خبرگزاری کار ایران

کارگردان فیلم هیچ کجا هیچ کس:

گفتگو در خانواده‌ها از بین رفته است

گفتگو در خانواده‌ها از بین رفته است
کد خبر : ۱۰۴۶۹۰

امروز رسانه‌های جمعی و تکنولوژی باعثتعطیل شدن گفتگو در خانواده شده است. بزرگتر‌ها سرشان در روزنامه و تلویزیون و ماهواره است و کوچکتر‌ها پای اینترنت و تلفن همراه هستند.

ایلنا: ابراهیم شیبانی(کارگردان جوان سینما) بعداز ساخت فیلم‌هایی همچون زهر عسل و ورود به صحنه جرم ممنوع؛ فیلم هیچ کجا هیچ کس را با داستانی پیچیده ساخته است. فیلمی که به گفته بعضی منتقدان بهترین فیلم در کارنامه وی است. هیچ کجا هیچ کس به دلیل استقبال مخاطبان همچنان درحال اکران است. با ابراهیم شیبانی کارگردان فیلم هیچ کجا هیچ کس گفتگو کرده‌ایم.


* آقای شیبانی چطور به این فیلمنامه رسیدید. آیا می‌خواستی در نوشتن اینگونه فیلمنامه‌ها خودت را امتحان کنی یا از اول هم قصه به همین شکل بود؟
_ _ فیلمنامه‌ای که در سال ۸۷ به دست من رسید خیلی نزدیک به همین روایت بود. زمانی که قرارشد فیلم را بسازیم با مشورت‌هایی که گرفتیم روایت را ساده‌تر کردیم تا اینکه به نسخه‌ای رسیدیم که ۹۰ درصد آن تبدیل به فیلم شد، ۱۰ درصد هم در زمان تدوین تغییراتی کرد. محتوا و مضمون قصه‌ را دوست داشتم و روایت آن برایم جذاب بود.

* نقطه کانونی قصه طوری است که آدم خوب و بد نداریم و آدم‌ها بد بودنشان نسبت به سیاهی و تاریکی متفاوت است. بعضی‌ها از عمد کار خلاف می‌کنند و برخی‌ به ناچار کار خلاف انجام می‌دهند.
_ _ نمی‌توان گفت آدم خوب نداریم. به عنوان مثال، صراف(بابک کریمی) آدم بدی نیست یا یلدا(بهاره کیان افشار). اتفاقی که در فیلم دنبالش بودیم این بود که انسان‌ها براساس موقعیتی که در آن قرار می‌گیرند کارهایی انجام می‌دهند که این موقعیت ممکن است از دید مخاطب پسندیده شود یا پسندیده نشود اما ما سعی کردیم هر دو شکل ماجرا را نشان دهیم. زمانی که یلدا تصمیم می‌گیرد وارد این ماجرا شود، دلایل را به طور مشخص نشان می‌دهیم. پدر او را که آدم نرمالی نیست تا او بتواند برگردد به خانه و در ضمن یلدا کاری خارج از عرف انجام داده پس پدر هم حق دارد برخورد خوبی نداشته باشد. اکثر شخصیت‌ها در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که ممکن است هر کدام از ما در این موقعیت قراربگیریم یا قرار گرفته باشیم اما اینکه وقتی در این موقعیت قرار می‌گیری چه تصمیمی گرفته می‌شود بسیار مهم است. معتقدم انسان کاملا سفید در جامعه نداریم.

* اما در فیلم نشان داده شده که رفتار مهم‌تر از نیت بوده است. آیا هدف شما این بوده که نشان دهید رفتار‌ها در زندگی تأثیر دارد؟
_ _ بله قطعا به همین شکل است و غیرقابل انکار، برخورد‌ها و روابطی که انسان‌ها در طول زندگیشان با هم دارند بسیار زیاد در روند زندگی آن‌ها تأثیر می‌گذارد، با یک اتفاق کوچک ممکن است ماجراهای بزرگی شکل گیرد بنابراین از ابتدا به نکات ریز توجه داشتیم و در مواقعی این نکات را بیشتر پرورش دادیم. اگر دقت کرده باشید هسته مرکزی فیلم صرافی است و شخصیت صراف برای فیلم ما شخصیت بسیار مهمی محسوب می‌شود به دلیل اینکه شاید صراف باعثاین همه اتفاقات شده باشد. اگر نوع برخورد و روابط صراف با مادر مهران(محمدرضا فروتن) به شکل دیگری بود شاید این ماجرا‌ها اتفاق نمی‌افتاد. این‌ها تعمدی بوده و ما به این نکات بیشتر از موضوع سرقت پرداختیم.

* نقش پدر را در فیلم بسیار پررنگ نشان دادید؟
_ _ هم به پدر و هم به مادر توجه ویژه داشتیم، اما پدر برجسته‌تر شده است به این دلیل که جامعه ما بیشتر مردسالار است. ممکن است در مواقعی حرف خانم‌ها بیشتر پیش برود اما در واقعیت به این شکل نیست. مهم‌تر از همه برای من خانواده بوده است یعنی اتفاقاتی که در سال‌های اخیر در خانوارهای ایرانی رخ داده است تا آنجا که باب گفتگو در خانواده کمرنگ یا به کل بسته شده است. بین نسل‌های ما به خاطر اختلاف طبقاتی، سن و موقعیت اجتماعی فاصله‌ها روز به روز بیشتر می‌شود. پدر‌ها به دلیل اینکه مشغله کاریشان بیشتر است کمتر توانسته‌اند با خانواده در ارتباط باشند و مشکلات خانواده را حل کنند، گاهی اوقات مشکلات را حل که نمی‌توانند بکنند بلکه باعثمشکلات مضاعف می‌شوند. در این فیلم بزرگ‌ترین آن توفیق(رضا کیانیان) است و کوچک‌ترین، مردی است که کودکش بین راه به دنیا می‌آید.

* حتی مردی که کودکش در راه به دنیا می‌آید بیشتر به دنبال همسرش است آیا این از تفاوت دو نگاه نمی‌آید اینکه پدر‌ها سعی دارند در گذشته بمانند اما کیان افشار نگاهش به آینده است؟
_ _ متأسفانه این اتفاق افتاده است تا آنجا که بزرگ‌تر‌ها در گذشته مانده‌اند و ما به دنبال آینده هستیم. به نظر من درست این است که در زمان حال زندگی کنیم. اینکه به آینده امید داشته باشیم خوب است اما اینکه بتوانیم حال را درست بگذرانیم مهم‌تر است. بزرگتر‌ها دنبال گذشته هستند و حتی اکثرا در آن زمان مانده‌اند و جوان‌ها هم به دنبال آینده هستند و بیشتر رویا بافی می‌کنند.

دلیل این امر چیست؟
_ _ نبود گفتگو، یکی از دلایل مهم این روز‌ها بودن رسانه‌های جمعی وتکنولوژی است که باعثبسته شدن گفتگو در خانواده شده است. بزرگتر‌ها سرشان در روزنامه و تلویزیون و ماهواره است و کوچکتر‌ها پای اینترنت و… هستند و به نوعی گفتگو کردن در خانواده از بین رفته است. در سکانسی در فیلم می‌بینیم که مرجان(مهناز افشار) به توفیق(رضا کیانیان) می‌گوید تو اصلا دخترت را می‌‌شناسی؟ با این اخلاقی که تو داری همون بهتر که فرارکرد. صراحتا به عملکردش در خانواده انتقاد می‌کند یا صراف(بابک کریمی) می‌گوید ۲۰ سال است که من تنها زندگی می‌کنم، ما در جامعه از این افراد کم نداریم که در انزوا زندگی کرده‌اند و می‌کنند. نگاه آن‌ها به زندگی متفاوت است. این اتفاقات در این عصر اتفاق افتاده است. در فیلم می‌بینیم که مرجان(مهناز افشار) و مهران(محمدرضا فروتن) که می‌گوید یک بار در زندگی بهت اعتماد کردم غلط کردم. مهم‌ترین نکته‌ای که می‌تواند آدم‌ها را به هم نزدیک کند گفتگو کردن است.

* بحثاقتصادی هم هست. اگر این‌ها مشکلات اقتصادی نداشتند شاید این مشکلات بوجود نمی‌آمد؟
_ _ مسائل مالی نه اینکه دخیل نباشد حتما تاثیر به سزایی دارد اما بالا‌تر از آن این است که نمی‌توانیم با هم ارتباط برقرار کنیم. متأسفانه باید گفت در سراسر دنیا این اتفاق افتاده و روز به روز بیشتر می‌شود و مختص به طبقه خاص نیست. فرامتنی این اتفاقات افتاده است.

* در اکثر فیلم‌هایت از بازیگرهای حرفه‌ای استفاده کرده‌ای و تأکید داشتی که بهترین‌های سینما باشند. این اعتقاد خود شماست؟
_ _ من فیلمسازی را یک مدل یاد گرفتم آن هم فیلمسازی حرفه‌ای است. حرفه‌ای به معنای اینکه تمام اجزای فیلم را افراد متخصص باید شکل دهند. از فیلمنامه‌نویس که مهم‌ترین بخش فیلم را دارند تا تهیه‌کننده و تولید و تدارکات. در مورد بازیگر هم از همین امر تبعیت می‌کند، باید از بازیگری استفاده کنی که در کار خود متخصص باشد و دانش لازم را داشته باشد و این اتفاق به بهترین شکل ممکن جلو رود افراد گروه را فرسوده نکند. زمانی که بازیگری می‌آوری که حرفه‌ای نیست بقیه گروه را فرسوده می‌کنی اما زمانی که از بازیگر حرفه‌ای بهره می‌بری هم کار خود را به خوبی انجام می‌دهد و هم انرژی مضاعف به گروه منتقل می‌کند، به همین دلیل معتقدم همه گروه از جمله بازیگران باید حرفه‌ای باشند. به عنوان مثال صراف(بابک کریمی) را درچندین موقعیت نشان می‌دهیم. بنابراین این شخصیت باید دارای چندین واکنش باشد و به جز یک بازیگر حرفه‌ای کسی از عهده آن برنمی‌آید.

* افسری که در فیلم وجود دارد کاملا مامور و معذور است. یعنی تنها به وظیفه‌اش عمل می‌کند. به نظر می‌آید می‌خواهی بگویی این مشکل را قانون نمی‌تواند حل کند؟
_ _ سکانسی است در فیلم که داود(صابر ابر) می‌گوید ما حکم دادگاه گرفتیم، پس قانون در این ماجرا دخالت کرده است. همین نکته‌ای است که شما می‌گویید یعنی ما زمانی که نمی‌توانیم مشکلی را خودمان حل کنیم ناخداگاه به جاهایی کشیده می‌شود که اشخاص دیگری باید آن را حل کنند و از پشت پرده این ماجرا اطلاعات کاملی ندارند. این اتفاقات در جامعه ما روز به روز بیشتر می‌شود. وسیع‌ترین بحثدر جامعه امروز طلاق است، ما اختلافات را در داخل خانواده نمی‌توانیم حل کنیم آن را به اجتماع می‌کشانیم و در‌‌نهایت اجتماع برای ما تصمیم می‌گیرد. به طور قطع اجتماع درست‌ترین تصمیم را برای ما نخواهد گرفت.

* اجتماعی که از آن صحبت می‌کنید یعنی رفتار براساس عرف یا رفتار براساس دیگری؟
_ _ رفتار براساس عرف. افسر پرونده وظیفه‌اش را انجام می‌دهد و خیلی برایش فرقی نمی‌کند که این آدم‌ها چه کسی هستند و قصدشان از این اتفاق چیست. بازهم تأکید می‌کنم چون خانواده نمی‌تواند حل کند وارد اجتماع می‌شود اما باید دانست که جامعه نمی‌تواند مشکل را به درست‌ترین شکل ممکن حل کند زیرا تصمیماتی می‌گیرد که ما مجبور می‌شویم به آن تن دهیم و شاید اصل قصه چیز دیگری است.

گفتگو از علی زادمهر

ارسال نظر
پیشنهاد امروز