شریفزاده در گفتوگو با ایلنا:
شعارهای کم مایه، گویای موسمی بودن جبهههای سیاسی جدید است/ احمدینژاد مخالف حزب و تشکل است
شریفزاده درباره علت عدم حضور احمدینژاد و یاران نزدیک او در برنامههای اصولگرایان گفت: احمدینژاد و یاران او بارها خود را بیرون از جریانهای اصولگرایی و اصلاحطلبی معرفی کردهاند؛ حال چه توقعی است که چرا در برنامههای ویژه این جریانها شرکت نمیکنند!
بهمن شریفزاده در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، درباره چگونگی وضعیت کاندیداهای مطرح اصولگرایان مانند جلیلی، ضرغامی و قالیباف، گفت: معیار مردم در انتخاب، روحیه خدمتگزاری، آزادگی، احترام به درک و خواست و حقوق آنها، پاکدستی و توانایی و بالندگی است و مردم به تطابق حداقلی این معیارها با افراد مطرح در انتخابات ۹۶ معتقدند.
او افزود: وجود سوابقی همچون املاک نجومی، روحیه نظامیگری و تحکم، فقدان تدبیر در مسأله هستهای، نبود توانایی و حریت در رسانه ملی، نداشتن طرح و عزم برای بهبود وضع معیشت مردم، حقوقهای نجومی، اعتماد کودکانه یا منفعلانه به قدرتهای بزرگ، آسیب جدی به اعتماد مردم وارد کرده است و چتر بیاعتمادی یا کماعتمادی، بر سر افراد احتمالی همه جریانها باز شده است و این حق مردم وفادار ایران نیست که با اعتمادشان اینگونه بازی شود.
شریف زاده درباره اینکه آیا اصولگرایان میتوانند با وجود جبهههای جدید به لیست واحد برسند، بیانکرد: وحدت٫ حقیقتی فراتر از چیزی است که جریانهای سیاسی کشور به دنبال تحصیلش در مقطع انتخابات هستند، لذا وحدت، بر باور ویژهای استوار است که کمتر به آن توجه میشود. وحدت بین افکار گوناگون و جبههها و جریانهای مختلف، زمانی پدید میآید که همه آنها به فرهنگ "دیگرباوری" رسیده باشند.
او در ادامه بیانکرد: منظور از فرهنگ "دیگرباوری" این است که هر فرد یا جریانی باور کند که حقیقت در انحصار او نیست و فرد یا جریان مقابلش هم، سهمی از حقیقت دارد. تنها با این باور است که جریانهای گوناگون به دنبال هم افزایی خواهند رفت و در پرتو همافزایی به وحدت خواهند رسید. اکنون باید دید جریانهایی که در تقابل جدی با یکدیگر هستند و به تخطئه یکدیگر میپردازند، تا چه اندازه از وحدت فاصله دارند.
این روحانی حامی احمدینژاد درباره اینکه آیا فعالیت تشکلهای تازه تاسیس اصولگرایان صرفا برای انتخابات خواهد بود، گفت: این موضوع را باید از خود آنها پرسید. اما توجه به اساسنامه و شعارهای هر جریانی میتواند ما را به پاسخ نزدیک کند. فقدان اساسنامه یا اساسنامههای ضعیف و فاقد ساختار منطقی، شعارهای کم مایه و بیپایه، گویای موسمی بودن یک جبهه یا تشکلهای سیاسی جدید است.
شریفزاده در پاسخ به اینکه به نظر میرسد موسسان این تشکلها تفکرات نزدیکی به احمدینژاد دارند آیا با او برای تشکیل این جبههها مشورتی شده است، تصریح کرد: تا آنجا که من احمدینژاد را میشناسم، او اساسا با تشکیل حزب و تشکل برای ایدههایش مخالف است. مخالفت او هم مبنا دارد، لذا اساسیترین ایده اجتماعی احمدینژاد، برقراری عدالت است و صاحبان حق، مردم هستند. او معتقد است که تنها راه رسیدن به عدالت، مطالبه آزادانه و پیوسته صاحبان حق نسبت به حقوق خویش است و تشکیل حزب یا تشکلی خاص برای این منظور، محصورکردن مطالبه به آن حزب است که با این کار، عملا روند عدالتخواهی لطمه جدی خواهد دید. بنابراین هر کسی با احمدینژاد در این باره مشورت کند، پاسخی جز "نه" نخواهد شنید. پاسخ احمدینژاد به حزب، پاسخی منفی است.
او در مورد چرایی عدم حضور افراد جریان احمدینژاد و شخص او در برنامههای مهم اصولگرایان از جمله سخنرانی مصباح یزدی، گفت: کسانی که خود را در ذیل عنوان اصولگرایی و اصلاحطلبی مصطلح تعریف نمیکنند، نمیتوانند در برنامههای ویژه این جریانها شرکت کنند. احمدینژاد و یاران نزدیک او بارها خود را بیرون از جریانهای اصولگرایی و اصلاحطلبی معرفی کردهاند؛ حال چه توقع و چه پرسشی است که چرا در برنامههای ویژه این جریانها شرکت نمیکنند! آنها با آن که به فرهنگ دیگرباوری معتقدند از انحصارگرایی جریانها سخت گریزانند و برای همین از تجمعهای انحصاری جریانها فاصله میگیرند.
روحانی حامی احمدینژاد درباره اینکه آیا فکر میکنید اصولگرایان پروژه عبور از احمدینژاد و حامیان او را کلید زدهاند، گفت: اصولگرایان سالها است که به احمدینژاد بیمهری میکنند و حرمتش را میشکنند. حامیان احمدینژاد سالهاست مورد قهر قرارگرفتهاند.