تاجیک در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
دستاوردهای نظامی را به ابزاری برای تامین منافع ملی تبدیل کنیم/ ایجاد «مرکز عالی هماهنگکننده نحوه مقابله با تحریمها» ضروری است
یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: تحریمهای هوشمند ترامپ در زمینه کاهش فروش نفت ایران و تحریم کانالهای انتقال مالی ما آغاز شده است و این یعنی اعلان جنگ ترامپ علیه ما. پس ما نیز باید یک جایگاه ویژه ای برای رویاروئی با این وضعیت در پیش بگیریم. وجود یک مرکز عالی هماهنگ کننده نحوه مقابله با تحریمها و پیدا کردن روشهای جدید، کمک کننده و ضروری است.
نصرت الله تاجیک در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، با اشاره به معافیت هشت کشور از تحریمهای نفتی ایالات متحده در قبال ایران در پاسخ به این سوال که آیا این مساله ناشی از عقبنشینی آمریکا بوده و یا تنها فرصتی شش ماهه برای وفق دادن کشورها با شرایط جدید است، گفت: اینکه آمریکا و یا هر ابرقدرتی بتواند و امکان داشته باشد فروش نفت ایران را به صفر برساند مقداری خوش خیالی است. زیرا نفت علاوه بر اینکه یک کالای استراتژیک و اقتصادی است، کالائی بسیار سیاسی است که هم فروش و هم تامین و خرید آن به دکترین امنیت ملی کشورها بستگی دارد. یعنی در خرید و فروش نفت بین دو طرف تامینکننده و مصرفکننده فقط معامله نیست بلکه یک تفاهم دوطرفه برای اطمینان خاطر مردم دو کشور جهت تامین نیاز حیاتی گردش چرخ اقتصادی آنها، تامین شغل و تولید کالاهای ضروری است.
وی ادامه داد: به هر صورت عوامل بسیاری در خصوص به صفر رساندن صادرات نفت کشورمان از جمله تنظیم پالایشگاه نفت بعضی از کشورها با نفت ایران، عدم تامین نیاز بازار توسط سایر تولیدکنندگان داخل و خارج اوپک و عدم پاسخگویی آمریکا برای تامین نیاز دخیل هستند. از طرف دیگر ایران هم راههای مختلفی را برای فروش نفت خود به اختیار خواهد گرفت. نکته سوم اینکه حتی در این رابطه اگر آمریکا میتوانست خیلی سفت و سخت برخورد کند، طبیعتا قیمت نفت در این سطح نمیماند و به هر حال قیمت تغییر عمده میکرد؛ لذا برای اینکه تعادل بازار به هم نخورد، تلاشهای گستردهای انجام شد و عربستان و روسیه توانستند نهایتا تا یک میلیون بشکه را جبران کنند و ایران امروز نزدیک یک و نیم ملیون بشکه نفت میفروشد و یا با بکارگیری روشهای دیگر فروش و صدور و از جمله دخیل شدن بخش خصوصی ایران میتواند به میزانی نفتش را بفروشد و به صفر نرسد.
وی افزود: پس دست ایران هم خیلی خالی نیست. اگر چه این تحریمها تحمیلی و انتخاب ایران نیست و همانگونه که پمپئو وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با خبرنگار بی بی سی به صراحت گفته است، «ایران اگر میخواهد غذای مردم خود را تامین کند باید به حرف آمریکا گوش دهد.» این نهایت استفاده از اهرمهای اقتصادی در حل اختلافات سیاسی است اما از سوی دیگر مسئولان ایرانی را تشویق میکند تا با هر روشی به فروش نفت دست زده و منافع مردم ایران را تامین کنند. لذا ایران قادر است با تعیین نوع فروش و ارائه تخفیف نفت خود را بفروشد و ظرفیتها، روشها و عواملی نیز هستند همچون وجود کشورهای متضرر از اعمال تحریمها و همچنین کشورهایی که بدنبال تامین حداکثری منافع مردم خود هستند که به ایران این توانایی را میدهند تا بتواند تا حدی پول نفت خودش را برای پاسخگویی به نیازهای اساسی و توسعهای مردم تامین کند.
این تحلیلگر روابط بینالملل گفت: قسمتی از این موضوع هم مربوط به ما میشود؛ من معتقد هستم ما باید روشهای جدیدی برای دید درازمدت خود بهره ببریم و آن نوع قرارداد نفت با مشتریان، سرمایهگذاری و یا دخیل کردن کشورهای دیگر، همپیمانان ما در برجام و مخصوصا اروپا یا روسیه و چین در نوع سرمایهگذاری است. اگر از ابتدا چنین تمهیداتی را در نظر گرفته بودیم، امروز اعمال تحریم توسط آمریکا سختتر بود. اگرچه در لفظ ما عنوان میکنیم نفت ایران ملی شده اما در حقیقت نفت ایران دولتی شده است. روش کشف، نگهداری و فروش نفت بصورت دولتی روش معقولی نیست و جوابگوی مشکلات کنونی و آتی ما نیست. مخصوصا الان که در رویارویی با ترامپ هستیم و تحریمهای هوشمند ترامپ در زمینه کاهش فروش نفت ایران و تحریم کانالهای انتقال مالی ما آغاز شده است، این یعنی اعلان جنگ ترامپ علیه ما. پس ما هم باید جایگاه ویژهای برای رویارویی با این وضعیت در پیش بگیریم. وجود یک مرکز عالی هماهنگکننده نحوه مقابله با تحریمها و پیدا کردن روشهای جدید، کمککننده و ضروری است.
وی ادامه داد: در مورد نفت هم این را باید فکر کرد که ادامه روند کنونی مقدور و به نفع کشور نیست و یکی از بهترین روشها اتخاذ راهبرد ایجاد کانالهای متعدد فروش از طریق بخش خصوصی کشور و همچنین سایر کشورهای همکار است که در اردوگاه ما قرار دارند و مخصوصا همسایگان است. در اینصورت سیاست اجرائی باید از طریق مسئولانی باشد که به نقش بخش خصوصی در فروش نفت قائل باشند و نه کسانیکه به دنبال اداره دولتی نفت هستند. متاسفانه به اینگونه امور خیلی توجه نمیشود و انتظار است افراد هرگونه سیاستی را اجرا کنند ولی امور جلو نمیرود و بیشتر گفتار درمانی پیشه میشود.
وی ادامه داد: ما باید علاوه بر تلاشهای کوتاهمدت و فروش نفت خود در راستای حفظ بازار خودمان و نگهداشتن مشتریهای سنتیمان، سعی کنیم روشهای بلندمدتی در همکاریهای بینالمللی در زمینه نفت و گاز داشته باشیم. متاسفانه نفت نه تنها یکی از مهمترین منابع درآمدی ما است و ما یک کشور تک محصولی هستیم بلکه فروش نفت به جای اینکه به سمت سرمایهگذاری و اقدامات زیرساختی توسعهای برود به طور مستقیم در بودجه جاری مملکت تزریق شده و این باعث شده که زندگی روزمره مردم به فروش نفت اتصال پیدا کند و این به عقیده من در درازمدت خطرناک است.
تاجیک افزود: ما باید در دوبخش کوتاه و بلندمدت در این زمینه کار کنیم. کوتاهمدت برای فروش نفت به منظور تامین نیازهای مردم و حداقل رفاه و درازمدت برای سرمایهگذاریهای مشترک که بتوانیم به جای اینکه مستقیم پول را به صحنه وارد کرده و به بودجه کشور تزریق کنیم؛ از منافع سرمایهگذاریهایمان استفاده کنیم.
وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری در خصوص احتمال تداوم معافیتها گفت: حدس من این است که با توجه به این مساله که آمریکاییها در این دوره تحریمهای هوشمند اعمال کردهاند که من به آنها تحریمهای نقطهزن میگویم، نقاط حساس کشور ما را هدف قرار دادهاند و این تحریمهای هوشمند تحریمهایی به مراتب سخ تر هستند ولی به عقیده من معادله بازار نفت، معادلات بسیار پیچیدهای است.
این کارشناس مساول بینالملل افزود: آمریکا اگرچه کشور قدرتمندی هم به لحاظ اقتصادی و با اعمال قدرت دلار و هم از جهت سیاسی و نظامی است اما بازار نفت به عوامل و حوادث بسیاری بستگی دارد. مثلا در همین اتفاقات اخیر به رغم اینکه تولید نفت ایران یک میلیون بشکه کاهش پیدا کرده اما بدلیل جایگزینی قیمت نفت بالا نرفته است. حالت عکس هم وجود خواهد داشت یعنی حذف تولیدکنندگان دیگر از بازار و یا افزایش رشد اقتصادی دیگر کشورها و از جمله هند و چین میتواند قیمت نفت را بالا ببرد و این باعث میشود به نفت ایران احتیاج بیشتری وجود داشته باشد.
تاجیک افزود: بطور مثال با اقدامات ترامپ و اعمال تحریمهای ایران و همچنین بیرون رفتن نفت ونزوئلا و نیجریه به عنوان تولیدکنندگان نفت اوپکی، افزایش قیمتی در سال گذشته صورت گرفته و از ۴۰ دلار به نزدیک ۷۰ دلاری که امروز با آن روبرو هستیم، رسیده است پس این بیشتر به دلیل معادلات و تحولات دیگری بوده است که در دنیا اتفاق افتاده و از این اتفاقات در دنیا و مخصوصا با این وضعیتی که ترامپ در دنیا حاکم کرده زیاد است. هرگونه احتمالی از جمله اینکه فرض کنیم مشکلی در عربستان به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان اوپکی به وجود بیاید یا عربستان به نوعی امکان صادرات ۱۱ ملیون بشکه در روز را نداشته باشد، طبیعی است که بسیاری از معادلات و بسیاری از تصمیمات را تغییر خواهد داد.
وی ادامه داد: اگر فرض کنیم همه اینها ثابت باشد و هیچ تغییری به وجود نیاید در آنصورت من اینگونه میبینم که اگر دولت ترامپ میتوانست در این مدت جایگزنی برای نفت ایران پیدا کند، طبیعتا این استثناءها را لحاظ نمیکرد و طبیعی است که این روند با کم و زیاد ادامه پیدا میکند. این درحالی است که هم اکنون هم کشورهای زیادی به دنبال گرفتن معافیت هستند. هرکدام از اینها اگر وارد بازار شوند، این معادله را تغییر خواهند داد.
این دیپلمات پیشین افزود: در این بین هم اقدامات ایران در یارگیری و هم تغییر نوع فروش و سرمایهگذاریهای ایران تعیینکننده خواهد بود. یکی از تحولاتی که ممکن است اتفاق بیفتد و خیلی از صحنهها را تغییر دهد، مساله اوپک است؛ به عقیده من اگر اوپک قدرت ساماندهی خود را از دست بدهد، چه بسا بازار با یک هرج و مرجی روبرو شود که طبیعتا قیمت نفت را تحت تاثیر قرار خواهد داد. ترامپ هم علاقهای به تداوم کارکرد اوپک ندارد و عربستان هم به دنبال تجدیدنظر در تداوم حضور خود در اوپک است و آن را در دست بررسی دارد.
این دیپلمات در پاسخ به سوالی در خصوص امکانات ایران برای گذر از گردنه تحریمها هم گفت: امروز ایران در سوریه و یمن دست بالا را دارد و یک قدرت منطقهای محسوب میشود؛ یکی از مشکلات اساسی ما با کشورهای منطقه و ترامپ هم همین عدم پذیرش نقش منطقهای ایران است. ما اساسا با ترامپ دو مشکل داریم یکی همین موضوع که عرض کردم و دیگری مسائل خاورمیانه است. باقی مشکلات یا به تبع این دو موضوع شکل گرفته و یا ظاهری است.
وی ادامه داد: در این رابطه آنچه در خصوص استفاده ایران از امکانات خود در منطقه برای مذاکره با اروپا مطرح میشود را من به عنوان تئوری استفاده از مزیت نسبی در صحنه سیاسی و اقتصادی مطرح میکنم و معتقد هستم که جمهوری اسلامی باید از سرمایهگذاریها و توانمندیهای خود برای تعامل و پیشبرد اهدافش استفاده کند. راهکار هم این است که ما قدرت سخت را به قدرت نرم تبدیل کنیم که تاثیرگذارتر باشد. پس ما باید دستاوردهایمان را نه تنها در سوریه و یمن بلکه در هر کجایی که امکانش وجود داشته باشد تبدیل به ابزارهایی کنیم که برای تامین منافع ما تاثیرگذار هستند.
این کارشناس سیاسی گفت: من معتقدم با این نقشی که ما داریم اگر بصورت فعال و مسئولیتپذیر روشهایی را پیش بگیریم که این روشها به زبان هنجارهای بینالمللی ترجمه شود طبیعی است که ما به عنوان یک بازیگر فعال حق داریم از سرمایهگذاریهایمان در هرجای دنیا استفاده مطلوب ببریم. این استفاده مطلوب، استفاده ابزاری نیست. ما برای مثال در سوریه سرمایهگذاری کردیم و در حالی که آمریکا میخواست صحنه را برهم بزند و حکومت سوریه را سرنگون کند جمهوری اسلامی معتقد بود که این مردم سوریه هستند که حق تعیین سرنوشت و تغییر و تعیین حکومت خود را دارند. حالا ایران باید از این دست بالا استفاده کند و آن را در صندوق خانه نگه ندارد.