یادداشتی از محمد نیکبخش؛
آشکار و نهان گلبدین حکمتیار/ رمزگشایی از اتهامات رئیس حزب اسلامی افغانستان علیه ایران
بر همگان واضح است، ایران در افغانستان به عنوان کشوری که ایالات متحده پس از حملات یازدهم سپتامبر، در آنجا جنگ دیگری را به راه انداخت، نقشی کاملاً مثبت و سازنده ایفاء کرده و همواره به دنبال برقراری صلح، ثبات و امنیت در افغانستان بوده و البته این موضوع را در عمل نیز به اثبات رسانده است.
به گزارش ایلنا، گلبدین حکمتیار، رئیس حزب اسلامی افغانستان اخیراً در مصاحبهای اختصاصی با روزنامه الشرقالاوسط، ضمن تکرار اظهارات ضد ایرانی خود، جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در امور داخلی افغانستان و ایجاد ناامنی و بیثباتی در این کشور متهم کرده و با ژستی روشنفکرانه و مدرنمآبانه، خواستار برگزاری انتخابات سالم، شفاف و بدون دخالت نیروهای خارجی شده که در این صورت و به زعم خود، حزبش پیروز انتخابات افغانستان، خواهد شد.
حکمتیار همچنین در این مصاحبه مدعی شده که جمهوری اسلامی ایران بیش از هر کشور دیگری به افغانستان و مردم این کشور آسیب رسانده و از سرمایههای خود برای تداوم جنگ و خونریزی در افغانستان استفاده میکند. وی در عین حال اظهار داشته که آمریکا، افغانستان را در طبقی از طلا به ایران تحویل داده و ایران نیز امنیت افغانستان را به بازی گرفته است.
با بررسی سوابق گلبدین حکمتیار که در سال ۱۹۷۵ میلادی، حزب اسلامی افغانستان را تأسیس کرده و با جلب حمایتهای گسترده آمریکا به بزرگترین ارکان نظامی ضد دولت کمونیستی وقت افغانستان تبدیل شد، میتوان به پیشینه تحرکات نظامی او پی برد. در سال ۱۹۸۹ و در زمانی که دولت مجاهدین به رهبری احمد شاه مسعود تشکیل شد و پس از مدت کوتاهی بین گروههای مختلف مجاهدین اختلاف ایجاد شد، گلبدین حکمتیار و حزبش نقش مهمی در این اختلافات و درگیریها داشتند؛ تا جائی که با ورود گروههای مختلف مجاهدین به کابل، جنگ قدرت به شدت بالا گرفت. نیروهای حکمتیار که بخشهای وسیعی از شرق کابل را در اختیار داشتند به مدت ۴۰ روز مداوم شهر کابل را آماج گلولهباران راکت و خمپارههای خود قرار دادند که به موجب آن دهها هزار نفر کشته و زخمی شدند. به دلیل به راکت بستن کابل در دهه ۹۰ میلادی، حکمتیار هم اکنون نیز به راکتیار یا قصاب کابل در بین مردم افغانستان مشهور است.
وی بارها تلاش کرد با طرحریزی کودتا علیه حکومتهای وقت، چه کمونیستها و چه مجاهدین، قدرت را به دست بگیرد، امری که هیچگاه در آن موفق نبود و فقط موجبات کشته شدن دهها هزار نفر را فراهم کرد. حکمتیار و حزبش در طول سالهای اخیر در همکاری با گروه تروریستی طالبان بارها و بارها به دولت قانونی و نیروهای امنیتی و مناطق مختلف افغانستان حمله کرد. وی مدتی نیز در ایران بسر میبرد و پس از آن به پاکستان رفت.
حزب اسلامی حکمتیار که روزبهروز خود را تضعیف شده و حاشیهرانده شده می دید، سرانجام در سال ۱۳۹۵ شمسی به پیشنهاد صلح دولت اشرف غنی احمدزی (همطایفهای خود) پاسخ مثبت داد و به اصطلاح به روند صلح پیوست. هرچند کارشناسان و تحلیلگران داخلی افغانستان معتقدند که چنین امتیازاتی به حزب اسلامی و شخصی مثل حکمتیار که در این سال ها از منزویترین افراد و احزاب بوده است، کاملاً با اینکه اشرف غنی و گلبدین حکمتیار از یک قوم و طایفه هستند، مرتبط است.
پس از آن نیز تعداد زیادی از عناصر حزب حکمتیار که سابقه افراطیگری و همکاری گسترده با گروه تروریستی طالبان را دارا هستند، وارد بدنه ارتش، پلیس و دولت افغانستان شدند که این معامله نه تنها باعث ایجاد صلح نشد بلکه در سالهای اخیر، طالبان پیشرویهای گستردهای در مناطق مختلف افغانستان داشتهاند. همچنین سایر احزاب و شخصیتهای سیاسی افغانستان نیز بارها اعلام کردهاند مدارکی در دست دارند که نشاندهنده کمک اطلاعاتی و نظامی اعضای حکمتیار به طالبان در برخی مناطق افغانستان است.
اگر مردم افغانستان با هدف ساخت آینده این کشور، از یک سو خواهان فراموش کردن گذشته خود به ویژه بمبارانها و جنایات حزب اسلامی باشند، اما از سوی دیگر نمیتوانند رنجهایی که در حال حاضر بر آنها تحمیل میشود و حکمتیار و همدستانش عامل اصلی آن هستند را به راحتی فراموش کنند.
نباید از نظر دور داشت که یکی از بازیگران کلیدی تجارت مواد مخدر در زمان جنگ سرد در افغانستان و پاکستان، حزب اسلامی گلبدین حکمتیار بود که علاوه بر دریافت میلیونها دلار و علیرغم آگاهی دولت آمریکا و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، به قاچاق گسترده مواد مخدر در سرتاسر جهان مشغول بود. اما اکنون، این جنایتکار جنگی و قصاب مشهور افغان، جمهوری اسلامی ایران را متهم به دخالت و بیثباتی در کشور خود میکند.
بر همگان واضح است، ایران در افغانستان به عنوان کشوری که ایالات متحده پس از حملات یازدهم سپتامبر، در آنجا جنگ دیگری را به راه انداخت، نقشی کاملاً مثبت و سازنده ایفاء کرده و همواره به دنبال برقراری صلح، ثبات و امنیت در افغانستان بوده و البته این موضوع را در عمل نیز به اثبات رسانده است.
اینکه گلبدین حکمتیار با آن تاریخ پر فراز و نشیب سیاسی خود، بدون هیچ دلیل و مدرکی، ایران را بدین شکل متهم به دخالت در امور داخلی و سوءاستفاده از شرایط موجود افغانستان میکند، نتیجه ناامیدی وی از تلاشهای فراوانش برای جلب نظر کشورهای عربی مخصوصاً عربستان سعودی، با هدف بهرهبرداری سیاسی و نظامی از اختلافات موجود میان ایران و کشورهای مزبور است. تلاشهایی که با بیتفاوتی اعراب و در رأس آنان عربستان سعودی و قطع ارتباطات وسیع حکمتیار با حلقههای وهابیت مواجه شده است.