کرباسچی هشدار داد:
خطر تبدیل شدن حرکت دانشجویی به نوعی مناسک صنفی/ پاسداشت ۱۶ آذر برای ۱۶ آذر سودی ندارد
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی تاکید کرد: دغدغه امروز من هشدار دادن به دانشجویان، اصلاحطلبان و حتی محققان علوم اجتماعی درباره خطر استحاله نهاد دانشگاه و قشر دانشجو است؛ خطری که همواره همه حرکتهای اجتماعی را تهدید میکند و آن خطر تبدیل شدن حرکت دانشجویی به نوعی مناسک صنفی است.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، غلامحسین کرباسچی در سخنرانی خود به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه تربیت مدرس گفت: ۶۵ سال قبل در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران اتفاقی رخ داد که مبدأ و منشا، نامگذاری روز دانشجو در ایران و نماد حرکتی اجتماعی و جامعهشناختی به نام جنبش دانشجویی شد.
وی با بیان اینکه من نمیخواهم در این فرصت کوتاه درباره ابعاد نظری و تاریخی این مفهوم و جریان حرف بزنم، اظهار داشت: حتما در این دانشکده و جلسه، استادان و دانشجویانی هستند که بتوانند و بخواهند بسیار بهتر از من درباره جامعهشناسی سیاسی و تاریخی جنبش دانشجویی در ایران حرف بزنند. دغدغه امروز من هشدار دادن به دانشجویان، اصلاحطلبان و حتی محققان علوم اجتماعی درباره خطر استحاله نهاد دانشگاه و قشر دانشجو است؛ خطری که همواره همه حرکتهای اجتماعی را تهدید میکند و آن خطر تبدیل شدن حرکت دانشجویی به نوعی مناسک صنفی است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه پیش از این مرحوم دکتر علی شریعتی به پیروی از علمای اجتماعی درباره خطر تبدیل شدن نهضت به نهاد حرف زده بود، تصریح کرد: حرف من نه تنها این نیست بلکه در نقد و بررسی آن است. خطر امروز از دست رفتن استقلال، هویت و کارکرد نهاد دانشگاه است. تا پیروزی انقلاب اسلامی سخن گفتن از روز ۱۶ آذر سخت بود. همان مرحوم شریعتی این سه شهید دانشجو که در راه استقلال ایران و اعتراض به استیلای غرب به خصوص آمریکا و در اعتراض به ورود نظامیان به دانشگاه شهید شده بودند را سه آذر اهورایی خوانده بود که در آسمان غمزده و بیتحرک جامعه ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد شوری و هیجانی ایجاد کرده بودند و بدیهی بود که قربانی شدن این سه تن پیش پای ریچارد نیکسون معاون وقت رئیسجمهور آمریکا و حامی محمدرضا پهلوی از تقویم رسمی سانسور شود.
کرباسچی ادامه داد: پس از انقلاب اسلامی در دهه ۶۰ با تردید این روز به تقویم افزوده شد چراکه هویت سیاسی، مذهبی و ملی سه دانشجوی شهید شده با جریان رسمی سیاست ایران در دهه ۶۰ تفاوت داشت اما از دهه ۷۰ با رونق گرفتن حرکتهای دانشجویی به تدریج ۱۶ آذر احیا شد. انجمنهای اسلامی دانشجویان و دانشجویان اصلاحطلب پیشتاز این احیا بودند.
وی با بیان اینکه اصولگرایان آن زمان خود را در تقابل با ۱۶ آذر میدیدند اما به تدریج تصمیم گرفتند ۱۶ آذر را هم مثل خیلی چیزها مصادره کنند و خود پرچمدار جریان دانشجویی شوند، خاطرنشان کرد: بدیهی است در جریان این دست به دست شدن خیلی از مفاهیم جابهجا شود. مبارزه با آمریکا برجسته شد اما مبارزه با کودتا خیلی برجسته نشد. مبارزه با استعمار برجسته شد اما مبارزه با استبداد دیده نشد. گرایشهای ناسیونالیستی و سوسیالیستی سه دانشجوی شهید سانسور شد و یادی از گرایش آذر شریعترضوی، احمد قندچی و مصطفی بزرگنیا که به گروههایی مانند جبهه ملی یا ملی - مذهبیها نزدیک بودند، نشد تا جایی که گویی سه دانشجوی اصولگرا در جبهه جنگ با آمریکا شهید شدند! از آن بدتر روز دانشجو از یک واقعه تاریخی به روزی صنفی بدل شد. مثل روز کارمند یا روز زن یا روز کودک یا روز معلم و...
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با بیان اینکه امروزه، روز دانشجو به یک مناسک سیاسی بدل شده است، ابراز داشت: روزی که از آن تنها یک شکل مانده است و به محتوای آن توجه نمیشود بلکه محتوای آن را تحریف میکنند. تحریف هم بر دو گونه است: اول تحریف تاریخنگارانه که به شمهای از آن اشاره کردم و دوم، تحریف اخبارگرایانه که تحریفی بدتر است. به قول ما طلبهها، دو مکتب فقهی داریم؛ اول اخبارگرایی که به ظاهر آیات و روایات و احادیث کفایت میکند و دوم، اصولگرایی نه به معنای اصولگرایی سیاسی که به معنای توجه به علم اصول فقه در فهم مبانی تحول و تطور احکام، اخبار، احادیث و روایات.
کرباسچی افزود: از درون مکتب دوم است که اجتهاد درمیآید و حتی بهتر است مکتب دوم را اجتهادگرایی بنامیم. اجتهاد یعنی بفهمیم که چرا ۱۶ آذر به وقوع پیوست و چه کنیم که ۱۶ آذر به وقوع نپیوندد؛ نه اینکه ۱۶ آذر را مانند یک مناسبت تقویمی تکرار کنیم و سوگواری یا شادمانی کنیم. جالب اینجاست که ما در بزرگداشت ۱۶ آذر از مرثیهسرایی به جشن شادی هم رسیدهایم و گاه این روز را به دانشجویان عزیزان تبریک میگوییم، حال آنکه این روز از روزهای تلخ تاریخ ماست که باید آن را تسلیت گفت.
وی با بیان اینکه اجتهاد سیاسی و تاریخی به ما میگوید اگر آن روز دانشجویان در صحن دانشگاه شهید شدند، نه فقط در اعتراض به حضور معاون رئیسجمهور آمریکا که در اعتراض به دخالت آمریکا بلکه هر کشور خارجی در ایران بود، عنوان کرد: اصولگرایی واقعی یعنی اینکه «اصل» عدم دخالت بیگانه در میهن هم است و «مصداق» در آن زمان آمریکا است. امروز ممکن است مصداق همه باشد همچنان که قبل از دوران سیاه کودتای ۲۸ مرداد، روس و انگلیس مصداق استعمار و استیلا بر ایران بودند.
شهردار اسبق تهران با بیان اینکه اجتهاد سیاسی یعنی آنکه به قول مرحوم مهندس بازرگان در سال ۱۳۵۸ اگر ایالات متحده آمریکا شیطان بزرگ بود، اتحاد جماهیر شوروی شیطان اکبر بود، یادآور شد: اختلاف بر سر مصادیق نیست؛ اصل بر اصول حرکتهای اجتماعی و تاریخی است. شاید امروز اگر یک مقام خارجی به دانشگاههای ایران دعوت شود، دانشجویان از حضورش استقبال هم بکنند چراکه مطمئن هستند او در امور داخلی نظام جمهوری اسلامی ایران نمیتواند دخالتی بکند.
کرباسچی اضافه کرد: اگر نتوانیم بر سر این موضوع به تفاهمی برسیم و این استدلال را بپذیریم، بدون شک ما در دام اخباریگری جدید و ظاهریگری جدید میافتیم و فکر میکنیم با برپایی چند جلسه و مراسم، یاد شهیدان ۱۶ آذر را گرامی داشتهایم.
وی ادامه داد: اگر امروز نیروهای نظامی و شبهنظامی در دانشگاههای ما دفتر داشته باشند، اگر امروز از سیاست موازنه عدمی مصدق، مدرس و امام در برخورد با شرق و غرب فاصله بگیریم و فکر کنیم که فقط غرب بد است و مثلا شرق خوب است، هزار بزرگداشت ۱۶ آذر هم فایده ای ندارد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه رعایت این نکته و پرهیز از مناسکگرایی در بزرگداشت جریان دانشجویی و نهاد دانشگاه فقط محدود به حاکمیت نیست، بیان کرد: مخاطب من، شما دانشجویان هم هستید. پاسداشت ۱۶ آذر برای ۱۶ آذر سودی ندارد. شمع روشن کردن برای آن سه آذرخش در آسمان تیره و تار معنایی ندارد. باید نوری را روشن کرد که روشنگر تاریخ معاصر ایران باشد.
کرباسچی خطاب به دانشجویان گفت: امروز شما باید معانی و مصادیق این مفاهیم را در ظرف زمان و مکان خویش دریابید. امروز نظامی سیاسی در ایران حاکم است که با همه ضعفها و قوتها به شما مجال برپایی ۱۶ آذر به عنوان روز دانشجو را میدهد. این کافی نیست که در چنین روزی فقط فریاد مرده باد و زنده باد را سر دهید. جوهر نهاد دانشگاه در قدرت نقد آن است اما نقد با نفی تفاوت دارد.
وی با بیان اینکه اصالت نفی یعنی ما هیچ نهادی ایجاد نکنیم و فقط فکر نه گفتن به مدیران کشور باشیم، اظهار داشت: ضرورت نقد ایجاد میکند با حفظ اصول وارد مصادیق حیات اجتماعی و فرهنگی و علمی کشور شویم و در همکاری با استادان دانشگاه و نخبگان کشور در فرآیند تصمیمسازی شرکت کنیم. دانشجویان نباید و نمیتوانند در فرآیند تصمیمگیری نقش اجرایی داشته باشند اما میتوانند با نقد و نظرهای خود فرایند تصمیمسازی را تسهیل کنند.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با بیان اینکه بحران ایران امروز در درجه اول بحران تصمیمگیری است، تصریح کرد: اگر کسی در شرایط کنونی ما واقعا بخواهد بیطرفانه، منصفانه و خردمندانه اتخاذ تصمیم کند، نیازمند اولویتبندی بر مبنای راهبرد کلان سیاسی جریان فکری خود است. بر مبنای سه راهبرد اصولگرایی، اصلاحطلبی و براندازی، هر فرد و هر جریان سیاسی و اجتماعی باید انتخاب کند که اولویت کدام است؟
کرباسچی با تاکید بر اینکه پارهای از امور البته فارغ از حب و بغض و چپ و راست و دیگر شکافهای اجتماعی به اصطلاح فنی و فقط یک کلمه در منطقهالفراغ جناحهای سیاسی قرار میگیرد، خاطرنشان کرد: تصمیمگیری درباره مسائل کلان که در هر حکومت یا حاکمیت حزبی و جناحی مسئله ملی کشور است، فرآیندی پیچیده است که فقط نباید از چشم تنگ یک جناح یا جبهه و حتی حکومت آن نگریست. این مسائل مانند معادلات چند مجهولی است که دستکم از اقشار روشنفکر و تحصیلکرده انتظار میرود به آن از دید ملی و علمی بنگرد.
وی افزود: مسعود نیلی اقتصاددان برجسته کشورمان این مسائل را ابرچالش نامیده و مهمترین معضل اقتصادی کشور را در بیرون از اقتصاد نشان میدهد. ابرچالشها از مصادیق مسائلی است که باید با معیارهای چندگانه آنها را تحلیل کرد و برای حل آنها از مدلهای تصمیمگیری و چند معیاری استفاده کرد. بر مبنای این مدلها اول از همه باید میزان اهمیت مسائل وزنکشی و رتبهبندی شود. آنگاه گزینههای مختلف عبور از بحران شناسایی شود و در نهایت مطلوبیت نهایی، دو گزیده روشن شود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه این کافی نیست که ما بگوییم دانشگاه و دانشجو نباید پیاده نظام احزاب یا نظام سیاسی اپوزیسیون کشور شود، ابراز داشت: دانشگاه و دانشجو به عنوان یک نهاد ملی و علمی باید از دیدگاه فراتر از اصناف و طبقات احزاب مسائل کشور بنگرد. کارآمدی و کارآفرینی از بحران کار و کارگری جدا نمیشود فقط با یک شعار زندهباد عدالت اجتماعی ادعای پیشتازی داشت.
کرباسچی با بیان اینکه بحران مهارت آموزش تحصیلات رایگان یا به قول جامعهشناسان کالایی شدن آموزش برتر از این طرح مارکسیستی و سوسیالیستی است، عنوان کرد: باید نگاه علمی و کارشناسی به این مسئله داشت. امروز شعار استقلال لازم است اما کافی نیست. باید نشان داد که استقلال ایران از غرب و شرق با اتخاذ کدام سیاست خارجی به دست میآید. امروز شعار آزادی لازم است اما کافی نیست. باید نشان داد که آزادی دانشگاه چه معیارها و چه مرزها و چه ملاکهایی دارد. امروز شعار عدالت ضرورت دارد اما روشن نیست باید روشن شود که مرز میان توزیع ثروت و تولید ثروت در کجاست. امروز ما کالایی شدن آموزش طبقاتی شدن تحصیل مخالفت میکنیم باید راهحل بدیل خود را برای عمومی شدن علم و مهارت ارائه کنیم.
وی با تاکید بر اینکه هر جنبشی روزی باید به نهاد بدل شود و این نهادها هستند که جوامع را اداره میکنند، یادآور شد: نهادستیزی در نهایت به آنارشیست بدل میشود. شما همیشه دانشجو نمیمانید. دانشجویی هویت در حال گذار از شما به عنوان دانشآموختگان و تحصیلکردگان به زودی باید وارد بازار کار سرمایه و اندیشه شوید. همه هنر نسل شما باید این باشد که دیگر ۱۶ آذری تکرار نشود. هر نفس ۱۶ آذر خود را داشته باشد باید از ۱۶ آذرها و ۱۸ تیرها عبور کرده و فراموش کنیم بلکه آن را در پیشانی تاریخ بنشانیم و هرگز تکرار نشود.