سردار صفوی:
عربستان ظرفیت ایجاد تهدید علیه ایران را ندارد
دستیار و مشاور عالی فرمانده کل قوا تاکید کرد: در صورتی که توان نظامی عربستان توان برتری بود، میتوانستند بر حوثیها در یمن پیروز شوند در حالی که آنها به مدت سه سال است در جنگ نابرابر دریمن مغلوب شدهاند و شکست خوردهاند.
به گزارش ایلنا، سردار سرلشکر سید یحیی صفوی، در جمع دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش که به منظور آشنایی دانشجویان با دفاع مقدس و معارف جنگ در مناطق عملیاتی جنوب و به همت هیات معارف جنگ سپهبد شهید علی صیاد شیرازی برگزار گردید، با تشریح عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ و با اشاره به منافع جنگ تحمیلی و سایر جنگهای منطقه برای رژیم صهیونیستی گفت: در جنگ عراق علیه ایران و حمله عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ بیشترین منفعت را رژیم صهیونیستی برد و حتی در جنگ یمن و جنگ سوریه که منابع اقتصادی و انسانی مسلمانان به هدر رفت بیشترین منفعت را این رژیم در برقراری امنیت خود بهره برد.
وی با تشریح منابع مالی و انسانی فعال هر دو طرف درگیر در جنگ تحمیلی اظهار داشت: در طول جنگ تحمیلی عراقیها حدود ۶۵ میلیارد دلار خرج جنگ کردند، در شروع جنگ جمعیت ما حدود ۳۷ میلیون نفر در سال ۵۹ بود و جمعیت عراق ۱۶ میلیون نفر بود، جمعیت ما بیش از دو برابر عراق و مساحت کشور ما چهار برابر عراق بود. عراقیها از مجموع جمعیتشان حدود یک میلیون و ششصد هزار نفر تا دو میلیون نفر را به صورت اجباری وارد جنگ کردند و یک و نیم تا دو میلیون نفر کارگر خارجی را در عراق به کارگیری کرد.
دستیار و مشاور عالی فرمانده کل قوا با بیان اینکه حضرت امام (ره) همچون ظرفیت تهدید از ظرفیت ارتش و سپاه بالاتر بود، در طول جنگ تحمیلی دو میلیون نفر را به صورت داوطلب بسیجی وارد جنگ در سپاه و جهاد سازندگی کرد، تصریح کرد: افرادی بودند که شاید بیش از دو بار یا بیشتر وارد جنگ شدند و این آمار دو میلیون نفر در حقیقت تعداد برگه اعزامها به جنگ بود.
صفوی با اشاره به منطقه عملیاتی شلمچه خاطرنشان کرد: منطقه شلمچه سرزمین عجیبی است، در این منطقه چهار عملیات انجام گرفته و بیش از ۲۵ هزار شهید دادهایم یعنی تقریبا یک دهم کل شهدای جنگ در این منطقه به شهادت رسیدهاند و شلمچه در حقیقت قطعهای از بهشت است و هر کسی که در شلمچه جنگید اگر در روز عاشورا بود، در کنار امام حسین (ع) میجنگید و به شهادت میرسید.
وی با اشاره به روند شکلگیری عملیاتهای ارتش و سپاه ابراز داشت: از مهرماه ۵۹ تا خردادماه سال ۱۳۶۰ فرماندهی عملیاتها را ارتش عهدهدار بود و اگر سپاه میخواست عملیات کند، باید تحت فرماندهی ارتش عملیات میکرد، از مهر ماه سال ۱۳۶۰ تا عملیات بدر و تا سال ۱۳۶۲ فرماندهی عملیاتها به صورت مشترک بود یعنی امضاء طرحهای عملیاتی را توسط شهید عالی مقام صیاد شیرازی و امضاء دیگر توسط آقای محسن رضایی یا توسط من که جانشین ایشان در قرارگاه مرکزی کربلا بودم، انجام میگرفت.
فرمانده سابق کل سپاه اضافه کرد: از زمستان سال ۱۳۶۲ حضرت امام (ره) آقای هاشمی رفسنجانی را به عنوان فرمانده جنگ منصوب کردند و فرمانده جنگ به عنوان فرمانده قرارگاه خاتمالانبیاء در مورد عملیاتها تصمیم میگرفت که قرارگاه خاتم یک برای سپاه و خاتم دو برای ارتش به وجود آمد و نیروی هوایی ارتش پشتیبانی عمیاتها را عهدهدار بود و از سال ۶۴ به بعد قرار شد، سپاه جداگانه طرحریزی و اجرای عملیات کند و سپاه توانست سه عملیات بزرگ فتح فاو، شکستن دروازه شرقی بصره در کربلای ۵ و تصرف حلبچه را انجام دهد و قرار شد که ارتش هم جداگانه عملیات کند و بنا بر تصمیم فرماندهی عالی جنگ مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی به یکدیگر هم کمک کنند.
صفوی در پاسخ به سوالات یکی از دانشجویان درخصوص امکان تهدید ایران توسط عربستان سعودی بیان کرد: عوامل قدرت ملی ما نسبت به عوامل قدرت ملی عربستان برتری دارد و عربستان ظرفیت ایجاد تهدید علیه ایران را ندارد و در صورتی که توان نظامی عربستان توان برتری بود میتوانستند بر حوثیها در یمن پیروز شوند در حالی که آنها به مدت سه سال است در جنگ نابرابر در یمن مغلوب شدهاند و شکست خوردهاند.
وی افزود: در جنگ نظامی فقط تجهیزات نظامی ملاک نیست، ما ثابت کردیم که در جنگ تحمیلی فقط تجهیزات ملاک برتری نیست و صدام را دیدیم که به چه روزی افتاد و همه میدانند که تهدیدکنندههای ایران چقدر آسیبپذیر هستند. البته ارتش و سپاه ما باید روزبهروز قویتر شود و قوی شدن نیروهای مسلح علاوه بر بعد تجهیزات در بعد مدیریت و تاکتیکهای نظامی و مجموعه توان رزمی است.
دستیار و مشاور عالی فرمانده کل قوا در پاسخ به این سوال که چرا فاو را از دست دادیم، یادآور شد: شهر فاو ۲۰ بهمن ماه ۱۳۶۴ به تصرف نیروهای سپاه اسلام درآمد. از سال ۶۵ بنا بر تصمیم فرمانده جنگ آقای هاشمی استراتژی جنگ از جنوب به شمال غرب تغییر پیدا کرد. دلیل منطقیاش هم این بود که دیگر ما سرزمینی در جنوب نداشتیم که بشود در آن عملیات نظامی انجام داد. بنابراین عمده قوای تهاجمی که لشکرها و تیپهای سپاه بودند، از جنوب به شمال غرب کشور سمت مریوان منتقل شدند؛ در حالی عمده قوای ما برای تصرف حلبچه در سال ۶۷ به شمال غرب رفت که هر یگان ما چند خط پدافندی داشت، مثلا لشکر ثارالله یک خط پدافندی در فاو داشت، یک خط پدافندی در شلمچه داشت، بقیه نیروهایش آمده بود در حلبچه میجنگید، لشکر عاشورا هم همین وضعیت را داشت. هر لشکری حداقل دو خط پدافندی داشت و در حقیقت ما یک نوع تجزیه قوا برایمان صورت گرفته بود، یعنی لشکرهایمان چند تکه شده بود و به آنها هم عملیات هجومی و هم عملیات پدافندی داده بودیم.
صفوی ادامه داد: در چنین شرایطی عراقیها فروردین سال ۶۷ با اطلاعاتی که از آمریکاییها درباره به استعداد و وضعیت نیروهای ما گرفته بودند، ما را غافلگیر و برای بازپسگیری فاو حمله کردند. آن موقع ما در مجموع ۱۵ گردان بیشتر در فاو نداشتیم، در حالی که سال ۶۴ با حدود ۱۴۰، ۱۵۰ گردان فاو را گرفته بودیم، در زمان حمله عراق به فاو، آنها تقریبا با چهار یا پنج برابر نیروی بیشتر به ما حمله کردند. یعنی این سه جادهای که ما میبینیم، جاده البحار، جاده استراتژیک و جاده امالقصر، در هر کدام از این جادهها حداقل سه لشکر را گذاشته بود. با سه برابر قوا به ما حمله کرد، ما زمانی که فاو را گرفتیم ۵۰ گردان توپخانه پشتیبانی داشتیم، اما وقتی که به ما حمله کردند، ما ۵ گردان توپخانه هم پشتیبان آتش نداشتیم. نیروی هوایی و هوانیروز هم نداشتیم.
وی افزود: از همه مهمتر، وقتی عراقیها به ما حمله کردند، ما عمده قوایمان در حلبچه و تمام فرماندهان اصلی هم در کرمانشاه بودند و در حقیقت همانطور که ما عراق را در تصرف فاو غافلگیر کردیم، آنها هم با اطلاعاتی که آمریکائیها به آنها دادند در بازپسگیری فاو ما را غافلگیر کردند. یعنی ما نفهمیدیم که عراق میخواهد فاو را پس بگیرد. بنابراین به طور مشخص فاو از سال ۶۴ تا ۶۷ در اختیار ما بود.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با اشاره به شرایط حمله عراق به فاو عنوان کرد: وقتی عراق به فاو حمله کرد، همه ما فرماندهان در بیمارستان امام حسین(ع) کرمانشاه بودیم، آقای رضایی رو کرد به ما گفت کی حاضر است برود به فاو؟ بنده چون بیشتر از همه فرماندهان منطقه را میشناختم قبول کردم بروم، به اتفاق آقای مرتضی قربانی، آقای حاج قاسم سلیمانی، آقای اصغر صبوری، یکی دو تا دیگر از فرماندهان لشکرها از کرمانشاه با یک هلیکوپتر ۲۱۴ مستقیم به سمت فاو حرکت کردیم. از کرمانشاه به فاو در دزفول هلیکوپتر سوخت زد و هرچه بالگرد به سمت آبادان نزدیک شد گفت سوخت من دارد تمام میشود، میگفتم برو باید ما را به فاو برسانی و وقتی که در فاو نشست، دیگر یک قطره هم بنزین نداشت، بالگرد در فاو ماند تا اینکه فردا با گالن براش سوخت آوردیم که بتواند برگردد. عراقیها در آن سه جادهای که نام بردم، داشتند حمله میکردند تا دو روز مقاومت شد و سپس عقبروی به سمت ایران صورت گرفت.
صفوی در دلایل بازپسگیری فاو توسط عراق گفت: ارتش عراق با پشتیبانی اطلاعاتی آمریکائیها و سه برابر توان رزمی به نیروهای ما حمله کرده بود و علاوه بر پشتیبانی آتش توپخانه و هوایی از بمباران شیمیایی آن هم از نوع سیانور استفاده کرد. در جمعبندی، عملیاتهای پیروزی فاو در سال ۶۴ و پیروزی کربلای ۵ در شلمچه و رسیدن به پشت دروازه بصره توازن قوا به نفع ایران تمام شد و سرنوشت جنگ با صدور قطعنامه ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶ که ایران آن را در سال ۶۷ پذیرفت، خاتمه یافت.
وی افزود: در آن قطعنامه مطالبی که ایران خواسته بود از جمله مشخص کردن آغازگر جنگ یعنی متجاوز توسط دبیرکل سازمان ملل، خاویر پرز دکوئیار مشخص شد و ایشان عراق را به عنوان متجاوز اعلام کرد و نیروهای صلح سازمان ملل UN در مرز عراق و ایران قرار گرفتند و عراق در این جنگ شکست خورد و ایران پیروز شد.