بررسی مشکلات عکاسان فیلم در ایلنا؛
تهیهکنندهها و کارگردانها ترجیح میدهند دوربین را دست بچههای خودشان بدهند
زمانیکه بازیگر بودم برایم آژانس میگرفتند اما وقتی عکاسی میکردم؛ میگفتند برو سر خیابان آژانس بگیر / وقتی بازیگر را باد میکنیم؛ هوار میشود سر عکاس / عکاسها مثل تدارکات فیلم صبح زودتر از همه میآیند اما کمترین دستمزد را میگیرند / رقم دستمزد بعضی عکاسان برای یک فیلم ۵۰۰ هزار تومان است.
عکاسی فیلم و عکس فیلم ازجمله بخشهایی است که علارغم اهمیت آن در سینما؛ کمتر دیده شده و به آن پرداخته شده است. فعالان این بخش نیز از نبود امنیت شغلی رنج میبرند.
در نشستی با حضور بابک برزویه، مجید صباغ بهروز و بهرنگ دزفولیزاده؛ سه نفر از عکاسان فیلم که در مجموع بیش از ۱۰۰ فیلم را عکاسی کردهاند؛ مشکلات صنف عکاسان فیلمهای سینمایی را به بحثو گفتگو گذاشتیم.
قبل از دیجیتال شدن عکاسی چیزی که در سینما مهم بود؛ عکس فیلم بود تا آنجا که کسانیکه پول نداشتند تا فیلم ببینند میرفتند جلوی سینماها عکس فیلم را میدیدند ضمن اینکه عکس فیلم آنقدر اصالت داشت که حتی عکس چاپ شده معمولی میآورند و به دیوار یا شیشه سینما میچسباندند. آیا امروز هم همان وضعیت ادامه دارد یعنی آن حساسیت و اصالت روی عکاسی فیلم وجود دارد؟ اگر ندارد دلایل آن چیست؟
بابک برزویه:خیر حساسیت گذشته وجود ندارد. با پدید آمدن دیجیتال و باتوجه به اینکه مجموعه بزرگی از سینماهای کشور پردیسها هستند که بسیار هم توسعه یافتهاند ضمن اینکه امروز ویترین جای خود را به فیس بوک و صفحات اینترنتی داده است. از طرف دیگر این سوال مربوط به زمانی است که تنها ۲ روزنامه کیهان و اطلاعات وجود داشت که آنها هم سیاه و سفید چاپ میشدند تا اینکه روزنامه همشهری اولین روزنامه رنگی آمد و بعد از آن همه به دنبال آن بودند که روزنامه رنگی داشته باشند و با زیاد شدن تعداد روزنامههای رنگی شکل اطلاع رسانی تغییر کرد که به واسطه آن موج جدید اطلاع رسانی در سینما هم حاکم شد که بازتاب آن حذف ویترین بود و رفته رفته با رنگی شدن روزنامهها؛ عکسها هم رنگی شد تا آنجا که عکسها در مجلات رنگی چاپ میشدند و نوع تبلیغات به طور کلی تغییر کرد. درنتیجه ویترین سینماها حذف شد.
آیا این وضعیت در فیلم هم تاثیر گذاشته یعنی عکاسی در بین تهیهکنندهها و کارگردانها جایگاه خود را همچنان دارد؟
بابک رزویه:قطعا دارد که امروز بچههای تهیهکنندهها و کارگردانها عکاس شدهاند. عکاسی آنقدر جذاب است که مخاطب آن از داخل سینما رشد پیدا میکند زیرا اولین پارامتری است که راحت و بدون دردسر شکل پیدا میکند یعنی با خرید یک دوربین شکل میگیرد و از نظر تکنیکال هم خیلی مهم نیست؛ عکاسی است. البته من مخالف ورود بچههای کارگردانها یا تهیهکنندهها به این حرفه نیستم و معتقدم که بهتر است اینکار از بدنه سینما رشد پیدا کند.
بهرنگ دزفولیزاده:در پاسخ به سوال اول؛ باید بگویم که در سینماهایی مانند فلسطین و عصر جدید هنوز عکس فیلمها نصب میشود اما پردیسها که بیشترین مخاطب را دارند هنوز هیچ تهمیدی برای آن بکار نبردهاند. البته باید توجه داشت که شیوه lcd بسیار راحتر است زیرا میتوان عکسهای زیادی را نمایش داد اما در مورد عکسهای پشت صحنه که جذابتر از خود فیلم است اگر در پردیسها تهمیداتی انجام دهند که هم عکس صحنه و هم پشت صحنه نصب شود جذابیت بیشتری دارد. اما درباره سوال دوم باید بگویم که امروز پدیدهای به نام عکاسان جدید بوجود آمده است دراین باره باید بگویم که بنده زمانیکه وارد حرفه عکاسی شدم زمان زیادی برد تا اینکه توانستم کار را یاد بگیرم اما مساله این است که امروز بچههای تهیهکنندگان و کارگردانها با اینکه هیچ تجربهای ندارند؛ در فیلمهای خوب کار می کنند و نتیجه این میشود که فیلمهایی که به اسکار میروند عکس و پوستر خوب ندارد و دلیل اصلی این است که تهیهکنندهها و کارگردانها به عکاسی به عنوان یک کار مجزا توجهی نمیکنند زیرا بیشترین هزینه را به کارگردان، تهیهکننده و لوکیشن میدهند و کمترین دستمزد را برای عکاس درنظر میگیرند.
زمانی دستمزد ما با دستمزد دستیار کارگردان برابر بود اما الان به اندازه دستمزد دستیار دوم رسیده است و حضور بچههای آنها آسیبی که میرساند این است که از فیلم شناسنامه و عکسهای خوبی نخواهیم داشت زیرا فکر میکنند عکاسی آنقدر سهل و آسان است که هر کسی یک دوربین دستش بگیرد و عکاسی کند؛ عکاس است. من مخالف ورود آنها به این حرفه نیستم اما نباید به خودشان اجازه دهند تا سر فیلم یا سریال مهم حضور داشته باشند زیرا با اینکار به فیلم آسیب میزنند.
بابک برزویه:من معتقدم نمیتوان جلوی ورود این آدمها را گرفت اما بهتر است شکل آمدن آنها تغییر کند. ما نمیتوانیم به تهیهکننده و کارگردان بگوییم که این آدم را برای عکاسی انتخاب نکن زیرا باید یک شکل یا نظام مشخصی برای آن پیدا شود.
فکر میکنید مشکل بر سر دستمزدهاست. گاهی اینطور تصور میشود که فرزندان تهیهکننده و کارگردان به این دلیل عکاسی میکنند که دستمزد عکاسان بسیار بالاست. مگر تا چه اندازه تفاوت دستمزد وجود دارد؟
بابک برزویه:سینما به واسطه اینکه هنر جذابی است دوستان عکاس با این دستاویز خودشان را نشان میدهند. به عنوان مثال، اگر در داخل استودیوی عکاسی من عکس بازیگران سینما وجود داشته باشد مخاطب دیگر خوشش میآید و با خود میگوید این عکاس حرفهای است و دوستان جدید ما که تازه وارد عکاسی شدهاند از این حربه استفاده میکنند تا خودشان را مطرح کنند و بدترین لطمه را ما از همین جا میخوریم زیرا این تازه واردها نمیدانند که برای عکاسی سینما باید از صبح تا شب سرکار باشند و تصور میکند تنها ۲ یا ۳ ساعت باید حضور داشته باشد.
زمانیکه این دوستان میخواهند وارد سینما شوند سراغ تهیهکننده میروند و تهیهکنندههای ما میخواهند با قیمت پایین کار را تمام کنند از طرف دیگر سینمای ما سینمای بازیگر پرور است. من بارها با خود بازیگران و انجمن بازیگران صحبت کردهام و به آنها گفتهام که درست است که تو بازیگر مطرحی هستی اما اگر عکس من نبود تو دیده نمیشدی و به واسطه عکس من است که دیده میشوی اما تهیهکننده ابتدا دستمزد بازیگر را میدهد و عکاس آخر از همه دستمزد میگیرد. زمانی فیلمسازی که با من قرارداد بسته و گفته باید هر روز سرکار خودت حضور داشته باشی و نباید دستیارهم بفرستی اما امروز تهیهکنندهها تماس میگیرند و میگویند برای کار ما خودت هم نیامدی اشکالی نداره دستیارت را بفرست یک کار کوچکی داریم و میخواهیم سریع آنرا جمع کنیم. متاسفانه در نسل جدید ما با توجه به اینکه سینما هنری جذاب است و هر عکاسی علاقمند است تا در آرشیو شخصی خودش عکس بازیگران را جمعآوری کند، خودش را به هر آب و آتشی میزند تا وارد سینما شود و جلوی آنها را هم نمیتوان گرفت.
بهرنگ دزفولیزاده:اما من معتقدم میشود جلوی اینکار را گرفت زیرا صنف طراحان صحنه و گریم به توافق رسیدند که تنها از اعضای این صنف در فیلمهای سینمایی استفاده کنند. تاکید من این است که دختر و پسر تهیهکننده و کارگردان باید طبق اصولی وارد حرفه عکاسی شوند و نباید فقط زمانیکه ۴ فیلم برای پدرش به عنوان تهیهکننده عکاسی کرده وارد انجمن شود بلکه باید برای ۲ کارگردان دیگر هم کار کند تا عکسهایش دیده شود. ضمن اینکه رئیس یا شورای مرکزی باید با تهیهکننده تماس بگیرد و بگوید عکاسی که شما برای کار آوردی جز صنف ما نیست همانطور که طراحان صحنه و گریم برای اینکار به توافق رسیدند.
بابک برزویه:زمانیکه شما از انجمن میگویید باید بدانید که ما تابع خانه سینما هستیم و تافته جدا بافته از آنها نیستیم. انجمن باید به توافقی با تهیهکنندهها و مدیران تولید برسد چه بسا که من در جشنواره امسال به روند داوریها در بخش عکس اعتراض کردم و داستان به اینجا کشید که انجمن کارگردانان متوجه شد تا آنجا که ابوالحسن داوودی گفت اگر انجمن عکاسان باید با ما به توافق برسند که ما از عکاسان آنها استفاده کنیم و ما اینکار را میکنیم.
مجید صباغ بهروز:امنیت شغلی موضوعی است که خانه سینما چند سال است که به دنبال آن است اما هنوز نتوانسته به نتایج خوبی برسد به طور کلی میتوان گفت فرهنگ عکاسی فیلم نادرست تعریف شده. عکاسان فیلم باید باهم جمع شوند و این فرهنگ را درست کنند تا تهیهکننده برای ما الگو نباشد که بچههایشان را بیاورند باید این فرهنگ آنقدر بالا رود تا همه مسائل باهم درست شود همچنان که صنعت تبلیغات عوض شده است. تا زمانیکه عکاسی فیلم مهم نشود این مشکلات را داریم.
بهرنگ دزفولیزاده:اتفاقی که امروز افتاده مرگ تدریجی عکاسی فیلم است. زمانکه یک فیلم سورئال کار کردیم و زمانیکه از یک فیلم تنها یک پوستر منتشر میشود و عکس فیلم دیده نمیشود؛ فایدهای ندارد. اگر دقت کرده باشید در اکثریت فیلمهایی که در سینما آزادی و پردیسها به نمایش درمیآیند به جز پوستر هیچ چیز دیگری دیده نمیشود. سوال من این است که چه نهادی باید بگوید که عکس فیلم در lcd پخش شود تا فیلم بهتر دیده شود؟
بابک برزویه:مشکل استفاده از عکس فیلمها در پوستر که بسیار مشکل حادی است. امروز تمام پوسترهای فیلم فقط از نمای درشیتی از سر بازیگران است و جواب پخش کننده این است که مخاطب دوست دارد بییند در فیلم چه بازیگری حضور دارد به همین دلیل از کلهها برای پوستر استفاده میکند.
صباغ بهروز:متاسفانه شان و جایگاه عکاسی در کشور ما حفظ نمیشود. چرا عکاس باید همزمان با تدارکات سرکار حاضر باشد و تا آخر کار هم حضور داشته باشد. عکاس باید ۱۰ روز کار کند و عکس را تحویل دهد اما پول همان ۳۰ روز را بگیرد زیرا در همه دنیا عکاسی سینما پروژهای شده است.
در بین صحبتهای بابک برزویه اشارهای به پروانه ساخت شد. در این مورد توضیح دهید که منظور چیست؟
صباغ بهروز:زمانیکه فیلم میخواهد ساخته شود مدیر تولید، تهیهکننده و کارگردان حضور دارند و بازیگران را معرفی میکند و اسامی آنها در هنگامی که تقاضای پروانه ساخت صادر میشود؛ نوشته می شود دوستان میگویند چون عکس در فروش فیلم مهم است و باعثرشد سینما میشود بنابراین باید از عکاس حرفهای استفاده شود و اسم عکاس نیز در پروانه ساخت بیاید تا حقوق عکاسان حرفهای حفظ شود.
بهرنگ دزفولیزاده:باید عضو شدن در انجمن عکاسان کاملا مشخص باشد و فیلترینگ دقیق گذاشته شود. زمانیکه ما عضو انجمن عکاسان شدیم بسیار سخت بود. شورای مرکزی باید جلسه بگذارد و وقت بگذارد تا ببینند مشکل کجاست. همین الان فیلمهایی تولید میشود که عکاسان آنها عضو صنف نیستند همین الان ۱۰ نفر عضو انجمن عکاسان ایران هستند که از دخترها و پسرهای کارگردانها و تهیهکنندها هستند.
این موضوع تا چه اندازه به خود بازیگرها برمیگردد. برای بازیگر هم مهم است که چه عکاسی در فیلم حضور دارد و چه عکسی از او پخش میشود؟
بابک برزویه:امروز این حساسیتها کم شده ضمن اینکه نسل بازیگرهای جدید هم عوض شده است. قصد توهین ندارم اما بسیاری از بازیگرها هم که امروز در فیلمها حضور دارند بازیگرانی هستند که پول میدهند تا وارد سینما یا تلویزیون شوند. ضمن اینکه جدیدا راهش را هم پیدا کردهاند که ابتدا وارد تلویزیون میشوند و بعد به سینما میآیند زیرا سکوی پرتاب را در تلویزیون میبینند درحالیکه در گذشته برعکس بود. بسیاری از این بازیگرها مطرح هم نیستند برایشان هم تفاوتی نمیکند که چه کسی از آنها عکس بگیرد.
سینمای ما سینمای در خدمت بازیگر و بازیگر پرور است. ممکن است دستمزد عکاس را ندهند اما هرطور شده دستمزد بازیگر را میدهند زیرا به بازیگر احتیاج دارند تا هر روز سر صحنه حضور داشته باشد و اگر یک روز نیاید همه ما بیکار میمانیم. در سر صحنه یک فیلمی من چند روز بازیگر بودم زمانی که من بازیگر بودم ادبیات و لحن گفتار با من بسیار متفاوت بود. یادم میآید سر فیلمی به حسب اتفاق عکاس فیلم نیامد و من مجبور شدم عکاسی کنم؛ زمانیکه بازیگر بودم برایم آژانس میگرفتند اما در زمانی که عکاسی میکردم به من میگفتند برو سر خیابان و آژانس بگیر. و این معضلی را ما خودمان بوجود آوردیم زیرا خودمان به خودمان رحم نمیکنیم. زمانیکه بازیگر را مطرح میکنیم باد میشود بر سر عکاس. من به عنوان عکاس بعد از ۳۰ سال ناراحت نیستم که چرا اتومبیلم شاسی بلند نیست اما بازیگری با ۳ سال سابقه کار به این چیزها میرسد.
روش پرداخت دستمزدها و شکل اجرایی آن در سینما درست نیست. بسیاری از عکاسان فیلم عوامل تدارکات صبحها زودتر از همه میآیند اما کمترین دستمزد را میگیرند.
بهرنگ دزفولیزاده:درست است و در حال حاضر ۳۰ نفر کارت نظام سینمایی دارند اما اکثر کسانیکه الان سر فیلمها هستند اکثرا کار اولی هستند و هیچکدام از همکاران ما سرکار نیستند. مگر کارت نظام سینمایی صادر نشده است.
حداقل دستمزد یک عکاس چقدر است و چگونه محاسبه میشود؟
بهرنگ دزفولیزاده:متاسفانه بدلیل عدم حمایتهای صنفی و و عدم توجه نظامندی خاصی وجود ندارد و رقم دستمزد بعضی عکاسان برای یک فیلم حتی ۵۰۰ هزار تومان است.
بابک برزویه:متاسفانه کارگردان و تهیهکننده توجه ندارد دوربینی که من برای کار میبرم ۱۰ میلیون تومان قیمت دارد. در این کشور یم کارگر حداقل روزی ۷۰ هزار تومان دستمزد دارد اما برای عکاس باسابقه و حرفهای اینقدر هزینه نمیشود. بیاد دستمزدها مشخص باشد و حتی باید به جای برسیم که عکاسان فیلم و اعضائ انجکمن برای دفاع از هم صنفان خود و انجمن خود با دستمزد پایین کار نکنند.
صباغ بهروز:مسئلهای که در این بحثفراموش شده؛ بحثماندگاری عکاس است. در این حرفه وارد شدن مهم نیست ماندگاری و عکسهای تاثیرگذار مهم است. شهابالدین عادل عکسی از سوسن تسلیمی برای فیلم باشو گرفته که فوقالعاده است و هر کسی عکس او را میبیند یاد این فیلم میافتد اما امروز دیگر عکس ماندگاری از فیلمها نمی بینیم. باید توجه داشت که کسانیکه با روابط وارد سینما میشوند یا با همین روابط میمانند یا میروند و لطمهاش را ما عکاسان قدیمی میخوریم. عکاسی سینما را ما خودمان آنقدر کوچک کردیم و به حلقهای رساندیم که همه میتوانند وارد شوند و اعمال نظر کنند.
یعنی صنف باید نظام دستمزد تصویب کند؟
بهرنگ دزفولیزاده:بله دقیقا. زمانیکه طراحان صحنه و گریم تا حدودی موفق شدند چرا عکاسان اینکار را انجام ندهند. باید ردهبندی کنند و سطح دستمزدها در سال مشخص شود. به عنوان مثال، عکاس درجه یک دستمزدش ۵ تا ۶ میلیون و درجه سه دستمزدش ۱ تا ۲ میلیون باشد. باید دستمزدها مکتوب برای مدیران تولید و تهیهکنندهها فرستاده شود. چرا باید کارت انجمن طراحان گریم ورودیاش ۵۰۰ هزار تومان باشد اما در مورد عکاسی چنین چیزی نباشد. به تازگی در فیلمی عکاسی کردم و دستمزدم را ندادند. من باید برای این مشکل به چه کسی مراجعه کنم؟ چرا باید بسیاری از همکاران من که متاهل است و باید خرج خانواده را بدهند باید سالها بیکار باشند.
این مشکل درباره مستندسازان هم وجود داشته اما امسال در دفترچه سیاست های سینمایی آمده که مرکز گسترش از مستندسازانی حمایت میکند که عضو انجمن مستندسازان باشند. سوال این است که چرا چنین قوانینی درباره عکاسان عملی نشده است؟
بابک برزویه:ماجرا چندین بار پیگیری شده اما هر زمان خواست به سرانجام برسد رها شد. از ایوبی رئیس سازمان سینمایی خواستیم تا جلسهای با او داشته باشیم که به عنوان یکی از صنوف خانه سینما وزارت ارشاد به صورت مستقل از ما حمایت کند. آنها بعد از اعتراض من در جشنواره تازه متوجه شدند انجمن عکاسانی هم وجود دارد البته هنوز هم جوابی نگرفتم. ما باید سراغ سرچشمه برویم. سرچشمه ما پروانه ساخت و تهیهکنندهها هستند. باید به یک موافقت اصولی برسیم که اگر عکاسی عضو انجمن است در فیلم کار کند و تقضای کسانی هم که میخواهند تازه وارد این حرفه شوند؛ دقیق بررسی شود.
در سال گذشته در بحش داوری عکس نیز مشکلات زیادی بوجود آمد. داور میگوید من محصول عکاسان را میبینم اما گروهی معتقدند که باید اصالت عکس حفظ شود.
بابک برزویه:من در چندین جشنواره خارجی حضور داشتم و عکسهایم م هم جزء ۱۰ عکس برتر بوده است و خود داور گفته بود که ۹ عکس فتوشاپ بوده و تنها عکسی که اصالت داشته عکس من بوده است. داور جشنواره به من گفت ما آن چرا که از شما در تابلو میبینیم را ملاک قضاوت قرار میدهیم. در تمام دنیا این روند وجود دارد و کار درستی هم است. در دنیا میگویند آن چیزی که من از تو میبینم؛ ملاک است چه بسا که خود من در عکاسی ژورنالیستی و عکاسی مستند اجتماعی تغییرات زیادی ایجاد میکنم که در کارم هم تاثیرگذار بوده زیرا بسیاری از عکاسان دیگر دارند کاری شبیه من انجام میدهند.
مشکل اساسی این است که در کشور ما داوری مانند صفحه گرامافون میماند که اعتقاد به آدم جدید ندارند و زمانی داور جدیدی را جایگزین میکنند که داور قبلی از بین رفته باشد. مشکل اصلی و مهم این است که داوران اطلاعاتشان به روز نیست. بنده شاید ۵۰ سال سابقه عکاسی داشته باشم اما مهم این است که اطلاعات به روز باشد.
داوران ما داورانی هستند که اطلاعات علمیشان پایین است و ما گفتیم یکی از خود انجمن را به عنوان داور قرار دهیم. اصولا داوری کاری سلیقهای است اما باید از افرادی در داوریها استفاده کنیم که اطلاعات آنها به روز باشد و کارشناس گرافیک باشد.
بهرنگ دزفولیزاده:متاسفانه امروز الگوسازی اشتباهی صورت گرفته است. از فیلترهایی استفاده میشود که در عروسیها هم استفاده میشود. در صفحه اول روزنامهها عکسهایی چاپ میشود که کاملا فتوشاپ است. وقتی میگویند محصول داوری میشود همه باید با آن مخالفت کنیم. همه باید به فریم عکس وفادار باشیم.
صباغ بهروز:اما من معتقدم فتوشاپ در کار به من کمک میکند زیرا ابزاری است که میتواند محصولی را ارائه دهد که بیننده را جذب میکند و باعثفروش فیلم و دیده شدن عکس میشود اما به اینکه با فتوشاپ چند عکس را باهم ترکیب کنیم؛ مخالفم.
گفتگو از: علی زادمهر