معاون دوم رئیس اجرایی دولت افغانستان در گفتوگو با ایلنا:
حضور آمریکا مانع افزایش همکاریهای تهران و کابل است/ مدرکی درباره تجهیز طالبان از سوی ایران وجود ندارد/ اختلافات آبی روابط دو کشور را شکراب کرده است
معاون دوم رئیس اجرایی دولت افغانستان تاکید کرد: روابط ایران و افغانستان در چهار سال گذشته اندکی شکراب شده است. دلیل این شکراب شدن نیز مسئله آب و اختلافات دو کشور در این زمینه است.
ایران و افغانستان این روزها، بیش از هر زمان دیگری با مسائل بیشمار مشترکی در پرونده مناسبات خود دارند؛ از موضوع آب که این روزها به بحرانی در روابط دو کشور تبدیل شده است و بسیاری عدم حل شدن این موضوع را متغیر مهمی در مناسبات میان دو کشور ارزیابی میکنند تا بازگشت مهاجرین افغانی به سرزمینهای خویش و افزایش نیروهای امریکایی در افغانستان که به صورت غیرمستقیم میتوانند تهدیدی برای امنیت ملی ایران باشد. با این حال، تهران و کابل از اردیبهشت ماه با تشکیل پنج کمیته کاری عزم خویش را برای پایان دادن به اختلافات و تعریف یک نقشه راه در قالب سند جامع همکاریهای جامع همکاریها جزم کردهاند تا از این راه، بتوانند مشخصتر و شفافتر از هر زمان دیگری راه پیشرو را طی طریق کنند.
درخصوص مسائل ایران و افغانستان، آخرین وضعیت رایزنیهای دو کشور در موضوعات مختلف از جلمه مسئله آب و مهاجرین افغانستانی، همکاریهای دو کشور به ویژه در عرصه امنیتی و... با محمد محقق، معاون عبدالله عبدالله رئیس اجرایی دولت افغانستان گفتوگویی داشتهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
روابط تهران و کابل را نه میتوان خیلی گرم توصیف کرد و نه خیلی سرد
*روابط ایران و افغانستان را در دولت حسن روحانی چگونه ارزیابی میکنید؟
روابط ایران و افغانستان در چهار سال گذشته اندکی شکراب شده است. دلیل این شکراب شدن نیز مسئله آب و اختلافات دو کشور در این زمینه است. خوشبختانه با تدبیر هر دو طرف گفتوگوهایی در این رابطه آغاز شده و با صحبتهای سختی که صورت گرفت، مواضع طرفین نرم شده است. در این چارچوب، کمیتههای پنجگانه ایران و افغانستان درخصوص مسائل دو کشور شکل گرفته و یکی از این کمیتهها درخصوص مسئله آب است. با این حال، روابط تهران و کابل را نه میتوان خیلی گرم توصیف کرد و نه خیلی سرد.
کابل نمیخواهد مناسبات و تنشهای ایران و امریکا بر مسائل افغانستان تاثیر بگذارد
*برخیها نیز معتقدند گرم نشدن تنور روابط دو کشور در کابل ریشه دارد و آن، نوع نگاه اشرف غنی به ایران و اختلاف وی درباره ایران با عبدالله عبدالله است. چه نگاهی در درون دولت وحدت ملی نسبت به ایران وجود دارد؟
ایران و افغانستان ریشه مشترک تاریخی با یکدیگر دارند. زبان مشترک، دین مشترک، قومیتهای مشترک، پیوندهای فرهنگی مشترک و... اشتراکات خوب و محکمی هستند که موجب میشود تا دو کشور روابط خوب و عالی با یکدیگر داشته باشند اما اینکه روابط دو کشور گرم و متناسب با انتظارات نیست، این مسئله را باید در سلسله عوامل دیگر جستجو کرد. به طور مثال، روابط ایران و امریکا خصمانه و پرتنش است و در ۱۴ سالی که امریکاییها در افغانستان بودهاند، با وجودی که افغانستان رویکردی بیطرفانه داشته و نخواسته مناسبات و تنشهای ایران و امریکا بر مسائل افغانستان تاثیر بگذارد یا اینکه روابط کابل با تهران یا واشنگتن تحت تاثیر یکی از این دو کشور باشد.
بعید میدانم دولتمردان افغانستان با ایران خصومتی داشته باشند
به عبارتی، ما سعی کردهایم حالت میانهای را در روابطمان داشته باشیم اما حضور امریکاییها در افغانستان، موجب شده تا روابط ایران و افغانستان هم بیش از این رشد نداشته باشد چون امریکاییها مخالف حضور و نقشآفرینی ایران در افغانستان هستند. از سویی، در این موضوع که کابل نسبت به مسائل تهران و واشنگتن باید رویکرد میانه و بیطرفانهای داشته باشد و روابطش با هر یک از آنها متاثر از دیگری نباشد، تفاوتی میان جناحهای درون دولت وحدت ملی نیست و من فکر نمیکنم اختلاف نظری در این باره میان آقای اشرف غنی و عبدالله عبدالله وجود داشته باشد اما متوجه باشید که امریکاییها اجرای تقریبا همه پروژهها مهم و حیاتی درون افغانستان را برعهده دارند؛ از بازسازی افغانستان، آموزش پلیس و نیروهای مسلح و... و همین مسئله موجب میشود امریکا درخصوص روابط ایران و افغانستان حساسیت زیادی داشته باشد. بر این اساس، سیاستهای آقایان اشرف غنی و عبدالله عبدالله با یکدیگر تفاوتی ندارد. من بعید میدانم دولتمردان افغانستان با ایران خصومتی داشته باشند. ایران و افغانستان دو کشور همسایه، همزبان و با پیوندهای مشترک فراوان هستند. با این حال، یک سلسله عوامل بیرونی قاعدتا بر روابط تهران و کابل اثرگذار هستند چون افغانستان نمیتواند پروژههای اساسی و حیاتی خود را تحت تاثیر روابطش با ایران قرار دهد.
کمیتههای پنج گانه برای دستیابی به سند همکاری جامع همکاریها تشکیل شدهاند
*شما در گفتوگویی از برنامه افغانستان برای توسعه مناسبات و افزایش روابط با ایران سخن گفته بودید. این برنامه چیست و شامل چه ابعاد و موضوعاتی میشود؟
ایران و افغانستان برای دستیابی به سند جامع همکاریها با یکدیگر توافق کردهاند تا کمیتههای پنج گانهای را تشکیل دهند که شامل کمیتههای اقتصادی، امنیتی، مهاجرین، آب و امور فرهنگی میشود. در کمیته اقصادی در رابطه با افزایش مناسبات تجاری، مسائل ترانزیتی، خط ریل راهآهن و بندر چابهار گفتوگو میکنند. در کمیته امنیتی درخصوص مسائل مبارزه با تروریسم و مبارزه با قاچاق مواد مخدر و همکاریهای دو کشور در این باره رایزنی میشود. در کمیته آب درخصوص رودخانههای هریرود و هیرمند صحبت میکنیم. در کمیتههای مهاجرین و امور فرهنگی نیز درخصوص مسائل مشترک دو کشور بحث میکنیم. کمیتههای از دو کشور در هر یک از این کمیتهها در حل گفتوگو هستند تا به یک تفاهم کلی برسند و این توافق کلی زمینهای برای دستیابی و توافق درخصوص سند جامع همکاریهای دو کشور شود و در این چارچوب، دو کشور بتوانند روابط خود در هر عرصه را تعریف کرده و توسعه ببخشند.
فکر نمیکنم مسئله مهاجرین رو به پایان باشد
آینده چندان مطمئنی نداریم
*میلیونها مهاجر افغان از حدود سه دهه پیش تاکنون در ایران حضور دارند. چه برنامهای از سوی دولت وحدت ملی برای بازگشت این افراد به افغانستان وجود دارد؟
مسئله بازگشت مهاجرین به افغانستان، از جمله برنامههای دولتهای افغانستان در طول سالهای گذشته بوده است؛ چه در دولت کنونی و چه در دولت قبلی. میلیونها نفر سالانه از پاکستان و ایران که عمده محل حضور مهاجران هستند، به افغانستان بازگشتهاند اما به دلیل وضعیت بد اقتصادی افغانستان و همچنین ناامنی که در کشور ما وجود دارد و در ماهها و هفتههای اخیر گسترش یافته است، مهاجرت متقابل نیز انجام میشود یعنی همانطور که عدهای به درون افغانستان بازمیگردند، عدهای نیز مهاجر میشوند. من فکر نمیکنم که مسئله مهاجرین رو به پایان باشد به ویژه آنکه با حضور داعش در افغانستان، جنگ برای از بین بردن آنها ممکن است، سالها طول بکشد و طبیعتا این شرایط جنگ و ناامنی موجب مهاجرت، خانه به دوشی و آوارگی میشود. چهل است که در افغانستان جنگ است و هنوز هم سایه جنگ از کشور ما برداشته نشده و ما آیندهای چندان مطمئنی نداریم.
ایران طرفدار بازگشت آبرومندانه و داوطلبانه مهاجرین افغان به افغانستان است
*در چنین شرایطی، پاسخ ایران به مسئله مهاجرین افغانستانی چه بوده است؟
ایران طرفدار بازگشت آبرومندانه و داوطلبانه مهاجرین افغان به افغانستان است. با وجود اینکه صدها هزار مهاجر افغانی در بازار کار ایران حضور دارند و این حضور میتواند تاثیرات مثبتی را نیز به همراه داشته باشد و بسیاری از کارفرمایان ایرانی نیز از کار کسانی که در ایران حرفه و فن آموختهاند، راضی هستند. با این وجود، یک مسئله از زاویه دیگر نیز وجود دارد و آن، اینکه این حضور میتواند عرصه را برای کار برای کار کردن تنگ کند. دو کشور دوست دارند که این مسائل را حل کنند ولی مسائل بسیاری وجود دارد که علیرغم دوست داشتن، نمیتوان آنها را حل کرد چون دارای شرایط طبیعی نیست.
مسئله آب یک بحث طولانی میان ایران و افغانستان است
*اشاره کردید که مسئله آب بر روابط ایران و افغانستان سایه انداخته است و البته به مذاکرات کارگروههای دو کشور اشاره کردید. فرمول پیشنهادی کابل برای حل این موضوع چیست؟
مسئله آب یک بحث طولانی است. وقتی به تاریخ مراجعه میکنیم قرارداد آب هیرمند میان ایران و افغانستان سالها دوام داشته و اجرا شده است. ما مشکلی از نظر مسائل نظری و قراردادی نداریم و درباره مسائل جدید میتوان گفتوگو کرد اما مسئلهای که وجود دارد، مسئله آب هریرود است که موضوع تازهای است و باید در این باره مذاکره شود. اینکه آن موضوع شش ماه، یک سال یا بیشتر از یک سال طول میکشد، بحثی است که تازه آغاز شده است. اهمیت این موضوع نیز موجب میشود که این مسئله حل شود و یک قراردادی میان ایران و افغانستان وجود داشته باشد اما اینکه این قرارداد چگونه شود، این موضوع بستگی به تفاهمات هیاتهای مذاکراتی دوطرف است.
عدم حل مسئله آب میتواند تنش بسیار جدی برای روابط ایران و افغانستان به همراه داشته باشد
*با توجه به اینکه گفتید موضوع آب روابط دو کشور را شکراب کرد، آیا عدم حل این موضوع میتواند بر همه ابعاد روابط دوجانبه دو کشور سایه بیاندازد؟
من فکر میکنم این موضوع بستگی به نحوه تعامل دو طرف دارد. اگر دو طرف تعامل مثبت داشته باشند و در فضای خوشبینانه با یکدیگر گفتوگو کنند، بیتردید این موضوع قابل حل شدن است و تنشها بیشتر نمیشود اما اینکه اگر طرفین بنای حل شدن مسائل را نداشته باشند، این موضوع میتواند یک تنش بسیار جدی برای روابط دو کشور باشد.
مذاکرات صلح باید شش یا هشت جانبه باشد
*چندین دور از مذاکرات صلح انجام شده اما به نتیجهای نرسیده است. ورود ایران به این مذاکرات تا چه اندازه معادلات را تغییر بدهد؟
اگر کشورهای منطقه از جمله ایران با نیت خیر وارد این مسئله شوند، من این ورود را خارج از ثواب نمیدانم. طی سالهای گذشته که مذاکرات چهار جانبه میان پاکستان، افغانستان، چین و امریکا برای صلح مطرح بود، گفتم که این مذاکرات چهارجانبه کارساز نیست و موجب اختلاف، تقسیمبندی و رویارویی کشورهای مختلف میشود. من در همان زمان گفتم چرا مذاکرات شش جانبه نیست؟ چرا این مذاکرات هشت جانبه نیست؟ چرا آن مذاکرات دهجانبه نیست؟ من در آن زمان گفتم که باید کشورهای همسایه و منطقه مانند ایران، ترکیه و هند را در این موضوع باید دخیل ساخت. من پیشبینی شرایط را میکردم ولی متاسفانه در آن زمان شنیده نشد و دیدیم مذاکرات صلح به نتیجهای نرسید و نظرات تیم امریکا و نظرات تیم کشورهای منطقه در مقابل یکدیگر قرار دارد.
همکاری ایران و امریکا در مبارزه با تروریسم در افغانستان موثر است ولو به صورت غیررسمی
*با توجه به اختلافات میان ایران و امریکا، فکر نمیکنید اختلافات دو کشور موجب شکست مذاکرات افغانستان در صورت اضافه شدن ایران به آن رایزنیها شود؟
عراق نمونه خوبی است. ما مشاهده کردیم که هر چند ایران و امریکا در عراق با یکدیگر اختلاف نظر دارند و در آن مورد هم با یکدیگر رایزنی نکردند اما به صورت غیرمستقیم، به صورت غیررسمی پذیرفتند که با یکدیگر همکاری داشته باشند و شاهد اقدامات ایران و امریکا در مبارزه با تروریسم بودیم. در زمان تشکیل دولت موقت افغانستان پس از سقوط حکومت طالبان در مذاکرات بینالمللی بن نیز شاهد بودیم که ایران و امریکا در آن مذاکرات نیز حضور داشتند و نقشآفرینیهای ویژهای داشتند. بنابراین اگر کشورها و طرفهای بینالمللی واقعا عزم مبارزه با تروریسم، تقویت حکومت مرکزی و ایجاد ثبات و امنیت را در منطقه داشته باشند، میشود که هم ایران، هم ترکیه، هم هند و... باشد. من این حضورها را در تضاد نمیدانم.
پادرمیانی ایران در بهبود تنش افغانستان و پاکستان خالی از لطف نیست
*چند دهه پیش که پاکستان و افغانستان به نقطه جنگ با یکدیگر رسیده بودند، دولت وقت ایران وارد میانجیگری شد و مانع از آغاز شد. اکنون هم شاهد افزایش اختلافات کابل و اسلامآباد هستیم. فکر میکنید در شرایط کنونی ایران میتواند چنین نقشی را ایفا کند؟
اگر ایران برای بهبود روابط کابل و اسلامآباد پادرمیانی کند، خالی از لطف نیست. ایران و پاکستان دو کشور اسلامی و همسایه ما هستند و از کشورهای مقتدر منطقه محسوب میشوند. در صورتی که تفاهم میان این دو کشور وجود داشته باشد، حتما رایزنی ایران برای بهبود روابط اسلامآباد با کابل را مثبت میدانیم به شرطی که این گفتوگو برای افزایش رقابت یا افزایش نفوذ در افغانستان نباشد. در این صورت کشورهای منطقه از جمله ایران میتوانند برای کاهش تنشها و از بین رفتن بیثباتیها تشریک مساعی کنند.
تهران برای کاهش تنش کابل و اسلامآباد با احتیاط برخورده کرده است
امریکاییها فهمیدهاند، نمیتوانند به تنهایی مسائل افغانستان را حل کنند
*آیا تاکنون علاقهای برای این تشریک مساعی و میانجیگری را از خود نشان داده است؟
تاکنون تهران در این باره با احتیاط برخورد کرده و زیاد به این موضوعات ورود نکرده است. با طولانی شدن جنگ و همچنین اینکه امریکاییها فهمیدهاند، نمیتوانند به تنهایی مسائل افغانستان را حل کنند، ورود ایران برای کاهش تنشها خالی از لطف و ثواب نیست.
مدرکی مبنی بر تجهیز طالبان از سوی ایران وجود ندارد
*برخی گروهها و رسانهها در افغانستان، ایران را متهم به داشتن ارتباط با طالبان میکنند. آیا دولت افغانستان نیز همین اعتقاد را دارد؟
همانطور که گفتید این ذهنیت در میان برخی از گروهها در افغانستان وجود دارد اما تا به امروز به صورت مستند مدرکی مبنی بر داشتن ارتباطات نزدیک میان ایران و طالبان ندیدهایم و مدرکی مبنی بر تجهیز طالبان از سوی ایران وجود ندارد اما اینکه یک کشور تلاش کند طالبان را به راه بیاورد و مجاب سازد که وارد پروسه مذاکره و صلح با دولت مرکزی شود، این تلاش میتواند مثبت هم باشد. با این حال، اینکه ایران و طالبان با یکدیگر ارتباط دارند و ایران به طالبان کمک نظامی میکند، شایعهای است که در افغانستان وجود دارد.
*آیا در این باره با ایران صحبت کردهاید؟
همانطور که گفتم به صورت رسمی مدرکی دال بر ارتباط میان ایران و افغانستان وجود ندارد بلکه شایعه هستند که زیاد جدی هم نیستند.
تشریک مساعی کشورهای همسایه از جمله ایران برای مبارزه با تروریستها ضروری است
*شاهد همکاریهای استراتژیک ایران با عراق و سوریه برای مبارزه با تروریسم تکفیری هستند. با توجه به افزایش گروههای تکفیری در افغانستان، آیا کابل تصمیمی برای توسعه همکاریهای امنیتی با تهران را در این باره دارد؟
شکست داعش در سوریه و عراق کار بسیار خوب و بزرگی بود ولی باید به یک نکته توجه داشت که نیروهای داعش، عمدتا تروریستهایی بودند که از کشورهای دیگر به سوریه و عراق رفته بودند یا جزو گروههای تروریستی بودند که آن تروریستها و گروهها استحاله شده و به داعش پیوستند. به نظر میرسد بخشی از نیروهای داعش با شکست در سوریه و عراق بخواهند به کشورهای دیگر و از جمله کشورهای خودشان بازگردند و از آنجایی که بخش عمدهای از داعشیها از اتباع کشورهای آسیای میانه هستند، ممکن است آنها به افغانستان فرار کنند. چنین حضوری شرایط را پیچیده میکند به خصوص آنکه این نیروها اگر بخواهند در شمال افغانستان مستقر شوند. در این شرایط، تشریک مساعی و افزایش همکاریها میان کشورهای همسایه همانند پاکستان، ایران و کشورهای آسیای میانه برای مبارزه با تروریستها امری ضروری است.
دعوت رسمی برای مبارزه با تروریسم در افغانستان از ایران نشده است
*آیا تا به حال از ایران برای مبارزه با تروریسم کمک خواستهاید؟
گفتوگوهایی میان برخی از مسئولان به صورت غیررسمی در این باره صورت گرفته شده است اما تا به امروز به صورت رسمی از ایران در این باره دعوتی نشده است.
حضور امریکا در افغانستان مانع افزایش همکاریهای تهران و کابل است
*حضور امریکا در افغانستان تا چه اندازه به مانعی برای افزایش همکاریها میان تهران و کابل تبدیل شده است؟
بدون شک، حضور امریکا در افغانستان مانع عمدهای نرمال شدن روابط ایران و افغانستان و افزایش همکاریهای دو کشور است چراکه هر یک دیگری را عامل بیثباتی در افغانستان میدانند و با حضوری دیگری در افغانستان مخالف هستند.
*بسیاری معقتدند که ریاض درصدد ایجاد جنگهای نیابتی با تهران در کشورهای حوزه نفوذ ایران است که نمونه آن را در ریاض شاهدیم. آیا در افغانستان شاهد این کشمکش هستیم؟ چقدر تنش میان ایران و عربستان در افغانستان اثر داشته است؟
در افغانستان چنین تنشی وجود ندارد صرف نظر از اینکه اگر داعشیها به این مسائل دامن نزنند زیرا داعشی دارای ایدئولوژی تکفیری وهابی هستند.
به صلاح نیست ایران و افغانستان با یکدیگر تنش داشته باشند
رجزخوانیهای ولیعهد جوان عربستان را حسابشده نمیدانیم
*افغانستان چه سیاستی را در تنش میان ایران و عربستان اتخاذ کرده است؟
به نظر من بهترین سیاست افغانستان، بیطرفی در این تنشها است. البته ما طرفدار این نظریه هستیم که ایران و عربستان که دو کشور بزرگ اسلامی که اثرگذار هستند، نباید چنین تنشهایی وجود داشته باشد و نباید رجزخوانیهایی که اخیرا از سوی ولیعهد جوان عربستان بیان شده است، ادامه کند. اصولا ما این موضعگیریها را حساب شده نمیدانیم و معتقدیم به صلاح جهان اسلام نیست که ایران و عربستان حتی در عرصه کلامی با یکدیگر تنش داشته باشند و با یکدیگر درگیر شوند.
افغانستان در موضع میانجیگری میان ایران و عربستان نیست
*آیا تمایلی برای میانجیگری میان تهران و ریاض دارید؟
افغانستان در موضعی نیست که بخواهد میان ایران و عربستان میانجیگری کند.
*ایران همیشه مخالف حضور نیروهای بیگانه در منطقه به ویژه در افغانستان بوده است. در استراتژی جدید امریکا شاهد افزایش حضور نظامی این کشور در افغانستان بودهایم. این مسئله چه تاثیری در مناسبات تهران و کابل خواهد داشت؟
اعلام استراتژی جدید امریکا در منطقه حساسیتهایی را در منطقه ایجاد کرده است اما منطقه باید درک کند که با وجود پدیدهای مانند داعش و طالبان در افغانستان، آیا به صلاح هست که از نیروهای امریکایی در افغانستان کاسته شود؟ ما فکر میکنیم برای مبارزه با تروریسم باید تلاشهای بیشتری صورت بگیرد.
*فکر میکنید افزایش حضور امریکا میتواند مبارزه با تروریسم را افزایش دهد؟
من مبارزه با تروریسم وابسته به تشریک مساعی جامعه جهانی میدانم. اگر جامعه جهانی عزم مبارزه با تروریسم را در افغانستان داشته باشد، میتوان به ریشهکنی را داشت اما اگر کاری که امریکا در سوریه انجام میداد – یعنی از یکسو با داعش میجنگید اما از طرف دیگر به نیروهای به اصطلاح معتدل سلاح میداد و آنها هم کسانی بودند که سر افراد را از بدنهایشان جدا میکردند – ما شاهد تحولی در مبارزه با ترویسم نخواهیم بود.
گفتوگو: محمدابراهیم ترقینژاد