جوادی حصار در گفتوگو با ایلنا:
عمر شورای عالی سیاستگذاری تمام شده است/ عارف، مانع از ادامه بیاعتنایی به حضورش در عرصه سیاسی شود/ اردوگاه اصلاحات را در حمایت از لاریجانی نمیتوانیم، متقاعد کنیم
یک فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: همزمانی پیروزیهای اصلاحطلبان در سالهای اخیر با فعالیت شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان موجب شد تا امر بر دوستان مشتبه شود که این پیروزیها به دلیل مدیریت آنها رقم خورده است.
محمدصادق جوادی حصار تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی در خصوص شرایط کنون اصلاحطلبان و اینکه جریان سیاسی اصلاحطلب برای ادامه راه خود و همچنین بازسازی این جناح چه مواردی را باید در اولویت قرار دهد، به خبرنگار ایلنا، گفت: درباره مجموعه اصلاحطلبان و رفتارهایی که انجام شده یا باید انجام شود، گزینههای متنوعی مطرح است. از یکسو خیلی از دوستان میگویند نیاز داریم که اصلاحات را اصلاح کنیم، در اینجا منظور از اصلاح اصلاحات طبیعتاً باید اصلاح سیاستگذاریها و اقدامات مجموعه اصلاحطلبان برای دستیابی برای اهداف بهتر باشد.
باید برنامههایمان را اصلاح کنیم
وی ادامه داد: پیشنهاد من بارها این بود که اصلاحطلبان باید برای دستیابی به اهداف خود برنامههای چندان گسترده، متنوع و یا متکثر اعلام نکنند و همانطور که مرحوم مصدق اعلام کرد که من دو یا سه برنامه دارم و تلاش میکنم این سه برنامه را محقق کنم پس به بقیه امور کار ندارم و مسئولیت آن هم با من نیست، اصلاحطلبان هم باید بگویند ما در حوزه سیاست داخلی این دو یا سه مورد و در حوزه سیاست بینالمللی این دو یا سه مورد راهبرد و برنامه را داریم و برای تحقق آن تلاش خواهیم کرد، یا حتی برای برنامه نظامی کشور این دو یا سه برنامه مشخص را در منطقه و داخل کشور داریم و اینها راهبردهای کوتاهمدت ما در چهارسال آینده است تا مردم هر اتفاقی که در کشور رخ میدهد را به حساب اینها نگذارند و بگویند اصلاحطلبان فلان کار کردند یا آن را نکردند.
جوادی حصار در ادامه افزود: بنابراین تصور من این است که اگر بخواهیم به یک راهبرد جدید در حوزه اصلاحات برسیم، نخست باید برنامههایمان را اصلاح کنیم، همینطور نکته دوم اینکه مکانیزمهای تحقق این برنامهها را اصلاح کنیم.
برخی به اشتباه فکر میکردند به دلیل مدیریت شورای عالی دو انتخابات گذشته را پیروز شدیم
وی ادامه داد: ما از سالهای گذشته تحت عنوان احزاب ابتدا شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب را ایجاد کردیم، بعد از آن شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ایجاد شد که غیرحزبیها هم در آن دخیل بودند، بعد از آن شورایعالی سیاستگذاری را ایجاد کردیم اما این اواخر اتفاقاتی رخ داد که همزمانی این اتفاقات با همزمانی شکلگیری این مجموعهها، موجب مشتبه شدن امر بر متولیان این حوزه شده بود و تصورشان این بود که چون شورای سیاستگذاری در این مقطع برخی امور را مدیریت کرده، پس ما پیروز شدیم و به دیگر عوامل در سطح جامعه کمتوجهی میشد. اگر بخواهم راحتتر بگویم برخی فکر میکردند چون شورایعالی سیاستگذاری دو انتخابات گذشته را مدیریت کرده است، ما در سال ۹۴ یا در انتخابات شوراهای ۹۶ پیروز شدیم، در صورتی که همگان میدانیم واقعیت این نبود بلکه متن جامعه ایران نیاز به این تحول را احساس کرده و برای تغییر تلاش کردند که یکی از مصادیق این امر حضور در انتخابات ۹۲ و رای به آقای روحانی بود که منجر به امضاب برجام شد.
تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در ادامه درباره الزامات شرایط کنونی اصلاحطلبان، ابراز داشت: یکی از اصلیترین مسائل اصلاحطلبان در شرایط کنونی این است که ما برای دستیابی به شرایط مطلوب، نخست باید مطالبات خود را شفاف، روشن و البته محدود اعلام کنیم و به مردم بگوییم که برای انتخابات آینده این کارها را در دستور کار داریم و انجام خواهیم داد. مثلا درخصوص انتخابات در نظر داریم که شرایط برگزاری انتخابات به این صورت باشد و یا این که مثلا نظارت استصوابی به فلان صورت باشد یا احزاب در انتخابات موثر باشند در حدی که بتوانند در پروسه برگزاری انتخابات هم دخیل باشند.
وی همچنین درخصوص سازماندهی مجموعه اصلاحطلبان، گفت: در حوزه سازماندهی مجموعه اصلاحطلبان هم باید مکانیزمهایی را بازبینی یا ابداع کنیم و حتی از جایی قرض بگیریم ولی به هر ترتیب این احساس وجود دارد که با مکانیزمهایی که تا امروز کار میکردیم، دیگر توفیقی نخواهیم داشت.
عمر شورایعالی سیاستگذاری تمام شده است
عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی در خصوص سرنوشت فعالیت شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، اظهار داشت: به نظر من عمر شورایعالی سیاستگذاری تمام شده است، حتی قبل از انتخابات هم عمر آن تمام شده بود، این شورا در انتخابات اخیر نشان داد که در تصمیمسازی خود به عنوان مهمترین رسالتش دچار تناقض است، از یک طرف میگوید ما در انتخابات لیست نمیدهیم، اما از سوی دیگر میگوید در انتخابات شرکت میکنیم و از جانب دیگر میگوید هر حزبی میتواند به صورت مستقل و جداگانه لیست بدهد، لذا این نوع تصمیمگیری به معنای اتمام ایفای نقش شورایعالی سیاستگذاری است. البته احزاب به حرمت سابقه اعضای این مجموعه با آن مدارا و مماشات کردند؛ چراکه این شورا متعلق به احزاب هم هست و کسی هم سر جنگ و دعوا با شورایعالی ندارد اما واقعیت این است که این شکل از کنشگری به پایان رسیده است.
عارف اجازه ندهد بیش از این به حضورش در عرصه سیاسی بیاعتنایی شود
نباید احساس شود که برخی افراد مانعی در جریان اصلاحات هستند
جوادی حصار در ادامه درخصوص مطرح شدن موضوعاتی مبنی بر استعفای عارف پس از اعلام استعفای موسوی لاری از این شورا، با تاکید ویژگیهای مثبت عارف، بیان داشت: پیشنهاد من به آقای عارف به عنوان یک شخصیت متین، منطقی، علمی و کارآمد سیاسی این است که پیش از آن که دیگران به او بگویند شما نباید باشی، خودش از شورایعالی استعفا دهد و اجازه دهد که احزاب فارغ از تعارفات و یا طعنه و کنایههای سیاسی فرصت بازنگری بدون هیچ مانع سیاسی، اخلاقی و فرهنگی را پیدا کنند.
وی افزود: به عنوان دوست ایشان و مشاور ایشان در مقطع انتخابات از ایشان خواهش میکنم که اجازه ندهند بیشتر از این به حضور ایشان در عرصه سیاسی بیاعتنایی شود و خودشان از ریاست شورایعالی سیاستگذاری استعفا دهند و به شورا بگویند که باید خود شورا مکانیزم جدیدی را انتخاب کند و همانطور که آقای موسوی لاری گفت ایشان هم بگوید که کنار شما(شورا) هستم اما دیگر مسئولیت قبول نمیکنم و اینگونه به احزاب اجازه دهند بدون هیچ مانعی با دست باز و فراغت بیشتر به بازنگری رفتار گذشته بپردازند و از ظرفیتهای مجموعه اصلاحطلبان مثل آقای خاتمی یا خود آقای عارف و بسیاری از شخصیتهای دیگری که در حوزه اصلاحطلبی ایفای نقش کرده و میکنند، به صورت بهینه استفاده شود و خدای نکرده احساس نشود که این افراد مانعی در جریان اصلاحات هستند بلکه در کنار و هماهنگ با جریان خواهند بود. من تصور میکنم که آقای عارف اگر این کار را بکنند خدمتی به خودشان و به بقای سیاسیشان در جامعه سیاسی ایران کردهاند.
نمیتوانیم اردوگاه اصلاحطلبان را متقاعد کنیم که پشت سر فردی مانند لاریجانی بایستد
برخی در عالم سیاست دچار یکسری خوشبینیها و وادادگیها میشوند
این فعال سیاسی اصلاحطلب درخصوص احتمال تشکیل پارلمان اصلاحات و ادامه کار به صورت کنونی، ابراز داشت: ادامه کار ممکن است به صورت نهاد دیگری باشد و اینکه با همین شکل کنونی و انجام یکسری اصلاحات و تغییرات رقم بخورد، البته من فکر میکنم ادامه راه با شکل کنونی و با توجه به وضعیتی که اکنون وجود دارد، به صلاح نیست، اما آنچه که مسلم است، همین افراد باید دور هم بنشینند و برای نحوه ادامه کار تصمیم بگیرند.
عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی درخصوص مطرح شدن احتمال حمایت از افرادی مانند علی لاریجانی و یا علی مطهری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از سوی اصلاحطلبان، گفت: من قبلا هم اعلام کردم که آقای لاریجانی اصلا چه زمانی اصلاحطلب بود که ما بخواهیم بگوییم از ایشان حمایت میکنیم، اگر مساله حمایت از یک چهره معتدلِ میانهرو مثل آقای روحانی باشد که خب این نگاه هم کارنامه موفقی را بهجا نگذاشته است.
وی ادامه داد: متاسفم که بگویم گاهی اوقات دوستان ما در عالم سیاست دچار یکسری خوشبینیها و وادادگیهایی میشوند که به هیچ روی معنا ندارد، درخصوص آقای لاریجانی من فکر نمیکنم که در شرایط کنونی بتوانیم اردوگاه اصلاحطلبان را متقاعد کنیم که پشت سر فردی مانند ایشان بایستد.
نباید سرنوشت اصلاحطلبان را به هر حرکتی گره زد
اصلاحطلبی باید تعریف مشخصتری داشته باشد
جوادی حصار همچنین درخصوص احتمال حمایت از علی مطهری نیز، گفت: آقای مطهری یک چهره فرهنگی و علمی است اما هیچ سابقهای از مدیریت ایشان در حوزههای اجرایی سیاسی نداریم، ایشان حتی مدیریت یک حزب را هم برعهده نداشته است که بتوانیم بگوییم حزب موفقی را مدیریت کرده یا نه، بنابراین نمیتوان چنین ریسکهایی کرد. لذا من معتقدم که باید با دقت بیشتری به آینده اصلاحطلبی در ایران توجه کرد و نباید سرنوشت اصلاحطلبان را به هر حرکتی گره زد و اصلاح طلبی باید تعریف مشخصتری داشته باشد.
نظام به شدت به حضور اصلاحطلبان در پروسههای مختلف نیازمند است
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به سوالی درباره مناسب بودن شرایط کشور برای ادامه فعالیت اصلاحطلبان و همچنین اینکه آیا نظام قائل به حضور آنان در عرصه سیاسی و اجرایی کشور هست یا نه، اظهار داشت: نظام به شدت به حضور اصلاحطلبان در پروسههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیازمند است، حتی اگر این نیاز را اعلام نکند. چراکه حضور اصلاحطلبان در جامعه نقش متعادلکننده را دارد و بسیاری از ناکارآمدیهایی که دیگران در جامعه به نمایش گذاشتند را اصلاحطلبان توانستند با دلسوزی، با عشق به کشور، با دغدغه انقلاب اسلامی و با امید به بهبود شرایط آن موضوع را به مرحله تعادل برسانند.
باید راههای نرفته و تازهای را تجربه کرد
وی همچنین درخصوص دغدغه امروز جریان اصلاحطلب با توجه به واگذاری مجلس به رقیب و آغاز یکسال پایانی دولت، اظهار داشت: من فکر میکنم که بزرگترین سرمایه اصلاحطلبان اعتماد عمومی و باور بخش قابل توجهی از جامعه به کارآمدی این جریان است، این اعتماد اکنون در یک حوزههای زیادی مخدوش شده و بزرگترین رسالت اصلاحطلبان به نظر من بازسازی این اعتماد مخدوش شده است، یعنی اصلاحطلبان باید نشان دهند که باورمندانه، عاشقانه و عالمانه در مناسبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران ایفای نقش خواهند کرد و اگر در جایی مرتکب خطا و اشتباه شدند، باید شجاعانه اعلام کنند و تلاش کنند تا این اعتماد مخدوش شده را اصلاح و بازسازی کنند. اگر این سرمایه مجددا به دست اصلاحطلبان بازگردد، میتوان امید داشت که انشاءالله در آینده با خطاهای کمتر و اعلام راهبردها و برنامههای مشخص به جامعه، در مسیر تحقق آنها بکوشند و از جامعه هم در آن راستا کمک بخواهند.
جوادی حصار در پاسخ به این سوال که «آیا اصلاحطلبان خواهند توانست این بازسازی را در طول سال ۹۹ انجام داده و حضور پررنگی در انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشند؟»، گفت: من بعید میدانم که بتوانند این اتفاق را به این سرعت رقم بزنند و اگر هم بتوانند بخش زیادی از آن احساسی خواهد بود. اما اگر بخواهند این بازسازی با عمق، پایداری و ثبات بیشتری رقم بخورد، باید ۳ الی ۴ سال به بازنگری در شیوههای ارتباط و ارائه اندیشههایشان به جامعه بپردازند و به عبارتی طرحی نو در اندازند به این دلیل که با راههای تاکنون رفته نتایج فعلی به دست آمد لذا باید راههای نرفته و تازهای را تجربه کرد.