صوفی در گفتوگو با ایلنا:
وفاق ملی وجه مشترک همه جریانهای سیاسی باشد/ مجلس و مجمع تشخیص مصلحت، منافع ملی را برای مردم تبیین کنند
وزیر تعاون دولت اصلاحات گفت:مرکز تحقیقات استراتژیک مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام باید منافع ملی را مشخص کنند و با مشارکت جریانهای سیاسی و سلایق مختلف آنها را هدفمندی و برنامهریزی کنند و سعی کنند این خط مشی را در اختیار همه قرار دهند .
علی صوفی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، درباره شکاف موجود بین دو جریان عمده سیاسی کشور و ایجاد تفاهم و اتحاد بین آنها، گفت: تنها راهکار پیدا کردن یک کلمه مشترک است، یک نقطهای که بشود بر آن تفاهم کرد و بین همه مشترک باشد که آن نقطه مشترک میتواند منافع ملی باشد. همه باید بدانیم که سوار بر یک کشتی هستیم و اگر این کشتی آسیب ببیند همه آسیب میبینیم همه باید تلاش کنیم که این کشتی را سالم نگاه داریم. مصداق این مثال در اداره کشورها منافع ملی است، همه کشورها دنبال کسب و حفظ منافع ملی خودشان هستند و این وجه مشترکی است که همه کشوررها و حکومتها دنبال آن هستند و آن را به رسمیت میشناسند، هر کشوری حق دارد که به دنبال منافع ملی خودش باشد.
وفاق ملی میتواند وجه مشترک همه جهات سیاسی باشد
وی با بیان اینکه در کشورها برای حفظ منافع گاها یک تضاد منافع هم پیش میآید، گفت: گاهی منافع مشترک کشورها در یک منطقه با هم تضاد پیدا میکند اما در داخل یک کشور اگر به منافع ملی فکر شود و آن را تعریف کنند و همه تلاش کنند که آن را خط قرمز خودشان قرار دهند، این تضاد وجود نخواهد داشت. منافع گروهی، جریانی، سیاسی، حزبی، منطقهای، قومی، مذهبی و همه منافع شخصی هرکجا در تعارض با منافع ملی بود آنجا حد فعالیتها خواهد بود و همه باید سعی کنند در آن نقطه با هم اختلاف پیدا نکنند؛ اما اگر منافع گروهی و جریانی و شخصی در تضاد با منافع ملی قرار گرفت باید دست از آن خواستههایشان بردارند و سعی کنند همه حول منافع مشترک، وجه مشترک و اتحاد و اتفاقی را داشته باشند که تحت عنوان وفاق ملی میتواند وجه مشترک همه جهات سیاسی باشد.
وزیر تعاون دولت اصلاحات اظهار کرد: اگر بخواهیم اصل را بر منافع گروهی و جریانی قرار دهیم پایانی ندارد و تا حذف طرف مقابل و کنار زدن آن جریان ادامه پیدا خواهد کرد اما اگر بحث منافع ملی باشد اینها میتوانند در کنار یکدیگر باشند و نیروهایشان به هم اضافه شود و نگاهشان به حفظ منافع ملی معطوف باشد و حول این محور مشترک با هم کار کنند و رقابتهایشان هم با در نظر گرفتن این مرزبندیها ادامه داشته باشند.
تا کنون به منافع ملی و تبیین آن اهمیت زیادی ندادهایم
وی تاکید کرد: متاسفانه ما تاکنون به منافع ملی و مخصوصا تبیین و عمومی کردن آن به صورت یک فرهنگ اهمیت زیادی ندادهایم، در کشورهای توسعه یافته اینگونه نیست بلکه منافع ملی به صورت یک آموزش همگانی از دوره آموزشهای ابتدایی تا آموزشهای عالی سعی میشود که به شهروندان آموزش داده شود و در آن کشورها به عنوان فرهنگ عمومیشان درمیآید اما ما فکر کردیم اگر منافع ملیمان را در سطح حاکمیت تعریف و نیروهامان را حول آن بسیج کنیم مردم هم موظف هستند که ما را همراهی و سیاستهای ما را تبعیت و احترام کنند در صورتی که اینگونه نیست مردم اگر منافع ملی برایشان جا بیفتد آنگاه از آن سیاستها هم حمایت خواهند کرد ولی چون منافع ملی تعریف نشده و به صورت فرهنگ عمومی در نیامده طبعا مردم هم نمیدانند که این سیاستهایی که اتخاذ میشود به چه منظور است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب اظهار کرد: گاهی منافع ملی برای مردم تبیین نمیشود و برخی مسئولان لازم هم نمیدانند که آن را برای مردم توضیح دهند و شاید هم فکر کنند که امری سری است درحالی که در بسیاری از کشورها اینها موضوعاتی سری نیستند و مردم اگر منافع ملی را خوب بشناسند و بدانند که مسئولان در راستای آن منافع ملی حرکت میکنند طبعا از سیاستهایشان هم حمایت خواهند کرد.
مرکز تحقیقات استراتژیک مجلس و مجمع تشخیص مصلحت، منافع ملی را تبیین کنند
صوفی در پاسخ به سوالی مبنی بر احتمال تشکیل کارگروه گفتوگوی ملی در مجلس شورای اسلامی و نقش گفتوگوی ملی در پیشبرد منافع ملی، گفت: مجلس کانون سلایق مختلف سیاسی است و نمایندگان از جناحهای مختلف اگر عزمشان را جزم کرده و مدیریت کنند میتوانند در کنار همدیگر این کارگروه را تشکیل دهند و به تدریج تسهیلاتی را به وجود آورند که کارش بررسی وجوه مختلف این گفتوگوی ملی باشد.
وی با بیان اینکه منافع ملی باید تبیین شود، تصریح کرد: منافع ملی از جمله منافع حفظ بقا و منافع حیاتی و منافع ملی ما در منطقه و دنیا باید صفبندی شود. آمریکا منافع ملی خودش را به راحتی تبیین میکند و استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن بیست و یکم به صورت یک کتاب کاملا آزاد در اختیار همه است و در آنجا مشخص کرده که در همه نقاط دنیا و کشورها و قارهها منافع ملیاش چه چیزی هست که اگر بخواهد به خطر بیافتد هم اقدام نظامی میکند و یا با دیپلماسی حل خواهد کرد.
استاندار پیشین گیلان تاکید کرد: اکنون مرکز تحقیقات استراتژیک مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند که باید این منافع را مشخص کنند و با مشارکت جریانهای سیاسی و سلایق مختلف آنها را هدفمندی و برنامهریزی کنند و سعی کنند این خط مشی را در اختیار همه قرار دهند و همه به رعایت آن خطی مشیها ملزم شوند. علاوه بر آن ما سمنها، بنیاد باران، بنیاد امید ایرانیان، مجمع نمایندگان ادوار، مجمع وزرای ادوار و مجمع استانداران ادوار را داریم که میتوانند این کارها را انجام دهند. بهترین کار این است که این سمنها در مقطعی در کنار آن مرکز تحقیقات استراتژیک به این موضوع بپردازند.
رئیسجمهور با توجه به اختیاراتش باید اقدام کند نه اینکه حرف بزند و گله کند
وی درباره انتقاد اخیر رئیسجمهور از مدیران مبنی بر اینکه سکوت پیشه کردهاند، گفت: به نظر میآید این اقدام و رفتار آقای روحانی طبیعی نباشد چون رفتار طبیعی یک مدیر با توجه به اختیاراتی که دارد ایجاد تغییر در جهت تامین اهداف خودش هست و میتواند مدیرانی را که انتخاب کرده در هرلحظه و هرزمان احساس کند که عملکردش مثبت نیست و در سیستم مشکل ایجاد میکند تغییر دهد. آقای رئیس جمهور طبعا باید با توجه به اختیاراتی که دارد اقدام کند نه اینکه حرف بزند و گله کند از این منظر طبیعی نیست که رئیسجمهور این مسائل درون تشکیلاتی را که احتیاج به اقدام و تلاش برای اصلاح امور دارد عمومی و در جامعه مطرح کند.
وزیر تعاون دولت اصلاحات یادآور شد: رئیسجمهور ساز و کارهایی دارد که به کمک آن میتواند مدیریت کند، تشکیلات تعریف شده است و شرح وظایف و سازمان و نیرو دارند و همه چیز مشخص است اگر احیانا مصادیقی از فرمایشات رئیسجمهور وجود دارد که به آن نپرداختهاند میتوانند سریعا در آن مورد اقدام کنند. اقدام رئیس جمهور میتواند از مرحله خفیفه آغاز شود که به مدیران تذکر دهند و از آنها توضیح بخواهند و اگر توضیحشان قابل قبول نبود طبعا برخورد کند و از حالت تذکر خارج شود و آنگاه عزل و نصبها را شروع کند و سعی کند که تیمش را هماهنگ و منسجم نگاه دارد و از تزلزل آن جلوگیری کند.
حرف زدن و اقدام نکردن رئیسجمهور خطرناک است
وی خاطرنشان کرد: خیلیها از ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری آقای روحانی و در انتخاب کابینه به آقای روحانی هشدار داده بودند که این کابینه با این ترکیبی که ایشان انتخاب کرده تامینکننده و پاسخگوی انتظارات توقعات مردم از رئیسجمهور نخواهد بود و کارایی لازم را هم نخواهد داشت این ملاحظاتی که آقای رئیسجمهور در چینش کابینه به کار بستند ملاحظات کاری نبود بلکه ملاحظات سیاسی خاصی بوده و ارتباطش هم با عقبه رای ایشان هم ضعیف بوده و این احتمال وجود داشت که این ترکیب نتواند پاسخگوی آن عقبه رای آقای رئیسجمهور باشد.
این سیاستمدار اصلاحطلب عنوان کرد: الان آقای رئیسجمهور به این نتیجه رسیده است که آن چیزی که قبلا هشدار داده بودند و پیشبینی میشد الان به آنجا رسیده است اما نکته این است که این خطایی که رئیسجمهور کردند خطایی تاکتیکی نبوده و خطایی استراتژیک بوده که جبران کردن خطای استراتژیک کار سختی است و اساسا اینکه ایشان حرف میزند و اقدام نمیکند نگرانکننده است و بعید است که با این حرفها بشود آن خطای استراتژیک را جبران کرد.
دولت منتخب مردم دولتی است که به توصیه اصلاحطلبان به روی کار آمد
صوفی درباره سنجش بازخورد اعتماد مردم به اصلاحطلبان گفت: یک قسمت از این بازخوردها در رفتارهای اجتماعی مردم مشهود و قابل ارزیابی است و وقتی که مردم معترض هستند باید دید امیدشان به کجاست. آیا به آن جریان اصلاحطلبی که به خاطر آن به پای صندوق رای آمدند امیدی دارند یا اینکه به این جریان معترض هستند و مشخص است که تا الان مردم معترض هستند.
وزیر تعاون دولت اصلاحات با اشاره به نارضایتی مردم از دولت گفت: دولت منتخب مردم دولتی است که به توصیه اصلاحطلبان روی کار آمد و مردم آن را انتخاب کردند پس اگر مردم از این دولت ناراضی باشند معلوم است که از اصلاحطلبان هم ناراضی هستند و اینجاست که باید ببینیم آیا اصلاحطلبان در کنار منتقدان دولت قرار میگیرند یا خیر. اصلاحطلبان طبعا باید پاسخگوی عملکرد دولت و در کنار مردم باشند و اگر مردم ناراضی هستند و به دنبال مطالباتی هستند که دولت به آن بی اعتنا است اصلاحطلبان باید در کنار آن باشند. شاخص رضایت مردم از انتخابشان را میشود در وضعیت معیشتی و رفاهی مردم جستوجو کرد عمده این مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نشان داده که مردم راضی نیستند.
میدانیم چه چیز را نمیخواهیم اما نمیدانیم چه چیز را میخواهیم
صوفی در پاسخ به سوالی درباره شعار گروهی از معترضان دی ماه ۹۶ مبنی بر اینکه از اصلاحطلب و اصولگرا گذشتهاند که آیا جریان سومی در راه است یا خیر گفت: ما یک ضعف بزرگ اجتماعی داریم که ریشه آن شاید به خود جریانهای سیاسی برگردد ما عمدتا نگاهمان در تصمیمگیریها نگاه ایجابی نیست بلکه نگاهی سلبی است یعنی ما میدانیم چه چیز را نمیخواهیم ولی نمیدانیم چه چیز را میخواهیم و این اعتراضات مردم هم از همین نوع است و وقتی به خیابان میآیند و فریاد میزنند، میدانند که چه چیزی نمیخواهند اما اینکه چه چیز میخواهند مشخص نیست.
وی تاکید کرد: جریان سومی که مردم به آن اعتماد داشته باشند هنوز به وجود نیامده است.