خبرگزاری کار ایران

اسماعیل کوثری مطرح کرد؛

تا قبل از اتمام جنگ می‌گفتند عمر متوسط پاسدارها ۴ ماه است/ خاطره‌ای از اعزام ۲ فرزند رهبری به جبهه

تا قبل از اتمام جنگ می‌گفتند عمر متوسط پاسدارها ۴ ماه است/ خاطره‌ای از اعزام ۲ فرزند رهبری به جبهه
کد خبر : ۷۵۴۰۲۲

جانشین فرمانده «قرارگاه ثارالله» گفت: تا قبل از اتمام جنگ می‌گفتند عمر متوسط پاسدارها چهار ماه است و حقوقی هم در کار نبود. ما بیش از دوهزار تانک و نفربر از دشمنان به غنیمت گرفتیم. بعضی نیروها حتی سپاهی‌ها اسلحه نداشتند اما بچه‌ها می‌گفتند ولو با دست خالی جلو می‌رویم.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، سردار محمداسماعیل کوثری در مراسم رونمایی از کتاب «سامان عشق» گفت: درباره انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی باید روزها فکر کنیم ببینیم چه اتفاقاتی در آن دوران رخ داد. مردم که چیزی ندا‌شتند و امام خمینی (ره) هم که سن بالایی داشتند. چه شد که بر طاغوت زمان و دو ابرقدرت جهان پیروز شدیم.

این مقام نظامی گفت: اینجا اراده خداوند وجود داشت. قدرت و عظمت خدا را ما درک نمی‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم اما امام به این مهم ایمان داشت و به همین دلیل کلامش برخاسته از خدا بود و این شد که جوانان شیفته امام شدند. امام آنچنان با آرامش مساله را مطرح کرد که همه پذیرفتند و پس از آن هم نظام جمهوری اسلام را راه انداخت.

کوثری اظهار کرد: حرکت فدا شدن در راه خدا توسط امامان شروع شد. همه امامان به شکل‌های مختلف به شهادت رسیدند و اینجا بود که امام راحل همین مسیر را انتخاب کردند و بر همین اساس گفتند اسلام ناب محمدی.

وی با بیان اینکه اسلام ناب محمدی مورد قبول دو ابرقدرت جهان در آن زمان نبود، گفت: اینجا بود که سپاه پاسداران تشکیل شد و چندماه پس از آن بسیج مستضعفین شکل گرفت. همان زمان که هنوز قانون اساسی نوشته نشده بود، لیبرال‌ها فشار می‌آوردند که باید گارد ملی زیر نظر رئیس‌جمهور شکل بگیرد. اینجا بود که شهید بهشتی مساله را روشن کرد و سپاه در چنین روزی تشکیل شد.

این فعال سیاسی اصولگرا عنوان کرد: تا قبل از اتمام جنگ می‌گفتند عمر متوسط پاسدارها چهار ماه است و حقوقی هم در کار نبود. تقریبا نزدیک به پنج ماه، در ماه رمضان حدود ۵۰۰ تک تومانی آوردند که گفتند این هم تبرک از طرف امام (ره) و بچه‌ها بسیار خوشحال بودند. ما بیش از دوهزار تانک و نفربر از دشمنان به غنیمت گرفتیم. بعضی نیروها حتی سپاهی‌ها اسلحه نداشتند اما بچه‌ها می‌گفتند ولو با دست خالی جلو می‌رویم.

کوثری گفت: سپاه پاسداران متعلق به کسی نیست و همه مردم سپاهی و بسیجی هستند و اگر این فرهنگ پیاده شود، دیگر فسادی نمی‌بینیم. در دو سه سال پیش چه کسی گفته بود که برای دفاع از حرم جلو بیایید که این همه می‌آمدند؟ واقعا حضرت آقا جلوگیری می‌کردند و می‌گفتند ققط یک تعداد بروند و می‌گفتند مردم عراق و سوریه باید خودشان وارد صحنه شوند. در نهایت کلام امام(ره) تحت عنوان بسیج جهان اسلام شکل گرفت.

جانشین قرارگاه ثارالله با بیان اینکه در این میان لشکر زینبیون و فاطمیون و... شکل گرفت، گفت: از اینجا تعداد معدودی رفتند. خیلی با ما تماس می‌گرفتند و می‌گفتیم نمی‌گذارند که بروند. تعداد بیشتری را سردار سلیمانی برده بود که آقا گفتند اضافی‌ها برگردند و گفتند فقط تعداد معدودی بمانند که بقیه بدانند این‌ها در کنارشان هستند.

وی اضافه کرد: امام که آمد اسرائیلی‌ها نتوانستند حتی یک قدم جلوتر بیایند و حضرت آقا هم با اینها کاری کرده که احساس سقوط می‌کنند و این کار را پاسداران کردند. این‌ها از انسان‌های آگاه می‌ترسند. عربستان این همه تجهیزات دریافت می‌کند اما چرا بر یمن پیروز نمی‌شوند؟

این نماینده ادوار مجلس گفت: حضرت آقا در زمان جنگ چهار پسر و دو دختر داشتند که آقا مصطفی و آقا مجتبی به سن ۱۷ سالگی رسیده بودند و به عنوان بسیجی به جبهه آمدند و ما هم در آن زمان خدمتگذار این عزیزانمان بودیم. تقریبا نزدیک به دوماه بود که به مرخصی نرفته بودند و خانواده بالاخره می‌خواستند بدانند فرزندشان در چه حالی است.

وی ادامه داد: آن موقع حضرت آقا تماسی گرفتند و من نبودم و یکی از برادران ما که الان جانباز است زمانی که برگشتم گفتند حضرت آقا یا رئیس‌جمهور وقت تماس گرفتند و حال و احوال بچه‌ها را پرسیدند و پیغامی هم برای شما گذاشتند. این برادر گفت حضرت آقا گفتند به شما بگویم این بچه‌ها اگر شهید شدند، عیبی ندارد و اگر زخمی شدند هم عیبی ندارد اما سعی کنید اسیر نشوند.

کوثری گفت: این ماجرا گذشت تا اینکه در سال ۸۷ بود ما در مجلس بودیم از دفتر آقا تماس گرفتند و گفتند دوشنبه آینده تعدادی از بچه‌های لشکر می‌آیند و حضرت آقا این کتاب‌های لشکر را خوانده‌اند و حاشیه زده‌اند.

وی گفت: همان برادری که آن روز در جبهه تلفن را جواب داده بود و پیغام حضرت آقا را به من داده بود سوالی مطرح کرد و پرسید چرا گفتید بچه‌ها شهید شوند و اسیر نشوند؟

این مقام نظامی ادامه داد: آقا گفت اگر شهید می‌شدند ما هم عضو خانواده شهدا می‌شدیم و این افتخاری برای ما بود و اگر زخمی می‌شدند جزو خانواده جانبازان می‌شدیم باز هم افتخاری برای ما بود. آقا گفتند بالاخره شناسایی می‌کردند و اگر یکی یا دوتا از این بچه‌ها را اسیر می‌کردند و  شناسایی می‌کردند می‌خواستند از من امتیاز بگیرند و من نه امتیاز ده بوده‌ام و نه هستم و نخواهم بود حتی برای بچه های خودم. این است که کلام ولایت به دل می‌نشیند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز