نصرتالله تاجیک در گفتوگو با ایلنا:
تلاش عربستان دامن زدن به تضادهای ایران و امریکاست/ اقدامات دولت یازدهم از شدت تاثیر فعالیتهای ریاض علیه تهران کاست
یک تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه معتقد است که سعودیها تلاش زیادی میکنند اگر بتوانند به تضادهای ایران و امریکا دامن بزنند یا حداقل از فضای اختلافات ایران و آمریکا استفاده کرده و به اهداف سیاست خارجی خود در رویارویی با ایران برسند.
روابط ایران و عربستان در چهار دهه گذشته، رابطه همیشه یکدستی نبوده است؛ کماآنکه زمانی سعودیها به همراه ایران جزو دو پایه اصلی دکترین امریکا در منطقه خلیج فارس بودند و تهران و ریاض عنوان ژندارم منطقه را یدک میکشیدند و زمانی نیز همانند این روزها، دو کشور رودرروی یکدیگر قرار گرفتهاند و خاورمیانه صحنه رقابتهای مستقیم و غیرمستقیم دو کشور شده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و روی کار آمدن حکومتی مبتنی بر رای مردم و اندیشه دینی، روابط دو کشور دوست دیروز تحت تاثیر این مسئله قرار گرفت. بیثباتیهای ابتدای انقلاب و قطع رابطه استراتژیک تهران و واشنگتن پس از اشغال سفارت امریکا به دست دانشجویان خط امام، موجب شد تا ریاض به همراه دیگر شیخنشینهای خلیج فارس که در هراس اندیشه صدور انقلاب بودند، صدام را علیه حکومت تازهنفس و نوپای ایران بشورانند.
با این وجود، روابط ایران و اعراب به طور عام و مناسبات میان تهران و ریاض به طور خاص پس از پایان جنگ تحمیلی و روی کار آمدن دولت سازنندگی، به سرعت بهبود یافت و این روابط در دولت اصلاحات نه تنها تداوم یافت بلکه شدت و عمق بیشتری پیدا کرد. با این حال، دو مسئله موجب شد تا روابط میان ایران و عربستان با وجود آن روابط تقریبا رو به بهبود، تداوم نیابد؛ یکی آمدن دولتهای نهم و دهم و انجام اقداماتی غیرقابل تصور از سوی آن دولت و دیگری، تحولات پس از اشغال عراق و سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ و در ادامه آن، تحولات جهان عرب که به نام بهار عربی شهرت یافت.
در پی آن تحولات، ریاض که میدید ناخواسته عمق نفوذ و تاثیرگذاری ایران روزبهروز در حال افزایش یافتن و موازنه منطقهای به سود تهران در حال رقم خوردن است، تمامی عزم خویش را برای کنار زدن ایران جزم کرده و از هر بهانهای برای اعمال بیشترین فشار به ایران استفاده میکند و به همین خاطر است که آنها در نهان و آشکار، خواستار حذف ایران هستند و ملک عبدالله، پادشاه پیشین عربستان به باراک اوباما میگوید سر افعی را باید قطع کرد. مخالفت با توافق هستهای و سنگاندازی در راه اجرایی شدن برجام، صرف میلیونها دلار در کنگره و دیگر نهادهای امریکایی برای مخالفت با توافق هستهای، سفرهای پی در پی برای اجماعسازی علیه ایران و اتهامزنیهای که این روزها دیگر تکراری شدهاند، تنها نمونهای کوچک از اقدامات خصمانه ریاض علیه ایران است.
با این حال، پس از قطع روابط دو کشور در آخرین ماههای سال ۹۴، سال ۹۵ صحنه رویاروییهای مستقیم ریاض علیه تهران بود. تلاش برای متحد ساختن کشورهای عربی و اسلامی علیه ایران و صدور قطعنامه علیه کشورمان، اعمال فشار بر کشورهای مختلف برای قطع یا کاهش روابط با ایران، دنبال کردن پروژه امنیتی ساختن ایران به بهانه حمایت از تروریسم، دنبال کردن پروژه ناتوی عربی، افزایش حمایتها از گروههای تروریستی ضدانقلاب مانند منافقین و کومله و... از یکسو و از سوی دیگر، کوتاه آمدن عربستان برای پذیرش سهم نفتی ایران در اوپک و پذیرش مطالبات و شروط ایران برای اعزام حجاج موجب شده است تا بگوییم سال ۹۵ متفاوت از هر سال دیگری برای دو کشور در عرصه سیاست خارجی بود. در این باره گفتوگویی با نصرتالله تاجیک، دیپلمات سابق و تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه داشتهایم که مشروح آن را میخوانید.
حمله به مکانهای دیپلماتیک عربستان در ایران بازی باخته عربستان را تبدیل به بازی برد کرد
*پس از قطع روابط تهران و ریاض در ماههای پایانی سال ۹۴، ریاض در سال ۹۵ تلاشهای بسیاری را برای فشار به ایران انجام داد. تا چند عربستان در دستیابی به این خواست خود موفق بود؟
حمله به مکانهای دیپلماتیک عربستان در ایران غیرقابل قبول و بازی باخته عربستان را تبدیل به بازی برد کرد و سیاست خارجی ایران در مقابل این دولت را منفعل ساخت. نباید فقط به سعودیها ایراد بگیریم که هنوز نتوانستهاند تغییر موازنه در منطقه به دلیل سقوط صدام را هضم کنند. سیاست خارجی آنها با آمریکا در اثر این امر زاویه پیدا کرده است. عربستان اما آبستن حوادثی است که حتی اگر رهایش نیز بکنیم ناخودآگاه ما را به داخل گود میکشد. ایراد به جنبههایی از سیاست خارجی کشور نیز وارد است که تحولات عربستان و منطقه و حتی روابط بینالملل را در تصمیمگیریها و تدوین راهبردها در نظر نمیگیرد. همچنین ایراد به آن قسمتی از تحرکات ما هم وارد است که معادلات سیاست خارجی را ثابت فرض کرده و آثار اقدامات خود مخصوصا در حوزه حساسیت کشورها را بررسی نمیکنیم. به سعودیها حرجی نیست. آنها درگیر جنگ قدرت داخلی نه صرفا در صحنه قدرت و سیاست و حکومت بلکه تنازع قدرت در صحنه اجتماعی و نوسازی هستند. حتی مصریها هم نتوانستهاند تاکنون این توهم در سیاست خارجی سعودی را تحمل کنند. ما در این زمینه قدرت مانور بیشتری در صحنه سیاسی و در تعامل با کشورهای دنیا داریم و برجام تا حدی زمینه را فراهم کرده است و نباید از آن غفلت یا خود را بیبهره کنیم. یعنی برجام و تعامل ما با غرب از تداوم امنیتیسازی سیاست خارجی ایران جلوگیری کرد.
عربستان حوزه امنیتی خود را در کلیه کشورهای عربی تعریف کرده است
*برخی معتقدند که عربستان در دستیابی در ایجاد اجماع فضای ضدایرانی در جهان اسلام ناکام است و برخی معتقد هستند که عربستان در این زمینه موفق بوده است و شاهد آن را قطعنامه ضدایرانی در اجلاس سران سازمان همکاری در استانبول تلقی میکنند. تا چه اندازه با این تحلیل موافق یا مخالف هستید؟
عربستان با پشتوانه مالی و قدرت لابی و موقعیت مذهبی که دارد میتوانست در ایجاد فضای ضد ایرانی موفق باشد. اما اقداماتی که در دولت یازدهم صورت گرفت تا حدی از شدت تاثیر فعالیتهای سعودی در دنیا کاست و این امر مورد نارضایتی سعودیها از دولت اوباما بود. عربستان نه تنها مرزهای منافع ملیاش را با یک حوزه وسیع پیوند زده بلکه حوزه امنیتی خود را در کلیه کشورهای عربی تعریف کرده است و برای آن بیحساب و کتاب هزینه مادی و معنوی میکند تا جلوی حضور ایران را در این منطقه بگیرد. این حوزه نه حوزه مفهومی یا تمدنی است و نه صرفا منافع اقتصادی بلکه حوزه عروبت است در چارچوبه راهاندازی و جبههسازی جنگهای طائفی.
نباید از تلاشهای عربستان برای بهرهبرداری علیه ایران متعجب بود
*تلاشهای ضدایرانی عربستان و قطعنامههایی که علیه تهران منتشر میشود، تا چه اندازه میتواند بر روابط ایران با کشورهای اسلامی به ویژه همسایگان اثرگذار باشد؟
زمینههای تاریخی و سیاسی، اجتماعی و همچنین دلایل زیادی برای اختلاف ایران با کشورهای اسلامی و همسایگانش وجود دارد و یکی از مهمترین وظایف و کارکرد عملیاتی سیاست خارجی، اول جلوگیری از افزایش چنین عواملی و در درجه بعدی کاهش این عوامل برای تامین حداکثری امنیت ملی و پیدا کردن راهحل مشکلات بر اساس مصالح ملی است. بنابراین خیلی نباید از تلاشهای عربستان برای بهرهبرداری از این زمینهها متعجب بود و این دستاندرکاران سیاست خارجی هستند که تمامی نقاط ضعف و قوت ایران در مقابل عربستان را در معادلات خود و طراحی سیاست خارجی ایران در برابر عربستان وارد نمایند.
مصالحه و تفاهم با عربستان کمی سخت و شاید نشدنی باشد
*برخی پیامی که در دو ماه گذشته از سوی شورای همکاری خلیج فارس خطاب به ایران صادر شد و توسط وزیر خارجه کویت به ایران ابلاغ شد را نشانهای از کوتاه آمدن ریاض نسبت به ایران تلقی میکنند. برخی میگویند ریاض با این پیام همدل و موافق نیست. به طور کلی عربستان در قبال رویکرد جدید شورای همکاری چه سیاستی را اتخاذ کرده است؟
تلقی کوتاه آمدن عربستان درست نیست. عربستان ستون خیمه شورای همکاری است. عربستان و شورای همکاری خواسته مشخصی از ایران دارند. به حق و ناحق بودن آن خواسته یعنی عدم مداخله در امور مربوط به کشورهای عربی کاری ندارم. متاسفانه سعودیها اشتباهات راهبردی خود را همچنان از سال ۲۰۰۳ ادامه میدهند و نه تنها مرزهای خود را با یک حوزه وسیع پیوند زدهاند بلکه حوزه امنیتی خود را در کلیه کشورهای عربی تعریف کرده و اختلاف منافع در سیاست خارجی را تبدیل به تضادهای ملی با ایران کردهاند و لذا مصالحه و تفاهم در چنین شرایطی کمی سخت و شاید نشدنی باشد.
تلاش عربستان دامن زدن به تضادهای ایران و امریکاست
*روابط ریاض و واشنگتن در زمان اوباما تحت تاثیر مسائلی همچون سیاستهای امریکای اوباما در قبال ایران و برجام با تنشهای بسیاری روبرو بود. با انتخاب ترامپ به نظر میآید که یک خوف و رجایی در مقامات سعودی ایجاد شده است. آیا در دوره ترامپ ما شاهد بهبود مناسبات دو کشور هستیم؟
سعودیها تلاش زیادی میکنند اگر بتوانند به تضادهای ایران و امریکا دامن بزنند یا حداقل از فضای اختلافات ایران و آمریکا استفاده کرده و به اهداف سیاست خارجی خود در رویارویی با ایران برسند. ما هرچه مشکلاتمان با غرب کمتر شود با عربستان با سیاستی که اتخاذ کرده بیشتر به مشکل برخورد میکنیم. منافع ملی ما فقط در پرتو یک سیاست خارجی فعال برای همگرایی در رعایت مصالح ملی تمام کشورهای منطقه و کسب حقوق مردم از طریق روشهای مرسوم بینالمللی و مشخصا احقاق حقوق اساسی و سیاسی آنها و البته با تعامل با قدرتهای فرامنطقهایی تاثیرگذار به دلیل منافعشان در منطقه، میسر است. اینجاست که باید با دید راهبردی - که متاسفانه سیاست خارجی کشور کمتر از آن برخوردار بوده و بیشتر وزارت امور خارجه گرفتار اقدامات و برنامههای روزمره شده است - به تغییرات محیط پیرامونی بهتر و بیشتر توجه شود و اسیر گذشتهها نبود.
ایران باید دایره منافع ملی خود را از مرزهای فیزیکی کشور فراتر ببرد
*تا چه اندازه عربستان با همراهی بازیگرانی همچون ترکیه و اسرائیل قادر است تا پرونده امنیتیسازی ایران را مجددا بر روی میز رئیس جمهور امریکا بازگرداند؟
بسته به نحوه تعامل ما با آمریکا دارد. عربستان امکانات و توانایی زیادی در این کار دارد و تمام تلاش خود را خواهد کرد. اینکه کشورها از جمله ایران در سیاست خارجی خود به دنبال کسب منافع حداکثری باشند و دایره منافع ملی خود را از مرزهای فیزیکی کشور فراتر ببرند از اصول اولیه یک سیاست خارجی فعال و تاثیرگذار است ولی گرایش اصلی سیاست خارجی ایران به دلایل ساختاری و ژئوپلیتیکی باید در ایجاد فهم مشترک از این منافع با نیروهای تاثیرگذار منطقهای و فرامنطقهای باشد و بهجای توجه صرف به قدرت نظامی باید به این جنبه از سیاست خارجی بیشتر توجه و تلاش کند.
سعودیها نگران حضور ایرانیها در پشت مرزهای فیزیکی و مفهومی خود هستند
*برخی توافق غیرمستقیم ایران و عربستان در قبال قیمت و سطح تولید نفت در اوپک و مذاکرات اولیه میان دو کشور درخصوص موضوع حج را نشانههایی از بهبود روابط ارزیابی میکنند. اقداماتی از این دست تا چه اندازه میتواند گشایشهایی در روابط میان تهران و ریاض ایجاد کند؟
عربستان مسئله حج و نفت را غیرسیاسی و جدای از مسائل دوجانبه میداند. البته هرچه از سطح تنشهای دو کشور کاسته شود، طبیعی است فشار روی سیاست خارجی ایران و عربستان کاسته میشود. برخلاف تصور بعضی از تحلیلگران سیاسی و معدودی از افراد جناحهای سیاسی کشور و دستاندرکارن سیاست خارجی که معتقدند میان تصمیمسازان اصلی ایران تقریبا هیچ اختلافی در ضرورت حل مشکلات در ابتدا و تقویت رابطه با عربستان در مرحه بعدی وجود ندارد، باید به این دسته هشدار داد که هم عربستان تغییر کرده و هم تحولات منطقه به شدت در حال دگرگونی است. سعودیها نیز به حرف و ابراز تمایل ما برای روابط حسنه نگاه نمیکنند بلکه آنها نگران حضور ایرانیها در پشت مرزهای فیزیکی و مفهومی خود هستند. فرق است بین حفظ منافع ملی ایران با آشفته کردن خواب کشورهای مهم منطقه که با یک اندوخته مالی و پشتوانه خارجی حاضر است قدرت تخریبیاش را علیه نه تنها سیاست خارجی ایران بلکه مرزهای ملی و مفهومی کشور بکار گیرند.
مصاحبه از: محمدابراهیم ترقینژاد