سفیر پیشین ایران در آلمان در گفتوگو با ایلنا:
آلمان از غضب آمریکا میترسد/ نفوذ اسرائیل در رسانههای برلین کاملاً مشهود است/ ایرانهراسی در دستور کار راستافراطیِ اروپا
علیرضا شیخعطار گفت: اینکه روزنامهای مانند «بیلد» به صورت آشکار بر ایران میتازد عقبه محافظهکارانه آن و نفوذ شدید اسرائیل را به تصویر میکشد.
«علیرضا شیخعطار» سفیر پیشین ایران در آلمان در تشریح ابعاد و دلایل تغییر سیاستهای این کشور علیه تهران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: اخیراً در اظهارنظرها و موضعگیریهای سیاسی مقامات آلمان و همچنین در سطح رسانههای این کشور شاهد هدف قرار دادن ایران در ابعاد مختلف هستیم که به نظرم برای تحلیل این موضوع مهم باید نگاهی به ماهیت این کشور داشته باشیم. واقعیت این است که آلمان بعد از شکلگیری اتحادیه اروپا دچار یک پارادوکس در عرصه تصمیمگیری شده که اتفاقاً در دو سه سال گذشته شیب این موضوع افزایش پیدا کرده است. این کشور پس از جنگ جهانی دوم به دلیل آثار جنگ بر اروپا بسیار بهمریخته شده بود و حتی با تحقیرهای زیادی روبرو بود و نتیجه آن نزدیک شدن به آمریکا برای برون رفت از فضای حاکم در آن زمان بود. به گونهای که ایالات متحده حمایت علنی خود از اولین دولت پساز جنگ جهانی دوم را اعلام کرد.
«هولوکاست کلیدواژه پیوند آلمان و اسرائیل»
وی ادامه داد: در سایه این حمایتها شاهد آن بودیم که آلمان رفته رفته توانست خود را به یک قدرت صنعتی تبدیل کند اما این موضوع و پیشرفتهای این کشور نتوانست آلمان را به سمت جدایی از ایالات متحده سوق دهد. آنها به دلیل حمایت آمریکا و تکیه کردن بر واشنگتن سعی کردند تا با سیاستهای ایالات متحده همسو باشند و در همینجا بود که ارتباط برلین با اسرائیل هم تنگاتنگ شد. اینکه چرا آلمان به اسرائیل نزدیک شد و عملاً وارد مناسبات همهجانبه با یکدیگر شدند، سوالی است که پاسخ آن در «هولوکاست» نهفته است. به عبارتی دیگر اولین فاکتوری که اثبات میکند چرا آلمان امروزه رفتار دوگانهای در قبال ایران دارد، چسبندگی روابطش با آمریکا است و فاکتور دوم ارتباط با اسرائیل به بهانه جبران عملکرد نازیها علیه یهودیها است.
این تحلیلگر مسائل اروپا با اشاره با بیان اینکه روابط آلمان و آمریکا پس از روی کار آمدن ترامپ دچار نوسان شده است، گفت: سومین فاکتوری که در این مساله باید مورد نظر قرار بگیرد، بازیگری آلمان در اتحادیه اروپا است. این کشور پس از اینکه سالها به عنوان قطب سیاسی اتحادیه اروپا مطرح بوده و به دلیل جایگاهی که در اتحادیه داشت (تا قبل از به روی کار آمدن ترامپ) به مخالفت با برخی از سیاستهای ایالات متحده میپرداخت. به عنوان مثال در زمان فروپاشی شوروی، آلمانها به آمریکا مشاوره میدادند و رسماً به واشنگتن اعلام کردند که وابسته کردن اقتصاد مسکو به غرب میتواند شوروی را به عرصه فروپاشی بکشاند که اتفاقا این موضوع عملیاتی شد. از این نظر چنین همگراییهایی باعث شد تا اختلاف میان واشنگتن و برلین کاهش پیدا کند.
«برلین توان مقابله با آمریکا را ندارد»
وی افزود: در این راستا اگر پرونده ایران و روابط آلمان با آمریکا و حتی اسرائیل را به موازات هم مورد تحلیل قرار بدهیم، به وضوح میبینیم که این موضوع تا حد زیادی با سایر مسائل تفاوت دارد. آلمان به دلیل مسائل تاریخی و اقتصادی، ایران را میشناسد و در این مدت تحلیلش این بوده که برای هدایت ایران باید با آن تعامل کرد و در اینجاست که تضاد میان آنها با تلآویو و واشنگتن مجدداً نمایان میشود. نمونه بارز این تضاد را در حمله آمریکا به عراق شاهد بودیم که صدراعظم وقت آلمان با مشارکت آلمان در آن مخالف بود اما در برهههای زمانی مختلف شاهد آن بودیم که برلین در تحریم ایران مشارکت داشته است. این مشارکت تا حدودی به دلیل حرفهای بودن شرکتهای آلمانی در امر تجارت با ایران مانع از تعطیلیِ کاملِ مناسبات اقتصادی میان ما و آنها شد اما به هر ترتیب آنها خود را متعهد به غرب میدانند.
شیخعطار با اشاره به مواضع اخیر آلمان در قبال برجام گفت: دولت آلمان در زمانی که برجام منعقد و تصویب شد، در این فکر بود که فضای مبادلات تجاری و اقتصادی میان تهران و برلین بهتر میشود و از سوی دیگر آنها به شدت از بهمریختن خاورمیانه به دلیل نزدیک بودن این جغرافیا به اروپا ترس داشته و دارند؛ چراکه میدانند بهم ریختگی در منطقه تبعات امنیتی و مهاجرتی برای آنها به دنبال دارد اما این مواضع با روی کار آمدن ترامپ تا حد زیادی تغییر کرد. به عنوان نمونه در اولین رویارویی دونفره میان ترامپ و مرکل شاهد حرکات و رفتارهای عجیب و غریبی از سوی رئیس جمهوری ایالات متحده بودیم که نه تنها رسانههای آلمان بلکه مقامات این کشور هم نسبت به آن واکنش نشان دادند اما با نگاهی به رفتار سیاسی اخیر آنها در قبال تهران، مجدداً بحث تضاد در رفتار آلمانیها نمایان میشود.
وی ادامه داد: تمام پارادوکسهایی که در قبال ایران و حتی سایر کشورهای منطقه از سوی آلمان صورت میگیرد، به این دلیل است که این کشور مجموعهای از غرب به حساب میآید و نمیتواند مقابل آمریکا بایستند. در این مسیر نفوذ عمیق اسرائیل هم تاثیرگذار است اما دلیل دیگر ستیز با ایران، تقویت و رشد جریان راست افراطی در آلمان و سایر کشورهای اروپایی است. به گونهای که امروزه بزرگترین و قویترین اقلیت اپوزیسیون در آلمان را «حزب آلترناتیو برای آلمان» تشکیل داده که یک جناح به شدت افراطی است که گرایشهای نژادپرستانه و حتی فاشیستی دارد. این موضوع تا حدی جدی است که مرکل به عنوان عالیترین مقام سیاسی و اجرایی آلمان نسبت به آن ابراز نگرانی میکند. موضع این جریان ضد مهاجرت است و بخشی از افراطیون آنها که با لابیهای ضدایرانی و اسرائیل در ارتباط هستند، تهران را به غلط عامل شلوغی منطقه میدانند.
«مطبوعات آلمان آلوده به تفکر افراطی و صهیونیستی است»
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه آلمان به دنبال آن است تا مورد غضب ایالات متحده قرار نگیرد، تصریح کرد: انتقاد سیاسیون و حتی رسانههای آلمان از ایران و مقصر دانستن تهران در وضعیت فعلی منطقه کاملاً اشتباه و یک سناریوی ابلاغی به حساب میآید. آنها سعی در موضعگیری علیه ایران میکنند تا بتوانند خود را همسو با غرب و اسرائیل نمایان کنند؛ نمونه عینی آن را میتوانید در سفر اخیر وزیر خارجه آلمان به تهران مشاهده کنید که پیروی برلین از این سیاستها را نشان میدهد. از این منظر باید بپذیریم که ۱- آلمان از مجموعه غرب جدا نیست ۲- گرچه دولت ترامپ برخلاف دولت اوباما برلین را تحقیر میکند اما آلمانیها هم نمیخواهند مورد غضب ایالات متحده قرار بگیرند و ۳- جریانهای راستگرای افراطی و مهاجرستیز در حال رشد و کنشگری منفی و هدایت شده هستند.
وی در پایان با اشاره به پشت پرده سمپاشی برخی از رسانههای آلمان علیه ایران، خاطرنشان کرد: رسانهها و مطبوعات آلمان طیفهای متفاوتی دارند. برخی از آنها ایران را مورد انتقاد قرار میدهند و برخی دیگر چنین کاری نمیکنند. به عنوان مثال روزنامه پرتیراژ «بیلد» به تازگی ایران را در مورد برجام و مواردی دیگر مورد انتقاد قرار داده که دقیقاً نشان میدهد این روزنامه تا چه حد تحت نفوذ اسرائیل و آمریکا قرار دارد؛ چراکه این روزنامه در اوایل دهه ۵۰ میلادی در برلین غربی و تحت تاثیر تفکر محافظهکارانه و غربی تاسیس شد و تا به امروز هم نتوانسته از زیر نفوذ مذکور خارج شود و حتی در زمان انعقاد برجام رسماً این توافق بینالمللی را علیه اسرائیل و هویت یهودی میدانست. از این منظر سایر رسانههای آلمان هم از این نکته منفی مستثنی نیستند و باید خط فکری افراطی نویسندگان در رسانههای این کشور را آشکار کرد. چراکه مجموع این نفوذها و مولفهها باعث شده تا آلمان نتواند به عنوان بازیگر قابل اعتماد برای ایران و سایر کشورهای منطقه وارد عرصه تئوری و عمل شود.