«حسین ملائک» در گفتوگو با ایلنا:
قرارداد ۲۵ ساله تهران و پکن با کشورهایی که به چین بدهی دارند، قابل قیاس نیست/ ایران باید بر اساس قدرت بازپرداختش مذاکره کند/ چینیها قبل از این قرارداد هم بازار ما را در اختیار داشتند
سفیر سابق ایران در چین معتقد است ایران میتواند در قرارداد با چین به صنایع و بازارهای جهانی راه پیدا کند و البته ایران میبایست با توجه به قدرت بازپرداخت خودش با چین مذاکره کند.
با گذشت چند هفته از طرح دوباره قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین، هنوز اما و اگرها و تشکیکهای زیادی در ارتباط با آن در سطح رسانهها و فضای مجازی مطرح است، به طوریکه بسیاری به آن لقب «ترکمنچاینا» دادهاند، اما از طرف دیگر مقامهای رسمی کشور معتقدند که این قرارداد یک موفقیت برای ایران است.
«حسین ملائک» تحلیلگر مسائل چین در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره مقایسه کشورهایی که چین در آنها سرمایهگذاری کرده و آنها توان بازپرداخت بدهیهای خود را نداشتند با قرارداد راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین، گفت: نمیشود این دو موضوع را مقایسه کرد، کشورهای فقیری که فاقد امکانات بازپرداخت وام بودند، با چین قراردادهای اجرای پروژه بستهاند، به طور مثال سریلانکا ۲۲ میلیارد دلار و یکی از کشورهای آفریقایی نزدیک ۲۷ میلیارد دلار برای چنین پروژههایی از چین وام گرفتهاند؛ اما مدل کاری که این کشورها انجام دادند با کاری که ایران در حال انجام آن هست، متفاوت است و اصلاً چنین حساسیتی متناسب و قابل توقع نیست.
وی با بیان اینکه همه میدانند ایران پروژههایی در زمینه نفت و گاز دارد که مشخص هستند، افزود: یعنی اگر به سایت وزارت نفت مراجعه کنید و به بخش پتانسیلهای سرمایهگذاری برویم، میتوانیم به راحتی این پروژهها را استخراج کنیم، ایران این پروژهها را با هر کشوری که پتانسیل نفتی داشته باشد، به اشتراک گذاشته است به طور مثال با فرانسه، ایتالیا، چین و روسیه در میان گذاشته است، عددی حاصل مجموع سرمایهگذاری مورد نیاز این پروژهها میشود که حدود ۲۷۰ میلیارد دلار است و پتانسیل موجود ایران در زمینه نفت و گاز محسوب میشود. یا به طور مثال کل پروژههایی که وزارت راه و شهرسازی در حوزههای ریلی، زمینی و دریایی دارد، چیزی حدود ۱۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار است.
سفیر سابق ایران در چین تصریح کرد: حتماً ایران بر اساس بودجه و قدرت بازپرداختی که دارد، وارد مذاکره شده است؛ لذا اینگونه قیاس راجع به این مساله یک تصمیمگیری سیاسی برای حمله به این تفاهمنامه در حال شکلگیری است.
وی درباره مقایسه این قرارداد با برجام و پایبند نبود شرکتهای چینی به علت تحریمهای آمریکا و خروج از پروژههای نفتی، خاطرنشان کرد: هم در دوره اول تحریمها یعنی در دوره آقای احمدینژاد و هم در دوره دوم تحریمها اگر روابط بینالمللی ایران را نگاه کنیم، تنها چین است که رسماً از ایران نفت میخرد. یعنی تحریم است اما از ما نفت خریداری میکند. البته شرکتهای مختلف آن در ارتباط با تحریمها از آزادگان و عسلویه و همچنین یادآوران بیرون رفتند و این تحریمها به روابط ایران چین فشار آورد، اما همین الان چین با یک رقم قابل قبولی بزرگترین شریک تجاری ایران در روابط خارجیش محسوب میشود. آلمان هم هست که به آن نفت میفروشیم اما رقمی که با چین مبادله میکنیم، رقم قابل توجهی است و در این شرایط به ایران کمک میکند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجه تاکید کرد: بنابراین این حرف منتقدان حرف غیرمنطقی نیست، منتها نکتهای که وجود دارد این است که باید ببینیم روابط دو کشور از حالت تجاری به یک محیط سیاسی پیوند میخورد یا نمیخورد؟! تا به حال موتور محرک روابط ایران و چین تجارت بوده و هیچگونه موضوع سیاست در این روابط دخالت نداشته است.
وی اضافه کرد: چین محصولات خودش را به ایران، عربستان، اسرائیل و امارات میفروشد و حتی بزرگترین شریک تجاری عربستان است و به عربستان و امارات اسلحه میفروخته که علیه ما به کار گرفته شده است، اما اگر وارد این فضا و همکاری با چین شویم، فضای متفاوتی خواهد بود، چرا که نقطه اصلی درگیری که در این تفاهم نامه وجود دارد، این است که چین و ایران احساس میکنند که میتوانند وارد یک تفاهم سیاسی با یکدیگر شوند و این با آنچه بوده است، فرق میکند.
ملائک درباره سودی که چین از بستن این قرارداد با ایران میبرد، گفت: چین اگر بتواند یک بازار تثبیت شدهای را در این قسمت تعریف کند، یکی از برگهای برندهاش در سیاست بینالملل خواهد بود، منتها چین این بازار را در اختیار دارد، بدون اینکه ایران از آن سودی ببرد؛ در واقع این گونه است که او این بازار را به ما میفروشد بدون این که ایران سود سیاسی از آن ببرد. اگر بتوانیم وارد فضایی شویم که این بازارها سود سیاسی هم برای ما داشته باشد، آورده چین در سطح جهانی بیشتر و بهتر خواهد شد.
وی با بیان اینکه چین در ابتکار «یک کمربند، یک راه» که ما آن را خیلی بزرگ میکنیم چنین چیزی را در ارتباط با ما تعریف نمیکند، اظهار داشت: ما دو یا سه پروژه داریم که در مسیری که چین را با ابتکار یک کمربند-یک راه به ترکیه و از طریق ترکیه به اروپا و یا از طریق ایران به آذربایجان و بعد به اروپا متصل میکند، قرار دارد، بنابراین ایران به لحاظ جغرافیایی در کمربند و راه ارزش خیلی زیادی برای چین ندارد.
این تحلیلگر مسائل آسیای جنوب شرقی، بیان داشت: اما وقتی وارد پروژههای دیگر شویم، مثلا اگر در زنجیره تولید صنایع جهانی قرار بگیریم که الان در آن نیستیم، در زنجیره ارزشی تولیدی سایبر قرار بگیریم که در آن حضور نداریم و یا در زنجیره تولید اقلام الکترونیک و هایتک باشیم که نیستیم، با توجه به اینکه چین بزرگترین تولیدکننده و بزرگترین مصرفکننده جهان است، برای ما یک امکان به وجود میآورد و برای چین نیز یک آورده بزرگ در سطح بینالمللی است که از ارزش افزوده آن استفاده میکند.
وی درباره اینکه برخی معتقدند این قرارداد باید برای بررسی در اختیار کارشناسان و جامعه قرار گیرد، خاطرنشان کرد: قراردادی نداریم حتی بعد از امضا، ما یک تفاهمنامه داریم و تفاهمنامه به معنای این است که چارچوبی را مشخص میکند. به طور مثال یک قرارداد ساخت ماشین میبندیم، این قرارداد عبارت است از اینکه مهندسی اولیه چگونه باشد، خریدار از کدام شرکتها بخرد و به کدام شرکتها بفروشد و غیره. اما اکنون تفاهمنامه داریم که بناست درباره تولید ماشین صحبت کنیم که البته ممکن است به نتیجه هم نرسد اما الان پذیرفتیم که این مسیر را طی کنیم.
تحلیلگر مسائل چین با اشاره به متنی که از این قرارداد خارج شده است، گفت: حتی اگر فرض کنیم که این متن قراردادی که بیرون آمده است، درست است هیچ چیزی به ما نمیگوید و فقط یک فرصت را مطرح میکند که دو طرف باید بنشینند با یکدیگر صحبت کنند؛ هیچ امتیازی به طرف مقابل نمیدهیم و هیچ امتیازی نیز نمیگیریم در این قرارداد اگر اسم چین را برداریم میتوانیم آن را با فرانسه، ترکیه یا هر کشوری که پتانسیل داشته باشد، انجام دهیم.
وی گفت: نمیخواهم از ارزش آن کم کنم چرا که میخواهیم در یک فرآیند طولانی مدت ۲۵ ساله به یک سری از شاخصها متعهد باشیم و این اهمیت دارد اما مابقی آن تفاهمنامه است که میتوان با هر کشوری آن را نوشت.