خبرگزاری کار ایران

فیلم فاخر چگونه و با چه قیمتی ساخته می‌شود؟

حاتم‌بخشی از جیب مردم برای سفارشی‌سازی

حاتم‌بخشی از جیب مردم برای سفارشی‌سازی
کد خبر : ۲۳۷۱۵۵

درآمدزایی دغدغه طرفداران ساخت فیلم‌های فاخر نیست. ضرب‌المثل «خرج چو از کیسه مهمان بود، حاتم طائی شدن آسان بود» و جایگزینی واژه ملت بجای مهمان؛ حق مطلب را در این‌باره ادا می‌کند / بودجه‌هایی که اگر با آن‌ها فیلم ساخته نمی‌شد به سرنوشت مفاسدی مانند سه هزار میلیارد و ۱۲ هزار میلیارد تومان دچار می‌شد.

حدود ۱۰ سال از زمانی که برای ساخت فیلم‌های سفارشی با نام فاخر؛ ردیف بودجه‌ای تعیین شد؛ می‌گذرد. هدف از این تصمیم ساخت فیلم‌هایی با موضوع دفاع مقدس، ارزش‌های دینی، تاریخی و فرهنگ تاریخ معاصر بود. مضامینی که به گواه برخی مسئولان بخش خصوصی رغبتی برای کار حول آن‌ها ندارند.

هر کشوری نیازمند به مستنداتی برای حفظ تمدن تاریخی خود است و فیلم می‌تواند اثرگذار‌ترین وسیله برای نیل به این هدف باشد. این نیاز برای ایران با تاریخ و فرهنگ چندهزارساله و خصومتی که در کل دنیا با آن وجود دارد، درکنار غفلتی که برای نگه‌داری از آثار ارزشی طی سال‌های گذشته شده؛ دو چندان می‌شود. ساخت فیلم‌هایی بامحتوا، پرکشش، خوش‌ساختار و جذاب و دارای استانداردهای بین‌المللی می‌تواند شناسنامه‌ای از یک ایران اصیل برای آیندگان و کسانی باشد که از ایران‌شناختی ندارند.

با این تفاسیر ساخت فیلم‌های دینی و تاریخی با بنیه‌ای قوی به خودی خود نمی‌تواند بد قلمداد شود. آن‌چه که در مورد این فیلم‌ها مورد انتقاد است سپردن سرمایه‌های هنگفت بیت‌المال در دست افراد خاص، انتخاب افراد براساس رابطه، ساخت فیلم‌هایی بدون کشش، فیلمنامه‌های به شدت ضعیف و درنهایت هدر رفت سرمایه و شکست در گیشه است.

طرفداران؛ ساخت این فیلم‌ها را برای حفاظت از ارزش‌های کشور از اوجب واجبات می‌دانند. اما آیا هیچ‌گاه از مردم سئوال شده است که راضی به خرج بیت‌المال برای ساخت چنین فیلم‌های خوش آب‌ورنگ اما کم‌رمق و بی‌جان هستند؟

سئوال از مخاطبان پیشکش؛ حداقل دست‌اندرکاران برای اثبات حسن‌نیت خود، دلایل عدم استقبال از فیلم‌ها را ریشه‌یابی کنند و با همت برای برطرف کردن آن‌ها محصول نهایی را جذاب و بفروش ارایه کنند.

در این سال‌ها چه میزان بودجه به فیلم‌های فاخر پرداخت شد؟

از سال ۸۳ تا ۹۱ برای تهیه فیلم‌های سفارشی با نام فاخر ردیف بودجه‌ مستقل از وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی و با مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی تعریف ‌شد. به این معنا که اگر فیلمی در طول سال ساخته می‌شد هیچ، اما اگر مسئولان برای ساخت فیلم کم‌کاری می‌کردند؛ این پول از کف سینما می‌رفت و سرنوشت مجهولی پیدا می‌کرد و به قول علی‌اکبری آنچه بر سر ۳ هزار میلیارد‌ها و ۱۲ هزار میلیارد‌ها آمد؛ بر سر این بودجه‌ها هم می‌آمد و معلوم نبود باید این پول‌ها را از جیب چه کسی بیرون بکشیم. نه از پول‌ها خبری بود و نه این چند فیلم ساخته می‌شد. در ادامه‌ی مسیر؛ بودجه سال ۹۲ برای امور سینمایی و فیلم‌های فاخر ۹۵ میلیارد تومان، سال ۹۳ صد میلیارد تومان و برای سال آینده ۱۰۶ میلیارد تومان تعیین شده است.

به گفته علی‌اکبری(عضو سابق هیات امنای فارابی) میزان بودجه در اولین گام با ۲ میلیارد تومان در سال ۸۳ زده شد و هر ساله به نسبت تورم و افزایش هزینه‌های تولید به میزان آن اضافه و در سال ۹۱ به سقف ۲۸ میلیارد تومان رسید.

جواد شمقدری(رییس سابق سازمان سینمایی) هم این بودجه را طی ۹ سال به‌طور تقریبی؛ سالانه ۷ میلیارد تومان اعلام کرد و بیشترین رقم را مربوط به سال ۹۱ و حدود ۱۰ میلیارد تومان دانست.

مرور خلاصه فیلم‌ها، هزینه‌ها و فروش فاخرها

نگاه به آمار فروش فیلم‌ها، هر انسان دلسوز و دارای دغدغه وطن را به غمی عمیق فرو می‌برد که چرا پول مردم گرفتار در تنگناهای اقتصادی باید برای فیلمی هزینه شود که تنها موفق به فروش نیم درصد هزینه‌هایش شده و این سئوال را به ذهن متبادر می‌کند؛ اگر ساخت این فیلم‌ها از کیسه‌ی خلیفه نبود بازهم هزینه و فروش فیلم‌ها دارای چنین مختصاتی بودند؟

نام فیلم میزان هزینه تمام شده فیلم(تومان) میزان فروش فیلم(تومان) درصد فروش نسبت به هزینه‌های فیلم
ملک سلیمان ۵ میلیارد یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون ۳۰ درصد
راه آبی ابریشم ۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ۲۹۶ میلیون ۵ درصد
گلوگاه شیطان ۴ میلیارد ۲۰ میلیون ۰.۵ درصد
استرداد ۵ میلیارد و ۱۲۰ میلیون ۸۰۰ میلیون ۱۵ درصد
ملکه ۲ میلیارد ۱۰۰ میلیون ۵ درصد
۳۳ روز ۴ میلیارد ۲۴ میلیون ۱ درصد
برلین منفی ۷ ۲ میلیارد
فرزند چهارم ۵ میلیارد ۱۰۰ میلیون ۲ درصد
گهواره‌ای برای مادر ۹۰۰ میلیون ۴۰ میلیون ۴.۵ درصد
عقاب صحرا ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان
چ ۶ میلیارد ۲ میلیارد ۳۳ درصد

گفتنی است؛ علی‌رغم پیگیری‌هایی ده روزه از مسئولان فعلی و پیشین بنیاد سینمایی فارابی به‌عوان سازنده‌ی بخش مهمی از این فیلم‌ها؛ هیچیک آمار کاملی از لیست فیلم‌ها، هزینه و فروش آن‌ها ارائه ندادند و همگی به وعده‌هایی نامعلوم بسنده و پس از آن تلفن‌های خود را خاموش کردند. گرچه به این نکته اشاره کردند که ممکن است این آمار متناقض با صحبت‌هایی باشد که قبلا مطرح شده و موجب درگیری مسئولان با یکدیگر شود.

«ملک سلیمان» اولین فیلم فاخر بود که سال ۸۶ در مورد زندگی حضرت سلیمان ساخته شد و سال ۷۹ اکران عمومی شد.

«راه آبی ابریشم» تجارت بازرگانان ایرانی با کشور چین از طریق دریا را تصویر می‌کند. فیلم‌برداری این فیلم ۳ سال و نوشتن فیلم‌نامه ۷ سال زمان برد و با سرمایه ۶ میلیون دلاری با احتساب دلار ۱۱۰۰ تومانی ساخته شد؛ این فیلم در سال ۹۰ اکران شد.

جواد شمقدری(رییس سابق سازمان سینمایی) دو فیلم ذکر شده در بالا را محصول سال‌های ۸۳ تا ۸۹ می‌داند و در طول مدت مدیریت خود به ساخت ۱۸ فیلم فاخر یعنی به‌طور میانگین ساخت ۶ فیلم در طول سال اشاره می‌کند. اما تنها از نظر کمیت شاهد تغییر هستیم و این فیلم‌ها در محتوا و کیفیت چیزی در چنته ندارند و همگی در گیشه با شکست مواجه می‌شوند.

فیلم «گلوگاه شیطان» دیگر فیلم ساخته شده در سال ۸۹ مربوط به عملیات والفجر ۸ است.

«استرداد» به باز شدن پای نیروهای متحدین و متفقین به ایران و پرداخت غرامت جنگی توسط انگلستان، امریکا و شوروی برای جنگ جهانی دوم به ایران؛ پرداخته است.

فیلم سینمایی «ملکه» داستان یک دیده‌بان در پالایشگاه نفت آبادان است که هنگام جنگ ایران و عراق رخ می‌دهد.

«۳۳ روز» روایتی از جنگ ۳۳ روزه اسراییل و حزب‌الله لبنان است.

فیلم «برلین منفی ۷» زندگی چند مهاجر از کشورهای مختلف را روایت می‌کند. آدم‌هایی که زندگی تازه‌ای را در برلین جست‌وجو می‌کنند و برای گرفتن اقامت این کشور بامشکل مواجه می شوند. فیلم محصول مشترک ایران و آلمان است که در زمان ساخت خبرهایی از حمایت‌های چند میلیاردی به گوش می‌رسید اما تهیه کننده فیلم هزینه ۲ میلیاردی را برای این فیلم اعلام کرده است.

«فرزند چهارم» روایتگر زن سوپراستاری است که بنا به دغدغه های شخصی به قصد عکسبرداری از وضعیت زندگی در سومالی به آن جا سفر می‌کند و در مرز کنیا و سومالی همچنین شهرهای تهران، مومباسا، نایروبی، موگادیشو فیلمبرداری شده است.

«گهواره‌ای برای مادر» قصه‌ زنی طلبه است که در دانشگاه مسکو نیز ادبیات روسی خوانده به ایران برگشته و از او برای تدریس به افراد تازه مسلمان شده‌ خواسته می‌شود به مسکو برود اما؛ مادر مریضش او را دچار تردید کرده است.

«عقاب صحرا» دیگر فیلم فاخر سازمان سینمایی فارابی است. فیلم مربوط به فتح مکه است و به فاصله زمانی میان صلح حدیبیه و فتح مکه بازمی‌گردد. خبرهایی از سرمایه ۶۷ میلیارد تومانی برای ساخت این فیلم مطرح شده است.

«چ» تلاش‌های مرحوم چمران را برای خاموش کردن درگیری‌های داخلی پاوه در اواخر مرداد ۵۸ تصویر می‌کند. به گفته شمقدری برای ساخت آن از بودجه دو سال استفاده شده. این فیلم به نسبت دیگر فیلم‌هایی با این نام موفق عمل کرده است.

در بالا به چند نمونه از این فیلم‌ها اشاره شد. فیلم‌هایی که در جشنواره‌ها موفق به درو کردن جوایز زیادی شدند اما؛ به دلیل فقدان یک خط داستانی و منطق روایی موفق به کشاندن مخاطب عام به سینما نشد.

اکثر قریب به اتفاق فیلم‌هایی که طی این سال‌ها با نام فاخر استارت تولید آن‌ها زده شد؛ موفق به ارتباط با مخاطب امروز سینما که در نهان ذهنش دلبستگی به تاریخ کشور و تعصب به دین وجود دارد؛ نمی‌شوند. حال با وجود اینکه هر سال شاهد افول دلبستگی‌ به سنت‌ها و تاریخ هستیم، چگونه توقع داریم این فیلم‌ها برای آیندگان یا کسانی که از ایران‌شناختی ندارند؛ جذاب باشد. پس از همین حالا می‌توان این فرضیه که اگر فیلم‌ها با مخاطب زمان کنونی ارتباط برقراری نمی‌کند اما در عوض میراثی برای نسل‌های آینده‌ است را باطل دانست. آمار فروش فیلم‌ها، هر انسان دلسوز و دارای دغدغه وطن را به غمی عمیق فرومی‌برد که چرا پول بیت‌المال باید برای فیلمی هزینه شود که تنها موفق به فروش نیم درصد هزینه‌هایش شود و این سئوال را در ذهن متبادر می‌کند؛ اگر ساخت این فیلم‌ها از کیسه خلیفه نبود؛ بازهم هزینه و فروش فیلم‌ها دارای چنین مختصاتی بود؟

قرار نیست سرمایه فیلم‌های فاخر برگردد

محسن علی‌اکبری(تهیه‌کننده فیلم استرداد) در توجیه نداشتن اقتصادی فیلم‌های فاخر می‌گوید: قرار نیست سرمایه فیلم‌های فاخر برگردد. تمام کشورهای اروپایی و امریکایی که دارای قدمت زیادی نیستند؛ با ساخت یکسری فیلم‌ها برای خود قدمت تاریخی درست می‌کنند. اما ایران هیچ سرمایه‌گذاری برای زنده نگه داشتن قدمت تاریخی خود نکرده است و باید در مورد دوره‌های مختلف تاریخ فیلم ساخته شود و در آرشیو نگه‌داری شود.

او در تایید صحبت خود می‌گوید: فیلم روز واقعه در سینما فروش زیادی نداشت اما در تلویزیون بیننده دارد و با وجود پخش‌های مکرر بازهم دارای جاذبه است یا فیلم بازمانده مرحوم سیف‌اله داد که در سینما فروشی نداشت اما در تلویزیون مورد استقبال قرار گرفت.

علی‌اکبری در توجیه اینکه چرا این فیلم‌ها در تلویزیون ساخته نمی‌شوند، گفت: چه برای تلویزیون و چه برای سینما فرقی در اصل ماجرا ندارد و پول بیت‌المال است که خرج می‌شود. مضاف بر اینکه بازهم باید در قالب سینمایی ساخته شود به عنوان مثال مختارنامه که یک فیلم تاریخی تلویزیونی است که در قالب سینمایی ساخته شده است. رسالت هر دولت و هر کشوری ساخت یکسری فیلم برای آرشیو کشور است. البته معلوم نیست منظور آقای تهیه‌کننده از آثار ارزنده‌ای که بیانگر تاریخ کشور است؛ فیلم در مورد سومالی‌ست یا…؟

تهیه‌کننده فیلم استرداد؛ نفروختن فیلم خودش را عوامل جنایی و اکران فیلم در زمان تغییر دولت می‌داند که مجموعه آن‌ها به فیلم اجازه دیده شدن را نداد.

هزینه میلیاردی فیلم را فاخر می‌کند

علی‌اکبری این سوال را که آیا نمی‌توان بسیاری از این فیلم‌های با نام فاخر را با هزینه‌ی کمتر ساخت؛ اینگونه پاسخ داد: آن وقت نتیجه یک فیلم ضعیف خواهد شد. اگر می‌خواهیم یک فیلم فاخر بسازیم؛ باید همه چیز آن فاخر باشد.

پولی که اگر برای فیلم هزینه نمی‌شد از کف ‌می‌رفت

او اشاره‌ای هم دارد به ردیف بودجه‌ای ساخت فیلم‌های فاخر؛ مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی: اگر این بودجه هزینه نمی‌شد به صندوق دولت می‌رفت و به سرنوشت مفاسدی مانند سه هزار میلیارد و ۱۲ هزار میلیارد تومان دچار می‌شد و ریالی از آن به سینما نمی‌رسید. نه از پول چیزی باقی می‌ماند و نه از این فیلم‌های ساخته شده اثری بود.

او؛ تصویب چنین بودجه‌هایی را برای حفظ هویت کشور الزامی می‌داند و برای تصدیق آن به ساخت کوروش کبیر اشاره می‌کند که هزینه ساخت آن در بودجه وزارت ارشاد نمی‌گنجد.

طبع جامعه نباید فیلمسازی ما را متوقف کند

علی‌اکبری دلیل ضعف فیلم‌نامه این فیلم‌ها و کم‌کشش بودنشان را ذائقه مخاطبی می‌داند که رغبت به دیدن فیلم‌های مثلثعشقی دارد: به این دلیل دیدن این فیلم‌ها به مذاق چنین مخاطبانی خوش نمی‌آید. جوانان فیلم‌های تاریخی را پس می‌زنند و به فرهنگ و تاریخ خود علاقه‌ای ندارند. به عنوان مثال در فیلم استرداد همه چیز هست عشق، اکشن، درام، تراژدی، اما اسم تاریخ که می‌آید جوان با آن گارد می‌گیرد.

تهیه‌کننده فیلم استرداد با بیان این مطلب که ما با نیت فروش فیلم می‌سازیم؛ گفت: نفروختن به دلیل طبع جامعه دلیل نمی‌شود فیلم نسازیم. البته این را هم قبول دارم که باید کارهایی برای جذب مخاطب انجام دهیم مضاف بر اینکه برای وارد کردن تخیل در فیلم تا ده درصد دستمان باز است و نمی‌توانیم به‌طور کامل اتفاقات را تغییر دهیم.

خرج چو از کیسه مهمان بود، حاتم طائی شدن آسان بود

درآمدزایی؛ دغدغه‌ی طرفداران ساخت این فیلم‌ها نیست و گلایه‌ای از نفروختن‌ها ندارند. ضرب‌المثل «خرج چو از کیسه مه‌مان بود، حاتم طائی شدن آسان بود» و جایگزین واژه ملت به‌جای مهمان؛ حق مطلب را در این‌باره ادا می‌کند.

فیلم‌های فاخر ساخته و پرونده‌شان بسته شد. اما هدر دادن پول مردم با این دلیل که اگر نمی‌ساختیم؛ از کف‌مان می‌رفت؛ اندکی جای تامل دارد. به‌طور حتم این فیلم‌ها می‌توانست با همین کیفیت اما با ریخت‌وپاش و هزینه کمتر و برای قاب تلویزیون که عمده‌ مخاطبانش از این فیلم‌ها استقبال می‌کنند؛ ساخته شود و اگر مسئولان برای ساخت فیلم سینمایی مشتاق هستند باید سوژه‌هایی را منطبق با ذائقه مخاطبان سینما انتخاب کنند.

پوران درخشنده(کارگردان فیلم هیس دختر‌ها فریاد نمی‌زنند) با انتقاد از خرج پول بیت‌المال برای ساخت فیلم‌هایی با مخاطب محدود، گفت: اگر کسی چنین فیلم‌هایی را کمک به فرهنگ کشور می‌داند؛ از جیب خود برای ساخت آن هزینه کند. دولت نباید سرمایه‌های کلان را این‌گونه هدر دهد؛ کما اینکه جای چنین سوژه‌هایی در تلویزیون به‌عنوان یک دانشگاه عمومی است که دادن اطلاعات به عموم مردم ازجمله وظایف تعریف شده برای آن است.

او دلیل اینکه فیلم‌های سفارشی قادر به بازپرداخت هزینه تولید نیستند را به‌روز نبودن سوژه‌ها عنوان کرد: در حال حاضر همه چیز لحظه به لحظه درحال تغییر است؛ لذا فیلمی مربوط به چندین سال قبل نمی‌تواند برای مردم پرکشش باشد و مخاطب آنچنانی داشته باشد. چنین فیلم‌هایی در‌‌ همان گام نخست که انتخاب سوژه است؛ محکوم به شکست هستند.

درخشنده؛ رسالت فیلم را بیان مشکلات مردم عنوان کرد و تغییر در سوژه‌یابی را برای قطار از ریل خارج شده اساسی دانست: درصورتی‌که مسئولان ساخت فیلم‌هایی با سوژه‌ اجتماعی را جزو دغدغه‌های خود بدانند؛ می‌توانیم انتظار اثرگذاری از ساخت فیلم‌های سفارشی داشته باشیم در غیر این‌صورت ساخت فیلم تنها هدر دادن سرمایه خواهد بود.

درخشنده درمورد کمک فارابی به فیلم هیس دختر‌ها فریاد نمی‌زنند نیز می‌گوید: کل هزینه ساخت ۸۵۰ میلیون تومان بود که فارابی ۴۹۰ میلیون تومان برای آن پرداخت کرد و ۳۶۰ میلیون هم سرمایه شخصی خودم بود. این فیلم در گیشه موفق به فروش ۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیونی شد. البته هیس جز فیلم‌های فاخر فارابی قرار نمی‌گیرد.(از آنجا که بخشی از سرمایه فیلم را فارابی پرداخت کرده و فروش خوبی داشته؛ یکی از مسئولان دولت قبل این فیلم را فاخر عنوان کرد. می‌توان دلیل این ادعا را فروش آبرومندانه فیلم در مقایسه با پرونده طولانی نفروختن فیلم‌های فاخر دانست.)

شویی به‌نام فیلم فاخر برای پرکردن جیب خواص

محمدحسین فرحبخش(تهیه‌کننده بخش خصوصی) مسئولان دولتی که از بیت‌المال حاتم‌بخشی‌ می‌کنند را بی‌تقوا می‌داند: اشخاصی که طی ۷۸ سال اخیر پول مردم شهرستانی و جنوب شهری را در اختیار ۳۰۴۰ نفر خاص قرار دادند، خسرالدنیا و الاخره هستند.

او بر این اعتقاد است: اگر پول ساخت این فیلم‌ها به‌صورت پیمانی به یک تهیه‌کننده داده شود به دلیل اینکه جابجایی پول و رانت‌بازی اتفاق نمی‌افتد؛ هزینه‌ها به نصف تقلیل پیدا می‌کند.

فرح‌بخش می‌گوید: هیچکدام از این فیلم‌های میلیاردی حتی برای خانواده سازندگان هم قابل دیدن نیست. این‌ها شویی است که دولت و نهادهای خاص برای به باد دادن پول بیت‌المال راه انداخته‌اند و باید دست از این نمایش‌ها بردارند.

فرحبخش؛ بهانه‌های ذکر شده برای نفروش بودن فیلم‌ها را توجیهی برای حرام کردن بیت‌المال عنوان می‌کند: فیلمی که الان جذاب نیست چگونه قرار است بیست سال دیگر قابل دیدن باشد؟ این پول‌های هدر رفته است. با هزینه‌ای که برای فیلم‌های راه آبی ابریشم و استرداد شد؛ می‌توانستیم مجموعه‌ای با ۵ سالن سینما بسازیم که همه از آن سالن‌ها استفاده کنند. این دو فیلم با تمام احترامی که برای سازندگان آن‌ها قائل هستم؛ در تاریخ فراموش شدند.

استقبال از این فیلم‌ها در خارج از کشور تنها در جشنواره‌هاست و کسی حاضر نیست برای دیدن آن‌ها به سینما برود و هزینه کند. کافی‌ست نگاهی به میزان استقبالی که از فیلم اسکار گرفته‌ای مانند جدایی نادر از سیمین در خارج از کشور شد؛ بیندازیم تا متوجه شویم این استقبال به ۲ میلیون دلار هم نمی‌رسد. فاخرها که جای خود دارند.

فرح‌بخش می‌گوید: صد رحمت به فیلم‌هایی مثل «آنچه مردان درباره زنان نمی‌دانند» با ساختار ضعیف اما یک قصه ۵ دقیقه‌ای دارد. این فیلم‌ها را می‌توان دید؛ فیلم‌های فاخر اصلا قابل دیدن نیست. هزینه و استفاده از تکنیک به معنای فیلم خوب نیست.

این تهیه‌کننده سینما بر این اعتقادست که؛ مسئولان یک ایده‌ای دارند و می‌خواهند آن را عملی کنند و بحثشان دغدغه سینما نیست.

او؛ دلیل اینکه این فیلم‌ها در تلویزیون ساخته نمی‌شوند را بستر مناسب‌تر سینما برای فضای رانتی و حیف‌ومیل کردن پول می‌داند و می‌گوید: تهیه‌کننده برای ساخت فیلم در تلویزیون مجبور به هزینه کردن است اما در سینما چنین اجباری ندارد دستش باز‌تر است.

فاخرها اگر برای ما آب ندارد برای بعضی‌ نان دارد

جدا از این سئوال که آیا این فیلم‌ها باید ساخته شوند یا خیر، بعداز ۱۰ سال تجربه ساخت حدود ۲۰ فیلم نفروش و هدر رفت میلیارد‌ها تومان، پرونده کاری این سال‌ها برای تشخیص معایب نیاز به واکاوی دارد. اینکه هر چند وقت یک بار یک کیسه پول وسط گذاشته شود و هرکس به اندازه قدرت و برشش از آن برداشت کند، مرام یک کشور اسلامی و مدیران مسلمانش نیست.

جابر قاسمعلی(رئیس انجمن نویسندگان) مخالفتش را در انتخاب اسم فاخر برای فیلم‌هایی با موضوعات خاص در گام اول می‌داند: مگر می‌شود تنها برای یک موضوع خاص و هزینه‌های کلان لقب فاخر را به یک فیلم داد؟ بعداز ساخته شدن فیلم باید نتیجه کار را دید و بعد نام آن را فاخر گذاشت. هیچ موضوعی نمی‌تواند به خودی خود فاخر یا بی‌ارزش باشد، آنچه فیلم را فاخر یا بی‌ارزش می‌کند محصول نهایی است. آنقدر فیلم با موضوع دفاع مقدس، مسائل تاریخی صدر اسلام و تاریخ معاصر ساخته شده که فیلم‌های خوبی به شمار نمی‌روند.

مدیران برای " پز " و " اعتبار " خود فیلم فاخر ساختند

او تنها دلیل ساخت این‌گونه فیلم‌ها را پز مسئولان و بالابردن اعتبار خود در دوره مدیریتشان ذکر می‌کند و رانت را بر همه ارکان فیلم از نویسنده و کارگردان تا بقیه عوامل حاکم می‌داند و چیدن تیم حرفه‌ای، نوشتن فیلم‌نامه توسط نویسندگانی با دغدغه جذابیت داستان و ساختن با نیت دیدن عوام را ۳ مولفه فیلم فاخر عنوان کرد.

رئیس انجمن نویسندگان به کیسه پولی اشاره می‌کند که باید خرج شود و در تکمیل تعریف خود از فیلم فاخر می‌گوید: فاخر به نمایش خوب یک موقعیت کوچک که منجر به درگیر کردن مخاطب شود؛ گفته می‌شود و پرزرق‌وبرق بودن نمی‌تواند شاخصه‌ای برای این فیلم‌ها تلقی شود. من خبر دارم یکی از بازیگران برای حضور در یکی از این فیلم‌ها ۹۰۰ میلیون تومان دریافت کرده در صورتی که با این پول می‌توانستیم دو تا فیلم خوب بسازیم.

قاسمعلی اصلی‌ترین دلیل نفروش بودن و عدم استقبال از این فیلم‌ها را داستان عنوان می‌کند: مادام که داستان پرجاذبه نداشته باشیم فیلم برای مردم جذاب نخواهد بود. سه ضلع مثلثفیلم‌سازی اگر نلنگد می‌توان انتظار یک فیلم بفروش را داشته باشیم. اولین ضلعی که دچار لغزش می‌شود تهیه کننده، بعد نویسنده و در انتها کارگردان است. محصول نهایی خوب به یک تهیه‌کننده حرفه‌ای برمی‌گردد که با شناخت از فضای کاری و بدون واهمه و تعارفات تیم خود را بچیند.

او با تاکید بر این مطلب که تهیه‌کننده درست انتخاب نمی‌شود؛ گفت: یک تهیه‌کننده کاربلد؛ فیلمنامه‌نویسی که سال‌ها ملودرام نوشته را برای فیلم تاریخی انتخاب نمی‌کند. اگر هم بخواهد این کار را بکند یک تیم حرفه‌ای از نویسندگان درست می‌کند و او را موظف به حفظ جذابیت‌های داستانی و ارزش‌های مدنظر سفارش دهنده می‌کند.

قاسمعلی در یک جمله ساخت و ساز این فیلم‌ها را حرفه‌ای نمی‌داند؛ علی‌رغم دلسوزی مدیران فقدان کاربلدی و کار‌شناسی آن‌ها را در گام اول دچار اشتباه می‌کند.

آن‌چه در بالا بررسی شد؛ برشی کوچک از سفره‌ای عریضی بود که عده‌ای محدود برای مدتی دور آن نان خوردند. «لاله» آخرین فیلم فاخری‌ست که در دولت قبل استارت ساختش زده شد و با وجود هزینه میلیاردی در نیمه‌های راه رها شد و سرنوشت نامعلومی دارد. اینکه در بودجه امسال و لایحه بودجه سال آینده ردیف مستقل برای فیلم فاخر لحاظ نشده بر بی‌‌رغبتی دولت فعلی برای چنین حاتم‌بخشی‌هایی دلالت دارد و مشخص نیست از بودجه ۱۰۶ میلیارد تومانی سال آینده وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی رقمی نصیب فاخر خواهد شد یا خیر؟ البته با کاهش فاحش درآمدهای نفتی دولت طی چند ماه اخیر بعید به نظر می‌رسد جای چنین حاتم‌بخشی‌هایی باشد.

گزارش: شانلی عبادیان

ارسال نظر
پیشنهاد امروز