جزئیات بازگو نشده درباره «هنر معامله با ایران» از زبان سرتیم مذاکرهکنندگان آمریکایی
عضو تیم مذاکره هسته ای آمریکا با ایران و معاون وزیر خارجه پیشین این کشور برخی جزییات بازگو نشده از جریان مذاکرات را افشا کرد.
به گزارش ایلنا، وندی شرمن سرتیم مذاکرهکنندگان آمریکا در گفتوگوهای هستهای، طی یک رشته توییت در صفحه شخصی توییتر خود، برخی جزییات مذاکره هستهای با ایران را شرح داد:
میخواهم برای شما داستانی درباره هنر معامله بگویم؛ معامله با ایران که در جریان آن رهبری مذاکرات را بر عهده داشتم.
ما در هتل پله کوبورگ در وین مذاکره کردیم. تصور میکردم بعد از مدت کوتاهی به خانه بازخواهم گشت.
تا روز بیست و پنجم، به ندرت هتل را ترک میکردم و تنها یک وعده غذایی را خارج از کوبورگ صرف میکردم. تمامی آویزها در حمام هتل، با لباسهایی که با دست شسته شده بودند، پر شده بود.
ما طرف خودمان را ۱+۵ مینامیدیم: آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه، چین و اتحادیه اروپا.
دیپلماسی میتواند صبر شما را محک بزند. بسیاری از مسائل به هم پیوسته وجود داشت که باید آنها را پوشش میدادیم: چگونه پایبندی ایران را راستیآزمایی کنیم، چگونه سانتریفیوژها را محدود کنیم، چگونه در صورت لزوم تحریمها را به سرعت برگردانیم.
هر زمان که یکی از مولفههای توافق تغییر میکرد، ما باید در چارچوب گروه ۱+۵ و اتحادیه اروپا درباره آن صحبت میکردیم و دوباره به مذاکره با طرف ایرانی بازمیگشتیم. این درست مانند مکعب روبیک بود. یک طرف را درست میکردیم و طرف دیگر به هم میریخت.
بعد از شام شب بیست و پنجم، من با عباس عراقچی مذاکرهکننده ارشد ایرانی و مجید تختروانچی، دیگر عضو تیم مذاکرهکننده ایران برای بررسی یک قطعنامه سازمان ملل متحد دیدار کردم.
عراقچی با نکات کلیدی موافقت کرد ولی پس از آن به سمت جلو خم شده و یکی از بندهایی که پیش از این درباره آن توافق شده بود را به چالش کشید.
این یک شیوه آشنای مذاکره ایرانی بود: زمانی که توافق، قریبالوقوع به نظر میرسید، یک نکته دیگر برای اختلاف ایجاد میشد. ما آنچه را میخواستید به شما دادیم، حالا برخی چیزهایمان که از ما گرفتهاید را به ما برگردانید.
من آن را باختم. شروع به توضیح دادن کردم و چشمانم از ناامیدی و خشم پر از اشک شده بود. من به آنها گفتم که چگونه راهبردهایشان میتواند تمامی توافق را به مخاطره بیندازد.
از همان ابتدای زندگی به زنها گفته میشود که عصبانی شدن آنها به لحاظ اجتماعی قابل قبول نیست و اینکه مردم گریه شما را ببینند، نشانه ضعف است.
عراقچی و روانچی مبهوت شده بودند. آنها برای اولین بار طی یک ماه، ساکت شده بودند.
چیزی در صداقت ناامیدی من باعث عبور از مانع شده بود. بعد از یک لحظه طولانی سکوت، عراقچی اعتراض خود را پس گرفت. این ارزیابی اشکبار به حرکت اصلی مکعب روبیک تبدیل شد.
این زمانی بود که مساله کاملا برای من روشن شد. زمانی که ارزشهایی مانند اعتبار، پایداری و تعهد را هم در کار و هم در زندگی شخصی پای میز مذاکره میآورید، شما به طور فوقالعادهای قدرتمند هستید.