معمای سرقت تندیس دیگ در شیراز یک ماهه شد؛
دیگی که دیگر در خلد برین نمیجوشد
۱۲ سال پیش، این نذر به مقدار یکتن در پارک خلد برین شیراز پخته شد، امسال پخت این آش به ۸۰ تن رسید که تماماً از طریق نذورات مردمی بود.
باگذشت زمان، شیوهها و روشهای سرقت، نوع اموال و اشیاء مسروقه و وسایل و ابزار مورداستفاده برای ارتکاب سرقت تغییریافته، بهطوریکه امروزه سارقان از آخرین فنها و فنّاوریها برای پیشبرد کار خود استفاده میکنند.
به گزارش ایلنا از شیراز، به همین لحاظ، شیوههای مقابله و روشهای برخورد با آنها متناسب با دگرگونیهای سرقت متحول شده است. به تعبیر دیگر، چون در عصر ما موارد و وسایل گوناگون سرقت و گرایش به آن تغییریافته، مقابله با آن نیز دشوار شده است.
نمونه عجیب از سرقت
در سال ۸۹ تعداد ۱۲ مورد سرقت مجسمه در تهران گزارش شد. مردم تهران شب میخوابیدند و صبح میدیدند که باز یکی از سمبلهای شهر مفقود شده، مجسمههایی که هرکدام بین ۷۰ تا ۷۰۰ کیلو وزن داشتند و اینکه سارقان این تندیسها را برای چه میخواستند؛ سؤالی است که بعد از گذشت چند سال، هنوز کسی جوابی برای آن پیدا نکرده و هرگز دزد یا دزدان این آثار پیدا نشدند. شاید هم دزدی در کار نبوده وبرخی به این اسم در حال جمعکردن مجسمههای مشاهیر ایرانی از سطح شهر بودهاند!
اما غیب شدنهای زنجیرهای مجسمههای تهران به پایان نرسید
ظاهرا سارقان مجسمههای تهران بعدها به اهواز و گلستان رفتند و مجسمه دو متری حافظ و مجسمه چوبی طوطی و بازرگان را دزدیدند تا امروز هم کمتر کسی سراغ از سارقان این آثار هنری بگیرد.
سرقت تندیس این بار در شیراز
یکی از سنتها و خصلتهای پسندیده مردم ایران، نیکی و نیکوکاری و کمک به همنوع و اهدای نذورات به اماکن مقدس بوده است. مردم ایران از دیرباز این عمل را جزء وظایف ملی و مذهبی خود میدانستهاند.
بر همین اساس این سنت در بین مردم ایران بسیار مرسوم است و آنها در ایام ماه محرم و صفر حاجات خود را از خداوند بهصورت نذر بیان میکنند و زمانی که خواسته آنها اجابت شد نذر خود را ادا میکنند.
نذورات مختلفی در میان مردم رواج دارد که پخت آش نمونهای از آن است. در این راستا گروهی از مردم شهر شیراز با تشکیل یک کانون فرهنگی اقدام به پخت آش سبزی در روز رحلت پیامبر اسلام(ص) میکنند. ۱۲ سال پیش این نذر به مقدار یکتن در پارک خلدبرین شیراز پخته شد، امسال پخت این آش به ۸۰ تن رسید که تماماً از طریق نذورات مردمی بود.
با توجه به اینکه تهیه و توزیع این نذر، بازتاب گستردهای در سطح ایران و جهان داشته، سال گذشته گروهی از گینس برای ثبت این فعالیت به شیراز آمدند، اما آنها برای این کار درخواست ۱۲ میلیون تومان کردند که به گفته یکی از مسئولان شهر شیراز ترجیح دادیم این پول را درراههای خیر صرف کنیم نه اینکه برای ثبت این کار پرداخت کنیم.
در هر روی این طرح موجب شد که هرسال ۲۸ صفر با پخت آش نذری در پارک خلد برین بزرگترین نذری دنیا در میان مردم سومین حرم اهلبیت(ع) توزیع شود و تندیس یک مرد سالخورده و دختربچهای پای دیگ نذری ساخته شد تا پارک خلدبرین به نمادی از پخت بزرگترین نذری دنیا در شهر شیراز تبدیل شود.
اما داستان از آنجا شروع میشود که دیگ این تندیس به سرقت میرود! تندیسی که نهتنها به ثبت گینس نرسید، بلکه به دلیل بیتوجهی و بیامنیتی در اطراف پارک خلدبرین باعثشد تا نزدیک به یک ماه پیش به تندیس دختربچه و پیرمرد با دیگ آش دستبرد بزنند.
پیگیری ربوده شدن تندیس دیگ به کجا رسید؟!
مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری شیراز بابیان اینکه تندیس آش نذری در پارک خلدبرین، تحویل نگهبان فضای سبز پارک بوده استع میگوید: شکایتنامهای در حال تنظیم است تا به نیرو انتظامی داده شود که پی گیر ماجرا باشند تا دزد این تندیس پیدا شود.
حسینی از جایگزین کردن تندیس دیگ دیگری در این پارک خبر میدهد و در ادامه اضافه میکند: جنس تندیس از فایبرگلاس است و ازنظر مالی ارزش چندانی ندارد و تندیس جدید نیز دوباره نیز با همان مواد ساخته میشود.
وی معتقد است با توجه به اینکه افراد و یا گروهایی وجود دارند که مخالف عملکرد شهرداری شیراز هستند، ممکن است که سرقت از سوی چنین افراد این دسته از افرادصورت گرفته باشد.
اما به گفته سازنده تندیس مواد آن از فایبرگلاس بوده اما با توجه بهدقت و ظرافتی که در ساخت تندیس صورت گرفته به نظر میآمد که دیگی از جنس مس باشد.
حسن کلاری میگوید: ارزش مالی تندیس ازنظر هنری و از سوی هنر دوستان شاید قیمتی باشد اما ازنظر مواد ساخت آن ارزش چندانی ندارد چراکه فایبرگلاس قیمتی ندارد.
وی میافزاید: تندیس دیگری را برای جایگزین کردن دیگ سرقت رفته به بنده سفارش دادهاند که سعی میکنم تا چند ماه آینده آن را تحویل دهم.
نه گزارشی نه شکایتی
اما فریبا استواری معاون اجتماعی نیرو انتظامی فارس میگوید: با توجه به اینکه این تندیس صاحب دارد و با توجه به اینکه هیچگونه گزارشی و شکایتی در خصوص دزدیده شدن این تندیس به نیروی انتظامی نرسیده است بنابراین امکان دارد که این دیگ را برای تعمیر یا مسئله دیگری برداشته باشند.
کمی تأمل برای یک تعلل
نکته قابل تأمل، تعلل و نوعی بیاعتنایی به این ماجراست! در شهری که دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی بسیار پیچیده و حرفهای عمل میکنند چطور یک تندیس که ابعاد آن کم نبوده به سرقت میرود؟ و چرا هنوز با گذشت نزدیک به یک ماه ارگان مربوطه اقدام جدی برای ربوده شدن آن نکرده است؟ بهراستی دلیل چنین سرقتی چیست؟ ضعیف بودن فضای امنیتی شهر؟ نامناسب بودن وضعیت اقتصادی مردم که آنها را مجبور به دزدی تندیس میکند؟ وجود گروههای مخالف در مقابل شهرداری شیراز؟ ادامه سرقتهای زنجیرهای که از تهران و اهواز و گلستان به شیراز رسیده است؟ و یا به تعمیر رفتن تندیس!
نرگس فرجام