خبرگزاری کار ایران

گزارش تفصیلی «فارین پالسی» از توان نظامی آمریکا؛

ماموریت «جمیز ماتیس» در کاخ سفید برای جلوگیری از حمله پنتاگون به تهران/ نیروی هوایی آمریکا فاقد ظرفیت عملیات است

ماموریت «جمیز ماتیس» در کاخ سفید برای جلوگیری از حمله پنتاگون به تهران/ نیروی هوایی آمریکا فاقد ظرفیت عملیات است
کد خبر : ۶۳۹۶۱۴

ماموریت جیمز ماتیس وزیر دفاع آمریکا در حلقه نزدیک به ترامپ روشن است: جلوگیری از یک جنگ تمام عیار با ایران.

به گزارش ایلنا به نقل از فارن‌پالیسی، جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا در آخرین جلسه استماع خود در حضور مجلس سنا در اوایل ماه می به سوال‌‌‌کنندگان خود اطمینان داد که آمریکا آماده جنگ با ایران است. وی در این جلسه با طرح اتهامات واهی علیه ایران مدعی شد: ما گزینه نظامی را حفظ می‌کنیم چراکه اظهارات و تهدیدات ایران ادامه دارد. این طرح عملیاتی است. این جلسه استماع یک روز بعد از اطلاعیه رییس‌‌‌‌‌‌‌جمهور آمریکا مبنی بر خروج این کشور از برجام برگزار شد.

نویسنده این گزارش، اظهارات «ماتیس» در جلسه استماع مجلس را نشاندهنده همان اخلاق کلاسیک وزیر دفاع خوانده که با اعتماد به نفس و واقع‌‌‌بینانه اما محتاط است؛ اینکه آماده جنگ باشند به این معنا نیست که واقعا چنین چیزی را می‌خواهد و اگر قرار باشد با ایران مبارزه کند، مشخص است که بسیاری از سران ارشد نظامی آمریکا از جمله خود ماتیس، دنبال آن نیستند.

بر اساس گزارش «فارین پالسی»، مقامات غیرنظامی دولت ترامپ که از او حرف‌شنوی دارند، مسئله دیگری هستند. از همه مهم‌تر، مشاور امنیت ملی رییس‌‌‌جمهور یعنی «جان بولتون» است که از مدت‌ها پیش این نظر را داشته که تنها راه جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح‌ هسته‌ای، تغییر نظام از طریق جنگ است. البته «بولتون» تنها نیست. او مشاوران میانه‌روتر خلف خود را کنار گذاشته و به جای آنها چهره‌های مداخله‌‌‌جوتر و تندروتری را از جمله «فرید فلیتز»، تحلیلگر سابق سازمان سیا و «فرانک گافنی» فعال ضد مسلمانان را منصوب کرده است. فلیتز که رییس کارکنان «بولتون» است از گذشته مدعی بوده که هرکاری به جز طرح «بولتون» که پاره کردن توافق هسته‌ای و تلاش برای تغییر نظام در ایران است، فاقد شفافیت اخلاقی است.

«فارین پالسی» با اشاره به سرمقاله «بولتون» در «نیویورک تایمز» در سال ۲۰۱۵ که مدعی شده بود برای توقف ایران فقط باید آنها را بمباران کرد، مدعی شد: «ماتیس» در عوض این مساله را از نقطه نظر کسی می‌بیند که باید مسئولیت حمله را قبول کند. این بدان معنا نیست که «ماتیس» معتقد است می‌توان با سران ایران به نوعی منطقی پیش رفت. او این‌طور فکر نمی‌کند. «ماتیس» مانند بسیاری از دیگر دریاداران آمریکایی، کینه‌ بمب‌گذاری مقر تفنگداران دریایی در بیروت در اکتبر ۱۹۸۳ را در دل دارد. حادثه‌ای که مرگ ۲۴۱ آمریکایی انجامید. در دوران اوباما از «ماتیس» خواسته شد نام سه تهدید امنیتی علیه آمریکا را بگوید؛ او به این سوال پاسخ کوتاهی داد و گفت: «ایران، ایران و ایران». «ماتیس» در این سال‌ها، عادتش در مورد نفوذ ایران را کنار نگذاشته است.

«فارن‌پالیسی» در ادامه با بیان اینکه محکوم کردن ایران و زمینه‌سازی برای جنگ، دو مقوله متفاوت است، نوشت: در سال ۲۰۱۱ زمانی که «ماتیس» ریاست فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا را برعهده داشت، زمانی که گزارش جزییات چگونگی برنامه‌های نیروی دریایی جهت درگیری با ایران با هجوم جنگنده‌های F/A-۱۸ مطرح شد، او سکوت کرده بود، اما در پایان این طرح را «خوشبینی توهمی» خوانده و گفته بود: خریدار آن نیست و سپس دستور یک ارزیابی جدید داده بود.

این رسانه آمریکایی «ماتیس» را عاشق مقابله با "نفوذ " ایران خواند و نوشت: با این حال نگرانی‌های او درباره جنگ، ریشه در آخرین ارزیابی‌های وزارت دفاع آمریکا از وضعیت نظامی تهران و از وضعیت آمریکا دارد.

«فارین پالسی» نوشت: در گزارش دسامبر ۲۰۱۷ «اندیشکده رند» گفته شد: درگیری با ایران، نیازمند استقرار ۲۱ اسکادران جنگنده نیروی هوایی، پنج اسکادران بمب‌افکن، شش اسکادران جنگنده نیروی دریایی، ۱۸ زیردریایی تهاجمی، چهار ناو هواپیمابر و مجموعه‌ای از وسایل نقلیه اطلاعاتی، شناسایی و تجسس، شش گردان پیاده‌نظام دریایی، سه بریگارد و تیم مبارز ارتش و خیل عظیمی از نیروهای عملیات ویژه است. در این میان حرفی از پهپادها، ماهواره‌ها، کروزها، شناورهای ضدمین، کشتی‌های تامین، هواپیماهای سوخت‌گیری مجدد و سامانه‌های زمین به هوا نیز زده نشده است. به عبارت دیگر، جنگ با ایران نیازمند نیروی هوایی آمریکا  و استقرار نزدیک به نیمی از اسکادران‌های جنگنده است. آمریکا تنها ۵۵ اسکادران جنگنده در اختیار دارد. آنها می‌توانند چنین کاری کنند؛ ولی غیرمحتمل به نظر می‌رسد.

یکی از افسران بازنشسته نیروی هوایی آمریکا در این‌باره گفته است: «ما از سال ۱۹۹۳ درگیر جنگ و درگیری‌های هوایی بوده‌ایم و استهلاک نیروهایمان قابل‌توجه است. چابکی‌مان از بین رفته است.». این ادعاها در واقع به نوعی کم کردن ماجرا است. نزدیک به ۳۰ درصد هواپیماهای نیروی هواپیمایی آمریکا فاقد «قابلیت عملیات» هستند. این واحد با کمبود ۲۰۰۰ خلبان روبه‌‌‌‌روست و توانمندی‌ خدمه بخش ترمیم آنها رو به اضمحلال است. آنچه برای نیروی هوایی صادق است درباره بقیه بخش‌های ارتش آمریکا هم صادق خواهد بود.

«دانیل آلن»، معاون ستاد مشترک ارتش آمریکا در گزارشی در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که تنها یک سوم نیروهایش در «سطح قابل قبول آمادگی» قرار دارند و در ژانویه امسال، گروهی از افسران بانفوذ نیروی دریایی آمریکا در یک مانور نظامی ابراز نگرانی کردند که کاهش دائمی منابع نیروی دریایی آمریکا ممکن است باعث شده باشد این بخش از ارتش آمریکا برای انجام مأموریت‌های خود، «بیش از اندازه کوچک، بیش از اندازه فرسوده و بیش از اندازه مستهلک» شده باشند.

علاوه بر این، در سال ۲۰۱۶ «جان پاکستون»، ژنرال نیروی دریایی آمریکا گزارش داد که نیمی از تمامی واحدهای تفنگداران دریایی آمریکا از کمبود پرسنل، تجهیزات یا آموزش رنج می‌برد.

«فارین پالسی» در ادامه مدعی شد: در صورت بروز یک بحران نظیر از سرگیری برنامه هسته‌‌‌ای ایران، آمریکا مشکل کوچکی در درگیری با ایران خواهد داشت. به گفته جان آلن گی نویسنده کتاب جنگ با ایران در سال ۲۰۱۳، «ما باید تعیین کنیم که چه تعداد و چه نوعی از هواپیما و مهمات برای حمله به تاسیسات ایران نیاز داریم. یک جنبه ریاضیاتی وجود دارد که می‌گوید: هواپیمای x، y میزان مهمات را بر نقطه هدف z با این احتمال از تخریب سرازیر می‌کند.»

«روبرت فیرلی» کارشناس امور امنیت ملی در دانشگاه کنتاکی مدعی شده است: شکی وجود ندارد که آمریکا می‌تواند در درگیری با ایران دست بالا را داسته باشد. شاید ما نتوانیم ظرفیت‌‌‌های موشک بالستیک آنها را به طور کامل نابود کنیم ولی قطعا آنها را به عقب خواهیم راند.

این رسانه آمریکایی در ادامه تاکید کرد: مشکل اینجاست که در پایان یک کمپین هوایی علیه ایران، نگرانی سران ارشد ارتش آمریکا و طراحان جنگ این است که این کمپین پایانی بر جنگ نباشد؛ بلکه سرآغاز یک جنگ باشد. «جیمز دوبیک» یکی از ژنرال‌های بازنشسته ارتش آمریکا که در موسسه مطالعاتی جنگ تدریس می‌کند،‌ استدلال می‌کند که درگیری با ایران به حمله آمریکا یا پاسخ فوری ایران محدود نمی‌شود. تهران تسلیم نخواهد شد. ما نباید وارد جنگی با ایران شویم و فکر کنیم که آنها عبرت می‌گیرند. 

«دوبیک» پیش‌بینی می‌کند که کمپین هوایی علیه ایران منجر به تغییر نظام در ایران نخواهد شد و دلایل کمی وجود دارد که فکر می‌کنیم هیچ روشی به جز روش جنگ عراق می‌تواند منجر به تغییر نظام در ایران شود. حتی در یک جنگ تمام عیار با ایران نیز حکومت ایران باقی خواهد ماند.

وی استدلال می‌کند که با حمله آمریکا به ارتش ایران چنین مبارزه‌ای تنها درگیری را تعمیق و تقویت می‌کند. «گی» معتقد است صورت‌‌‌بندی و اجرای استراتژی خروج بعد از حمله یکی از سخت‌‌‌ترین وظایف نیروهای ما خواهد بود. در حالی‌که یک حمله همه جانبه هوایی به ایران کار ما را تمام خواهد کرد ولی جنگ برای ایران تمام نمی‌شود. درست است که توانایی‌های متعارف ما از آنها بالاتر است ولی توانایی‌های غیرمتعارف آنها به نفعشان تمام می‌شود. حتی اگر ما تاسیسات هسته‌ای آنها را نابود کنیم باید از خودمان بپرسیم آیا ارزشش را دارد یا نه؟

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز