برخورد احمدینژادی قالیباف با ترافیک
بیشتر اوقات شهرداران، به حملهکردن، طعنه زدن و پرتاب مشکلات به سوی دولت صرف شده است مهم نیست که شهردار محمود احمدینژاد باشد یا محمدباقر قالیباف و رئیسجمهور، محمد خاتمی باشد یا حسن روحانی.
درست است که آنموقع، رئیسجمهور نبود و باز هم درست است که با رسیدن به ریاست جمهوری، همان کاپشن همیشگیاش را به تن میکرد اما برخوردهایش با مخالفان، همان لحن فرافکنانه و گریز از واقعیت با چاشنی دررفتن از پاسخگویی بود.
سال 84 بود که محمود احمدینژاد نه در لباس رئیس یک دولت که در پوشش شهردار تهران، رئیس دولت اصلاحات(دولت روی کار در آن زمان) را مورد طعنه قرار داد و به او تذکر داد که «خاتمی به مشکلات مردم فکر کند!»
سید محمد خاتمی به مراسمی که قرار بود در آن دکترای افتخاری از دانشگاه تهران، دریافت کند، دیر رسید و مدیریت شهر تهران را به دلیل ترافیک سنگین، مورد انتقاد قرار داد؛ او از طرف کسانی که قادر نیستند شهر را اداره کنند، از مردم، عذرخواهی کرد و گفت که «این فاجعه است که با آمدن باران یا برف در وضع رفت و آمد این چنین اختلال ایجاد میشود.»
شاید به دلیل آشنایی مردم جامعه با ادبیات شهردار آن زمان(احمدینژاد) و به کاربردن ادبیات تهاجمی که از سوی او در دوران ریاست جمهوریاش استفاده شد، نیازی به ذکر پاسخ او به آقای خاتمی نباشد؛ طعنههایی نظیر «اگر دفتر کار رئیسجمهور به جای کاخ سعدآباد در خیابان پاستور بود زودتر به دانشگاه میرسیدند!»؛ که حساسیتهای مردم در زمینه اختلاف طبقانی را نشانه رفته بود.
شواهد و قرائن و گفتههای مسئولین کشور نشان میدهد که سخنان مسئولان و تیر طعنههایی که از سوی شهرداری به دولت پرتاب میشود، همچنان ادامه دارد و مهم نیست که شهردار محمود احمدینژاد باشد یا محمدباقر قالیباف و رئیسجمهور، محمد خاتمی باشد یا حسن روحانی.
قطار تند انتقادات شهردارها از رئیسجمهورهای وقت
شاید یکی دیگر از دلایل بازخوانی سخنان تند احمدینژاد خطاب به خاتمی، مشابهتهای این سخنان با صحبتهای شهردار فعلی تهران باشد؛ یازده سال پیش، احمدینژاد، خطاب به خاتمی گفت که «به ایشان توصیه میکنم که سه ماه تا پایان ریاست جمهوریشان باقیمانده است و این مدت فرصت خوبی است تا تصمیماتی بزرگ گرفته و مشکلات مردم برطرف شود؛ شاید از برکاتش این باشد که به همکاران خود در دستگاههای اجرایی توصیه کنند تا مقداری از نامهربانیها و کم لطفیها در مقابل تصمیمات مدیریت شهری دست بردارند، کمک که نمیکنند، حداقل اجازه دهند که شورای شهر و شهرداری کارها را انجام داده و مشکلات را برطرف کنند؛ از دولت میخواهیم با پرداخت حداقل بدهیهای خود به شهرداری کمک کنند تا چند بزرگراه زودتر باز شود و انتظار داریم راه را باز کنند تا قطار شهری به سرعت برپا شود و اتوبوس نیز به اندازه کافی وارد شود.»
و حالا در ماههای پایانی ریاست جمهوری حسن روحانی؛ محمدباقر قالیباف، در مراسم بهره برداری از واگن و لکوموتیوهای برقی مترو،خطاب به کارکنان مترو و البته با طعنه به رئیسجمهور، میگوید: «امروز تلاش شما در مجموعه مترو نشان داد که میشود اینگونه کار کرد؛ این در شرایطی بوده که ما حمایتهای لازم دولتها را پای این کار نداشتیم و دهها دلیل هم داشتیم که کار را انجام ندهیم، اما هرگز اینگونه رفتار نکردیم و با تکیه بر توان شما عزیزان این اتفاق را در مترو رقم زدیم.»
او موضع تندتری به دولت روحانی نشان میدهد و در روزهایی که هوای تهران از آلودگی، رنج میبرد، ادامه میدهد که « اگر میخواهید به مردم شهر خدمت کنید و برای مردم شهر ارزش و کرامتی قائل هستید و اگر به حقوق شهروندی اعتقاد دارید برای توسعه مترو و رفع آلودگی هوا فکری بکنید. باید توجه داشته باشیم که شرط حیات، زندگی و سلامت از ابتداییترین حقوق شهروندان است. این در حالی است که امروز بدون شک آلودگی هوا شرایط زندگی و سلامت مردم را به خطر انداخته است.»
چرا منشور را دیر امضا کردی؛ هنوز 9 ماه مانده!
شاید قالیباف، خیلی مستقیم، آقای روحانی را مورد خطاب قرار نداد اما کشیدن پای «حقوق شهروندی» به میان سخنانی که از کمکاریهای دولت صورتگرفته، نشان از گلایه و طعنه به منشوری است که چندی پیش توسط آقای رئیسجمهور به امضاء رسید(منشور حقوق شهروندی) و یکی از انتقاداتی که مخالفین داشتند، این بود که چرا این منشور در ماههای پایانی ریاستجمهوری حسن روحانی تدوین شده و حتما استفاده انتخاباتی خواهد داشت؛ این در حالی است که حسن روحانی در یکشنبهشب در یک برنامه زنده تلویزیونی- ضمن توضیحاتی درباره مراحل تدوین منشور- خطاب به مردم گفت که هنوز 9 ماه از دولت او باقی مانده و شما (منتقدان) انتظار دارید، این 9 ماه، هیچ کاری از سوی دولت صورت نگیرد!
روحانی نمیدانست؛ قالیباف میدانست و کاری نکرد
شاید یکی دیگر از علتهای تند و تیزشدن انتقادات قالیباف به رئیسجمهور، بحث داغ یک آسیب اجتماعی به نام «گورخوابی» باشد؛ گزارش روزنامه شهروند از کارتنخوابهایی که در قبرهای خالی گورستان نصیرآباد میخوابیدند و منجر شد رئیسجمهور از مدیریت شهری انتقاد کند و باز هم قالیباف به دولت طعنه بزند که «شما مگر رئیس دولت نیستید؛ چرا قضیه گورخوابها برایتان اینقدر عجیب بوده؟»
صحبتهای قالیباف نشان داد که او از قضیه گورخوابها مطلع بوده و شاید این غفلت دانستن و منفعل بودن، در رده غفلت از نبود آسیب قرار بگیرد!
ادبیات جن و پری، پشت دعواهای ترافیک
به محمود احمدینژاد برمیگردیم؛ کسی که کارشناسان میگویند 8 سال این مملکت را از در عرصه های مختلف عقب نگهداشته؛ او در واکنش به اظهارات رئیسجمهور خاتمی، در دانشگاه تهران گفت: «از اینکه رئیس محترم قوه مجریه بالاخره یکبار در ترافیک تهران معطل شده و از نزدیک لمس کردهاند که مردم تهران چه مشکلاتی دارند، هم خوشحالم و هم متأسف!» سخنان روز گذشته محمدباقر قالیباف هم خاطرات آن روز را زنده کرد؛ او از ادبیات «جن و پری» نزدیک به ادبیات احمدینژاد استفاده کرد و با بیان اینکه ساخت عبارت ترافیک مصنوعی به عقل جن هم نمیرسد، گفت که « نمیتوان کلمه انسان به آنها گفت چرا که هیچ کسی ترافیک ساختگی درست نمیکند و این کلمه از آن دسته حرفهایی است که وقتی قافیه تنگ میآید و دیگر صحبتی ندارند، مطرح میکنند و این حرف درستی نیست و این تهمت و دروغی است که زده شده.»
چندی پیش رحمتالله حافظی، عضو منتقد شورای شهر تهران به سیاستهای شهردار تهران، در مورد ترافیک شهر، این ترافیک را ساختگی دانسته و گفته بود که پس از جایگزینشدن رئیس پلیس راهور تهران بزرگ توسط محمدباقر قالبیاف، این ترافیک - به علتی که معلوم نیست- رشد بیشتری داشته است.
دو شهردار؛ دو دوران رشد برای تخلفات شهری
گلایههای شهردارها از دولتهای وقتشان تمامی ندارد؛ انتقاد از روند کند خروج خودروهای فرسوده؛ یا صحبتهای قالیباف در این زمینه که این مسئله که عوارض یک شهر به حساب خزانه ریخته شود قانونی نیست و... نگاهی به تاریخ شهری، به ما خواهد گفت که دورانی که شهردار وقت با ریاست جمهوری به لحاظ حزبی و گرایش های سیاسی همسو نبوده و اصطکاک زیادی میان آنها وجود داشته، اکثر اوقات شهرداران به حملهکردن، طعنه زدن و پرتاب مشکلات به سوی سایر مسئولان از جمله دولت، صرف شده است؛ تاریخ شهری چیز دیگری را هم متذکر میشود و آن اینکه بیشترین تخلفهای مالی در زمان زمامداری همین شهردارها به وقوع پیوسته است.
گزارش از : آساره کیانی