در نشست خبری فیلم «حکایت عاشقی»؛
رادان: منتظر انتقادهای شدیدتری بودم
منتظر انتقادهای شدیدتری بودم اما بنا به هر دلیل مطرح نشد. حکایت عاشقی قرار نیست در اکران بترکاند. ما جمع شدیم که حادثه حلبچه و کار احمد ناطقی را تصویر کنیم.
نشست خبری «حکایت عاشقی» به کارگردانی احمد رمضانزاده با حضور وی، بهرام رادان؛ بهمن زرینپور و شیلان رحمانی بازیگران فیلم، محمد آلادپوش مدیر فیلمبرداری، مشکین مهرگان طراح صحنه و لباس و آزیتا موگویی مجری طرح برگزار شد.
رمضان زاده(کارگردان) دلیل انتخاب اتفاق حلبچه را برای موضوع نخستین فیلم خود؛ نزدیکی قلبی با این فاجعه عنوان کرد و گفت: من خود بچه کردستان هستم و زمانی که در زمان جنگ این اتفاق افتاد؛ در من بسیار تاثیر گذاشت. شروع نوشتن فیلمنامه در سال ۸۸ بود و در سال ۹۰ طرح را به فارابی دادیم. اما رسیدن به مرحله اجرای آن به دلایلی که برای خودم هم مشخص نیست؛ ۳ سال زمان برد.
«حکایت عاشقی» را فیلم جنگی نمیدانم
بهرام رادان(بازیگر) در پاسخ به این سئوال که دلیلتان برای حضور در فیلم چه بود؟؛ گفت: خیلی وقت بود که دلم میخواست فیلمی با مضمون جنگ و دفاع مقدس بازی کنم. البته حکایت عاشقی هم بیشتر فیلم عاشقانه است و من آن را فیلم جنگی نمیبینم. این فیلم در پس زمینه حلبچه روایتگر یک اتفاق عاشقانه است.
او درمورد نحوه آشناییاش با پروژه گفت: از طریق خانم موگویی با کارگردان فیلم آشنا شدم. بعداز چند جلسه گپ و گفت قرارداد بسته شد. فیلم بسیار سختی بود و خوشحالم که در اجرا بهتر از سناریو درآمد. امیدوار هستم مردم هم آن را بپسندند.
بهمن زرینپور(بازیگر) با بیان این مطلب که قصه جذاب بود؛ گفت: بنده دیرتر از بقیه گروه وارد پروژه شدم و از همکاری با آقای رادان و دیگر دوستان بسیار خوشحال هستم.
شیلان رحمانی(بازیگر) در مورد نحوه آشناییاش با پروژه گفت: از طریق آرش سجادی به پروژه معرفی شدم. از آنجا که خودم کرد هستم؛ بعد از خواندن فیلمنامه به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم. از صمیصم قلب دوست داشتم که این نقش به من داده شود که خوشبختانه این اتفاق افتاد.
او ادامه داد: همه لحظههای فیلمبرداری سخت بود و آسان نبود. امیدوارم از پس فیلم برآمده باشم.
آزیتا موگویی(مجری طرح) گفت: ما به نیابت از دیگر دوستانی که برای فیلم زحمت کشیدند؛ در این نشست حضور داریم. زحمت اصلی را کسانی کشیدند که حضور ندارند.
مشکین مهرگان(طراح صحنه و لباس) با بیان این مطلب که طراحی صحنه و لباس در ارتباط مخاطب با اثر بسیار موثر است؛ گفت: روی طراحی صحنه و لباس فیلم از دو منظر اقلیم و تاریخ کار شد. در هر اثر سینمایی مخاطب باید با اتمسفر فضا ارتباط برقرار کند و در حکایت عاشقی تمام سعیمان را کردیم که این ارتباط برقرار شود.
رمضانزاده درخصوص فضای جنگ در فیلمش گفت: من فیلم را کاملا جنگی میدانم که یک ماجرای عاشقانه در آن شکل گرفته است. این اتفاق در دل جنگ واقع شد. موضوعی که برای من بسیار مهم بود تصویر کردن رشادتها و ایثارهایی بود که در آن زمان شکل گرفت.
رادان در ادامه گفت: من فکر میکنم بیشتر داستان یک رابطه عاشقانه است که در پس زمینه جگ اتفاق افتاد. جنگ وسیلهای بود برای رسیدن به هدف که عشق بود.
رمضانزاده دلیل خود را برای انتخاب صحنههای مستند و پرشی که برای استفاده از این صحنهها در فیلم به وجود آورده بود؛ گفت: نزدیک به ربع قرن از این فاجعه فاصله گرفتهایم و استفاده از صحنههای مستند یادآور این اتفاق انسانی است.
رحمانی در توضیح شخصیت چیمن گفت: این دختر یک شخصیت قوی دارد و عاشق زندگی است و حتی در بدبختی جنگ میخواهد برای خود زندگی جدیدی بسازد و دلیل نزدیک شدن او به علی بعداز خبر مرگ نامزدش به این دلیل است. او عشقش را از دست داده و نمیتواند تا پایان عمر عزادار بماند. حتی در این آوارگی هم به بچهها ساز یاد میدهد و برایشان ایجاد انگیزه میکند.
رادان در پایان گفت: من هماکنون بسیار خوشحالتر از زمانی هستم که از سالن بیرون آمدم. منتظر انتقادهای شدیدتری بودم اما بنا به هر دلیل مطرح نشد. حکایت عاشقی قرار نیست در اکران بترکاند. ما جمع شدیم که حادثه حلبچه و کار احمد ناطقی را تصویر کنیم.