گفتگوی ایلنا با مرقاتی؛ عضو روحانی شورای پروانه نمایش؛
با خط کش نمیتوان ارزشها و معیارها را تعیین کرد

نباید سلایق و مکنونات قلبی جای ضوابط را بگیرد / باید ضوابط شفاف در اختیار سینماگران قرار بگیرد و آنها حق دفاع از خود را داشته باشند / درجهبندی فیلمها از لحاظ سنی باید اعمال شود.
ایلنا: حجت اسلام طه مرقاتی متولد ۱۳۳۹ در خوی است. او دکترای فقه و حقوق از دانشگاه فردوسی مشهد دارد. هماکنون عضو هیات علمی رسمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی است. وی علاوه بر تالیفات در حوزه فقه و حقوق؛ در حوزه فرهنگ و ادب نیز بسیار فعال است.
مرقاتی؛ رئیس اداره اهل قلم بود که بعدها به سرای اهل قلم تغییر کرد. در سالهای ۶۸ و ۶۹، عضور هیات داوران کتاب سال، سردبیر مجله گلستان قران، دبیر بخش دین کتاب سال در سالهای ۶۳ تا ۶۹،۱۵ سال معاون پژوهشی و قائم مقام سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی(سمت)، عضو بنیاد شمس تبریزی و مولانا و عضو کمیته نقد کتاب در خانه کتاب بوده است. به تازگی نیز به عنوان عضو اصلی و تنها روحانی عضو شورای پروانه نمایش ازسوی رئیس سازمان سینمایی انتخاب شده است.
از آنجا که حضور مرقاتی به عنوان یک روحانی و نظرات وی در صدور مجوز نمایش فیلمها بسیار مهم است، با وی گفتگو کردهایم. وی علاقه خاصی به سینما دارد و فیلمهای مارمولک، زیر نور ماه، رنگ خدا و ملکه ازجمله آثار مورد علاقهاش است.
* شما تا پیش از حضور در شورای پروانه نمایش؛ چه میزان سینما را پیگیری میکردید؟
_ _ من همیشه خودم را مکلف میدانستم که فیلمهای سینمایی را پیگیری کنم اما اولین باری که به اهمیت سینمای پی بردم زمانی بود که فیلم سینمایی محمد رسول الله(ص) را دیدم و متوجه شدم که با آنکه کتابهای زیادی درباره پیامبر گرامی اسلام نوشته شده اما امروز بسیاری از مردم از این فیلم به عنوان یک سند تاریخی نام میبرند. بعدها سریالهایی همچون امام علی(ع)، حضرت یوسف(ع) و فیلمهای رنگ خدا و مارمولک و زیر نورماه را دیدم و متوجه شدم فیلمهای تاثیرگذاری هستند. اصولا زبان هنر یک زبان تاثیرگذار است. حال این زبان میتواند زبان فیلم باشد یا زبان نمایش. به گونهای که اگر یک اثر؛ بد
باشد، میتواند تاثیرات بدی در جامعه بگذارد.
*چقدر به اصل نظارت و صدور مجوز برای فیلمها اعتقاد دارید؟
_ _ اینکه ما باید نظارتی بر تولیدات فرهنگی خود داشته باشیم را هر عقل سیلمی میپذیرد زیرا تولید فرهنگی؛ یک خوراک بای جامعه است. مثلا ما سازمان استاندارد را داریم که روی محصولات غذایی و صنعتی نظارت میکند و معتقد است باید تولیدات از یک حد استاندارد پایینتر نباشد. در زمینه هنر نیز اینگونه است اما مشکلی که احساس میکنم در دوره قبل وجود داشت، این بود که گاهی برداشتهای شخصی افراد جای قانون مینشست و این امر باعثمیشد که حد و مرز مشخص نباشد و معلوم نباشد نظارت بر چه مبنایی انجام میشود. مثلا من به عنوان عضو شورا از یک کارگردان خوشم نمیآید؛ پس مکنونات قلبی خودم را وارد داستان نظارت میکنم. با بررسیای که انجام دادم و باتوجه به سخنان وزیر ارشاد؛ متوجه شدم در دولت قبل هیچ ضابطهای بر این جریان حاکم نبوده است. اگر ما بگوییم ضوابط چیست و مقررات چیست، همه قبول میکنند. باید ضوابط را به صورت شفاف دراختیار سینماگران و تهیهکنندگان قرار داد و باید شرایطی باشد که اگر فیلمی مجوز نگرفت سازندگان فیلم بتوانند از نظر و فیلم خود در شورا دفاع کنند یا اگر برای شورا سوالاتی پیش آمد؛ آنها بتوانند جواب بدهند.
* بد عمل کردن شورا در دورهای قبل چه ضررهای داشته است؟
_ _ بد عمل کردن ما دو ضرر دارد. یک ضرر اینکه ما به موقع یک فیلم یا کتاب را بررسی نمیکنیم و جواب نمیدهیم اما یک ضرر بزرگتر دارد و آن؛ اینکه نویسنده دیگر دستش به قلم نمیرود یا فیلمساز دیگر تمایلی به ساخت فیلم ندارد زیرا معتقد است هر اثری تولید کند، در وزارت ارشاد خواهد ماند و مجوز نمیگیرد. این اثر بسیار نامرئی است و این رفتار باعثمیشود تا بسیاری از هنرمندان پا به عرصه ساخت فیلم نگذارند. از طرفی کارهای زیرزمینی و قاچاق زیاد میشود.
* آیا درمورد اثر هنری میتوان به یک ضابطه یا فرمول مشخص رسید؟
_ _ یک بحثاجتهاد در فقه داریم. اجتهاد در فقه اینگونه نیست که اگر کسی ۱۰ سال درس بخواند مجتهد میشود یا اگر ۷ سال درس بخواند؛ مجتهد میشود. مرز مشخصی ندارد. البته باید یک مقداری رتبه علمی را بدست بیاورد اما همه کسانی که رتبه را کسب میکنند؛ مجتهد نمیشوند.
مجتهد شدن یعنی اینکه نیروی استنباط از ادله را بتوان کسب کرد. این کار با ممارست بوجود میآید. باید در مورد کارهای هنری افرادی که نظر میدهند باید به این مرحله رسیده باشند. یعنی زمانی که یک فیلم را میبیینند هم تشخیص دهند که مسایل ظاهری فیلم رعایت شده و هم آثار آن را تشخیص دهند. زمانی که من در انتشارات سمت بودم؛ کتابی را برای ویرایش دادم. بعد دیدیم که ویراستار گفت این کتاب برای تخریب روحانیت نوشته شده است. بعد که بررسی کردیم؛ دیدیم هر چند در این کتاب از شهید مطهری و شهید بهشتی نقل قول شده، اما نقل قولها برای قبل از انقلاب بوده و با زمان حال تطبیق ندارد. نویسنده هم برای همین؛ نقل قول را آورده و اشاره هم نکرده این نقل قولها برای چه زمانی است. در یک فیلم هم ممکن است بازیگر خانم در ظاهر حجاب داشته باشد اما در پایان فیلم؛ پیام فیلم ضدحجاب باشد یا برعکس ممکن است زنی را در فیلم ببینیم که حجاب خیلی خوبی ندارد اما در روابط کاملا ضابطهمند عمل میکند و با عفت رفتار میکند. پس باید ضوابطی بگذاریم و اگر برای ضوابط ۵۰ درصد نمره قائل باشیم؛ ۵۰ درصد نیز برای فردی که نظر میدهد، ارزش قائل باشیم. زیرا نظر وی اجتهادی است ولی در مجموع نمیشود خیلی خط کشی شده نظر داد.
*گروهی با این گفته مخالف هستند و میگویند نظر شورای پروانه نمایش فقط یک برداشت شخصی است. شاید اعضای شورا از فیلمی خوششان نیاید یا بگویند فلان فیلم خوب نیست؛ اما ما فیلم را به ۵۰ نفر دیگر نشان میدهیم و ثابت میکنیم که نظر شورا درست نیست و عامه با نظر آنها مخالفاند؟
_ _ ابتدا باید مشخص کنیم که شورای نظارت به نمایندگی از اجتماع درباره یک فیلم نظر میدهند یا افراد متخصصی هستند؟ اگر بگوییم بخشی از جامعه هستند؛ این سوال پیش میآید که چرا ۵ نفر و این ۵ نفر چه مزیتی دارند که دیگران ندارند؟ اما اگر بگوییم که این افراد نگاه تخصصی دارند و رای آنها یک رای نیست بلکه در اثر تجربه و تخصص؛ رایشان ۱۰۰۰ رای است، کار درستی کردهایم. به همین دلیل کسانی که در مقام مخالفت این حرفها را میزنند؛ مغالطه میکنند. از طرف دیگر گاهی با تبلغیات یا رفتارهای دیگر مذاق جامعه تغییر میکند و جامعهای که به یک فیلم یا اثر علاقه نداشت به آن علاقمند
میشود پس وقتی ۶۰ نفر از افرادی که مذاقشان عوض شده را برای نظردهی انتخاب میکنید؛ یعنی به نوعی تابع عوام شدهاید. اما در شورا اینگونه نیست و کسی که داور یک کاری است، عینک تخصصی زده است و نظر میدهد.
* گرایش جامعه را چگونه میبینید. گروهی معتقدند سینما؛ جامعه را هدایت میکند و گروهی میگویند جامعه؛ سینماگر را میسازد.
_ _ نباید وضعیت سینما عرضه و تقاضایی باشد. اینکه بگوییم هرچه جامعه میخواهد همان توسط سینماگران تولید شود، خطرناک است و ابتذال را به دنبال دارد. دولت و حاکمیت اگر قصد اصلاح جامعه را دارد باید فیلمهایی بسازد که جامعه را هدایت کند. نمیشود همیشه تابع جامعه باشیم اگر اینگونه باشد دیگر سازمان سینمایی و حتی نظارت معنایی پیدا نمیکند.
* تعریف ابتذال از منظر شما چیست؟
_ _ ابتذال این نیست که فقط یکسری تصاویری که در فیلمهای سابق نشان داده میشد را ابتذال بدانیم بلکه ترویج دروغ یک ابتذال است. تظاهر و ریا را گسترش دادن، برجسته کردن ابتذال است. اینکه شما یک مسئله کوچک را به همه تعمیم بدهید، ابتذال است. نباید مسئله ابتذال را کوچک شمرد که فقط به موی فرد بسنده میکند. ابتذال میتواند ابتذال فکری یا فرهنگی یا حتی رفتاری باشد. اینکه شما برای فیلم خود یک بخش منفی را از یک واقعه مانند دفاع مقدس انتخاب کنید بعد بخواهید ثابت کنید که همه دفاع مقدس اینگونه بوده، ابتذال است.
* درجهبندی فیلمها از لحاظ سنی را قبول دارید؟
_ _ طبقهبندی باید باشد همانگونه که در کتاب هم اینگونه است زیرا در هر سنی؛ هر فردی مفاهیم مشخصی را میفهمد زیرا اگر همه تولیدات برای همه مردم باشد اثر منفی میگذارد. اما در این میان نباید بحثمنع مطرح شود زیرا انسان اگر از مسئلهای منع شود حرص بیشتری برای دیدن پیدا میکند. از طرف دیگر در دنیای گسترده ارتباطات نمیتوان مانع ایجاد کرد بلکه باید به سمتی برویم که کالای فرهنگی موردنیاز و مناسب یک سن و گروه را تولید کنیم و بعد توصیه کنیم که این محصول برای کدام گروه سنی مناسب است نه اینکه جلوی در سینما بایستیم و نگذاریم تا کودکان وارد سینما شوند. امروز نیز در دنیا
اینگونه است مثلا توصیه میشود که فلان فیلم برای کودکان مناسب نیست لذا ما باید هم ردهبندی کنیم و هم توصیه کنیم اما نباید مانع ایجاد کنیم زیرا با توصیه مخاطب متوجه میشود که تولیدکننده نگران مخاطب است. از طرفی با منع کردن؛ بازار محصولات زیرزمینی گسترده میشود. محدودیت باید تعریف شده باشد هرچند محدودیت فیزیکی در فرهنگ امکانپذیر نیست.
* مرز بین سیاه نمایی و نقد اجتماعی چیست؟
_ _ نقد، سره را از ناسره تشخیص میدهد لذا طلاساز یک نقاد واقعی است زیرا طلا را از غیر آن تشخیص میدهد. نقد یعنی اینکه محاسن را بگوییم. تاثیرات مثبت را بگوییم و منفیها را هم بگوییم. وقتی کسی که کار نقد انجام میدهد آگاهانه نکات مثبت را نگوید و فقط به نکات منفی توجه کند؛ داوری را زیر سوال میبرد و از عدالت خارج میشود و تبدیل به سیاه نمایی میشود. سیاه نمایی یعنی از مسیر عدالت خارج شوید و به یک آدم مغرض تبدیل شوید. برعکس اگر غیرواقعی به نکات مثبت توجه کنیم تبدیل به غلو میشود و باز هم از عدالت خارج میشود.
* گروهی معتقدند فیلمهایی که در خارج از کشور جایزه میگیرند؛ به دلیل تصویر سیاهی است که ارائه میکنند. آیا شما به این قضیه اعتقاد دارید؟
_ _ باید قبول کنیم که در دنیا یک عدهای ما را قبول ندارند و با دشمن ما هستند. نباید تصور کنیم جوایزی که به ما میدهند بسیار منزه و درست است. نباید اینگونه نیز تصور کنیم که هر جایزهای که داده میشود صد در صد با اهداف سیاسی داده شده است. باید برای بررسی جایزه به کارهای دیگر جشنواره هم نگاه کرد زیرا حضور در جشنوارهها امروز سخت شده است. در مواردی مانند فیلم جدایی نادر از سیمین اصلا این بحثمطرح نیست و فیلم اصلا سیاه نمایی ندارد.
* در دورههای قبل مجوزی برای بعضی فیلمها صادر میشد که نمایش آن را در بعضی شهرها ممنوع میکرد یا برای شبکه نمایش خانگی مجوز صادر میشد. آیا شما هم به این امر معتقد هستید؟
_ _ امروز ارتباطات جمعی بسیار قوی شده و نگاه تهرانی با شهرستانی تفاوتی ندارد. حتی طرز تفکرها در روستاها هم با حضور اینترنت و ماهواره تفاوت کرده است لذا نمیتوان شهرها را مرزبندی کرد البته میتوان مجوز را فقط برای ایران صادر کرد اما نمیتوان گفت که مثلا نمایش یک فیلم در اردبیل به صلاح نیست اما در تهران به صلاح است. اینگونه رفتار کردن کوچک دیدن شهرستانهاست و به صلاح نیست.
* برای خارج از کشور چطور آیا باید یک فیلم مجوز بگیرد؟
_ _ اگر فیلم یا اثری به صورت رسمی میخواهد به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در جشنواره یا نمایشگاهی حضور پیدا کند حتما باید مجوز داشته باشد زیرا فیلم یا اثر هنری؛ سفیر فرهنگی ایران است. البته در این امر هم نباید سلایق شخصی دخیل باشد بلکه باید ضوابط وجود داشته باشد.
* آیا شما به این امر که باید شورای پروانه ساخت و نمایش یکی شود، اعتقاد دارید؟
_ _ منطقی و اصولی این است که این دو گروه قابل انفکاک نیستند و اینکه یک گروهی؛ فیلمنامه را ببینند و یک گروهی فیلم را ببینند، زیاد درست نیست. حداقل اگر دو شورا وجود دارد باید یک مشترکاتی بین این دو شورا باشد زیرا تعارض بوجود میآید.
* گروهایی از اهالی سینما؛ فیلمها را تخصصی نگاه میکنند مثلا یک مستند در خانه سینما یا برای صنوف سینمایی یا در خانه هنرمندان برای عدهای محدود به نمایش درمیآید. اما بازهم باید مجوز گرفته شود. آیا این روش را قبول دارید؟
_ _ درهر حال باید مجوز باشد. معیاری که برای نمایش عموم استفاده میشود نباید برای نمایشهای محدود استفاده شود. از قدیم نیز این امر وجود داشته است مثلا شعرا زمانی که شعر میگفتند برای بار اول برای خود و دوستانشان میخواندند. در سینما نیز اینگونه باید باشد زیرا در این نمایشهای محدود؛ ایرادهای یک فیلم مشخص میشود. حتی باید کمک کرد که این محافل تخصصی رشد پیدا کند.
* به شما پیشنهاد معاون فرهنگی وزارت ارشاد هم شده بود، چرا نپذیرفتید؟
_ به دلیل اینکه الان عضو هیات علمی دانشگاه حقوق هستم و یک فرصت مطالعاتی دارم. از طرف دیگر کسانی که امروز وارد حوزه اجرایی در بخش فرهنگی میشوند، باید چند برابر بیشتر فعالیت کنند تا امور را اصلاح کنند. البته باید بگویم دکتر صالحی فرد خوبی است و به جنتی هم اعلام کردم که تمام تجربیات خودم را در اختیار ایشان قرار میدهم.
گفتگو از: علی زادمهر