وزیر امور خارجه:
سیاست ایران برای روابط با روسیه یا روابط با غرب نه متاثر از شرق است و نه متاثر از غرب
وزیر امور خارجه کشورمان تاکید کرد: سیاست جمهوری اسلامی ایران برای روابط با روسیه یا روابط با غرب نه متاثر از شرق است و نه متاثر از غرب.
به گزارش ایلنا، مشروح گفتوگوی محمدجواد ظریف با روزنامه اعتماد داشته که در سالنامه نوروزی این روزنامه منتشر شده است، به شرح زیر است:
حضورش در وزارت امور خارجه تا چندماه دیگر ۴ ساله میشود. محمدجواد ظریف در سالهای پایانی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، یکی از سختترین ماموریتها را بر عهده داشت و در سازمان ملل برای اعاده حقوق تضییع شده تهران در جدال با قدرتهایی که چشمان خود را هشت سال تمام بر جنایتهای رژیم صدام بسته بودند، تلاش میکرد. در دولت اصلاحات بخش اعظمی از بار مذاکرات هستهای ایران با تروییکای اروپایی را بر دوش میکشید و در سالهای پایانی دولت محمود احمدینژاد هم به جبر زمانه، کنجنشینی در محیط آکادمیک را ترجیح میداد. در سایه دولت یازدهم نیز ابتدا برای پذیرش عنوان وزیر امور خارجه مقاومت بسیار کرد اما درنهایت وضعیت پرونده هستهای و نگرانیهایی که در داخل از تشدید تنش میان ایران و غرب وجود داشت وی را به پذیرش این پست و ایفای نقش در جامه وزیرامور خارجه واداشت. حل و فصل پرونده هستهای ایران به دلیل پیچیدگیهای آن به اصلیترین ویترین دوره مسوولیت محمدجواد ظریف در وزارت امورخارجه بدل شده است اما حقیقت آن است که حضور ظریف در وزارت امورخارجه به دلیل تعدد پروندههای امنیتی منطقهای و فرامنطقهای با چالشهای بسیاری روبه رو شده است. افغانستان در چهار سال گذشته روزهای سختتری را تجربه کرده است و رسیدن پای داعش به سرزمینهای شرقی ایران عملا تهران را با چالش امنیتی دیگری روبه رو کرده است. از سوی دیگر ایران در خطر کمآبی مفرط قرار دارد و تکلیف توافقهای شفاهی آبی میان تهران و کابل که از چندسال پیش به کتابی باز بدل شده بود، همچنان نامشخص است. رابطه ایران با روسیه به فراخور توافق هستهای و پرونده سوریه وارد فاز گسترده جدیدی شده است و در داخل کشور فضای خوف و رجا نسبت به این نزدیکی بیسابقه به چشم میخورد. عدهای رابطه با مسکو را فرصتی برای تهران و برخی آن را تهدیدی میدانند که باید با تدبیر با آن برخورد کرد. عمر بحران در سوریه از شش سال گذشته است و ایران از همان ابتدا به یکی از کنشگران اصلی در این پرونده بدل شده بود. فرجام پرونده سوریه همچنان در هالهای از ابهام و در مسیر رفت و برگشت میان آستانه و ژنو قرار دارد و حل و فصل آن از طریق سیاسی همچنان گزینهای است که وزارت امور خارجه دنبال میکند. با این همه هنوز بیشترین سوالها از وزیر امور خارجه ایران پیرامون چند و چون اجرای برجام در سایه دولت جدید امریکا است. با توجه به چندمصاحبه متعدد محمدجواد ظریف درباره انتخابات ریاستجمهوری امریکا، حضور دونالد ترامپ در قدرت و فرجام برجام، ما ترجیح دادیم از دریچهای دیگر با محمد جواد ظریف به گفتوگو بنشینیم و در واپسین ماههای فعالیت دولت یازدهم از دیگر پروندههای باز سوال کنیم.
*در جریان مصاحبههای شما در مونیخ با رسانههای غربی یکی از اصلیترین سوالهایی که برای مخاطب غربی مطرح بود مساله نقش ایران در سوریه بود. شش سال از عمر بحران در سوریه میگذرد و ما یکی از کنشگران فعال این پرونده از ابتدا تا به امروز بودهایم. با اینهمه نگاهی که در رسانههای غربی به نقش ایران و روسیه و عمدتا ایران وجود دارد چندان مثبت نیست. آیا ما نتوانستیم واقعیت حضور خود در سوریه را به گونهای منعکس کنیم که انگشتهای اتهام به سمت ما دراز نشود؟
حتما حوزه دیپلماسی عمومی در جهان، قویترین حوزه کار ما نبوده است. در این حوزه ضرورتهایی وجود دارد و آنهایی که در حوزه دیپلماسی عمومی قوی ظاهر میشوند از هماهنگیهایی برای تولید پیام برخوردار هستند. آنها به دنبال تولید پیامی هستند که موثر باشد و البته همان تاثیری را بر جامعه هدف بگذارد که آنها میخواهند. آنها به دنبال تولید پیامی هستند که بیشتر مخاطبان جهانی را مورد توجه قرار دهد و نه اینکه کاملا نسبت به مخاطب جهانی بیتوجه باشد. علاوه بر این اکثر کشورها برای رسیدن به این هدف در حوزه دیپلماسی عمومی از ابزارهایی استفاده میکنند که یکی از این ابزارها میتواند شرکتهای روابط عمومی باشد؛ شرکتهایی که برای این قبیل کارها مبالغ هنگفتی دریافت میکنند. اما ما کاملا در سالهای گذشته از این حوزه غافل بودهایم و کمتر به آن توجه کردهایم.
*از غفلت ما هم در غرب و هم در منطقه برخی بازیگران منطقهای استفاده کردهاند.
بله، در این مدت تلاش شده یک قالبسازی یا تصویرسازی از ایران صورت بگیرد و این تصویرسازی یا (Framing) یک برنامهریزی کاملا حساب شده بوده تا واقعیتهای موجود در صحنه منطقه را وارونه نشان دهند. در این قالبسازی تلاش شده واقعیت برنامههای کوتاهبینانه برخی کشورها برای جبران خسارتهایی که از اشتباهات خودشان گریبانشان را گرفته، معکوس جلوه داده شود. یکی از این اشتباهات استراتژیک حمایتهایی بوده که آنها از صدام، تروریستها و طالبان در این سالها کردهاند و اکنون تلاش میکنند مانع از جلبتوجه به این مسائل و اشتباهات خود شوند و توجهها را با فرافکنی به سمت ایران منحرف کنند. این قضیه که ما در سالهای گذشته در ارایه پیام واقعی و بیان واقعیات منطقه ضعف داشتیم بخشی از آن مربوط به ضعف ما در انتقال پیام بوده و بخشی از آن مربوط به حرکت بسیار منسجمی است که طرف مقابل انجام داده است.
*تا چه اندازه توافق هستهای این قالبسازی را شکسته بود؟ پیش از برجام، برنامه هستهای ایران و هیاهوها پیرامون آن سوژه این قالبسازی بود و اکنون مساله فعالیتهای منطقهای ما به خصوص در سوریه دستاویزی نو شده است. راهی برای مهار این مساله داریم؟
بله، این فضا در یکی دو سال گذشته پس از آنکه فضاسازی امنیتی علیه ما یا امنیتیسازی ایران با موفقیت مذاکرات هستهای شکسته شد، در حال تغییر بود. یکی از اصلیترین نگرانیهای برخی از همسایگان ما در منطقه و رژیم صهیونیستی در این مدت همین مساله بود که تصویر امنیتی علیه ایران با توفیق برجام شکسته شده است. اکنون آنها تلاش میکنند امنیتیسازی را از مسیر دیگری پیش ببرند و این مسیر همان طرح مسائل منطقهای است. این حوزه نیازمند یک توجه و حساسیت ویژه است. باید مراقب بود پیامهایی که میتواند توسط آنها مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و به این بحث به نوعی دامن بزند مطرح نشود تا بهانهای در این حوزه به طرف مقابل نداده باشیم.
*معیار رفتار نظامی - سیاسی ایران در سوریه همواره درخواست دولت مرکزی بوده است. اخیرا امریکاییها از طرحی برای اعزام نیروی زمینی به سوریه سخن گفتهاند و بشار اسد نیز اعلام کرده که از حضور امریکاییها در سوریه برای مبارزه با داعش استقبال میکند. شما در مونیخ گفتید که ایران مخالف حضور بیشتر امریکا در سوریه است. این بدان معنا است که در صورت چراغ سبز دولت مرکزی سوریه به امریکاییها ما نیز مخالفتی نخواهیم داشت؟
آنچه که درباره سوریه و حضور نیروهای خارجی در این کشور مطرح کردهایم این است که اساسا شکلگیری گروههای افراطی در منطقه ما پاسخی به حضور نیروهای خارجی بوده است. داعش چگونه به وجود آمد؟ اگر به هسته اولیه داعش در عراق که گروه ابومصعب الزرقاوی است دقت کنید میبینید که این گروه پاسخی به حمله امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی بود. لذا نمیتوان درد را با عامل ایجادکننده آن درمان کرد.
*اگر درخواست دولت مرکزی سوریه آنگونه که بشار اسد هم میگوید حضور نیروهای امریکایی به اسم مبارزه با داعش باشد، چطور؟
درحال حاضر دولت مرکزی عراق با ایالات متحده همکاری نظامی هم دارد اما ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران دیدگاه خود را در این خصوص داریم. ما برای دولتها احترام قایل هستیم و در حوزه حاکمیتی آنها تا جایی که به امنیت جمهوری اسلامی ایران ضرری وارد نشود، دخالتی نمیکنیم. صرفنظر از اینکه نظر دوستان ما در دمشق چه باشد ما معتقد هستیم که حضور نیروهای امریکایی در سوریه باعث تشدید بحران در سوریه خواهد شد.
*در شش سال بحران سوریه نسلی به دنیا آمده که جز جنگ و کشته شدن توسط هموطن خود را ندیده است. نسلی که امکان گرایش آن به هر ابزاری در آینده برای انتقام وجود دارد. از سوی دیگر در بعد خارجی نیز برخی میگویند که نشستهای موازی و متوالی ژنو و آستانه نیز راه به جایی نمیبرند و برعکس با توجه به ساختار و سیاستهای کشورهای دیگر منطقه بحرانها رو به تعمیق و افزایش است. دورنمایی از آرامش برای سوریه را در کوتاهمدت محتمل میدانید؟
سوریه، راهحلی جز یک تفاهم سیاسی بین همه سوریها برای بازگشت آرامش به این کشور ندارد. من معتقد هستم که هرچه زودتر همه به این نتیجه برسند که شرایط کنونی به نفع هیچ کس نیست و ابزار نظامی راهحل مشکل سوریه نیست، هرچه زودتر کنشگران منطقهای به این وحدت نظر برسند که باید از راههای سیاسی به تفاهمی دست پیدا کنند و هرچه زودتر همسایگان ما در منطقه به این جمعبندی برسند که نمیتوانند از طریق ابزار ترور، خشونت و گروههای افراطی منافع هرچند کوتاهمدت سیاسی خود را پیش ببرند ما نیز زودتر خواهیم توانست به روند شکلگیری آیندهای متفاوت برای کودکان و جوانان سوری کمک کنیم. این خود سوریها هستند که میتوانند چنین آیندهای را برای خود بسازند و ما به عنوان کشورهای منطقه میتوانیم تسهیلکننده این روند باشیم. من همواره گفتهام که کشورهای منطقه باید رسیدن به صلح در سوریه را تسهیل کنند و نه اینکه دیدگاههای خود را به این کشور و مردم آن تحمیل کنند.
*بازسازی سوریه پس از جنگ از عهده کشورهای منطقه برمیآید؟
بازسازی سوریه نیاز به همکاری و مشارکت بینالمللی دارد و کشورهای منطقه نیز باید در این حوزه فعالانه شرکت کنند و به بازسازی سوریه کمک کنند. به نظر من اتفاقا یک حوزه بسیار خوب برای رقابت کنشگران، حوزه بازسازی سوریه است و نه حوزه تخریب سوریه.
*روسیه در چارچوب فعالیتهای نظامی – سیاسی خود در سوریه اقدام به نگارش نوعی پیشنویس قانون اساسی برای سوریه کرده است. آیا ایران موافق این روند است که تدوین هرچند ابتدایی قانون اساسی یک کشور در کشوری ثانی صورت بگیرد؟
ما هم مطلع شدیم که دوستان روسی در طی چندین ماه گذشته ایدههایی را در این زمینه مطرح کردهاند البته روسها هم با ما هم عقیده هستند که تصمیمگیری درباره قانون اساسی سوریه باید توسط مردم سوریه انجام بگیرد. اینکه کشورهای خارجی دیدگاهها و نظرات مشورتی خود را در قالب پیشنهادهایی مطرح کنند، چندان بد نیست و ما هم به عنوان جمهوری اسلامی ایران دیدگاههایی را درباره اینکه چه حکومتی در آینده میتواند حکومت مناسب برای سوریه باشد، مطرح کردهایم. همه باید بپذیرند و البته من یقین دارم که بر اساس مذاکراتی که با دوستان روس داشتهایم آنها نیز میپذیرند که در نهایت این سوریها هستند که باید دور یک میز بنشینند و قانون اساسی خود را بنویسند یا قانون اساسی کنونی را با نظر همه طرفها اصلاح کنند و بر اساس آن نظام سیاسی در سوریه را پیش ببرند.
*در پیش نویس قانون اساسی سوریه که روسیه تبیین کرده از خودمختاری به کردها سخن گفته شده است. نگاه ایران به مساله اکراد در منطقه چیست ؟
یکی از اصولی که تمام کشورها در منطقه و حتی کشورهای غربی درباره سوریه مورد تاکید قرار میدهند حفظ تمامیت ارضی و وحدت سوریه است. لذا باید برنامهریزیهایی که توسط سوریها صورت میگیرد و مشاورههایی که از سوی جامعه بینالمللی به آنها داده میشود به وحدت ملی در سوریه کمک کند و همگان در مسیر تامین این هدف حرکت کنند. تضمین حقوق همه اقلیتها و قومیتها و مشارکت آنها در تمام امور ضمن حفظ تمامیت ارضی و وحدت ملی سوریه، معادله پیچیدهای است که در نهایت مردم سوریه باید درخصوص آن تصمیمگیری کنند.
*«مسعود بارزانی» رییس منطقه کردستان عراق اعلام کرد استقلال این منطقه به ایران و ترکیه ربط ندارد. نگاه ایران نه فقط به مساله اکراد سوریه که استقلال کردهای عراق و ترکیه چیست؟
در این بحث یک قومیت خاص مدنظر ما نیست بلکه حرف ما این است که اگر تمامیت ارضی و وحدت ملی کشورهای منطقه دستخوش هرگونه تغییری شود تبعات بسیار گستردهای خواهد داشت. لذا همانگونه که احترام به تمامیت ارضی و وحدت ملی کشورها باید اصلی مورد قبول و اجرای همه باشد احترام به حقوق اقلیتها نیز باید مورد توجه همه حکومتها قرار بگیرد. جمهوری اسلامی ایران حتما با کردستیزی مخالف است و این مساله حتما مورد قبول ما نیست. برادران و خواهران کرد به ما بسیار نزدیک هستند و ما برای آنها احترام بسیاری قایل هستیم لذا در هرجایی که کردستیزی اتفاق بیفتد با مخالفت و اعتراض ما روبه رو خواهد شد. ما ضمن تاکید بر احترام به تمامیت ارضی و حفظ وحدت ملی همه کشورهای منطقه، هرگونه کردستیزی را هم ذاتا عامل بیثباتی در منطقه میدانیم.
*عناوین بسیار زیادی برای رابطه ایران و روسیه به کار برده میشود. رابطه راهبردی، استراتژیک یا دو متحد. این در حالی است که شعارانقلاب اسلامی در حوزه سیاست خارجی نه شرقی و نه غربی بود و حتی برخی اعتقاد دارند که تم نه شرقی این شعار بیشتر از نه غربی آن بوده است. با اینهمه در یک سال گذشته مثلا هنگامی که بحث استفاده روسها از پایگاه نوژه مطرح شد بسیاری در داخل آن را به سوق یافتن بسیار زیاد ایران به سمت روسیه که در تضاد با سیاست اولیه ایران بود متهم کردند. چه مسائلی منجر به نزدیکی تا این اندازه ایران به روسیه شده است؟
رابطه امروز ایران با روسیه اقتضای همسایگی دو کشور است. ما و روسیه دو همسایه هستیم که روابط ما باید بیش از حد فعلی هم گسترش پیدا بکند. درباره پایگاه نوژه ما هیچگاه پایگاهی را به هیچ کشوری واگذار نکردهایم و اجازه محدود و موردی استفاده از برخی امکانات کشور را برای تامین اهداف مشترک به روسها دادهایم که این مساله کاملا منطبق با سیاستهای کلی ما است. من معتقد هستم که در جمهوری اسلامی ما باید روابط همهجانبه داشته باشیم. روابط همهجانبه به این معنا است که ایران باید با همه کشورها - به غیر از کشورهایی که خطوط قرمز هستند مانند رژیم صهیونیستی یا ارتباط سیاسی و برخی ارتباطات فرهنگی با ایالات متحده که خط قرمز است - یک رابطه هماهنگ و گسترده داشته باشد. در این رابطه هماهنگ و گسترده، همسایگان ما جایگاه بسیار ویژهای دارند کما اینکه همسایگان همه کشورها برای آنها جایگاه ویژهای دارند. روسیه یک همسایه بسیار مهم ما است. ما دارای منافع مشترک جدی با روسیه هم در حوزه منطقه و هم در حوزه روابط دوجانبه هستیم و این زمینه همکاری بسیار خوبی را فراهم میکند. از سوی ایران شرایط مشابهی برای چین، هند، پاکستان و ترکیه نیز وجود دارد. ما دوست داریم که با همه این همسایگان رابطه خوبی داشته باشیم. علاوه بر این شرایط مشابهی برای همسایگان عرب ما هم وجود دارد و ما این تمایل را به صراحت اعلام کردهایم که خواهان روابط بسیار گسترده مبتنی بر حسن همجواری با تمام این کشورها هستیم.
ما سیاست خود را در همکاریهای بینالمللی مستقل از دیگران دنبال میکنیم و اینکه میگوییم نه شرقی و نه غربی به این معنا است که سیاست ما برای روابط با روسیه یا برای روابط با غرب نه متاثر از شرق است و نه متاثر از غرب. ما سیاست مستقلی بر اساس منافع ملی خود تعریف کردهایم که در این سیاست مستقل کشورهای منطقه و همسایه مانند روسیه و چین و هند و پاکستان و ترکیه و همسایگان عرب و کشورهای اسلامی نقش ویژهای دارند.
*چرا حجم رابطه اقتصادی ایران با روسیه با میزان رابطه سیاسی دو کشور برابری ندارد؟
همکاریهای سیاسی براساس منافع مشترک سیاسی و توسط دولتها شکل میگیرد اما در همکاریهای اقتصادی نقش بخش خصوصی به عنوان یک کنشگر مهم قابل توجه است و همینطور زمینههای همکاریهای اقتصادی میان دو کشور نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است که این زمینهها در حال گسترش است. در دولت تدبیر و امید روشهای مختلف همکاری با روسیه در حوزه اقتصادی چه همکاری در حوزه انرژی که در ابتدای دولت میان آقای روحانی و آقای پوتین مورد توافق قرار گرفت، چه همکاری در حوزه گمرکی که اکنون با توجه به توافقهایی که بین ایران و اتحادیه اوراسیا شده در حال شکلگیری است، چه در حوزههای علم و فناوری که سالهاست ما با دولت روسیه همکاریهایی در این حوزه داریم و اکنون این همکاریها گسترش ویژهای پیدا کرده، تعریف شده و پیش رفته است. در حال حاضرزمینههای متعدد روابط راهبردی اقتصادی - تجاری بین ما و روسیه در حال شکلگیری است. حتما همکاری سیاسی سریعتر شکل میگیرد چرا که اراده دو دولت برای همکاریهای سیاسی کافی است در صورتی که در حوزه همکاری اقتصادی موانع بانکی میتواند وجود داشته باشد، بخش خصوصی که باید موتور محرکه باشد میتواند تندتر یا کندتر حرکت کند و همینطور موانع تعرفهای وجود دارد که این موانع به تدریج در حال برطرف شدن هستند. برداشتن موانع برای همکاریهای دراز مدت اقتصادی مانند یک تصمیم سیاسی، سریع نیست که در یک فاصله بسیار کوتاه شکل بگیرد و عملیاتی شود.
*حضور روسیه در سوریه به ورود این کشور به خاورمیانه تعبیر شد که برخی آن را تهدیدی برای کنشگران فعال و ثابت منطقهای مانند ایران میدانند. فکر میکنید روسیه تا کجا در خاورمیانه ورود پیدا کند و آیا حضور تهدیدی برای ما نیست؟
حضور روسیه در خاورمیانه برای ما تهدید نیست. هر کشوری که دست به انتخابهای غلط در خاورمیانه بزند، از نفوذ آن کاسته خواهد شد. هر کشوری که انتخاب درست در این منطقه داشته باشد یا حداقل انتخاب غلطی در این منطقه نکند، میتواند نفوذ خود را گسترش دهد. غربیها و برخی کشورهای عربی در خاورمیانه اشتباهات متعددی داشتهاند. آنها از صدام حسین حمایت کردهاند و البته شوروی وقت هم از صدام حمایت کرد. یک اشتباه دیگر برخی از این کشورها حمایت از گروههای تروریستی و افراطی بود. هر کشوری که اشتباهات کمتری در این منطقه مرتکب شود بیشتر میتواند بر حضور و نفود خود در منطقه تاثیر بگذارد. من معتقد هستم که مخصوصا در سالیان گذشته روسیه اشتباهات کمتری نسبت به غربیها در منطقه ما مرتکب شده است.
*در بالا اشاره کردید که ایران با حضور نظامی بازیگران خارجی در منطقه مخالف است. آیا با گسترش حضور نظامی روسیه در خاورمیانه مخالفتی نداریم؟
ما اصولا هیچگاه موافق حضور نظامی کشورهای خارجی در منطقه نیستیم و اعتقاد داریم که آینده منطقه باید توسط کشورهای منطقه و مردم کشورهای منطقه تعیین شود. نکتهای که در حال حاضر وجود دارد بحث مبارزه با تروریسم و افراطگرایی است. در سوریه یک جنگ تحمیلی توسط کشورهایی که از گروههای تروریستی حمایت کردند و به آنها سلاح دادهاند، به راه افتاده است. برخی از افراد در غرب فراموش کردهاند سلاحهایی که در اختیار داعش و سایر گروههای تروریستی است از آسمان نازل نشده است. یک اعتراض خیابانی که ممکن است اشتباهاتی هم در نحوه برخورد با آن صورت گرفته باشد ناگهان به یک مبارزه مسلحانه بدل میشود و هیچ کس هم سوال نمیکند که این سلاحها از کجا آمده است؟ امروز اگر به سوریه سفر کنید، میبینید که پیشرفتهترین سلاحها حتی سلاحهای کشتار جمعی و بمب شیمیایی در اختیار این گروههای تروریستی است. بسیاری از این سلاحها شماره سریال دارد و قابل تشخیص است که این سلاحها ساخت کدام کشور است و از انبار کدام کشور به سوریه منتقل شده است. من معتقد هستم که باید در یک بررسی جدی بینالمللی مشخص شود در طول شش سال گذشته چه کشورهایی این تسلیحات را در اختیار گروههای تروریستی فعال در سوریه قرار دادهاند؟ در این شرایط بحث مبارزه با تروریسم و افراط به عنوان یک درد مشترک جامعه بینالمللی مطرح میشود که همه باید در این حوزه با هم همکاری کنند.
*اولگ سیروملوتوف، معاون وزیرخارجه روسیه در مصاحبه با یک روزنامه اسراییلی اعلام کرد که ایران و حزبالله به زودی و بعد از پایان جنگ در سوریه، این کشور را ترک خواهند کرد و ما نگرانی اسراییل از وجود نیروهای ایرانی و حزبالله در سوریه تا بعد از پایان جنگ در این کشور را درک میکنیم. با توجه به اینکه روسیه در طرطوس تجهیزات بسیار زیادی را جمعآوری کرده و آن را به پایگاهی برای خود تبدیل کرده است آیا مسکو در حالی که ظاهرا خود سودایی برای ماندن درازمدت در روسیه دارد میتواند از لزوم بیرون رفتن ایران سخن میگوید؟
ما در مورد نیاز به مشارکت ایران در آینده سوریه با دولت سوریه صحبت میکنیم و این ایران و دولت سوریه هستند که در این باره تصمیمگیری میکنند. حتما ما علاقهای نداریم در جایی که حضور ما ضروری نیست، حضور داشته باشیم اما تصمیمگیری در این زمینه نیز برعهده ما و دولت سوریه است.
*مسکو اقدام به فروش تجهیزات و تسلیحات نظامی پیشرفته به کشورهای شورای همکاری به خصوص عربستان کرده است. بر اساس آخرین آمار، ایران در میان کشورهای منطقه کمترین میزان خرید تجهیزات و تسلیحات را دارد. آیا با توجه به بحرانهای سرریز شده و اینکه عقلانیت در بسیاری از بازیگران منطقهای پیرامون ایران وجود ندارد ما نباید نگران این عدم توازن تسلیحاتی میان ایران و کشورهای همسایه باشیم؟
توان دفاعی ما بیشتر یک توان بومی است. ما برای تامین نیازهای دفاعی کمتر به خارج از کشور وابسته هستیم و بیشتر روی توان تسلیحات و تجهیزات دفاعی خود تمرکز میکنیم و در کنار آن به قدرت بازدارندگی ناشی از مقاومت مردم و فرهنگ ایثار و شهادت این مردم وابسته هستیم. در ۸ سال جنگ تحمیلی این مردم با وجود تمام حمایتهایی که از سوی همه دولتهای جهان از صدام و ارتش متجاوز صدام شد ایستادگی کردند و تمام امیال و آرزوهای وی را به ناکامی کشاندند. این واقعیت شرایطی را ایجاد کرده که با وجود اینکه ما کمترین هزینه تسلیحاتی را داریم هیچ کشوری جرات درگیر شدن با ما را پیدا نمیکند چراکه هم از نظر سازوکار و تجهیزات نظامی و هم از نظر درونزا بودن امنیت ایران که ناشی از امکانات ملی و مقاومت مردم است برای ما نگرانی وجود ندارد. البته ما همواره به جامعه بینالمللی یادآوری میکنیم که آنهایی که درباره برنامه دفاعی ایران سر و صدا میکنند بهتر است که آنچه را ما نهتنها اعلام که اجرا هم کردیم مبنی بر اینکه ایران هیچگاه علیه کشوری اقدام به تجاوز نمیکند را هم اعلام و هم اجرایی کنند.
*موضوعات متفاوتی در دستور کار مناسبات دو کشور ایران و افغانستان قرار دارد: مساله آب، همکاریهای اقتصادی و امنیتی و مهاجران افغان. مساله آب از ابتدای دولت یازدهم در دستور کار طرفین قرار داشته و حدود ۵ ماه از عمر دولت باقی مانده است. مساله هامونها برای مردم در سیستان و بلوچستان و مساله هریرود برای خراسان رضوی و مشهد از اهمیت بالایی برخوردار است. آیا در این ۴ سال حضور شما در وزارت امور خارجه مذاکره و پیشرفتی در این خصوص صورت گرفته است؟ آیا طرف افغانی مطالبه خاصی در این خصوص دارد؟
این یکی از موضوعاتی است که همواره در دستور کار مذاکرات ما و افغانستان بوده و البته موضوع جدیدی هم نیست و از چند دهه پیش حتی قبل از انقلاب هم یکی از موضوعات بسیار حساس در روابط ایران و افغانستان همین مساله آب بوده است. ما در ماههای گذشته مذاکرات خوبی با دولت افغانستان و آقای اشرف غنی (رییسجمهور افغانستان) داشتهایم و در حال طی مسیری هستیم که در آن به مجموعهای از همکاریها بین ایران- افغانستان که همه موضوعات مورد علاقه طرفین در آن گنجانده میشود و این موضوعات به موازات هم در آن پیش خواهد رفت، دست پیدا خواهیم کرد.
*اخیرا مساله ارتباط یا تماس ایران با طالبان افغانستان مطرح شده و برخی از مقامهای ایرانی نیز به نوعی این تماس را تایید کردهاند. نگاه ایران به طالبان چگونه است؟
روابط ایران با دولت افغانستان متمرکز است و البته برای امنیت خود ضرورتهای امنیتی خود را نیز در نظر داریم. واقعیت این است که روابط ما با افغانستان روی دولت این کشور متمرکز است. دولت افغانستان نیز به خوبی به این نکته آگاهی دارد و میداند که ایران همواره اصرار داشته که درباره آینده و امنیت افغانستان طرف مذاکره دولت افغانستان باشد.
*اخیرا کنفرانس چندجانبهای در مسکو درباره صلح در افغانستان برگزار شد که ایران نیز برای نخستینبار به آن دعوت شد. با توجه به تهدید گروههای تروریستی متفاوت و به خصوص داعش از جانب افغانستان چه حرکتهایی برای مهار این تهدید در مرزهای شرقی انجام دادهایم؟
تهدید نیروهای افراطگرا یک تهدید برای امنیت کل کشورهای منطقه است و ضرورت دارد تمام کشورها با هم با مرکزیت دولتهایشان همکاریهای جدی را در این خصوص رقم بزنند. ما چندهفته قبل شاهد بمبگذاری توسط داعش در پاکستان بودیم و این نشاندهنده خطری است که تداوم فعالیت گروههای افراطی برای منطقه دارد لذا ایران این آمادگی را دارد که با همه کشورهای منطقه- با محوریت افغانستان- در خصوص تامین امنیت افغانستان و مهار جریانهای افراطگرا در این کشور گفتوگو کند.
*اتحادیه اروپا در سختترین شرایط سیاسی در چند دهه اخیر قرار گرفته است. سیر همگرایی در این قاره متوقف شده و موج مخالفت با حضور کشورها در اتحادیه افزایش یافته است. انگلستان راه خود را جدا کرد و در یونان، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه و هلند نیز ما شاهد شکلگیری نهضتهای ضداتحادیهای و ناسیونالیستی هستیم و نوعی پوپولیسم هم رو به گسترش است. ترامپ میگوید اتحادیه اروپا آشفته به نفع ما است برای ایران چطور؟ برخی تحلیلگران میگویند که اتحادیه اروپا که مجموعهای از کشورها است به سود ایران نیست و ایران از رابطه دوجانبه با این کشورها راحتتر میتواند منافع خود را تامین کند.
دیدگاهها در این خصوص در ایران همان طور که شما هم اشاره کردید متفاوت است اما ایران با اتحادیه اروپا با عنوان یک واقعیت که در جهان خارج وجود دارد، روبهرو میشود. در برخی حوزهها ما با اتحادیه اروپا اختلافهایی داریم اما در برخی موارد مانند مذاکرات هستهای این اتحادیه نقش مثبتی ایفا کرده است. تصمیم اینکه اروپاییها با هم همگرایی داشته باشند یا خیر به دیگران ارتباطی ندارد و یکی از نگرانیهایی که اروپاییها امروز دارند این است که امریکاییها بخواهند در این مسیر دخالت کنند. من فکر میکنم نیروهای متعددی در اروپا به سمت همگرایی و برخی نیروها هم به سمت واگرایی حرکت میکنند و این واقعیتی در جهان است که اتفاق میافتد. حتی در داخل کشورها گرایشهای متعددی وجود دارد مانند گرایشهایی که با بحث همگرایی جهانی و اقتصاد جهانی همراهتر هستند و همزمان گرایشهایی هم وجود دارد که با واگراییهای جهانی موافقتر هستند. وضعیت مشابهی در امریکا هم وجود دارد و میبینیم که حتی در بخشهای صنعتی این کشور هم یک گروه حامی صنعتهای مدرنتر و یک گروه حامی صنعتهای قدیمیتر هستند و دیدگاههای متفاوتی با هم دارند. این واقعیتها در جهان امروز در حال شکلگیری است و نباید آنها را چندان هیجانی کرد. کمااینکه الان اروپاییها نیز به دلیل برخی تمایلهایی که در ترامپ یا نزدیکان وی برای واگرایی اروپا وجود دارد به این مساله حساس شدهاند.
*بهبود رابطه با اروپا، روسیه و بسیاری دیگر از نقاط جهان میراث دوره شما برای وزارت امور خارجه است اما به هرحال بحث عربستان و کشورهای شورای همکاری هم مطرح است و دولت یازدهم در این مسیر چندان موفق نبوده است. جدا از کارشکنیهایی که تاکنون از سوی سعودی شاهد بودیم آیا وزارت امور خارجه استراتژی خاصی برای اندکی به جلو بردن قطار رابطه در عمر باقیمانده از دولت یازدهم دارد؟
ما همواره برای بهبود روابط با منطقه تلاش کردهایم. در ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم اعلام کردیم که اولویت ما منطقه است و همچنان هم بر همین مساله تاکید داریم.
نگاه راهبردی جمهوری اسلامی ایران این است که این منطقه نیازمند همکاری و همگرایی است و حتما در یک منطقه ناامن ما نیز امنیت نخواهیم داشت. در این حوزه نه تنها امنیت کل منطقه بلکه امنیت تک تک کشورهای منطقه برای ما مهم است.
ما میخواهیم عربستان و همه کشورهای خلیج فارس ثبات داشته باشند، میخواهیم جنگ در یمن متوقف شود کمااینکه از روز اول همه تلاش خود را کردیم که جنگ در این کشور آغاز نشود و زمانی هم که جنگ آغاز شد تمام تلاش خود را کردیم تا جنگ با توجه به نگرانیهای همه، هرچه سریعتر پایان پیدا کند. این دیدگاه ما همواره ثابت بوده و همچنان نیز هست اما متاسفانه برخی کشورها به ویژه عربستان سعودی منافع خود را در تنش میبینند.
هیاهوها درباره برنامه هستهای و بحرانسازی که پیرامون این برنامه انجام شده بود خطر امنیتی از ایران ساخته بود که آنها میتوانستند پشت آن، سیاستهای بسیار مخرب خود را در حمایت از افراط گرایی و برخی از اقدامهای ناامنساز در کشورهای منطقه پنهان کنند.
با حل مشکل هستهای پردهای که سیاستهای مخرب آنها را پوشانده بود، کنار رفت و نگرانیهای آنها آغاز شد و به همین دلیل آنها اکنون سیاست تخریبی دیگری را دنبال میکنند.
اگر عربستان چه به دلایل مسائل داخلی، منطقهای یا بینالمللی تمایلی به حرکت در مسیر تنش زدایی نداشته باشد هر میزان که جمهوری اسلامی ایران در این زمینه تلاش کند، توفیقی نخواهد داشت. با این وجود ما سیاست خود را کماکان دنبال میکنیم و نسبت به تنشآفرینیهایی که طرف مقابل انجام داده خویشتن داری به خرج دادهایم. این خویشتنداری ناشی از بیبرنامگی نیست بلکه خویشتنداری مبتنی بر یک نگاه راهبردی به شرایط منطقهای و خویشتن داری مبتنی بر اطمینان به خود است. ما مطمئن هستیم که قدرتمندترین کشور منطقه هستیم و نیازی نداریم به هرگونه حرکت هیجانی پاسخ بدهیم، میتوانیم برهمین اساس نفوذ خود را در منطقه به عنوان یک نیروی ثبات بخش افزایش بدهیم. جمهوری اسلامی ایران این سیاست را تا به امروز پیش برده و موفق هم بوده است. امروز اگر نگاه کنید کسی نمیگوید در این منطقه از نفوذ جمهوری اسلامی ایران کاسته شده بلکه همه معتقد هستند که نفوذ جمهوری اسلامی ایران در این منطقه افزایش پیدا کرده است.
تنها نکتهای که ما بارها به همسایگان خود گفتهایم این است که نفوذ و قدرت ایران به ضرر هیچ کس نیست بلکه قدرت و نفوذ ایران، قدرت و نفوذ ثبات بخش در این منطقه است.
ما امیدوار هستیم همسایگان ما متوجه باشند که هر زمان هریک از همسایگان ما با خطر افراط، ترور و گروههای تروریستی مواجه شده است جمهوری اسلامی ایران بدون در نظر گرفتن قومیت، نژاد و مذهب به کمک قربانیان رفته است.
ما نخستین کشوری بودیم که حمله عراق به کویت را حتی قبل از کشورهای حاشیه شورای همکاری خلیج فارس محکوم کردیم. ما نخستین کشوری بودیم که به یاری مردم عراق رفتیم. ما نخستین کشوری بودیم که به یاری مردم کردستان در روزهای بحران در اربیل رفتیم. ما نخستین کشوری بودیم که در شب کودتای ترکیه بیش از همه با دولت ترکیه همراهی کردیم. ما کشوری هستیم که اصلا کاری به ماهیت دولت ترکیه یا دیگر دولتها نداریم و اصولا مخالف کودتا و افراطگرایی هستیم. این سیاست ما یک سیاست منسجم است. افراط گرایی علیه تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، عربستان یا امارات هم که باشد ما مخالف آن هستیم چرا که این حرکتها را برای منطقه خطرناک میدانیم.
ما معتقد هستیم که در منطقه ناامن هزینه برای تامین امنیت ایران بالا میرود. ما به لطف خدا، با تلاش مردم، نیروهای مسلح و اطلاعاتی و امنیتی بیش از همه امنیت داریم و مهم این است که امنیت جمهوری اسلامی ایران خودجوش است و متکی به مردم و تان داخلی است اما هرچه محیط ناامنتر باشد هزینه تامین این امنیت بیشتر است. لذا ما دوست داریم که در یک محیط امن زندگی کنیم.