«مرگ ماهی»؛ گیجی لذتبخشی داشت
داستان وصیت و نگه داشتن برای من بهانهای بود که قصهای را روایت کنم و بازتعریفی شود از مناسبات آدمها.
نشست خبری فیلم مرگ ماهی با حضور روحالله حجازی(کارگردان)، علی مصفا، پانتهآ بهرام، طناز طباطبایی، بابک حمیدیان، ریما رامینفر، بهرنگ علوی(بازیگران) و محمود کلاری(مدیر فیلمبرداری) صبح امروز(۱۴ بهمن) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ روحالله حجازی درباره ساخت فیلم مرگ ماهی گفت: این فیلم را به رسول ملاقلیپور و علی حاتمی تقدیم میکنم؛ چراکه آنها هم فیلمهایی با مضمون مادر ساختند. در ادامه فیلمهای قبلی دوست داشتم تجربه جدیدی را داشته باشم و به این دلیل که تهیه و ساخت با خودم بود؛ دستم بازتر بود. تمام تلاشم بر این بود که با این گروه حرفهای و هم راه بتوانم طرح جدیدی را به وجود بیاورم. خیلی دوست نداشتم به این دلیل که دو فیلم قبلی توفیقی کسب کرده حتما مسیر قبل را ادامه دهم. در این فیلم تلاش کردم تا عمیقتر به مناسبات اخلاقی میان افراد بپردازم و به لحاظ ساختاری و فرمی تجربههای جدیدی داشته باشم.
محمود کلاری(مدیر فیلمبرداری) درباره تجربه حضور در این فیلم اظهار داشت: بعداز این همه سال تجربه در سینما، با خواندن فیلمنامه و شناخت کارگردان، میتوانید که بفهمید چه نوع فیلمی ساخته میشود. در اولین ملاقاتم با آقای حجازی فهمیدم که این فیلم میتواند اتفاق خاصی برای من باشد. من با این فیلم برگشتم به اولین سالهای فیلمبرداریام که چگونه میتوان از دوربین ثابت برای ثبت لحظهها استفاده کرد. و درواقع مسیری که آقای حجازی برای من فراهم کرد، مسیری بدون استرس و تشویش بود. آقای حجازی بسیار ساکت و آرام و متمرکز است؛ طراح صحنه فیلم درک ظریف و عمیق از کاربرد زیباییشناختی دارد. و ما توانستیم در یک طول موج قرار بگیریم و نتیجه کار به دلیل این تشریک مساعی است.
او ادامه داد: در یک دهه اخیر عمدتا با فیلمهایی کار کردم که بیشتر به ساختار مستند داستانی نزدیک بودند و بیشتر با دوربینهای روی دست فیلمبرداری انجام میشد. این فیلم بر عکس کارهایی که در سالهای اخیر کردم یکسری تصاویر ثابت داشت و اشتیاق غریبی را در من زنده میکرد و دوران عکاسی را به خاطرم میآورد.
پانتهآ بهرام درباره حضورش در فیلم آخر روحالله حجازی بیان کرد: از دیدن این فیلم و موفقیتش بسیار خوشحال هستم. وقتی یک گروه همه چیزش خوب است و به تمام اطرافیانت اعتماد داری، فقط کافیه که خودت را رها کنی؛ تا وقتی بازیگران در کنارت قرار میگیرند با خیال راحت کارت را انجام دهی. در این فیلم کافی بود فیلمنامه را درست خوانده باشی و کمی استعداد بازیگری داشته باشی. من کار مهمی انجام ندادم.
طناز طباطبایی درباره ورودش به پروژه مرگ ماهی گفت: من هم مثل پانته آ بهرام بسیار خوشحال هستم. روز اول که با آقای حجازی صحبت کردم ایشان به من گفتند؛ که یکسری مسائل در فیلمنامه نوشته نشده است و در اجرا قرار است به آن برسیم و این برای من سوال بود؛ که چه اتفاقی خواهد افتاد. این اتفاق موجب شد که این فیلم برای ما تجربه ویژهای شود. این نقش برای من به دلیل تمامی سکوتها و درونگرا بودنش و تفاوتش با نقشهای قبلی برای من بسیار جذاب و قابل توجه بود. خوشحالم که با یک گروه بینظیر آشنا شدم.
علی مصفا هم در مورد دلایل حضورش در فیلم مرگ ماهی گفت: جذابیت این کار برای من جسارت آقای حجازی بود. متن برای من انگیزه بود که بتوانم در یک گروهی حل شوم و یک کار جمعی انجام شود. برایم مهم بود با بسیاری از سینماگرانی که تاکنون با آنها کار نکره بودم؛ همکاری داشته باشم.
بابک حمیدیان با بیان این مطلب که من رد پای کوچکی در فیلم دارم؛ گفت: این فیلم بیشتر در مقدمه فیلم حجازی بسیار احساسی نوشته که آرزو دارم روزی این فیلم را بسازم امیدوارم که به این آرزویش رسیده باشد. این فیلم متعلق به روح الله حجازی، محمود کلاری و کامیار امیرعشایری است وبه نظر من قضاوت کار بازیگری نیست. خانواده بازیگری این فیلم در رکاب فیلم پیش میروند. امیدوارم توانسته باشیم قصه را آنطور که مطلوب بوده؛ روایت کنیم.
ریما رامینفر با اشاره به اینکه مرگ ماهی احساس گیجی و گنگی به آدم میدهد؛ گفت: اولین بار که با آقای حجازی درباره این فیلم صحبت کردیم، بسیار جدل داشتیم بر سر مسائل مختلف؛ اما از یکجا به بعد تصمیم گرفتم تا در خدمت فیلم باشم و الان هم از تجربهام بسیار راضی هستم. اولین بار که فیلمنامه را خواندم حس گنگ مطبوعی را داشتم و هنوز هم که فیلم و میبینم یک احساس گیجی لذت بخش به من دست میدهد.
بهرنگ علوی هم گفت: بعداز فیلم دربند هر فیلمی که به من پیشنهاد میشد در همان فضا و شخصیت بود به همین دلیل تمایلی برای کار کردن نداشتم. امسال هم امید نداشتم کار کنم. خواست خدا بود بعد از دو سال در کنار این گروه قرار بگیرم. از آقای حجازی ممنونم که جسارت کرد و نقشی را به من پیشنهاد داد که از نظر کاراکتر بسیار از من دور بود.
حجازی نیز با بیان این مطلب که اگر حال خوبی در طول فیلم است مدیون کل عوامل هستم؛ گفت: داستان وصیت و نگه داشتن برای من بهانهای بود که قصهای را روایت کنم و بازتعریفی شود از مناسبات آدمها. تمام تلاشم را کردم که بیشتر به این مسئله بپردازم و قصه هم به سرانجام برسد.
طباطبایی گفت: تمام حرفهایی که در فیلم زده میشود را آقای حجازی زندگی میکند. یک کاراکتری حرفی که میزند را تنها شعار نمیدهد. مضمون اینکه همدیگر و دوست داشته باشیم و جدلها را کنار بگذاریم؛ حجازی زندگی میکند و این موضوع در پشت صحنه مشهود بود.
رامینفر قبل از ترک کردن جایگاه خود این موشوع را متذکر شد که کار کردن با آقای کلاری و مصفا به من دوباره این موضوع را ثابت کرد که هیج بزرگی بیدلیل بزرگ نیست و من افتخار میکنم که با شما عزیزان کار کردم.