/رضا نصری/
تفویض صحنه سیاست داخلی به ترامپ، فاجعهای برای امنیت ملی است
اگر رئیسجمهور آمریکا متوجه شود که میتواند با یک توئیت ساده عدهای را به باغ ملی بکشاند تا در برابر دفتر جواد ظریف تجمع کنند و علیه او شعار دهند، چه بسا فردا در توئیت بعدی یک دروغ بزرگتر به او نسبت دهد تا فضای داخل کشور را بیش از این ملتهب کند. کسانی که این چنین در زمین ترامپ بازی میکنند عملاً صحنه سیاست داخلی را به او تفویض و واگذار کردهاند؛ و این یک فاجعه برای امنیت ملی است.
اجرای عملیات روانی علیه دکتر ظریف در ابتدا به عهده «نیکی هیلی» - نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل - بود. او در بسیاری از مصاحبههای مطبوعاتی و حتی نشستهای رسمی سازمان ملل به اسم، وزیر امور خارجه را هدف میگرفت و تلاش داشت علیه او فضاسازی کند. سپس شخص «برایان هوک» اجرای این عملیات را برعهده گرفت و بواسطه ارگان جدیدی تحت عنوان «گروه اقدام ایران» - که در درون وزارت خارجه تشکیل شد - به صورت سیستماتیک کارزار ترور شخصیتی جواد ظریف را پیگیری کردند.
در این مرحله شاهدیم چگونه «گروه اقدام ایران» - با مدیریت برایان هوک - مبادرت به استخدام تیمهای رسانهای و گروههای ضربتی در فضای مجازی کرد تا با بهرهگیری از انواع و اقسام تکنیکهای «روابط عمومی» - از ساخت پوستر و ویدئوهای تبلیغاتی گرفته تا انتشار اخبار جعلی و گزینشی علیه ظریف - وجههٔ ایشان را نزد افکار عمومی داخلی و خارجی مخدوش کند.
پس از برایان هوک، اجرای عملیات روانی علیه ظریف را شخص «مایک پومپئو» متقبل شد تا بتوانند از تمام اهرمهای سیاسی، حقوقی و رسانهای وزارت خارجه آمریکا علیه وزیر امور خارجه ایران استفاده کنند. در این مرحله پومپئو هم از جایگاه حقوقی خود در کسوت وزیر خارجه آمریکا استفاده میکند تا از تریبونهای بینالمللی و پر مخاطب - مانند شورای امنیت سازمان ملل - مستقیم و به اسم، «جواد ظریف» را مورد حملات شخصی قرار دهد؛ و هم بواسطهٔ توئیتر و ابزار ارتباطی فضای مجازی القاب زشت و توهینآمیزی به جواد ظریف نسبت میدهد تا رسانههای جمعی - با تکرار و ترجمه و بازتاب گفتههای او - وزیر امور خارجه ایران را تحت فشار بیشتر قرار دهند.
قرار گرفتن جواد ظریف در فهرست اشخاص تحریمشده، ممانعتهای امنیتی از فعالیتهای رسانهای او، اِعمال محدودیتهای ترددی جدید برای ظریف، مانعتراشیها بر سر حضور او در مجامع دانشگاهی یا فورومهای بینالمللی نیز محصول این مرحله از جنگ روانی است.
حال مدتی است شاهدیم شخص رئیسجمهور آمریکا نیز برای تخریب و ترور شخصیتی جواد ظریف وارد میدان شده است! این نشان میدهد فاز جدیدی برای تخریب ظریف رقم خورده و دستگاه سیاسی آمریکا عزم راسخی دارد تا با بکارگیری حداکثر امکانات و اهرمهای خود در بالاترین سطح ظریف را از صحنه حذف کند.
مقدمهچینیهای این مرحله هم از پیش قابل رؤیت بود. مدتی است شاهدیم رئیسجمهور آمریکا، وزیر امور خارجه آن و بسیاری از شخصیتهای سیاسی و رسانهای آن شروع به انتشار توئیت و پیام به زبان فارسی کردهاند. این نشان میدهد آنها به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند با بهرهبرداری از بداخلاقیهای سیاسی و جناحی در ایران و با سوءاستفاده از حساسیتهای بیجا و متعصبانهای که در مورد ظریف در داخل کشور وجود دارد، بنزین بر آتش بریزند و عملاً - با انتشار پیامها و توئیتهای حسابشده و هدفمند - فضای داخلی را علیه ایشان مدیریت و سازماندهی کنند.
در مورد اخیر شاهد بودیم که وقتی برخی رسانههای داخلی و فعالان شبکههای اجتماعی سخنان وزیر امور خارجه در مصاحبه با اشپیگل را تحریف کردند تا به او حمله کنند، چگونه مشاوران فارسیزبان ترامپ به او نشان دادند چطور میتواند با بهرهبرداری از جو داخل ایران فضا را برای جواد ظریف مسموم و عرصه را برای او تنگتر کند.
معتقدم لازم است جریانهای سیاسی - ولو مخالفان سرسخت دولت - به ظرافتهای این جنگ روانی واقف شوند. اگر رئیسجمهور آمریکا متوجه شود که میتواند با یک توئیت ساده عدهای را به باغ ملی بکشاند تا در برابر دفتر جواد ظریف تجمع کنند و علیه او شعار دهند، چه بسا فردا در توئیت بعدی یک دروغ بزرگتر به او نسبت دهد تا فضای داخل کشور را بیش از این ملتهب کند.
کسانی که این چنین در زمین ترامپ بازی میکنند عملاً صحنه سیاست داخلی را به او تفویض و واگذار کردهاند؛ و این یک فاجعه برای امنیت ملی است.
رضا نصری- حقوقدان بینالملل