خبرگزاری کار ایران

یک وکیل دادگستری در گفت‌و‌گو با ایلنا:

تعداد کمی از متهمان پرونده‌های تجاوز به نتیجه اعمال خود می‌رسند/بزه‌کاران آینده بزه‌دیدگان گذشته هستند

تعداد کمی از متهمان پرونده‌های تجاوز به نتیجه اعمال خود می‌رسند/بزه‌کاران آینده بزه‌دیدگان گذشته هستند
کد خبر : ۶۲۸۷۴۳

نایب رئیس کانون وکلای مرکز گفت: با توجه به اینکه مجازات سنگین است و اگر تایید بشود اعدام است ما باید رعایت احتیاط دوجانبه را انجام دهیم یعنی هم حقوق بزه دیده و هم حقوق متهم را حفظ کنیم.

جعفر کوشا در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، با اشاره به موضوع پرونده مدرسه‌ای در غرب تهران، گفت: به نظر می‌آید افرادی که در تماس با مردم و به خصوص دانش‌آموزان در مدارس قرار دارند به دلیل وجود یک اعتماد، معمولا در معرض این خطر هستند. ممکن است سواستفاده‌هایی از این اعتماد صورت بگیرد در نتیجه افرادی که در این مشاغل هستند باید به نوعی از نظر روانی کنترل شوند، تست‌های روانی هم در این خصوص می‌تواند کمک کند.

وی با اشاره بر لزوم آموزش به خانواده‌ها گفت: آنچه مهم است آگاهی خانوادهها بوده و آموزش خانواده‌ها می‌تواند بسیار موثرتر از این باشد که ما تست‌های روانی را برای افراد درنظر بگیریم یعنی ما باید بیشتر در نقطه مقابل کار کنیم. بچه‌ها هم باید آموزش ببینند که در هر سطحی در جامعه که قرار دارند مورد سوءاستفاده قرار نگیرند.

نایب رئیس کانون وکلای مرکز درباره اثبات قضیه تجاوز تاکید کرد: با توجه به اینکه مجازات سنگین است و اگر تایید شود، حکم اعدام است اما باید رعایت احتیاط دوجانبه را انجام دهیم یعنی هم حقوق بزه‌دیده و هم حقوق متهم را حفظ کنیم.  ممکن است افراد در این پرونده‌ها  اقرار نکنند و شهودی هم که در این موارد وجود ندارد، درنتیجه تنها علم و روش‌های کشف علمی از جمله پزشکی قانونی، فیلم‌ها و آثار و لوازمی که در تحقیقات محلی از خود مکان می‌توان به دست آورد باقی می‌ماند. زیرکی قضات در کشف جرایم و آموزش‌هایی که قضات در  بحث کشف جرایم می‌بینند میتواند آن‌ها را به سمت علم قاضی سوق دهد.

این استاد حقوق جزا درباره وظیفه پزشکی قانونی در این پرونده‌ها گفت: پزشکی قانونی به عنوان کارشناس پرونده که باید اثبات تجاوز را بررسی کند وظیفه دارد. معمولا در بعضی موارد افراد ممکن است عنوان کنند که تجاوزی انجام شده است در نتیجه پزشکی قانونی می‌تواند بررسی کند.

این وکیل دادگستری با بیان اینکه تعرض جنسی به دو دسته تعرض جنسی خاص و تعرض جنسی عام تقسیم می شود، گفت: تعرض جنسی خاص مورد نظر بحث تجاوز به عنف تلقی می‌شود که معمولا اثباتش خیلی سخت است و در تعرضات جنسی غیرعام می‌گوییم که تعرضات صورت گرفته است چرا که بدون رضایت انجام می‌شود. از طریق علم و با تحقیقاتی که از شخصیت افراد انجام می‌شود و تحقیقات جامعی که انجام می‌گیرد می‌تواند در اثبات جرم کمک کند.

کوشا در پاسخ به این سوال که در چه تعداد از این پرونده‌ها متهمان نتیجه اعمال خود را می‌بینند، تاکید کرد: خیلی کم. بحث این است که گاهی در این پرونده‌ها جوسازی صورت می‌گیرد. این پرونده‌ها به طور مستقیم باید به دادگاه بیاید و در دادسرا طرح نمی‌شود و دادگاه‌ها هم به دلیل کمبود وقت و به این دلیل که در حوصله دادگاه نیست معمولا تحقیقات جامعی انجام نمی‌دهند. این تحقیقات جامع از کارهای دادسرا است که باید انجام بدهد و تحقیقات وقتی جامع نباشد نتیجه مناسب حاصل نمی‌شود و اشخاص از مجازات فرار می‌کنند و پرونده‌ها هم به نتیجه مورد نظر نمی‌رسد.

وی با بیان اینکه ما در این پرونده‌ها نقص قانونی نداریم، گفت: فقط باید شیوه‌های کشف جرم و جرم‌یابی آموزش داده شود و ما باید دقت کافی برای صیانت از نسل آینده و دانش‌آموزان و بخصوص در مقطع دبستان داشته باشیم. باید سعی کنیم که یک سری مدیریت پرونده را به قضات بدهیم که آثار این جرایم را کاهش دهیم.

نایب رئیس کانون وکلای مرکز تاکید کرد: بزه‌کاران آینده ما بزه دیده‌های گذشته ما هستند و اگر ما دقت کنیم بسیاری از قتل‌ها یا تجاوزهای به عنفی که بعدها اتفاق می‌افتد ممکن است از جانب کسانی باشد که خودشان زمانی قربانی این نوع جرایم شده باشند.

این استاد حقوق جزا در رابطه با لزوم آموزش جنسی به فرزندان و دانش آموزان در جهت پیشگیری از اینگونه جرایم گفت: اولا آموزش پدر و مادرها مهمتر است. پدر و مادرها از این مفاهیم گاها اطلاعی ندارند که فرزندانشان در معرض چه خطراتی می‌توانند قرار بگیرند و در نتیجه اولین گام این است که روان پزشکان در اینگونه موارد در خانواده‌ها و در انجمن اولیا و مربیان حضور پیدا کنند تا به صورت شفاف به والدین آموزش داده شود. فرزندان حتی ممکن است در خانواده‌ها مورد سوءاستفاده جدی قرار بگیرند و یا اینکه در این موارد ممکن است خانواده‌ها مطلع نباشند یا اهمیتی به آن ندهند. 

این وکیل دادگستری اظهار کرد: گام دوم  هم مربوط به آموزش خود دانش آموزان است و در اصل آموزش باید با استانداردهای بین‌المللی همراه شود یعنی این آموزش‌ها باید به گونه‌ای باشد که از طرفی آن‌ها را بی پروا و بی‌حیا نکند و از طرفی آن‌ها را در برابر خطرات احتمالی مقاوم‌سازی کند معمولا این‌ها در معرض خطرهایی قرار می‌گیرند که فکر می‌کنند خیلی عادی است. برای گرفتن یک نمره خوب ممکن است این خطرات رخ بدهد. رابطه فرزندان با پدر و مادر باید شفاف باشد تا بتوانند بدون مشکل مسائلشان را مطرح کنند.

وی درباره وظیفه آموزش و پرورش گفت: در مدارس دولتی از این نوع اتفاقات خیلی کمتر رخ می‌دهد. افرادی که مجوز مدرسه را می‌گیرند شاید صلاحیت لازم و کافی را ندارند و نکته دیگر هم این است که باید درباره گماردن افراد به عنوان مدیر و معاون دقت شود. نظارت آموزش و پرورش باید طوری باشد که یک بازنگری درباره این مجوزها انجام دهد که آیا افراد شرایط تاسیس مراکز علمی یا آموزشی را دارند یا ندارند. تاسیس مدرسه با مغازه و شرکت فرق دارد این‌ها باید استانداردهایی را برای احداث مدرسه رعایت کنند خود مدیران و معلمان هم باید آموزش‌های لازم را ببینند.

کوشا با بیان اینکه ممکن است بعضی از بچه‌ها مشکلات خاص روانی داشته باشند، گفت: مدارس برای تمام بچه‌ها باید یک پرونده بهداشت روانی تشکیل بدهد، ممکن است که بعضی از این بچه‌ها مشکلات روانی داشته باشند یا ممکن است از نظر عاطفی کمبود داشته باشند و لذا ممکن است برخی از این کمبود عاطفی دانش‌آموزان سوءاستفاده کنند در نتیجه تشکیل پرونده بهداشت روانی و تشکیل پرونده خانواده در مدارس می‌تواند به پیشگیری از این نوع مسائل کمک کند. 

وی افزود: در مدارس می‌تواند دوربین‌هایی در مکان‌های مخفی وجود داشته باشد چون معمولا سوءاستفاده‌هایی که انجام می‌شود به دلیل کمبود و خلا دوربین‌ها است. نکته مهم این است که باید با مدیران و مربیان جلسات مداومی وجود داشته باشد که بررسی‌های لازم را انجام دهند و با گزارش دانش آموزان می‌تواند کنترل شود. می‌توان تیمی را در مدارس تشکیل داد که به صورت نامحسوس در مدارس بازرسی انجام دهد که رفتار افراد با دانش‌آموزان را ارزیابی کنند.

کوشا گفت: مهمترین کاری که آموزش و پرورش می‌تواند انجام دهد این است که تمامی مدیران را جمع کند و برای آن‌ها کلاس آموزشی بگذارد و بعد تست‌های روانشناسی برای آنها در نظر بگیرد و همچنین با پدر و مادرها صحبت شود که بچه‌ها در آرامش باشند. نکته مهم این است که بسیاری از معلمان به عنوان معلم خصوصی رابطه خاصی با خانواده‌ها پیدا می‌کنند و این ارتباط برقرار شده و از این اعتماد سواستفاده می‌شود.  مدیران ما در مدارس نباید ثابت باشند و باید به طور چرخشی جابجا شده و با انجمن اولیا و مربیان باید جلسات مداوم داشته باشند و برای اطلاع و آموزش از روانپزشکان استفاده کنند و بازخورد آن را بگیرند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز