بیانیه حزب مجمع ایثارگران به مناسبت هفته دفاع مقدس:
چیزی که امروز به فراموشی سپرده شده نقش جمهور مردم در زمینگیر کردن ماشین جنگی دشمنان است
حزب مجمع ایثارگران به مناسبت هفته دفاع مقدس سال ۱۳۹۹ بیانیهای منتشر و در آن ضرورتهای تاریخنگاری جنگ تحمیلی را بررسی کرد.
به گزارش ایلنا، در بخشهایی از این بیانیه آمده است: تاریخ نگاری جنگ و فهم آن از زوایای مختلف، صرفاً با گشایش رویکردی متفاوت تر و نگاهی عالمانه و تخصصیتر اهمیت میابد. یکسویه نگری، حرف های تکراری و ملال آور و مصادره نمودن جنگ ، گسستگی بین خاطره و ذهنیت جامعه و مردم را در نسبت با اوزان و سنجش واقعیتها ایجاد مینماید؛ و از طرفی برای پرهیز از انحراف یافتن حقایق جنگ و دفاع مقدس، ایجاب میکند تا نقاط قوت و ضعفش از بستر انتشار اسنادی که هنوز بدلیل تنگ نظری ها و انحصار طلبی ها، فرصت انتشار نیافته اند امکان تجزیه و تحلیل واقع بینانه بیابند.
این تجربه گرانسنگ نباید در انحصار و مصادرت تفکر و جریانی خاص باقی بماند، به گونه ای که فهم درست از موضوع ، برای اکنون و آینده نسل های بعدی از میان برود ؛ درصورتیکه تنقیح صحیح و علمی مسئله و پردازش منطقی تجارب ارزنده تاریخ گذشته ملتی در فراز و فرودهایش، توسط دلسوزان و پژوهشگران و درنتیجه فرصت تبیین آن، قطعاً باعث بهره برداری بهتر و مناسب تر برای نسل های آتی کشور خواهد بود. ما بر این باوریم که بازبینی و نو اندیشی در وقایع جنگ و دفاع مقدس ، پاسخ دادن به چگونگی آغاز، تداوم و پایان یافتن آن، با پرهیز از بن مایه های صرف مقدس انگاری و یا سیاه نمایی، قابلیت تبیین برای نسل حاضر و آتی را دارد؛ میتوان در کنار فضای عاطفی و احساسی، یا توجه کردن صرف به ارزش های هویتی برخاسته و کهنه، به نیازمندی افراد جامعه امروز توجه کرد و با قرائت قابل فهم از حوزه معرفتی و دانش روز به بیان ارزش های هویتی، معنوی و اخلاقی متکی بر حقیقت بهره مند شد. پیوند زدن تاریخ و دانش به قدرت آنهم از نوع متمرکز، بطور قطع دارای تاریخ مصرف کوتاهی خواهد بود ولیکن تاریخ و دانش در پیوند با حقیقت ماندگار خواهد شد. بنابراین ما معتقدیم تاریخ نگاری جنگ می بایست با اتکاء به دانش مبتنی بر حقایق باشد. نگاه به جنگ فراتر از دفاع مقدس، بخشی از پدیده جنگ و تجزیه و تحلیل آن فارغ از تعصب و مقدس مآبی راهگشای نگاه درست به آنست؛ چه اینکه باید مراقب بود مسئله تجربه تاریخی جنگ، مسئله فروکاسته و کاهنده به تاریخ شفاهی صرف نبوده و حلقه های دیگر اتصالی آن به دستگاه معرفتی متکی به واقعیتهای ملی و نه برخاسته های مبتنی بر خودخواهی های متعصبانه، حقایق آنرا استوارتر می نماید.
دفاع در برابر هجوم دژخیمان، نزد هر ملتی مقدس است و در تمام نظامهای سیاسی و بین المللی ، ملتها به کلید واژه هایی نظیر استقلال، جهاد و شهادت ، ایثار و از خود گذشتگی، نثار جان و مال برای حفظ میهن بها داده و می دهند و برای صاحبان این فداکاریها مجسمه یادبود و مقبره برای سربازان گمنام شان می سازند؛ از همین روی نباید جنگ به کلمه و مفهوم دفاع مقدس فرو کاسته شود. جنگ فی نفسه و به خودی خود در آموزه های دینی مقدس نبوده و نحسی آن بر همگان آشکار است، مگر ملتی از سر ناگزیری بدان روی آورد؛ والا از سیاستمداران برقراری صلح و تمهید بستر توسعه و آبادانی و ایجاد زندگی مناسب معنوی و تعالی بخش انتظار میرود و این امر آرزوی دیرین همه افراد بشر بوده و خواهد بود.
مع الاسف چیزی که امروز به فراموشی سپرده شده است، نقات قوت جنگ و دفاع مقدس از منظر نقش امام و ملت در دفاع از سرزمین و میهن اسلامی، بویژه نقش جمهور مردم در زمین گیر کردن ماشین جنگی دشمنان ، میباشد که به انگاره وی نمی آید.
به هر روی فرارسیدن هفته دفاع مقدس طبعا فرصت مناسبی است که موجبات مطرح شدن بحثها و نقدها و نفی و اثباتها و اظهارنظرهای متفاوت درباره جنگ تحمیلی و مراحل گوناگون آن از هر سوی خواهد شد.
«مجمع ایثارگران» به عنوان یکی از احزابی که به این موضوع دلبستگی عمیق دارد و اعضای آن عمدتا از فرماندهان و رزمندگان و ایثارگران دفاع مقدس هستند، برخی نکات مهم درباره تاریخنگاری جنگ تحمیلی را به شکل برجستهتری بازگو میکند.
اول- اینک زمان مناسبی برای تاریخنگاری فراگیر و بیطرفانه رخدادهای جنگ تحمیلی با رویکردی علمی و تاریخی و بررسی همهجانبه وقایع آن دوران است. اکنون از زمان پایان جنگ به اندازه کافی فاصله گرفتهایم و سخن گفتن از آن به معنای تضعیف جبههها و روحیه رزمندگان و ظهور اختلاف میان نهادهای نظامی و سیاسی تفسیر نخواهد شد.
از سوی دیگر بسیاری از فرماندهان نظامی و مسئولان سیاسی آن دوران در سنین بالای عمر خود قرار گرفتهاند و با رفتن آنان، امکان بهرهگیری محققان و نویسندگان از بسیاری از اسناد زنده دفاع مقدس از میان خواهد رفت. این را هم نباید فراموش کنیم که ما همچنان در معرض تهدید قرار داریم و بدون جمعبندی همهجانبه مسائل جنگ هشتساله، چه بسا انبان سیاسیون کشور در مواجهه با یک تهدید مشابه، خالی بماند و نتوانند از آن تجارب برای جلوگیری از وقوع یک جنگ جدید یا اداره بهینه روند تحولات بهره بگیرند.
دوم- طبعا تدوین تاریخ تحلیلی جنگ تحمیلی نیاز به خارج کردن عمده اسناد و مدارک جنگ از حالت محرمانه دارد تا امکان تحقیق و بررسی موشکافانه همه مسائل جنگ از سوی محققان و نویسندگان و مورخان فراهم باشد. در بسیاری از کشورها، گذشت 30سال زمان مناسبی برای علنی کردن اسناد رسمی است و طبعا ما هم باید اسناد مرتبط با جنگ تحمیلی را بعد از گذشت ۳۲ سال در دسترس همگان قرار دهیم تا امکان بررسی مستقل آنها ایجاد شود. اینک دولت صدام وجود ندارد و موضع حکومت جدید عراق در قبال جمهوری اسلامی تغییرات جدی کرده است و بنابراین با آزادی عمل بیشتری میتوانیم درباره انتشار اسناد دفاع مقدس تصمیم بگیریم.
سوم- تدوین تاریخ تحلیلی دفاع مقدس اساسا نمیتواند «انحصاری» «حکومتی» و «رسمی» باشد. نباید «انحصاری» باشد چون همه محققان و پژوهشگران باید به اسناد جنگ تحمیلی دسترسی داشته و امکان نوشتن درباره جنگ و تبیین و تحلیل تحولات آن را داشته باشند. نباید «حکومتی» باشد چون این جنگ را عمدتا مردم اداره کردهاند و نهادهای برخاسته از متن مردم و محققان مستقل هم حق دارند در این زمینه وارد عمل شوند و با نگاهی متفاوت از حکومتها در این زمینه اقدام کنند. این امر به معنای ممنوعیت و محدودیت نهادهای حکومتی در تدوین تاریخ جنگ تحمیلی نیست و صرفا به این معنا است که مسئولیت داشتن برخی نهادهای نظامی و پژوهشگاههای وابسته به آنان در زمینه تدوین جنگ، نباید مانع فعالیت پژوهشی دیگر محققان مستقل و غیرحکومتی باشد. نباید «رسمی» باشد چون تاثیر تاریخنویسی رسمی و اداری به اندازه تاریخنگاری غیررسمی و مردمی نیست زیرا باورپذیری و اعتماد مردم به نهادهای غیررسمی بیشتر است.
چهارم- طبیعی است در زمینه تحلیل مرتبط با شروع و تداوم و پایان جنگ تحمیلی، اختلاف نظرهایی هم وجود داشته باشد و همگان بر نظر واحدی به اجماع نرسند. در عین حال باید به این نکته توجه کرد که تدوین مستند و تحلیلی تاریخ جنگ نمیتواند بدون پشتوانه نظری و تاریخی و آمار و ارقام واقعی صورت بگیرد. تدوین تاریخ، بافتن حوادث نیست بلکه تحلیل رخدادها است و باید مستند و همراه با پشتوانه باشد. اختلاف نظرهای مبتنی بر اسناد و مدارک را میتوان به تدریج به یکدیگر نزدیک کرد اما دیدگاههایی را که اهداف خاص سیاسی را ظاهرا در قالب تدوین تاریخ پی میگیرند، نمیتوان در کنار یکدیگر قرار داد.
پنجم- یکی از بدترین اتفاقات مرتبط با تاریخنگاری جنگ تحمیلی، تحریف آگاهانه و جعل عامدانه رخدادهای جنگ با هدف خاص سیاسی است که متاسفانه از سوی یک جریان خاص رخ داده است. آنان به دلیل دشمنی سیاسی با شخصیتهای خدوم کشور از جمله آیتالله هاشمی رفسنجانی و مهندس میرحسین موسوی، سعی دارند تاریخ جنگ را به شکلی بنگارند که خدمات این بزرگان محو شود و حتی به نوعی این یاران امام را به خیانت متهم کنند. این شکل از تاریخنویسی در واقع تحریف عامدانه تاریخ جنگ برای رسیدن به اهداف سیاسی جاری است و طبعا به جای آن که از مقدمات به سوی نتیجه حرکت کند، ابتدا نتیجه را مفروض گرفته و همه مقدمات را به شکلی تدارک میبیند که آن نتیجه مورد نظر را به همراه بیاورد. طبعا عقدهگشایی سیاسی و انتقامگیری از مخالف را نباید تدوین مستند و بیطرفانه جنگ قلمداد کرد.
ششم- قطعا این جنگ از بعد مردمی بودن، در تاریخ جنگهای بزرگ جهان کمنظیر و شاید بینظیر است و عمدهترین دلیل پیروزی ایران در حفظ تمامیت ارضی کشور را باید مرهون رویکرد مردمی دفاع مقدس دانست. دفاع تا زمانی که دفاع بود واقعا «مقدس» بود و مردم با شوق و آگاهی و داوطلبانه در آن حضور داشتند و به همین دلیل ناکامی نصیب دشمن شد. حضور وسیع و داوطلبانه مردم در عرصه دفاع مقدس، چه در قالب رزمنده و چه در شکل حامی مالی و تدارکاتی جبهه و چه به عنوان حامی روحی و روانی رزمندگان و چه در صبوری زایدالوصف خانوادهها در مقابل بمبارانها و تخریبها و شهید دادنها، اصلیترین وجه تمایز دفاع مقدس با همه جنگهایی بود که پیشتر شاهد آن بودیم. شایسته نیست که مورخان، این بعد مهم جنگ تحمیلی و دفاع مقدس را نادیده بگیرند یا در حد واقعی به آن نپردازند و جنگ را در تصمیمات فرماندهان نظامی و سیاسی و تحولات میدانی آن خلاصه کنند.
هفتم- هیچ جنگی بدون خطای در تصمیمگیری نیست و بسیار اتفاق میافتد که فرماندهان نظامی یا مسئولان سیاسی در محاسبات خود دچار اشتباه شوند و اقداماتی را انجام دهند که اکنون از نظر تحلیلگران و ناظران بیرونی، قابل نقد باشد. قطعا میتوان در تاریخ جنگ تحمیلی با این موارد هم مواجه شد اما در تحلیل این گونه تصمیمات و تدوین تاریخ این فرازهای جنگ، به چند نکته باید توجه کرد. اول این که تاریخ دیروز را نمیتوان با منطق امروز مورد محاکمه قرار داد بلکه باید در همان ظرف زمانی و مکانی و همان شرایط خاص، آن تصمیمات را مورد توجه و ارزیابی قرار داد. دوم این که نباید ارزش خون شهدا و حماسهآفرینی رزمندگانی که مجری این تصمیمات مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی بودهاند، کمرنگ شود و اجر شهادت و جهاد آنان نادیده انگاشته شود. سوم این که تجارب این مقاطع مهم از تاریخ جنگ باید برجسته شود تا درسی برای همه کسانی باشد که در آینده ممکن است در شرایط مشابه قرار گیرند و سعی دارند گذشته را چراغ راه آینده قرار دهند.
هشتم- بسیاری از فرماندهان جنگ تحمیلی در حال تدوین خاطرات و تجارب خود از آن سالهای حماسه و خون هستند و این کاری بایسته است. بجاست از همه فرماندهان و تصمیمسازان دوران دفاع مقدس درخواست کنیم که در این زمینه اقدام کنند و خاطرات حضورشان در جبهه را با همراه کردن تحلیل درست و اسناد و مدارک معتبر، تدوین کنند. در عین حال از همه این عزیزان میخواهیم که تدوین تاریخ جنگ را با خاطرهنویسی همسان نپندارند و روایت شخصی خودشان را عین تاریخ تصور نکنند. تاریخنگاری جنگ یک کار جمعی و گروهی است و باید همه زوایای جنگ تحمیلی در کنار هم دیده شود و این در حالی است که در خاطرهنویسی تنها از منظر یک فرد به حوادث نگریسته میشود. چه بسا فهم هر فرد از منظر خودش درست جلوه کند اما از نگاه کلان و از بالا و در یک بررسی همهجانبه، نارسا باشد. در تدوین تاریخ تحلیلی جنگ تحمیلی، باید جمعی اقدام کرد و به همه پرسشهایی که اکنون در اذهان مطرح است، پاسخ داد و برای هر پاسخ و تحلیلی بر اسناد و مدارک متقن تکیه کرد.
در پایان یاد و خاطره شهدا و ایثارگران را گرامی میداریم و صبوری خانوادههایشان را میستاییم و خود را قدرشناس کسانی میدانیم که بر عهد دوران دفاع مقدس استوار ماندهاند و ایثارگری خود را ملعبه صاحبان قدرت و ثروت نکردهاند.