خبرگزاری کار ایران

فیلمنامه‌نویس گناهکاران در گفتگو با ایلنا:

دروغ همه جا را گرفته است

دروغ همه جا را گرفته است
کد خبر : ۱۱۱۴۹۱

شک می‌کنیم حرفی که می‌شنویم دروغ است یا راست بود. مرز بین راست دروغ کجاست؟ امروز دروغ همه جا را گرفته و بخشی از این امر هم برای لاپوشانی گناهانمان است.

ایلنا: سام قریبیان بعداز بازی در ۵ فیلم سینمایی و تحصیل در رشته سینما در آمریکا به ایران آمده و با پدرش در ساخت فیلم گناهکاران همکاری کرده است. با وی درباره فیلم گناهکاران که فلیمنامه آن را خود نوشته، گفتگو کرده‌ایم.

چرا برای نگارش فیلمنامه گناهکاران به سراغ یک موضوع پلیسی رفتید؟

علاقه من به فیلم پلیسی است. من فیلمنامه را نوشتم و پدر هم از آن خوش‌اش آمد بعد فیلم ساخته شد. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ به مدت ۶ سال تمام نگارش فیلمنامه طول کشید. البته اساس فیلمنامه تغییر نکرد نوع رابطه‌ها تغییری نکرد و تنها بخش‌های کوچکی به آن اضافه شد. نسخه فیلم در آمریکا می‌گذشت که درنتیجه در آنجا شخصیت نیازی به رفتن به خارج نداشت. می‌شد از یک شهر به شهری دیگر رفت. یا یکسری دیالوگ‌ها و نوع روابط دختران خاص بود که نمی‌شد نمایش داده شود پس در نسخه بعدی تغییر کرد.

به نظر می‌رسد الگوی شما سینمای پلیسی آمریکا بوده است؟

بهترین سینمای پلیسی دنیا سینمای آمریکاست و هرکسی هم در هر کجای دنیا فیلم پلیسی می‌سازد به سبک فیلمهای آمریکایی می‌سازد و ناخوداگاه تحت تاثیر آن است. البته اصل سینمای پلیسی از دهه ۲۰ میلادی از سینمای آلمان و از زمان فریتز لانگ می‌آید و بعد به آمریکا می‌رسد و فیلمهایی همچون شاهین مالت ساخته می‌شود. سینمای پلیسی یک شیوه و اصول کلاسیک دارد. فیلم پلیسی یک فرمول دارد و در دنیا جواب داده است و من در حد توانم این سناریو را اجرا کردم.

شما نگران نبودید که فیلم شما شبیه فیلمهای آمریکایی مثلا هفت شود؟

من اصلا نگران نبودم که فیلم شبیه هفت شود زیرا به جز هفت؛ ۷۳ فیلم دیگر ساخته شده که به آن فیلم ارجاع داده شده است. بین ادای دین و کپی کردن تفاوت وجود دارد. کپی کردن همه مسائل را کوچک می‌کند اما ادای دین کمک به اثر می‌کند و اثر قبلی را بالاتر می‌برد.

در فیلم؛ از یک روای به همراه نریشن استفاده کرده‌اید آیا امکان حذف نریشن وجود نداشت؟

کلمه راوی غلط است. ما در این فیلم راوی نداریم بلکه ذهن سیال است. روای کسی است که داستانی که در گذشته اتفاق افتاده را روایت می‌کند درحالیکه در این فیلم ذهن سیال است و ما وارد ذهن سیال شخصیتها می‌شویم. زمانی که نریشن یا ذهن سیال را تماشاگر بشنود به آن اعتماد می‌کند. از طرف تماشاچی جلب اعتماد می‌شود و این جلب اعتماد مهم است.

در فیلمهای پلیسی دو نفر پلیس با همدیگر از ابتدا یک مشکلاتی با هم دارند اما در پایان با هم دوست می‌شوند. در گناهکاران اینگونه نیست.

در فیلمهای پلیسی ایران معمولا یک فرد قوی هست که یک دستیار هم برای وی می‌گذارند و دستیار معمولا بی‌تجربه است و قرار است یاد بگیرد. آنها هدفشان از اول یکی است. در این فیلم دو هدف کاملا متضاد وجود دارد. در ثانی ما چیزی به عنوان دستیار نداریم آنچه که به سینمای پلیسی ایران لطمه زده؛ همین دستیار در فیلم است. دستیار شخصیت اضافی است.

چرا فیلمنامه‌نویس‌ها در ایران علاقه‌ای به نگارش فیلمنامه اصلی و اورجینال ندارند؟

سینمای ایران سینمای سالمی نیست که ما از همه گونه ژانر فیلم در آن داشته باشیم. ناگهان یک فیلم کمدی در یک سال موفق می‌شود و سال بعد ناگهان ۳۰ فیلم شبیه به آن ساخته می‌شود همانگونه که در سالهای ۶۰ فیلم جنگی مد شد. یعنی یک فیلم ساخته می‌شد به نام کانی مانگا بعد ۱۰ فیلم از روی آن ساخته می‌شد.

تدوین فیلم از ابتدا همین گونه بود یا بعد اینگونه طراحی شد؟

اسپیلیت کردن تصاویر در تدوین بوجود آمد. برای اینکه در سینمای ایران هرگاه می‌خواهند فلاش بک بزنند صحنه را سیاه و سفید می‌کنند یا رنگ آن را تغییر می‌دهند. این کار بسیار کلیشه است. ما گفتیم در کنار همه ریسکها در تدوین هم ریسک کنیم. البته به دلیل اینکه فیلم براساس ذهن سیال شخصیتها حرکت می‌کند اینگونه آن را تدوین کردیم زیرا هرکدام از پلیس‌ها داستان را در ذهن خود تصور می‌کنند و واقعیت نیست. علت دیگر این بود که ما پلان و تصویر زیاد داشتیم و حذف این پلان‌ها می‌توانست به فیلم لطمه بزند پس تدوین به این شکل صورت گرفت.

در فیلم واقعیت ماجرا تا آخر گم شده. آیا شما هم به این امر معتقدید که امروز واقعیت گم شده است؟

دقیقا درست است. امروز در جامعه اینگونه است. نه تنها در اینجا بلکه در همه جای دنیا هم اتفاق افتاده است و خود ما شک می‌کنیم که حرفی که شنیدیم دروغ بود یا راست. مرز بین راست دروغ کجاست؟ امروز دروغ همه جا را گرفته است. بخشی از این امر هم برای لاپوشانی گناهانمان است.

در فلیم پلیس باسابقه(فرامرز قریبیان) بسیار خشن است و حتی از قانون هم رد می‌شود؟

درست است زیرا معتقد است به صرف اجرای قانون نمی‌توان جلوی خلافکارها را گرفت. برای آنکه خلافکارها به سوراخ‌های قانون و راه‌های درون آن بیشتر آشنا هستند. امروز بزرگترین کلاهبردارها بهترین وکلا را دارند و اگر بخواهی از طریق قانونی عمل کنی کار از کار گذاشته است. سیستم اداری نیز وارد یک بروکراسی می‌شود که خیلی وقتها فقط وقت تلف کردن را به دنبال دارد. همین امر به خلافکار کمک می‌کند تا فرار کند. برای همین جامعه نیاز به پلیسی دارد که فراتر از قانون و دادگاه عمل کند البته این تصویر در تمام فیلمهای پلیسی دنیا نشان داده شده که پلیس خوب، فراتر از سیستم است. ضمن آنکه همه جای دنیا اینگونه فیلم می‌سازند. تمام فیلم‌های پلیسی دنیا و پلیس‌های آن آدم‌های خوش خلقی نیستند. از فیلمهایی مانند ارتباط فرانسوی تا محرمانه لس آنجلس تا هفت تا دیپارتت… همه شخصیت‌ها به همین دلیل برای مردم جذاب هستند.

علت اینکه به خانواده‌های این دو نفر در فیلم توجه نشده، چیست؟

فرض کنیم شخصیت‌های اصلی در فیلم خانواده داشته باشد هیچ کمکی به داستان نمی‌کند. آنچه که باعثپیشبرد داستان نشود؛ زائد است. می‌خواهد هر عنصری باشد و پرداختن به این مسائل باعثافتادن ریتم فیلم می‌شود. نباید در فیلم اضافه گویی داشته باشیم. یکی از مشکلات سینمای قصه‌گوی ایران؛ زیاده گویی است. هر فردی در زندگی عادی خود یک رفتارهای معمولی دارد اما این رفتارهای معمولی برای بیننده مهم و جذاب نیست.

در زمان ساخت باتوجه به اینکه تهیه‌کننده و کارگردان فیلم پدرتان بود. مشکلی نداشتید؟ چرا فیلم را با تهیه‌کننده دیگری کار نکردید؟

اصلا مشکلی وجود نداشت. همین جا باید بگویم یکی از مشکلات ما در سینمای ایران کار نابلدی تعدادی از تهیه‌کنندگان است. عدم دانش در حرفه تهیه‌کنندگی در سینمای ایران زیاد است. تهیه‌کنندگی یک شغل تخصصی است. من خودم در رشته کارگردانی لیسانس گرفتم و بعد فوق لیسانس را در رشته مدیریت و اقتصاد سینما گرفتم که به نوعی رشته تهیه‌کنندگی است. اینکه من اگر فقط پول داشته باشم و بعد بروم پول بدهم تا فیلم بسازند که تهیه‌کنندگی نیست، بلکه یک کار تخصصی است. تخصص فقط به معنی درس خواندن نیست بلکه فیلم دیدن است. تهیه‌کننده باید بیشتر از فیلم ساختن فیلم ببیند.

شرایط ساخت در خارج از کشور چگونه بود؟

خیلی راحت بود. من خودم یک پیش تولید عالی داشتم. ما دو ماه پیش تولید داشتیم و در آن همه عوامل و لوکیشن‌ها کامل دیده و بسته شد. بعد به سر صحنه رفتیم درحالیکه متاسفانه در ایران بیشتر مدیران تولید دنبال لوکیشن روزهای آینده هستند. در این فیلم همه مسائل آماده بود یعنی رفتیم ترکیه مجوز گرفتیم و بعد کاملا قرارداد بستیم و در مجموع داخل و خارج از کشور ۴۸ روز فلیمبرداری طول کشید و در ترکیه فقط ۱۲ روز فیلمبرداری کردیم.

با نیروی انتظامی و وزارت ارشاد مشکلی نداشتید؟

نیروی انتظامی از فیلم خوشش آمده بود و حتی فیلم را احمدی مقدم دید و دوست داشت. البته تصور نمی‌کردند که بشود پلیس را اینگونه نشان داد. نیروی انتظامی فقط به صحنه پایانی فیلم ایراد گرفت که آن هم اصلاح شد. کسی ایراد موضوعی به فیلم نگرفت.

چرا برخلاف فیلم‌های پلیسی دنیا؛ شخصیتهای پلیس ما الگو نمی‌شوند؟

مسئله فقط بحثشخصیت‌های پلیسی نیست بلکه مسئله نفی هرگونه الگوسازی است. در سینما؛ بازیگران پتانسیل زیاد برای الگو شدن دارند. حتی سوپراستار می‌تواند بت یا اسطوره شود لذا به نظر می‌رسد سیستم فرهنگی با هرگونه الگوسازی مخالف است. به همین دلیل بعداز دهه ۶۰ کارگردان‌ها بیشتر مهم شدند و به آنها اهمیت داده شد درحالیکه در دنیا و برای عموم مردم مهم بازیگر است و فقط بازیگر است که روی فرش قرمز حرکت می‌کند. البته ما در ایران ستاره سینما نداریم زیرا ستاره سینما یعنی کسی که در دنیا وی را بشناسند.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز