در نشست نقد و بررسی فیلم خانه سیمین و جلال مطرح شد:
جلال؛ رهبر روشنفکری دههی ۴۰ بود
خانه سیمین و جلال هرگز از بین نمیرود همانگونه که دانشور نگذاشت خانه نیما خراب شود / آل احمد به این دلیل محبوب آیتالله طالقانی بود که از نفی به اثبات رسید.
ایلنا: جلسه نمایش و بررسی فیلم مستند «خانه سیمین و جلال» با حضور کارگردان و سایر عوامل فیلم در سینما تک خانه هنرمندان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پریسا عشقی(کارگردان فیلم خانه سیمین و جلال) با اشاره به روند ساخت این فیلم گفت: ما برای ساخت این فیلم که به محل زندگی جلال آل احمد و سیمین دانشور میپردازد، تعداد نوبت محدودی میتوانستیم وارد این خانه شویم و تنها یکبار در بهار و یکبار هم در پاییز به این خانه وارد شدیم. من تقاضاهای زیادی برای ورود به این خانه داده بودم اما صاحبان خانه ما را راه نمیدادند با این حال ما با اجازه صاحبان خانه فیلمبرداری کردیم و راشهای زیادی گرفتیم.
وی ادامه داد: فیلمساز هر زمانی که قصد دارد فیلمی بسازد باید همان موقع همان کار را بکند زیرا به هیچ وضعیتی نمیتوان دلخوش بود و من هر روز میترسیدم که این خانه از بین برود یا اجازه فیلمبرداری به ما ندهند و حرف من زمانی که وضعیت خانه نیما یوشیج را دیدم؛ بیشتر اثبات شد.
عشقی در پاسخ به سوالی پیرامون اهمیت این خانه گفت: جلال آل احمد در زمان ساخت این خانه بسیار وسواس به خرج میداد و مرحله به مرحله از ساخت آن عکس میگرفت و آن را به آمریکا برای دانشور میفرستاد. این خانه یک معماری باشکوه دارد و خود جلال آل احمد تمام آجرها را با دست خود از کورهپز خانه جدا میکرد و به تهران میآورد. او قصد داشت یک خانهی خاص بسازد.
عشقی با اشاره به مشکلات خود در ساخت این فیلم افزود: من هنوز دلیل مخالفت صاحبان این خانه با ورودم به خانه را نمیدانم اما معتقدم جای نماهایی همچون یک نمای شب یا نمای روز برفی از خانه در فیلم خالی است با این حال من باید این فیلم را میساختم. وضعیت من برای ساخت این فیلم مانند یک بندباز بود که روی طناب حرکت میکردم و تنها دنبال این بودم که فیلمم ساخته شود.
وی ادامه داد: هرچند به من اجازه زیادی برای ورود به این خانه داده نشد اما متاسفانه صاحبان این خانه هم اکنون آن را به یک سازنده سریال اجاره دادند و این خانه هم اکنون لوکیشن یک سریال است و به خانه لطمه زده شده است.
عشقی ادامه داد: ما خانه بزرگان در تهران کم نداریم اما خانه جلال آل احمد در این میان بسیار مهم است زیرا بعداز جریان ۲۸ مرداد و سرخوردگی که در بین نویسندگان بوجود آمد، جلال برای خودش با ساخت این خانه یک سرزمین درست کرد. به همبن دلیل وی اسم یک طرف خانه را ارض و قسمت دیگر را سماوات گذاشت و به قول سپانلو خانه جلال در دهه ۴۰ یک پدیده بود.
وی ادامه داد: از طرف دیگر متاسفانه ما منابع آرشیوی و تصویری زیادی که مربوط به دوران زندگی جلال و سیمین در این خانه باشد؛ نداریم و به قولی دست مستندساز در این امر خالی است.
پریسا عشقی با تشکر از ویکتوریا دانشور، لیلی ریاحی و سایر بازماندگان سیمین دانشور و جلال آل احمد و ورثه وی گفت: از همه کسانیکه در ساخت فیلم من را یاری کردند سپاسگذارم زیرا معتقدم جلال آل احمد؛ رهبر روشنفکری ایرانی در دهه ۴۰ بوده است و این امری قطعی است چه ما دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم.
شوهر لیلا ریاحی یکی از ورثه سیمین دانشور باتوجه به اتفاقاتی که برای خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد افتاده است، گفت: این خانه هرگز از بین نمیرود و خراب نمیشود همانگونه که دانشور نگذاشت تا خانه نیما یوشیج خراب شود. خانه جلال آل احمد نیز باقی میماند و ما نمیگذاریم خراب شود.
وی ادامه داد: هرچند میراثفرهنگی هیچ حمایتی از این خانه نمیکند اما براساس وصیت سیمین دانشور از این خانه حفاظت میکنیم. دانشور در این وصیتنامه اعلام کرده که لیلا ریاحی وصی وی است و انتشار آثار وی با لیلا ریاحی است و ثلثاموال نیز به وی میرسد.
محمدعلی سپانلو شاعر و دوست جلال آل احمد نیز که به عنوان میهمان در جلسه حاضر بود، گفت: به نوعی تشکیل کانون نویسندگان ایران در خانه جلال آل احمد شکل گرفت. هرچند ما بعدها جلسات سخنرانی خود را از خانهها به کافهها میبردیم.
دانایی فر از بستگان دانشور و یکی از افرادی که در فیلم حضور داشت نیز گفت: جلال آل احمد دائم درحال پویش و جستجو بود اما بعداز بیانگیزه شدنش و حضور کم در محیطهای سیاسی؛ به سمت ساخت این خانه آمد و این خانه فرصتی به وی داد تا از عرصه سیاست کمی دور شود.
پسر آیت الله طالقانی نیز که در جلسه حاضر بود؛ با اشاره به رابطهی خوب جلال آل احمد و آیت الله طالقانی گفت: آل احمد به این دلیل محبوب پدرم بود که از نفی به اثبات رسید.