تحلیل رسانههای آمریکایی از انتخابات ریاستجمهوری ایران؛
هیچ شواهدی درباره مفید بودن تعامل با میانهروها در ایران وجود ندارد/ اوباما امتیازهای سخاوتمندانهای را نصیب ایران کرد
پایگاه خبری «هیل» در مقالهای نوشت: این تصور که میانهروها میتوانند ایران را به سمت اصلاحات ببرند و سیاست خارجی این کشور را تغییر دهند و اینکه تخاصم بین ایران و آمریکا در نتیجه عدم اعتماد و سوء تفاهم ناشی از نگرشهای خصمانه آمریکا در قبال ایران است، تصور غلطی است.
به گزارش ایلنا، پایگاه خبری «هیل» آمریکا در مقالهای تحت عنوان «دوباره فریب ایران را نخورید» نوشت: دولت ترامپ با مسائل متعددی در سیاست خارجی باید روبهرو شود اما هیچ کدام مهمتر و چالش برانگیزتر از سیاستی که باید در قبال ایران اتخاذ کند، نیست.
در این مقاله این ادعا مطرح شده که ایران به سیاستهای معماگونهاش در برنامه هستهای، سیاستهای هژمونیکش در منطقه، توسعه شبکه نظامی و برنامههای موشکیاش ادامه میدهد. یکی از سوالات کلیدی برای دولت جدید این است که چقدر ادامه یک سیاست ایران پسند و تعامل با ایران میتواند مثمر ثمر باشد.
نویسنده این مقاله با بیان اینکه اصرار بر تقویت میانهروها در ایران و تعامل با آنها یکی از معمولترین سیاستهایی است که واشنگتن درباره آن صحبت میکند و با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری در ایران نیز این مسائل مهمتر از پیش شده است، نوشت: فرض بر این است که سیاستهای دوستانه میتواند به توانمندی میانهروها کمک کند و این مساله توسط کارشناسان طرفدار تعامل با ایران و کارشناسان امور ایران در واشنگتن برای چندین دهه تکرار شده اما خلاف این تصور بر دو واقعیت مبتنی است:
یک اینکه این تصور که میانهروها میتوانند ایران را به سمت اصلاحات ببرند و سیاست خارجی این کشور را تغییر دهند یک تصور اشتباه است. دوم اینکه این فرض که تخاصم بین ایران و آمریکا در نتیجه سیاست خارجی رادیکال ایران نیست و نتیجه عدم اعتماد و سوء تفاهم ناشی از نگرشهای خصمانه آمریکا در قبال ایران است، نیز غلط است.
«هیل» مدعی شده حامیان ایران استدلال میکنند که اگر آمریکا رویکردهای کمتر خصمانهای در پیش بگیرد و در عوض سعی کند به سران ایران اعتماد کند، آنها نیز متقابلا چنین کاری خواهند کرد و میانهروها قدرت میگیرند و ایران به تدریج با اصلاحات مواجه و به یک قدرت پاسخگوتر در منطقه تبدیل میشود که مسئولیت قوانین بینالمللی را خواهد پذیرفت.
در ادامه نویسنده مقاله مدعی شده: تلاش برای یافتن چنین میانهروهایی با این ویژگی ها در ایران توهم است و این توهم هم به طور قابل توجهی بر سیاستهای فعلی و گذشته آمریکا در قبال ایران تاثیرگذار بوده است.
این پایگاه خبری مدعی شده این رویکرد در قبال ایران به بهترین نحو توسط رابرت گیتس وزیر دفاع اسبق آمریکا در نطقی در سال ۲۰۰۸ تفسیر شده است. او گفته من برای یک سری تحقیقات برای یافتن میانهروهای زیرک در ایران سی سال پیش در این کشور حضور داشتم. همه دولت ها از سال ۱۹۷۹ به بعد که در ایران روی کار آمدهاند به نوعی شکست خوردهاند. واقعیت این است که سران ایران همواره طی دوران گذشته در پاسخ به پیشنهادهای مکرر آمریکا درباره داشتن روابط بهتر و سازندهتر سرکشی کردهاند.
او ادامه داده که: چنین تصورات غلطی درباره ایران توسط رونالد ریگان که به دنبال روابط بهتر با دولت میانهرو هاشمی رفسنحانی بود، شکل گرفت. همین رویکرد او را بر آن داشت که به طور مخفیانه نامهای به مشاور امنیت ملی هاشمی رفسنجانی در میانه دهه ۱۹۸۰ بفرستد. این به دلیل رویکردهای آشتیجویانه بیل کلینتون هم بود که قصد داشت با اصلاحطلبان در دوران محمد خاتمی روابط بهتری داشته باشد و بعدها این رویکرد در زمان حمله به عراق و مشورت با نمایندگان ایران توسط دولت بوش نیز دنبال شد.
در ادامه این مقاله ادعا شده است: باراک اوباما نیز در ادامه این قاعده مستثنا نیست. او برای جلب اعتماد سران ایران تظاهرات مردم در سال ۲۰۰۹ را نادیده گرفت. این در حالی بود که در آن سال میلیونها ایرانی در اعتراض به نتیجه انتخابات به خیابان ها آمده بودند. اوباما این وضعیت را نادیده گرفته و به رویکرد آشتی جویانهاش با ایران ادامه داد. اوباما معتقد بود دستیابی به توافق هستهای با ایران میتواند به تدریج به تغییر سیاست خارجی این کشور بیانجامد.
گیتز در مصاحبهای که در سال ۲۰۱۵ داشته طرز فکر رییسجمهور سابق درباره ایران را توضیح داده و گفته: من فکر میکنم که دستیابی به توافق هستهای بر اساس امیدهای رییسجمهور به رژیم تحریمها طی ده سال بوده است که با لغو آنها ایران به کشوری سازنده در جامعه بینالمللی تبدیل میشود. زمانی که اقتصاد ایران شروع به رشد کند، ایرانیها نیز از ایدئولوژیهایشان کوتاه آمده و اصول انقلابیشان را کنار میگذارند. من معتقدم این دیدگاه خیلی غیرواقع گرایانه بوده است.
در تکرار ادعاهای مندرج در این مقاله آمده است: اشتیاق برای دستیابی به توافق هستهای با ایران در دولت اوباما امتیازات سخاوتمندانه و بیدلیلی را نصیب ایران کرد و دخالتهای این کشور در سوریه و منطقه را بالاتر برد. وضعیت به طور قابل توجهی در سوریه رادیکالتر شد و گروههای میانهرو معارض به حاشیه رفتهاند و افراطگرایانی نظیر داعش و گروههای وابسته به القاعده قدرت بیشتری گرفتند.
در این مقاله گفته شده: اوباما فعالیتهای تفرقهافکنانه و اقدامات نظامی تحت رهبری ایران را در عراق نادیده گرفت و سیاستهای فاجعهبار نوری المالکی که تحت حمایت ایران بود را نیز با بیتوجهی از سر گذراند. در نتیجه این رویکرد، مناطق سنینشین علیه دولت مرکزی اعتراض کردند. در بهار ۲۰۱۴ نیروهای داعش در سوریه رشد کردند و مواضعی را در عراق اشغال کردند که برای کشور اهمیت ویژهای داشت نظیر شهر موصل.
این روزنامه در نهایت مدعی شده که دولت ترامپ باید به خاطر داشته باشد که ویرانیهای امروز ناشی از سیاستهای محتاطانه دولتهای قبل در قبال ایران است.
این روزنامه جمهوریخواه در پایان نوشت: این شکستها، اعتبار و نفوذ آمریکا را در منطقه کاهش داده، اعتماد مردم ایران را به ما کم کرده و زندگی آمریکاییها را در عراق با خطر مواجه کرده است. این سردرگمیها ناشی از توهم درباره ماهیت واقعی جناحهای داخلی ایران و قدرت واقعی میانهروها در ایران است. یک نگاه گذرا به تاریخ روابط با ایران نشان میدهد که هیچ شواهدی دال بر اینکه این سیاستها مثمرثمر بوده است وجود ندارد.