سلیمینمین در همایش بازرگان و انقلاب اسلامی:
امام (ره) به بازرگان احترام میگذارد اما راهبرد او را قبول نداشت/ مردم فهمیدند با اندیشه نهضت آزادی نمیشود تغییر ایجاد کرد
پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان اینکه امام به لحاظ فردی به بازرگان احترام میگذارد اما راهبرد او را قبول نداشت، گفت:شورای انقلاب، بازرگان را پیشنهاد داد و امام پذیرفت.امام میداند بازرگان اعتقادی به اجماع مردم ندارد اما شورای انقلاب انتخاب کرده و امام هم حکم داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، عباس سلیمی نمین در «همایش بازرگان و انقلاب اسلامی» که به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از سوی انجمن اندیشه و قلم در مسجد الرحمن برگزار شد با بیان اینکه مهدی بازرگان در پاریس اعلان موضع نکرد و در ایران وقتی اعلام موضع کرد گفت به این دلیل که مردم رهبری امام (ره) را پذیرفتند ما این رهبری را پذیرفتیم، گفت : بازرگان بحث مفصلی با امام در پاریس داشت و به قدرت مردم هیچ اعتقادی نداشت. به امام میگفت شما نمیتوانید بساط استبداد را جمع کنید ولو اینکه بتوانید، با سلطه بیگانه نمیتوانید مبارزه کنید.
این پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: بازرگان چطور میتواند یک روزه نگاهش را عوض کند؟ صداقت سیاسی دکتر سنجابی را در این زمینه بیشتر از بازرگان میدانم. ایشان در بیانیه سه مادهای نفی استبداد و سلطه غرب میکند. در ایران نهضت آزادی اعلام میکند ما هم نفی سلطه غرب را اعلام میکنیم اما خوب است عملکردهای پیدا و پنهان برخی دوستان نهضت آزادی را مورد مطالعه قرار دهیم و ببینیم آیا بر رای مردم استوار ماندند یا خیر. اگر اعتقاد به مردم داشتند چرا باید رهبری امام را میپذیرفتند؟ مردم راهبردی را مطرح کرده بودند که باید سلطه و استبداد بساطش جمع میشد و این نگاه مورد پذیرش مردم بود اما نگاه جبهه ملی و گروههایی که برای تغییر، راهبردی داشتند مشابه این نگاه نبود.
وی با اشاره به سخنان صدر سیدجوادی درباره تاریخ انقلاب گفت: او میگوید نهضت آزادی در مورد احتمال حمله آمریکاییها فکر میکند و فکر آنها تنها این بود که در شورای سلطنت ترکیبی ایجاد کنند و خودشان نیز در شورای سلطنت باشند. آیا این موضوع با بیانیه نهضت آزادی همخوانی دارد؟ نهضت آزادی به ابراهیم یزدی میگوید این را با امام مطرح کن اما یزدی میگوید امام قطعا نمیپذیرد.
سلیمی نمین در ادامه به پیوند دولت بختیار با نهضت آزادی پرداخت و گفت: آنها میخواستند انتقال قدرت به نوعی شکل بگیرد که نه استقلال بشکند نه سلطه. حتی در مراحل نهایی که انقلاب رو به پیروزی است. آنها فکر نمیکردند استبداد در حال شکست باشد و فکر میکردند شریف امامی تلاش میکند انقلاب را قانع کند که به او راضی شوند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه با بیان اینکه برنامه این بود که استعفایی برای بختیار نوشته و او به عنوان نخست وزیر شاه به پاریس برود، ادامه داد: برنامه آنها این بود که اگر امام با او ملاقات کرد اما نخست وزیری او را نپذیرفت آنها استعفا را منتشر کنند. امام وقتی متوجه موضوع شد قبل از حرکت بختیار گفت من استبداد را مشروع نمیدانم و با هیچ مقام وابسته به استبداد ملاقات نمیکنم و قبل از ملاقات باید استعفا دهد.
سلیمی نمین افزود: همه این طراحیها و پشت صحنهها کاملا با آنچه که آقای توسلی گفت بازرگان به نقش و رای مردم احترام میگذاشت، مغایرت دارد. آنها برای انحراف مردم از مواضعی که پیگیر بودند، تلاش میکردند. طرح نهضت آزادی به کجا میکشید؟ ارتش و ساواک دست نمیخورد، ساختار استبداد باقی میماند و اهرمهای آمریکا در کشور میماند و خطر متوجه ملت بود. مشابه همین نگاه در نهضت ملی شدن صنعت نفت منجر به ضربه خوردن مردم شد. مردم فهمیدند با اندیشه نهضت آزادی نمیشود تغییر ایجاد کرد به این دلیل جایگاه نهضت آزادی به لحاظ رهبری دستخوش تغییر شد. اگر این طور نبود، رهبری امام را نمیپذیرفتند.
وی گفت: بازرگان در پاریس اصرار داشت ملت ایران نمیتوانند بر استبداد فائق بیایند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان اینکه امام (ره) بازرگان را انتخاب نکرد، گفت: شورای انقلاب نقش قوه مقننه را داشت. شورای انقلاب، بازرگان را پیشنهاد داد و امام پذیرفت. هرگز چالش اینکه در یک جا بازرگان را انتخاب کردند در یک جا رد کردند حقیقت ندارد. امام صرفا رای یک ساختار را تایید کرده بود. امام میداند بازرگان اعتقادی به اجماع مردم ندارد اما شورای انقلاب انتخاب کرده و امام هم حکم داده است.
وی تاکید کرد: امام به لحاظ فردی به بازرگان احترام میگذارد اما راهبرد او را قبول نداشت. مثلا من به آقای مصباح احترام میگذارم اما راهبرد او را قبول ندارم. در نتیجه اینکه میگویم امام آقای بازرگان را برای دولت موقت قبول نداشت حرف ایشان است؛ چون بازرگان گفته بود به اراده ملی اعتقاد ندارد.
وی درباره بخشهایی از صحبتهای محمد توسلی که گفته بود قانون اساسی را برای امام بردند، ایشان تایید کرده بود ولی به اصرار بازرگان مجلس موسسان تشکیل شد گفت: امام از شورای انقلاب خواستند اکثریت قانون اساسی را برای رفتن به مجلس خبرگان قانون اساسی تایید کنند. ایشان هرگز تاییدی نکرد که بعدا نقض شود. از طرفی مجلس خبرگان به نوعی طراحی نشده بود که قشر خاصی در آن اکثریت باشند.
سلیمینمین همچنین در واکنش به این که حسن آیت در مجلس موسسان طرح ولایت فقیه را به کرسی نشاند گفت: این بازی رسانهای است که بحث ولایت فقیه را به آقای آیت نسبت دهیم و اصل آن را زیر سوال ببریم. امام چارچوبهای نظام فکری خود را در ارتباط با حکومت اسلامی در عراق ارائه داده و کتاب نوشته و آن را تبیین کرده است. امام پنهان کاری ندارد و ما برای اینکه این قضیه را سخیف کنیم میگوییم آیت که متاثر از جریانی مشکوک بوده این اصل را مطرح کرده است. این یک کار ژورنالیستی و کم لطفی به تاریخ است.
وی ادامه داد : سنجابی ارتباطات نهضت آزادی با عوامل سیا در آستانه انقلاب را مطرح میکند. تاسف هم میخورد که این ارتباطی سنگین بوده است. یک بار میگوید من را دعوت کردند فهمیدم ارتباطات خیلی گسترده تر از اینهاست. یا در ارتباط با ریچارد کاتن و ارتباطات او با نهضت آزادی که از سال ۳۲ آغاز شده است، دوستان نهضت آزادی تلاش میکنند این ارتباط را تطهیر کنند که گویا ریچارد کاتن بعد از ۲۸ مرداد در اعتراض به کودتا از وزارت خارجه امریکا استعفا داده و به کار تعلیم پرداخت. این خلاف واقع است و اسناد موجود میگوید او افسر اطلاعاتی آمریکا بوده که ارتباط با امیر انتظام داشته است. امیر انتظام میگوید من با مجوز دوستان حامل نامه ای برای اعتراض به سفر نیکسون به تهران شدم. ولی گهگاه این ارتباط برقرار میشد.
سلیمی ادامه داد: برای اینکه ریچارد کاتن را بشناسید من به نقل از آقای صدر سیدجوادی میخوانم که میگوید من نمیدانستم ریچارد کاتن چه نقشی در سفارت دارد. میدانستم امیر انتظام رابط او محسوب میشود منتها آقای آبراهامیان در مورد کاتن میگوید سیا در ایران مامور جوانی به نام کاتن داشت. قطعا برخی دوستان ما در نهضت آزادی کاتن را میشناختند که برای همین در خاطرات امیر انتظام تلاش میشود او را تبرئه کنند و بگویند بعد از کودتا توبه کرده و سعی کرده خود را از این وضعیت خارج کند و از وزارت خارجه استعفا داده است.
سلیمینمین در ادامه به دلایل کملطفی به بازرگان در مجلس پرداخت و گفت: پیوند رئیسجمهور وقت با مجاهدین خلق سبب برخورد فیزیکی در مجلس شد ولی نهضت آزادی با جریان مجاهدین خلق پیوند خورده بود. شما که مجاهدین خلق را الگوی برجسته میدانستید آیا مجاهدین خلق در خارج از کشور دموکراسی نشان دادند؟ آنها چه کردند؟ مگر غیر از این بود که در انتخاب میان مردم و مجاهدین شما طرف مجاهدین رفتید؟ آیا این گروه برای مردم و اعضا حقوقی قائل بود؟
وی با طرح این پرسش که آیا نهضت آزادی به رای مردم احترام میگذاشت یا خیر، اظهار کرد: به نظر من نمیگذاشت. تغییر در ایران را بعضی از دوستان که نهضت آزادی هم جزو آنهاست از طریق سر عقل آوردن آمریکا میدانستند. در جلسات تصمیم سازی نهضت آزادی ریچارد کاتن حضور داشت. سنجابی میگوید چون بوی دوستی آقایان با آمریکایی ها زیاد بود من دیگر در جلساتشان شرکت نکردم.
این پژوهشکر تاریخ معاصر افزود: نهضت آزادی چون قائل به توان ملت نیست تغییر را در قالب سر عقل آوردن آمریکا میداند. مردم بحثشان رفتن سلطنت بود. شاید در مقطعی دوستان نهضت آزادی میگفتند انتقال قدرت به فرزند شکل بگیرد اما خواسته مردم این نبود.
من تفکر بازرگان را به نقل از صدر میخوانم: من تمامی افراد را با حسن نیت میخوانم و نسبت به اتفاقات دارای سو ظن نیستم ولی بعضی آقای این طور نیستند مثلا اظهارات سران ارتش آمریکا را با سو ظن میبینم.
او گفت: در ۲۰ بهمن ۵۷ اختلاف بین امام و بازرگان را سر تمدید ساعات حکومت نظامی میبینیم. قرار بود کودتا آن شب کلید بخورد چرا بازرگان تلاش میکند امام را قانع کند مردم را از خیابان ها خارج کند؟ این را مرحوم هاشمی به تفصیل میگوید. چون مقامات آمریکا گفته بودند کودتایی نخواهد شد. انجماد سیاسی در نهضت فاجعه است. نهضت آزادی حرفهای نهضت ملی را تکرار میکند در حالی که تجربه تاریخی باید شناخت میداد.
سلیمی نمین با بیان اینکه من وابستگی به بیگانگان را به بازرگان نسبت ندادم گفت : من نگفتم آقایان به بیگانه وابسته بودند. من حرف از خوشبینی به آمریکا میزنم. راهحل آقایان به دلیل عدم اعتقاد به مردم، خوشبینی به آمریکا بود.