عطش بینالمللی بودن تمامی ندارد؛
جشنوارههای سینمایی که دوست دارند «بینالمللی» باشند
ملی بودن چه اشکالی دارد که دوست داریم جشنوارههای ریز و درشتمان را بینالمللی قلمداد کنیم؟ آیا بینالمللی بودن؛ بودجه به سفرهی جشنواره میآورد؟! دبیران برخی جشنوارههای به گفتهی خودشان «بینالمللی»؛ تمام قد از بینالملل بودن جشنواره خود دفاع میکنند.
با بالا رفتن تب بینالملل در جشنوارهها و همایشها؛ هر روز بر تعداد این دست مراسمها و جشنها نیز اضافه میشود. از برخی از دبیران برخی جشنوارههایی که بینالمللی بودن را یدک میکشند؛ پرسیدیم؛ یک جشنواره بینالمللی چه شاخصههایی دارد و چگونه جشنوارهها میتوانند امتیاز بینالمللی بودن را دریافت کنند؟ آیا به صرف حضور یک یا چند فیلم یا فیلمساز خارجی در یک جشنواره داخلی؛ به آن جشنواره میتوان گفت بینالمللی؟ ملی بودن چه اشکالی دارد که اینقدر دوست داریم جشنوارههای ریز و درشتمان را بینالمللی قلمداد کنیم؟ آیا بینالمللی بودن؛ بودجه به سفرهی جشنواره میآورد؟ آیا دبیر جشنواره به کمک این عنوان؛ میتواند حمایت نهادها و سازمانها را برای جذب کمکهای مادی جلب کند؟ این همه جشنواره بومی مهم در کشورهای دنیا درحال برگزاری است و هیچکدام هم عطش بینالمللی بودن ندارند؛ چرا این عطش در ایران اینقدر زیاد است؟
ایلنا از برخی دبیران جشنوارهها همین سوالات را پرسید و چنین پاسخ دریافت کرد:
عباسیان: حتی جشنواره فجر هم تاثیرگذار نیست
محمدرضا عباسیان میگوید: به صرف اینکه چهار فیلم درجه پایین در جشنوارهای به نمایش درآید؛ نام بینالمللی به این جشنوارهها اطلاق نمیشود. و هیچ قانونی در هیچ کجای دنیا وجود ندارد که حضور چهار فیلمساز خارجی در جشنوارهای را نشانهی بینالمللی بودن آن بدانند.
دبیر سی ویکمین جشنواره فیلم فجر میگوید: پراید ماشین است و بنز هم خودرو است، جشنوارههای جهانی و بینالمللی نیز مانند پراید و بنز هستند. جشنوارههای استاندارد جهانی؛ جشنوارههایی هستند که در دنیا گرید A میگیرند. اما در ایران؛ فجر و کودک که از جشنوارههای قدیمی به حساب میآیند هم با استانداردهای جهانی بسیار متفاوتاند.
او میگوید: بینالمللی بودن جشنواره به این مسئله بستگی دارد که چند مهمان خارجی در جشنواره حضور دارد. یکی از مشخصههای دریافت استاندارد «فیا» این است که خبرنگاران بینالمللی از مطبوعات صاحبنام جهان چقدر یک جشنواره را کاور میکنند.
عباسیان؛ تفاوت جشنوارههایی مانند فجر و مقاومت را اینگونه بازگو میکند: جشنواره فجر ۶۰ فیلم و ۶۰۰ مهمان دارد، جشنواره مقاومت ۶ فیلم و ده مهمان دارد. هیچکدام از این جشنوارهها تاثیرگذار و تعیین کننده نیستند و محل معرفی فیلمسازان جدیدی نیستند. فیلمهای جدیدی معرفی نمیکنند، مهمانانی به سینما نمیآورند که باعثارتقای سینمای ایران در سطح بینالملل شود یا شرکت فیلمساز جدیدی در این فستیوالها باعثنمیشود که آنها معروف شوند و روند فیلمسازیشان در دنیا تغییر کند.
او ادامه میدهد: در کن آدمهای بزرگ و معروف با سمت داوران جشنواره به جشنوارهای مانند کن اعتبار میدهند و جوانان فیلمساز با حضورشان در این جشنواره مطرح میشوند ولی در هیچکدام از جشنوارههای ما این اتفاق نمیافتد.
مسافرآستانه: بینالمللی بودن پز است / یاس کاملا بینالمللی است
دبیر دومین جشنواره فیلم ویدیویی یاس بیشتر به دفاع از جشنوارهای که خود دبیری آن را برعهده دارد؛ پرداخته و میگوید: از منظر من برگزاری جشنواره بینالمللی به کارهای بینالملل یا کمیت حضور افراد بینالمللی نیست. یک ارتباط مداوم است که دبیرخانه باید در طول سال داشته باشد. بخش روابط بینالملل موسسه رسانههای تصویری برای فعالیت سالانه خود الزام دارد تا با مراکز مختلف فیلم ویدیویی دنیا در ارتباط باشد. حضور در بازارهای بینالمللی و ارتباط با کمپانیهای فیلمهای ویدیویی از کارهای مستمری است که موسسه رسانههای تصویری جزء وظایف ذاتی خود میداند. برگزاری هفتههای فیلم جهت معرفی سینمای ایران در کشورهای مختلف یا برگزاری هفتههای فیلم کشورهای دیگر در ایران ازجمله برنامههای روابط بینالملل موسسه رسانههای تصویری است. حضور در بسیاری از جشنوارهها به ویژه جشنوارههایی که درخصوص سینمای خانگی برگزار میشود از دیگر فعالیتهای موسسه است، بنابراین در طول سال با کمپانیها شرکتهای مختلف و دبیرهای فستیوالهای گوناگون در ارتباط است، طبیعی است که در برگزاری جشنواره خود نیز از ارتباط مستمر سالانه بهرهبرداری کند و آثاری از کشورهای مختلف که با اهداف جشنواره و نیازهای فرهنگی جامعه ایران سازگاری داشته باشد؛ انتخاب و در جشنواره به نمایش بگذارد. پس ما میتوانیم با اطمینان بگوییم جشنواره ویدیویی فیلم یاس ویژگیها و خصوصیات یک جشنواره بینالمللی را داراست.
آستانه میگوید: هر جشنواره در راستای اهداف برگزاری خود سطح جشنواره را تعریف میکند. بسیاری از جشنوارهها صرفا نام بینالمللی را یدک میکشند و در واقع نیازی به بینالمللی بودنشان نیست. بسیاری از جشنوارههای ملی یا منطقهای در سطح دنیا برگزار میشود که میتواند به مراتب دستاوردهای ارزشمندتری نسبت به جشنوارههای بینالمللی داشته باشد.
به اعتقاد او؛ برگزاری جشنوارههای منطقهای نیازهای برگزاری در منطقه را آسانتر میکند و اساسا اینکه یک جشنواره به صرف بینالمللی بودنش اهمیت داشته باشد را رد میکند.
آستانه جای دیگری از بینالمللی بودن الی ماشاءالله جشنواره گفه کرده و میگوید: به نظر میرسد متاسفانه امروزه نام بینالمللی بیش از اینکه کارآیی داشته باشد به یک پز تبدیل شده است. یک جشنواره بودجه مشخص دارد که دبیر جشنواره موظف است در راستای اهداف مشخصی آن را خرج کند، هرچه هدف ساده و مشخص باشد به تبع دستاورد بهتری دارد اما جشنوارههایی هستند که به ضرورت باید نام بینالمللی بگیرند مانند جشنواره فیلم فجر که اساسا نمیتواند بینالمللی نباشد.
او میگوید: قرار نیست همه جشنوارهها یک هدف و کارآیی داشته باشند. ممکن است اهداف جشنوارهها کاملا متفاوت باشد. در بسیاری از جشنوارهها بهترین کارگردانان معرفی میشوند و روند فیلمسازیشان تغییر میکند اما وظیفه جشنواره فیلم فجر این نیست با این حال نمیتوان اهمیت آن در دنیا را کتمان کرد.
آستانه؛ یکی از مشکلات اساسی جشنواره فیلم فجر را تغییر سیاستها و مدیریت میداند و میگوید: تغییراتی که به لحاظ سیاست و مدیریت در جشنواره فیلم فجر هر ساله انجام میشود؛ باعثتغییرات عجیبی در هدفمندی جشنواره میشود که این باعثمیشود آنگونه که شایسته است جشنواره فیلم فجر نتواند هدف مشخصی را دنبال کند.
رضاخانی: اگر بگوییم بینالمللی هستیم؛ مهمتر میشویم
مازیار رضاخانی هم وقتی شرایط بینالمللی بودن جشنواره فیلم پروین اعتصامی از او سوال میشود؛ میگوید: جشنواره بینالمللی تعریفی دارد که متاسفانه در سینمای ایران اجرایی نمیشود. فستیوالهایی که در ایران برگزار میشود گاهی فراموش میکنند که باید معرف فیلمهایی باشند که در داخل ایران ساخته شدهاند و از طریق جشنوارهها باید در سطح بینالملل مطرح شوند حتی در فجر و کودک هم این اتفاق نمیافتد.
او ادامه میدهد: معضل اصلی این است که فستیوالهای ما خروجی ندارد فقط از یک سری فیلمها دعوت میکنیم و از یک تعداد فیلمساز میخواهیم که در فستیوالهایمان شرکت کنند.
او بینالمللی نامیدن را اعتباری برای جشنوارهها نمیداند و میگوید: کلمه «بینالمللی» نه تنها بودجهای به فستیوالها اضافه نمیکند که فضا را به گونهای رقم میزند که توقع برای جذب اسپانسر بالا میرود. جشنوارههای بینالمللی فضای رقابتی بین فیلمسازان داخلی ایجاد میکند و باعثمیشوند برخی از فیلمسازان ترغیب شوند برای دیده شدن در سطح جهانی جدیتر کار کنند.
مدیر پردیس سینمایی ملت از جشنواره خودش دفاع کرده و میگوید: چهار سال است که در جشنواره بینالمللی پروین اعتصامی تمرکز ما روی مسئله خانواده است. چهل کشور با ما همکاری کردند و از سال دوم به بعد به سادگی این کشورها برای حضور در این جشنواره فیلمهایی با این مضمون میسازند.
او میگوید: تنها کارکرد بینالمللی بودن جشنوارهها این است که سیاست و موضوع با جایزههای خوب و رسانهای شدن به دنیا القا میکند که یک جشنواره مانند پروین اعتصامی در ایران فعالیت میکند و این مسئله باعثمیشود دیوان پروین اعتصامی حداقل در کشورهای همزبان ما ورق بخورد، از طریق بینالمللی شدن سیاستها و موضوعاتمان را به خارج از کشور میبریم که دستاورد بسیار خوبی است.
رضاخانی درباره علاقه برگزارکنندگان جشنوارهها به کلمه «بینالمللی» میگوید: ما فکر میکنیم اگر بگوییم جشنواره ما بینالمللی است مهمتر هستیم و بیشتر به جشنوارهمان توجه میشود اما درگیر بودن با نام این کلمه باعثمیشود هدف اصلی را گم کنیم.
آفریده: خیلیها دنبال امکاناتاند
محمد آفریده میگوید: همه کسانی که در ایران جشنواره برگزار میکنند بحثبینالمللی را مطرح میکنند. وقتی جشنوارهای بینالمللی است که از همه ظرفیتهای بینالمللی استفاده کند.
به اعتقاد دبیر جشنواره فیلم کوتاه، مستند و تجربی؛ جشنواره هنر مدیریت نرم یک فعالیت فرهنگی بینالمللی است. خیلی از شعارها در جشنوارهها مطرح میشود اما در مدیریت خوب عمل نمیشود. صرف شرکت چند کشور و چند فیلمساز خارجی در یک فستیوال آن را بینالمللی نمیکند.
آفریده میگوید: بیش از صدها فیلم در جشنوارههای دنیا شرکت میکنند اما وقتی یک جشنواره نام بینالمللی میگیرد باید نگاه فراملی داشته باشد و به دستاوردهای مهمتری جزء نمایش فیلم و دید و بازدید فکر کند. بسیاری از جریانهای سینمایی در دنیا در دل جشنوارهها شکل میگیرند. جشنواره باید مرکز تحول و حرکت در دنیا و در داخل باشد.
این تهیهکننده میگوید: وقتی جشنواره بینالمللی مرکز حرکت بینالمللی میشود ایدهها و آدمها شناخته میشوند. هماهنگی در همه حوزههای فرهنگی بسیار حائز اهمیت است. متاسفانه در ایران متولیان یک نگاه دارند و کسان دیگر نیز نگاهی متضاد دارند که به حرکت جشنوارهها لطمه میزند. ما کشوری داریم پهناور با فرهنگی بزرگ و تحولات بزرگ بنابراین بسیاری از فیلمسازان جهان به دلیل ارضای حس کنجکاویشان به دعوت ما پاسخ بلی میدهند ولی مهم این است که ما بتوانیم با این تعامل فرهنگمان و فیلمسازی کشورمان را به دنیا نشان دهیم که هدف ما در این زمینه دستخوش حواشی قرار میگیرد و جشنوارهها به آن توجه نمیکنند.
آفریده معتقد است: در جشنوارههای ایرانی صرفا بحثبینالمللی مطرح میشود اما نگاه کاملا داخلی است.
او میگوید: زبان تصویر در دنیا بینالمللی است. شاید بسیاری از هنرها باشد که در مرزها مسکوت میمانند و کشورهای دیگر نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند اما سینما اینگونه نیست. بسیاری از فیلمها میتوانند با کشورهایی که حتی به لحاظ فرهنگی تفاوتهای زیادی دارند؛ ارتباط بگیرند. من فکر میکنم کسانی که تلاش میکنند نام بینالمللی را با خود به دوش کشند؛ دنبال این هستند که امکانات بیشتری بگیرند و ممکن است نیتهای دیگری داشته باشند که من از آن بیاطلاع هستم. درنهایت میتوانیم بجای اینکه بحثبینالمللی را مطرح کنیم؛ داخلی عمل کنیم. وقتی جشنوارهمان بینالمللی است باید رفتارمان در برگزاری جشنوارهها هم بینالمللی باشد.