعی به خودم میگفتم من باید مانند کاوه یغمایی کار کنم. درباره آلبوم «بعد تو» نیز ناخودآگاه این همکاری میسر شد. در سال ۱۳۹۶به واسطه برخی اتفاقات و افراد، شخصی مدیر برنامههایم شد که رضا کریمی تبار نام داشت. بیآنکه درجریان باشم متوجه شدم که رضا مدیر برنامه کاوه یغمایی نیز هست و به همین واسطه با کاوه یغمایی آشنا شدم. حین ملاقاتها متوجه شدم او به لحاظ اخلاقی، فکری و کاری فراتر از آن چیزی است که تصور میکردهام. کم کم ارتباط بیشتر شد و در نهایت همکاریمان شکل گرفت. مسعود همایونی نیز یکی از اعضای گروه کاوه یغمایی بود و از این طریق با او ارتباط گرفتم. در ادامه دوست شدیم و فهمیدم که چقدر به لحاظ فکری نقاط مشترک داریم.
قرار است چه آثاری تولید کنید؟
مطمئنا فعالیتهای من به آلبوم «بعد تو» ختم نمیشود و باز هم با کاوه یغمایی و دیگر موزیسینها همکاریهای خواهم داشت. تک آهنگهایی بسیاری تولید کردهام و مشغول آمادهسازی آنها برای انتشار هستم. شاید این آثار آنقدر سورپرایز باشند که آلبوم «بعد تو» بعدها به چشم نیاید.
آنچه در تولید آثار بیش از هرچیز برایتان مهم است، چیست؟
سیاستی را در این زمینه مدنظر دارم. میگویم امروز اگر اثری را تولید میکنم آن اثر باید ده سال دیگر هم قابل شنیدن باشد و به این ترتیب لااقل آبرویام نزد خودم حفظ شود، چیزی مانند مد لباس. مثلا اینکه اگر امروز بر اساس مد روز لباسی متعارف یا نامتعارف میپوشیم ده سال دیگر با دیدن عکسمان نگوییم این چه لباسی بوده که میپوشیدهام! موسیقی نیز چنین حالتی دارد و اگر به تولید آثار خوب و با کیفیت بپردازیم و همه جوانب را در نظر بگیریم، آن آثار پس از گذشت بیست سال نیز با ارزش و قابل شنیدن است. تعداد چنین آثاری در موسیقی ایران کم نیست. از تولید برخی قطعات و آلبومها سی، چهل سال گذشته اما همچنان قابل شنیدن هستند و آثاری قوی محسوب میشوند.
در زمینه تنظیم و آهنگسازی چه فعالیتهایی دارید؟
آخرین فعالیتهای من در این بخشها با فرزاد فرزین، سیامک عباسی، امیرعباس گلاب، امین قباد بوده است. با کاوه یغمایی نیز همکاری داشتهام و آثارش را تنظیم کردهام. تلاشم بر این است با آرتیستهایی همکاری کنم که فعالیتهای جدیتری دارند و بیزینسی و مارکتی کار نمیکنند. طی چنین رویهای کار سختتر میشود. زمانی که با خوانندگان یا موزیسینهای حرفهای همکاری میکنید شما را به چشم اپراتور نمیبینند. آنها متوجه میشوند که در حال همکاری با موزیسینی جدی هستند و نتیجه کار را نیز میدانند. نحوه فعالیت هنرمندان جدی با آنهایی که بیزینسی کار میکنند متفاوت است. به طور مثال زمانی که با کاوه یغمایی کار میکنم او با توجه به اخلاق و منش حرفهایاش شاید تا به پایان رسیدن تولید آهنگ نظری ندهد و تا به آخر صبوری کند و پس از پایان کار بگوید مثلا این قسمت آهنگ را تغییری جزیی بده. اما زمانی که بخواهید با اشخاص آماتور همکاری کنید ماجرا متفاوت است. اینگونه افراد قطعا از لحظه شروع تا زمان پایان ساخت، نواقص خودشان را به پای شما مینویسند و کاری میکنند که احساس کنید اپراتور هستید. من ترجیح میدهم با موزیسینهای حرفهایتر کار کنم.