روحیصفت در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
انتقال داعش به افغانستان؛ عامل موثر در مذاکرات ایران و طالبان/ تلاش تهران برای تشویق طالبان به همکاری با دولت مرکزی کابل
معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه تاکید کرد: گروههایی مانند داعش درصدد هستند تا پس از سوریه به مناطقی مانند افغانستان بروند که حاکمیت آنها چندان مقتدر نباشد که این مسئله میتواند امنیت ملی ایران را با خطرات بسیاری مواجه سازد. بنابراین میتوان احتمال حضور داعش در افغانستان را یکی از عوامل موثر در گفتوگوهای میان ایران و طالبان دانست.
محسن روحیصفت در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با اشاره به مواضع ایران نسبت به طالبان و سفر هیاتی از طالبان به تهران گفت: مواضع ایران نسبت به طالبان از ابتدا شفاف بوده و گفتوگوهایی که اکنون میان ایران و طالبان در حال انجام است در ادامه همان روند است. در مذاکراتی که دولت افغانستان با تمامی گروههایی که اسلحه به دست داشتند، دولت مرکزی از آنها خواسته بود اسلحه را به زمین بگذارند و به روند حل و فصل سیاسی و مذاکرات صلح بپیوندند.
روابط ایران و طالبان در چه سطحی است؟
وی با بیان اینکه تهران نیز همانند کابل خواستار پایان منازعات میان گروههای افغانستانی و پیوستن آنها به جریان مذاکرات صلح است، اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران ضمن آنکه تلاش کرد با تمامی گروههای افغانستانی ارتباطات خود را حفظ کند با طالبان نیز در سطح محلی تماسهایی را داشته، آنها را تشویق به گفتوگو با دولت مرکزی افغانستان کرده و به آنها تاکید داشته است که از انجام اقدامات مسلحانه دست بردارند. این موضوعات هرچند تا چندی پیش علنی نشده بود اما ارتباطاتی میان طرفین برقرار بوده است.
این دیپلمات سابق کشورمان ادامه داد: سطح تماسها میان ایران و طالبان نیز در حد کسب اطلاعات، ایجاد هماهنگی برای کسب امنیت در مرزها و تشویق طالبان برای همکاری با دولت مرکزی کابل بوده است.
گفتوگوهای ایران و طالبان همزمان با افزایش تلاشهای دولت کابل است
روحیصفت با بیان اینکه همزمان با آنکه دولت اشرف غنی اقدامات خود را برای صلح در افغانستان افزایش داده است، جمهوری اسلامی ایران هم به تلاشهای خود در این چارچوب افزوده است، تصریح کرد: سفر هیاتی از طالبان به تهران و دیدار با مقامات مختلف کشورمان هم در این چارچوب قابل تفسیر است.
وی با بیان اینکه ما نباید گروه طالبان را یک گروه منسجم، مرکزی و سازمانیافته تصور کنیم، خاطرنشان کرد: اکثریت نیروهای منتسب به طالبان، گروهها یا کسانی هستند که مخالف سیاستهای دولت مرکزی کابل هستند و چون مخالف این سیاستها هستند، بر آنها نام طالبان گذاشته میشود؛ در حالی که ممکن است سطح مخالفت آنها در حد مسائل محلی و با استاندار یا دیگر مقامات منطقهای باشد.
مذاکرات ایالات متحده و طالبان منجر به خروج امریکا از افغانستان نشد
این تحلیلگر مسائل افغانستان در پاسخ به این سوال که مذاکرات کنونی ایران با طالبان تا چه میزان همپوشانی با مذاکراتی که میان طالبان و زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور افغانستان و همچنین پاکستان، امارات و عربستان در ابوظبی دارد؟ ابراز داشت: نکته نخستی که من باید آن را یادآوری کنیم، این است که دولت ایالات متحده علیرغم هزینههای هنگفتی که در افغانستان انجام داده، هیچ امیدی برای برقراری امنیت در افغانستان ندارد و اصلاً برنامه قابل اعتنایی هم در این باره وجود نداشته و ندارد و از مدتها قبل تصمیم به خروج نیروها یا کاهش آنها از افغانستان را داشته است. ولی آنها میخواستند در چارچوب خروج نیمی از نیروهایشان بهرهبرداریهای سیاسی را انجام بدهند و امتیازاتی را در این چارچوب از طرفین بگیرند و به همین خاطر مذاکراتی را در ابوظبی آغاز کردند.
روحیصفت افزود: من معتقد نیستم که مذاکرات انجام شده میان طالبان با زلما خلیلزاد منجر به خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان شده یا آنکه تاثیری بر روند معادلات افغانستان داشته باشد.
بدون توجه به نقش ایران، روسیه و هند و... مسئله افغانستان قابل حل نیست
وی با اشاره به عربستان، امارات و پاکستان بیان کرد: باید متوجه باشیم که سه کشور درگیر دیگر در این مذاکرات یعنی پاکستان، امارات و عربستان کشورهایی هستند که طالبان را از مدتها قبل به رسمیت شناخته و سفارتخانههای طرفین برقرار بوده است و هنوز هم ارتباطات مخفیانهای میان آنها برقرار است. در این چارچوب آمریکا از این سه کشور انتظار داشت که مابهازای کمکهایی که به آنها میکند، آنها به خروج راحتتر نیروهای آمریکایی از افغانستان کمک کرده و در روند مذاکرات با طالبان نقشآفرینی کند ولی باید متوجه باشیم که موضوع افغانستان یک مسئله پیچیده و چند لایه است و تا زمانی که نقش بازیگرانی چون روسیه، هند، چین و ایران در آن مشخص نباشد، چندان قابل حل نیست.
معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه در پاسخ به این سوال که آیا گفتوگوهای ایران با طالبان به تضعیف گروههای غیر پشتون نزدیک به ایران منجر نمیشود؟ یادآور شد: درخواست همان نیروهایی که شما از آن نام بردهاید، صلح و توسعه افغانستان است و اولویت آنها برقراری ثبات که منجر به صلح شود، است.
مبنای قدرت در افغانستان هر نفر یک رای است
روحیصفت اضافه کرد: باید ما متوجه باشیم که مبنای قدرت براساس قانون اساسی در افغانستان هر نفر یک رای است و این مردم هستند که تصمیم میگیرند چه کسانی وارد پارلمان افغانستان شوند یا چه کسی رئیس جمهور شود.
وی با بیان اینکه در پاسخ به این سوال که آیا تفاوتهای ایدئولوژیک میان ایران و طالبان منجر به عدم به نتیجه نرسیدن گفتوگوها میان طرفین نمیشود؟ عنوان کرد: نیروهای طالبان حنفی هستند و نه سلفی و از طرف دیگر، اکثریت جمعیت آنها را نیروهای محلی و روستایی تشکیل میدهند. یادمان باشد که اکثریت اعضای طالبان همان کسانی بودند که روزی با نام مجاهدین علیه کمونیستها میجنگیدند و علقههایی نسبت به ایران در آنها وجود دارد.
انتقال داعش به افغانستان از عوامل موثر در گفتوگوهای ایران و طالبان است
این دیپلمات اسبق کشورمان در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه خطر انتقال داعش از سوریه به افغانستان منجر به گفتوگوهای میان ایران با طالبان شده است، گفت: یکی از مهمترین تحلیلهایی که وجود دارد، آن است که با فروکش کردن مناقشات خاورمیانه و به ویژه سوریه گروههای تروریستی مانند داعش به افغانستان یا آسیای مرکزی سرریز شود کما آنکه بسیاری از آنها هم از همین مناطق به سوریه رفتند.
روحیصفت با بیان اینکه طالبان خود را سلفی نمیدانند و زمانی که القاعده در افغانستان بود با آنها یکی نشد، اظهار داشت: گروههایی مانند داعش درصدد هستند تا پس از سوریه به مناطقی مانند افغانستان بروند که حاکمیت آنها چندان مقتدر نباشد که این مسئله میتواند امنیت ملی ایران را با خطرات بسیاری مواجه سازد. بنابراین میتوان احتمال حضور داعش در افغانستان را یکی از عوامل موثر در گفتوگوهای میان ایران و طالبان دانست.