یادداشت ظریف در نشریه آتلانتیک:
برجام الگویی برای حل اختلافات منطقهای از مسیر دیپلماسی است/ میتوانیم با یک مجمع گفتوگوی منطقهای شروع کنیم
وزیر امور خارجه تاکید کرد: ایران همچنان به رویه همیشگی خود یعنی گفتوگو، احترام متقابل و تفاهم ادامه خواهد داد. من در این راستا اوائل ماه اکتبر سال جاری ملاقاتهای بسیار مهم در سطوح بالا در قطر و عمان داشتم و روز بعد اجلاس سران ایران و ترکیه را در تهران داشتیم و به موضوعات مهم صلح و ثبات و امنیت در منطقه پرداختیم.
به گزارش ایلنا، متن یادداشت محمدجواد ظریف در نشریه آمریکایی آتلانتیک که به تشریح دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران در زمینههای مختلف منطقهای و بینالمللی پرداخته شده، به شرح زیر است:
ورود نیروهای بیگانه منطقه را ناامن کرده است
ایرانیان در منطقهای بیثبات و دارای مشکلات زیاد زندگی میکنند. نمیتوانیم جغرافیا را تغییر دهیم، ولی منطقه ما همیشه چنین پرآشوب نبوده است. بدون اینکه بخواهیم خیلی در تاریخ به عقب برگردیم- اگرچه به عنوان ملتی باستانی معیار خاطرات ما هزارههاست، و نه دههها یا حتی قرنها- با قطعیت میشود گفت که منطقه ما از زمانی دستخوش ناامنی و بیثباتی گردید که نیروهای خارجی و در واقع قدرتهای کاملا «بیگانه» وارد شدند و شروع به مداخله کردند.
نفت و رقابتهای جنگ سرد زمینهساز مداخله ابرقدرتها در منطقه شد
اکتشاف نفت، دارویی که غرب به زودی به آن اعتیاد یافت، صرفا به تقویت حضور و نمود قدرتهای استعماری در منطقه منجر شد و متعاقبا رقابتهای دوره جنگ سرد - که هر دو عامل در تصمیم دولتهای آمریکا و انگلیس برای سرنگونی دولت قانونی و مشروع ایران در سال ١٩٥٣ موثر بود - زمینههای مداخله هرچه بیشتر ابرقدرتها و قدرتهای خارجی را فراهم ساخت.
متحدان دیرپای غرب در منطقه، ثروت خود را هزینه خرید اسلحه میکنند
امروز، آنچه این مداخلات به همراه آورده است، یک خاورمیانه از هم گسیخته است. متحدان دیرپای غرب، بیش از آنکه به آمال و مسائل ملتهای خودشان توجه کنند، ثروت خود را هزینه خرید اسلحه و تسلیح خود میکنند و ثروتهای حاصل از منابع طبیعی خود را به غرب میفرستند. آنها بیش از میلیاردها دلار از این ثروت را نیر هزینه ترویج وهابیت - یک ایدئولوژی قرون وسطایی تنفر و انزوا - از شرق دور تا آمریکا میکنند. آنها حامی بازیگران غیردولتی سازمانیافتهای هستند که پیگیر انتقامجویی مخرب از طریق ترور و جنگهای داخلی هستند، و از جمله در مورد افغانستان، دو کشور عربستان سعودی و امارات متحده عربی تا جایی پیش رفتند که طالبان را رسما به عنوان دولت افغانستان به رسمیت شناختند - و به این ترتیب دو کشور از فقط سه کشوری در جهان بودند که این شناسایی را انجام دادند.
دولت آمریکا چشم بر ایدئولوژی وهابیت و تامین مالی آن بسته است
با این حال، دولت آمریکا چشم بر این ایدئولوژی و تامین مالی آن بست که به ایجاد القاعده - و شعبههای جدیدتر آن شامل داعش، جبههالنصره، احرارالشام، جیشالاسلام، بوکوحرام، الشباب و نظایر آن - و همچنین بدترین حمله تروریستی در خاک آمریکا بعد از پرل هاربر شد. امروز هدف از حضور نظامی آمریکا در منطقه، دیگر صرفا مقابله با تهدیدات نسبت به منافع آمریکا نیست، بلکه مقابله با تهدیدات تروریستی است که تحت حمایت همان متحدانی گسترش یافتهاند و اکنون شهرهای اروپایی و آمریکا در معرض آن هستند.
استفاده میدانی از تسلیحات شیمیایی با سکوت کرکننده جامعه جهانی همراه بود
این متحدان غرب - که در طول تاریخ کوتاه خود بر ضدیت با کشور من اصرار کردهاند - به ایران بعد از انقلاب اسلامی حمله کردند؛ انقلابی که ما را از یک دیکتاتوری کم و بیش مشابه آنها رهایی داد و به ما اجازه داد تا راه مستقل و مسالمت آمیز غیروابسته به شرق و غرب را در تاریخ پیدا کنیم. در حالی که ما داوطلبانه نقش ژاندارم منطقه را کنار گذاشته بودیم، این متحدین غرب به تامین مالی و تسلیحاتی و حمایت از صدام حسین در حمله به ایران پرداختند. جنگ هشت ساله صدام بر علیه ایران هیچ نتیجهای جز مرگ و خرابی نداشت، از جمله اولین استفاده میدانی از تسلیحات شیمیایی بعد از جنگ جهانی اول - توسط صدام برعلیه سربازان و شهروندان ایرانی- که با سکوت کرکننده جامعه جهانی همراه بود.
در حمله صدام به کویت، ترجیح دادیم همسایگانمان کشورهایی پایدار، برقرار و مستقل بمانند
ما ایرانیها، به جرم اینکه جرات داشتیم و رهاییمان را از استبداد داخلی و سلطه خارجی اعلام کردیم، مورد تنبیه قرار گرفتیم و حتی از تسلیحات اولیه دفاعی محروم شدیم؛ حتی زمانی که شهرهای ما در بین هلهله و شادی همسایگان عربمان موشکباران میشد. یکی از این همسایهها کویت بود که یکی از حامیان اصلی صدام در جنگ با ایران محسوب میشد و به وی در فروش نفتش کمک میکرد. با این حال مدت کوتاهی بعد از جنگ، کویت خودش قربانی جاهطلبیهای صدام قرار گرفت و به آن حمله شد. با این وجود، ما تصمیم به حمایت از حاکمیت کویت در جهت حفظ صلح و ثبات منطقهای گرفتیم، آن هم زمانی که صدام پیشنهاد شراکت در غنایمش را به ما داده بود و حتی جنگندههایش را در ظاهر برای حفاظت و در واقع برای تطمیع ما به همراهی با خودش به ایران فرستاده بود. رهبری ایران به طور قاطع و علیرغم دشمنی پیدا و پنهان برخی دولتهای خلیج فارس از زمان انقلاب، این پیشنهاد وسوسهانگیز را رد کرد. ما ترجیح دادیم همسایگانمان در خلیج فارس کشورهایی پایدار، برقرار و مستقل بمانند تا این که رضایتی کوتاهمدت از مشاهده اینکه آنها به سزای اعمالشان رسیدهاند، به دست آوریم.
ایران در امور داخلی همسایگانش دخالت نکرده و نخواهد کرد
امروز برخی از این دولتها - به ویژه عربستان سعودی و امارات عربی متحده و در اثر لابی پرهزینه آنها، ایالات متحده آمریکا - ادعا میکنند که ایران در امور اعراب دخالت میکند و ناامنی را در منطقه میگستراند. طرفه آنکه، این همین کشورها هستند که جنگ را به کشور عرب همسایهشان یمن تحمیل کردند، به بحرین تجاوز کردند، کشور خویشاوندشان قطر را تحریم کردند، گروههای تروریستی در سوریه را حمایت مالی و تسلیح کردند و از یک کودتای نظامی در مصر بر علیه یک دولت منتخب مردم حمایت کردند و همه اینها در حالی است که آزادیهای اساسی بدیهی را از مردم بیقرار خودشان دریغ میکنند. در مقابل، ایران که از همه همسایگان خود به عنوان یک کشور مستقل قویتر و قدیمیتر است، در سه قرن گذشته به هیچ کشور دیگری حمله نکرده است. ایران در امور داخلی همسایگانش دخالت نکرده و نخواهد کرد.
«امور عربی» به ایران ربط دارد و «مسائل غیرعربی» هم به اعراب مربوط است
با این وجود، «امور عربی» به ایران ربط دارد و از گفتن این ابایی نداریم که بگوییم «مسائل غیرعربی» هم به آنها مربوط است. چطور میشود به هم مربوط نباشند؟ وقتی مرزها، آبها و منابع مشترک داریم و وقتی از فضای هوایی یکدیگر پرواز میکنیم. نمیتوانیم به این موضوع که همسایگان ما چگونه این بخش از جهان را که خانه ما در آن است متاثر میسازند، منافعی نداشته باشیم.
هیچ علاقهای به سرنگونی هیچ یک از رژیمهای کشورهایی اطرافمان نداریم
ولی منافع ما در امور منطقهمان بدخواهانه نیست. برعکس، این منافع در جهت ثبات است. ما هیچ علاقهای به سرنگونی هیچ یک از رژیمهای کشورهایی که اطرافمان هستند، نداریم. خواسته ما - در اصول و در عمل - این است که همه ملتهای منطقه از امنیت، صلح و ثبات برخوردار باشند. متاسفانه، برخی از همسایگان ما که رهبران کار ناآزموده آنها خود را با توهم تغییر حکومت در ایران تسلی میدهند، چنین خواستهای ندارند و از گروهکهای تروریستی حمایت میکنند که به دنبال براندازی یا ایجاد وحشت برای جریحهدار کردن عزم ملت هستند. این همسایگان تمام این کارها را در همان زمانی انجام میدهند که ادعا میکنند نفوذ ایران در حال گسترش است؛ بهویژه از زمان نهایی شدت توافق هستهای در سال ٢٠١٥.
نفوذ ایران نتیجه اقدامات، اشتباهات و انتخابهای غلط کشورهای عربی و متحدان غربیشان است
نفوذ ایران در منطقه با هدف تحمیل هزینه بر دیگران از سوی ما گسترش نیافته است، بلکه نتیجه اقدامات، اشتباهات و انتخابهای غلط خود آنها و متحدان غربیشان است. بعد از سقوط طالبان در افغانستان و صدام حسین در عراق، این موضوع طبیعی بود که ایران که میزبان آوارگان این دو کشور بود و به چهرههای سیاسی این دو کشور پناه داده بود، «نفوذ» بیشتری بر دوستان تازه به قدرت رسیده نسبت به کسانی داشته باشد که طالبان و صدام حسین را تامین مالی و از جنایات آنها علیه ملتشان پشتیبانی کرده بودند. این ایران نبود که عربستان سعودی را به مدت یک دهه از گشایش سفارت در بغداد بعد از سقوط صدام بازداشت و یا این ایران نبود که آنها را بر جنگ با یمن یا تحریم قطر سوق داد.
نمیخواهیم قطر بیثبات باشد
قطر، کشوری که با ما در برخی مسایل اختلافنظرهای جدی دارد، همسایهای است که ما نمیخواهیم بیثبات شود. همینطور نمیخواهیم استقلال این کشور همسایه بر اثر قلدری برادر بزرگتر سعودی زیر سوال رود. از آنجایی که نمیتوانستیم اجازه بدهیم این کشور تحت محاصره و انزوا قرار بگیرد، مسیرهای هوایی و بندرهای مورد نیاز را در اختیار قطر قرار دادیم. در مورد مشابه ما سریعا حمایت خودمان را از دولت منتخب دموکراتیک ترکیه در مواجهه با تلاش برای کودتا اعلام کردیم، در حالی که با آنها هم در برخی مسایل اختلافنظر داشتیم. در لبنان — جایی که تشکیل دولت مرکزی به علت مخالفتهای عربستان سعودی که دشمنی و اختلافات فرقهای در شامات را به دولت مستقر ترجیح میدهد دو سال به طول انجامید — از نفوذ خود برای ثبات و آرامش استفاده کردیم.
هیچ کشوری به اندازه ایران در جنگ با داعش از دمشق تا بغداد فعالیت نکرده است
در سوریه — در زمانی که گروههای تروریستی وابسته به القاعده یا داعش با سوءاستفاده از پوشش ناآرامیهای بهار عربی به دنبال برقراری یک حکومت تروریستی آدمکش که مشخصه آن سر بریدنهای وحشیانه است بودند — ما به کمک مردم سوریه رفتیم. برخی از این گروههای تروریستی بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم به لحاظ مالی و تسلیحاتی توسط برخی از همسایگان ما مورد حمایت قرار گرفتهاند و حتی در برخی موارد از سوی آمریکا حمایت شدهاند. میلیونها سوری خانه خود را ترک کرده و آواره شدهاند. آنها از دست یک شخص، گروه و یا دولت فرار نکردهاند، بلکه آنها بهخاطر فرار از جنگ و ترور آواره شدهاند. هیچ کشوری به اندازه ایران در جنگ با داعش و ممانعت از تشکیل خلافت ضداسلامی از دمشق تا بغداد فعالیت نکرده است.
برای حل بحرانهای منطقه طرحهای متعدد برای آتشبس را مطرح ساختهایم
ایران رسیدن به توافق جهت حل بحران ساختگی هستهای را جزو اولویتهایش قرار داد، دقیقا بهخاطر اینکه مانع ایجاد بیثباتی بیشتر در منطقه و حل یک نقطه بحرانی شود. ما امیدوار بودیم و توقع هم این است که چنین رویهای به نفع تمامی همسایگان است. همزمان بحرانهای دیگر که منطقه را دربرگرفته فراموش نکردهایم و برای حل این بحرانها طرحهای متعدد برای آتشبس و انجام مذاکرات برای پایان نبرد و درگیری مطرح ساختهایم.
نمیخواهیم و نمیتوانیم عربستان را در ایجاد ثبات منطقهای نادیده بگیریم
گوششنوایی در میان آمریکاییها و کشورهای عربی برای پیشنهادهای ما نبوده است. ولی کسی نمیتواند ایران را نادیده بگیرد، همانگونه که ما نه میخواهیم و نه میتوانیم کشورهای مهم و عمده منطقه مثل عربستان سعودی را در ایجاد ثبات منطقهای نادیده بگیریم؛ چراکه بیثباتی در یک کشور بر ثبات همه تاثیر خواهد گذاشت.
همسایگان جنوبی خصومتها علیه ایران و ایرانیان را پس از برجام دوچندان کردند
پس از توافق هستهای همسایگان ما میتوانستند معاملات تجاری و سرمایهگذاری بیشتری با ما داشته باشند. آنها میتوانستند پیشنهاد همیشگی و مستمر ما برای ترتیبات امنیت منطقه را بررسی کنند ولی کاملا به عکس عمل کردند. خصومتها علیه ایران و ایرانیان را دوچندان کردند و هر کاری که توانستند انجام دادند — از لابیهای متعدد تا افراط در خوشرقصی برای رئیسجمهور آمریکا و امتناع از تعامل با ایران – تا این توهم را ایجاد کنند که ایران ریشه اصلی بیثباتی است و باید قبل از آنکه تمامی جهان را تهدید کند با آن مقابله شود و به عبارت مصطلح امروز در واشنگتن به عقب رانده شود.
توانمندی نظامی ما قرار نیست موضوع هرگونه مذاکره دیگر یا چانهزنی قرار گیرد
با توجه به این فضا و با در نظر گرفتن تجربه جنگ هشت سالهای که همسایه ما علیه کشور و مردم ما به راه انداخت و تقریبا تمامی منطقه و جهان از متجاوز حمایت کرد، ما کوشیدهایم که توان دفاعی خود را تقویت کنیم. به دلیل خصومتی که منطقه و غرب علیه ما از آغاز انقلاب نشان داده و به دلیل امتناع غرب از فروش حداقل سلاح دفاعی، ما توانمندی بومی دفاعی ایجاد کردهایم تا در آینده صدام دیگری به فکر تجاوز به ایران نیفتد. این توانمندی شامل موشکها نیز میشود که باید آزمایش شوند تا اطمینان حاصل کنیم که بر اساس طراحی انجام شده عمل میکنند که در حال حاضر با دقت هفت متری هدف را مورد اصابت قرار میدهند. (چنین دقتی برای موشکهای طراحی شده برای سلاح هستهای کاملا غیرضروری است چراکه آنها حتی در صورتی که با فاصله دهها و حتی صد کیلومتر از هدف اصابت کنند هنوز تخریب و کشتار در یک محوطه گسترده ایجاد میکنند. ولی دقت برای حمله با سلاح متعارف به یک مقر تروریستی یا هدف نظامی بدون وارد کردن خسارت جانبی به غیرنظامیان ضروری است.) ما عمدا توانمندی نظامی خود را وارد بحث برجام نکردیم، چرا که ایران هرگز اجازه نخواهد داد که حق خود برای دفاع از شهروندانش خدشهدار شود یا در اختیار طرف دیگری قرار گیرد. این مسئله قرار نیست موضوع هرگونه مذاکره دیگر یا چانهزنی قرار گیرد. البته هیچ کشور یا طرفی نباید از توانمندی موشکی و اصولا قدرت نظامی ما هراس داشته باشد، مگر آنکه خیال حمله به سرزمین ما و یا اقدام تروریستی علیه ما را در سر پرورانده باشد.
هدف ایران بازدارندگی در برابر هرگونه حمله است
عربستان سعودی سالانه ۶۳ میلیارد دلار هزینه بودجه نظامی خود میکند و در جهان بعد از آمریکا، چین و روسیه رتبه چهارم را دارد. امارات متحده عربی با یک و نیم میلیون نفر جمعیت رتبه ۱۴ در جهان را دارد و بالغ بر ۲۲ میلیارد دلار سالانه صرف بودجه نظامی خود میکند. ایران حتی در بین ۲۰ کشوری که بیشترین هزینه تسلیحاتی دارند نیست و با هزینه ۱۲ میلیارد دلار در سال رتبه ۳۳ در جهان را دارد. هدف ما این نیست که بزرگترین نیروی مسلح یا بیشترین تسلیحات را داشته باشیم یا تریلیونها دلار صرف خریدهای نظامی کنیم؛ بلکه هدف این است که توانمندی دفاعی داشته باشیم که چنانچه کشوری هوس کرد کشور ما را مورد حمله قرار دهد، بتوانیم از خود دفاع کنیم و در برابر هرگونه حمله بازدارندگی داشته باشیم.
بزرگترین سرمایه ما برای ثبات، امنیت و استقلال کشور مردم ما هستند، که برخلاف شهروندان برخی از متحدان آمریکا در منطقه هر چهار سال یکبار، خود دولتشان را تعیین میکنند.
هیچکس نباید انتظار داشته باشد ایران حق نظارت بر آبراه خلیج فارس را نادیده بگیرد
ما در آبراه خلیج فارس – که قرنها پیش توسط غربیها به دلیل آن که ایران طولانیترین ساحل را در آن داشت بدین نام شناخته شد — گشت میدهیم، چراکه هیچکس نمیتواند حق ایران برای دفاع از مرز و بوم خود در مقابل حمله یا توطئه را منکر شود. (ظاهرا به همین دلیل نیروی دریایی آمریکا در خلیج مکزیک و سواحل اقیانوس اطلس و آرام نیز گشتزنی خود را متوقف نکردهاند.) اگر قرار باشد کسی به اقدامات تحریکآمیز در خلیج فارس اعتراض کند، آن طرف یقینا ایران است. ناوهای جنگی آمریکا که هر یک تقریبا وسعت یک شهر بزرگ را دارند در آبهای خلیج فارس – که در برخی نقاط فقط ۱۰ کیلومتر عرض دارد — برای قایقهای ایران ایجاد مزاحمت میکنند. هیچکس نباید انتظار داشته باشد ایران حق مسلم خود یعنی نظارت بر این آبراه مهم که شاهرگ اصلی اقتصادی و منافع امنیت ملی ایران است را نادیده بگیرد.
«سلطه و تجاوز» ایران یک توهم است
ایرانهراسی که توسط برخی همسایگان ما دامنزده میشود و در دوران حکومت نااهلان عرصه سیاست به یک بیماری هیستریک تبدیل شده، امروز به سیاست آمریکا جهت میدهد. این جهتگیری در ارتباط با توافق هستهای صادق است و نمونه بارز آن خصومت آشکار علیه ایران در سخنرانی رییسجمهور ترامپ در مجمع عمومی ملل متحد است. ولی مدارک «رفتار بد» ایران وجود خارجی ندارد. «سلطه و تجاوز» ایران یک توهم است که توسط کسانی منتشر میشود که دلارهای خود را صرف خریداری تسلیحات و شرکتهای روابط عمومی آمریکایی میکنند و به آمریکا قول میدهند که به جای منافع مردمشان از منافع آمریکا دفاع کنند و در نهایت به هیچیک کمکی نمیکنند.
برجام الگویی برای حل و فصل اختلافات منطقهای از مسیر دیپلماسی است
اجرای موفقیتآمیز توافق هستهای - لااقل توسط ایران - نشاندهنده حسننیت و صلحخواهی ایران بوده است. با قصد هژمونی و برتریجویی، هیچگاه توافق حاصل نمیشد. برجام فیالواقع الگویی مناسب برای حل و فصل اختلافات از مسیر دیپلماسی است و از چنین الگویی میتوان برای حل اختلافات منطقه به طور مسالمتآمیز استفاده کرد. بجای تمرکز بر کاستیهای آن – که هر معامله و بده بستانی از دید هر یک از طرفها دارای نواقص و کاستیهایی است – مناسب است کشورها به منافع آن بنگرند، چرا که این توافق منافع فراوانی برای همگان و منجمله همسایگان ما دارد.
رهبران جدید عربستان و امارات جهتگیری توسعهطلبانهای در منطقه از خود نشان دادهاند
رهبران جدید عربستان سعودی و امارات متحده عربی - با بیصبری ناشی از بیتجربگی و غرور ناشی از نازپروردگی و برخورداری از ناز و نعمت - جهتگیری توسعهطلبانهای در منطقه از خود نشان دادهاند. نگرانی از رسوایی و شکست، باعث امتناع آنها از بازگشت از اشتباهات بوده است. ولی اصرار ورزیدن به سیاستهای غلط لزوما اوضاع را بهتر نخواهد کرد. مطمئنا آمریکا از ویتنام و اتحاد جماهیر شوروی وقت از افغانستان درسهای خوبی گرفتهاند.
تنشهای موجود در منطقه باید برای همسایگان ما موجب عبرت شود
تنشهای موجود در منطقه میبایست برای همسایگان ما موجب عبرت شود. یافتن راه صحیح دشوار نیست و تنها نیازمند چشم و فکر باز، احترام به عقاید و مواضع دیگران و آمادگی برای تعامل و جستجوی راهحلهای مورد پذیرش متقابل است. ما ایرانیان برای رسیدن به چنین کاری همراه با شش قدرت بزرگ زمانی که مذاکرات را در سال ۲۰۱۳ شروع کردیم متعهد شدیم. حتی اگر یک یا چند عضو توافق بدون دلیل تصمیم بر نقض و خروج از آن بگیرند یا از اجرای کامل آن سرباز زنند، روشی که انتخاب شد روش درستی بود. هرگونه ناکامی احتمالی در نهایت به دلیل ایراد ذاتی توافق نخواهد بود، بلکه نشان از سوءنیت داشته و به بیاعتباری جهانی طرفی که نقض عهد کرده خواهد انجامید.
برای بررسی راههای عبور از بن بست کنونی و به ویژه در رابطه با گسترش تروریسم، برای کشورهای منطقه و حامیان غربی آنها مفید است نگاهی دقیقتر به بحث گفتگوی تمدنها که در سال ۱۹۹۸ — بسیار قبل از حوادث ۱۱ سپتامبر و جدی شدن بحث جنگ تمدنها در فضای عمومی — از سوی ایران پیشنهاد شد و همچنین بحث (WAVE) جهان علیه خشونت و افراط گرایی که در سال ۲۰۱۳ – قبل از آن که داعش به صورت جدی مطرح باشد — از سوی رئیسجمهور روحانی عنوان گردید، داشته باشند. هر دو ابتکار به درستی شرایط اجتماعی، فرهنگی و جهانی که به گسترش افراطیگری و خشونت افراطی انجامیده است و معمولا در خطابههای مبارزه با این بلیه فراموش میشوند تشخیص داده شده است.
میتوانیم راهحلهای برد - برد داشته باشیم که نتیجه آن شکست هیچکس نباشد
در حالی که بدیهی است که داعش و گروههای تروریستی باید نابود شده و وعدههای دروغین آنها افشا شود، بازگشت معنیدار صلح و ثبات به منطقه خلیج فارس نیازمند ترویج تفاهم متقابل و همکاری امنیتی منطقهای است که تاکنون از سوی همسایگان ما پذیرفته نشده است. ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که نتوانیم با یکدیگر همکاری کنیم. در بازی باستانی ایرانیِ شطرنج یا به بنبست میرسیم و یا یک طرف برنده و طرف دیگر بازنده است. شطرنج یک بازی عالی است؛ اما آن فقط یک بازی است. در دنیای امروزی نتایج دیگری هم ممکن است. میتوانیم راهحلهای برد - برد داشته باشیم که نتیجه آن شکست هیچکس نباشد. برای رسیدن به این هدف باید یک سازوکار کارآمد منطقهای ایجاد کنیم و نه دیوار اختلاف را بلندتر کنیم. ما میتوانیم با یک مجمع گفتگوی منطقهای شروع کنیم که ایران هموار به صورت خصوصی و علنی خواستار آن بوده است.
چنین مجمعی باید براساس احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی، استقلال سیاسی همه کشورها، خدشهناپذیری مرزهای بینالمللی، حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات، ممنوعیت تهدید و استفاده از زور، و ترویج صلح، ثبات، پیشرفت و رفاه در منطقه ایجاد شود. چنین مجمعی میتواند در نهایت به ترتیبات همکاری امنیتی و عدم تجاوز بین همه کشورهای منطقه ارتقا یابد تا خلیج فارس همواره مترادف با مشکلات غیر قابل حل نباشد.
ایران همچنان به رویه همیشگی خود یعنی گفتوگو، احترام متقابل و تفاهم ادامه خواهد داد
ایران همچنان به رویه همیشگی خود یعنی گفتوگو، احترام متقابل و تفاهم ادامه خواهد داد. من در این راستا اوائل ماه اکتبر سال جاری ملاقاتهای بسیار مهم در سطوح بالا در قطر و عمان داشتم و روز بعد اجلاس سران ایران و ترکیه را در تهران داشتیم و به موضوعات مهم صلح و ثبات و امنیت در منطقه پرداختیم. همه باید خواهان آن باشند که بتوانیم تعامل مشابهی با دیگر همسایگان داشته باشیم.