خبرگزاری کار ایران

حزب اتحاد ملت؛

نشست آسیب شناسی تحزب در ایران برگزار شد

در نشست آسیب شناسی تحزب در ایران که به همت حزب اتحاد ملت برگزار شد کارشناسان به تحلیل فعالیت های حزبی و بسترهای اجتماعی ظهور و افول احزاب در ایران از مشروطه تا انقلاب پرداختند.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا در این نشست علی باقری مدیر کل سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات با بیان اینکه حزب پدیده ی وارداتی است به بیان تاریخچه شکل گیری احزاب در دنیا پرداخت گفت: شکل گیری مفهوم دولت – ملت در غرب منجر به مطرح شدن و تشکیل احزاب سیاسی شده است.

یکی دیگر از سخنرانان این همایش بهروز طیرانی پژوهشگر تاریخ و فعال ملی مذهبی وضعیت احزاب در دوران مختلف ایران را توضیح داد و گفت: در دوره اول، اولین احزاب سیاسی در ایران برمی گردد به تاسیس فراموشخانه که زمان ناصرالدین شاه بوده و ملکم خان ناظم الدوله با صحبت و کسب اجازه از ناصرالدین شاه این جمعیت را تشکیل میدهد البته دوسال بعد به دستور شاه تعطیل میشود و شاه دستور می دهد هر که دنبال این مزخرفات برود سخت ادب شود.

او افزود: تا ۵۰ سال بعد جمعیت و تشکیلات سیاسی نداریم (دو جمعیت محدودصفی علیشاهی و ....)

اولین انجمن با اهداف سیاسی، انجمن مخفی ۱۲۸۲ شمسی است که بعد انجمن ملی تشکیل میشود و در جریان مشروطه جریان انجمن سازی در ایران شکل میگیرد و همزمان در باکو جمعیت همت ( سوسیال دموکرات روس) شکل می گیرد که نهایتا به تاسیس حزب اجتماعیون عامیون در ایران منجر می شود.

طیرانی ادامه داد: دوره ی دوم مربوط است به دوره ی پهلوی اول و دوم ۱۳۰۴ تا  ۱۳۵۷ ، که حدود ۷۲ سال می شود.

طیرانی ادامه داد در دوره پهلوی، مقطع اول ۱۳۰۴ تا ۱۳۰۷ روی کار آمدن رضا شاه به کمک احزاب کمونیست ایران و تجدد ایران و ترقی ، و دوره ی سرکوب ۱۳۰۷تا ۱۳۲۰ که سرکوب همین احزاب و احزاب موافق(علی اکبر داور و تدین) و مخالف ، منجر به جمع شدن احزاب میشود.

این پژوهشگر تاریخی نقش احزاب در به روی کار آوردن رضا خان مهم خواند و گفت: تنها تشکل بین سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۲۰، تقی آرانی بوده است. سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، به لحاظ تعدد، ما حدود ۱۰۰ حزب داریم . حزب توسری خور در این دوران بوده. ۹ جبهه و ۹۵ جامعه و جمعیت و مجمع، و ۹۰ شورای صنفی و سندیکا، و ۷۷ کانون، و ۵۴ انجمن مذهبی داریم. آقای جعفریان از ۲۲ تشکل مذهبی در تهران و ۲۹ در شهرستانها نام میبرد. انجمن اسلامی دانشجویان در این دوره تشکیل شده و کانون مشهد نیز در همین دوره است.

 

 

باقری در ادامه این نشست  با تاکید بر اینکه یکی از مهمترین ویژگیهای احزاب در دولت های غربی این است که محصول دولت ملت است گفت زمانی که این پدیده به ایران می آید و بحث سرکوب پیش می آید.سرکوب طبیعی است که اتفاق بیفتد، آنجا (غرب)، حاکمیت بدنبال شکل گیری نهاد حزب است، چون در آن ساحت کلی و ساختار کلی، آن نهاد حزب ، مشروعیت ساز است برایش. اما وقتی آن مفهوم نزول می کند به یک جامعه ی ماقبل مدرن منتقل می شود، طبیعی است نهاد حزب در مقابل حاکمیت است همیشه، فرقی هم نمی کند که این حاکمیت در واقع گرایشات خردش چیست، گرایشات اقتصادی و اجتماعی اش چیست. اساسا این نهاد به قدرت مطلقه تعرض می کند. وجودش تعرض به قدرت مطلقه است. در حالیکه در جوامع غربی، وجودش مقوم مشروعیت و حاکمیت است.

طیرانی در ادامه صحبت های باقری به بیان علل و عوامل رشد نیافتگی احزاب در ایران اشاره کرد و گفت: در ایران خیلی از آقایان افتخار می کنند که ما حزبی و تشکیلاتی نیستیم و ملت ایران مخالف است و هر حزب و تشکیلاتی وابسته به خارج بوده و جاسوس است. من چهل سال است این را از خیلی ها شنیدم که افتخار می کردند که فراجناحی بودن افتخار است. اما باید گفت اگر وابسته به حزبی نباشه مشکل ایت، آقایی که افتخار می کنی که حزبی نیستی، چرا به سیاست وارد می شوی؟ شما که فراجناحی نیستی و حزبی نیستی و تشکیلاتی نیستی ، دنبال کار شرافتمندانه ی دیگری باش. به هر حال میخواهیم ثابت کنیم این مردم و این جامعه بوده و نمونه های تاریخی آوردی. و این مختص دوره های آزادیهای سیاسی و فعالیت های سیاسی نو احزاب نبوده، مختص احزاب هم نیست، سازمانها و تشکلها و شوراهای صنفی و مذهبی را هم آورده ایم.

او خاطر نشان کرد: طبیعتا در فضای آزاد سیاسی این تشکلات تبدیل به یک یک حزب قانونی با فعالیت قانونی می شود. بعنوان نمونه همین سازمان چریکهای فدایی خلق بعد از انقلاب که فضای ۵۶-۵۷ وجود داشت، از سازمان مخفی مسلحانه زیر زمینی، تبدیل می شود به سازمان سیاسی که در صدد ائتلاف با حزب توده بودند که بعنوان حزب قانونی فعالیت می کرد که موفق نبودند.

طیرانی ادامه داد: یا جریانهای دیگر، جریانی مثل روحانیت مبارز و روحانیون مبارز که قبل از انقلاب فعالیت مخفی داشتند (البته تشکل خاصی نداشتند ولی فعالیت داشتند) در ابتدای انقلاب حزب جمهوری اسلامی را بنیان می گذارند. یا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که گروههای مخفی قبل از انقلاب هستند، اول انقلاب بصورت یک سازمان نیمه مخفی نیمه مرئی بودند و در دهه هفتاد که تشخیص می دهند امکان فعالیت قانونی هست به سازمان علنی تبدیل می شوند.

این تنوع در تمام دوره ها و در تمام جریانها وجود دارد: حزب توده، حزبهای ملی گرا، حزب های غرب گرا، حزب های دولتی (حزب مردم، حزب رستاخیز، ...)، مذهبی ها از انجمن های صدر مشروطه تا اجتماعیون و اعتدالیون که مرحوم مدرس و بهبهانی راس آنها بودند و جریانهای سوسیال اسلامی با گرایشات سوسیالیستی اما مبتنی بر مبانی اسلامی.

این پژوهشگر تاریخ با تاکید بر اینکه همه ی اینها نشان می دهد چه تنوعی وجود دار گفت: همه ی افکار اجتماعی در ایراناعم از مذهبی، مارکسیست، غربگرا که به نوعی آرمانی را دنبال می کنند، فعالیت سیاسی دارند.

او در مورد  نقش احزاب در ایران گفت: می گویند حزب نقشی ندارد و به اصطلاح عامه ول معطل است! آدم معمولا به کسی که آزارش به کسی نمی رسد کاری ندارد، چطور است که هر اتفاقی در ایران افتاد، اولین جایی که زدند اینها بودند: مثلا درصبح ۲۸ مرداد، ریختند و یکی روزنامه ها را زدند و یکی دفتر حزب مردم ایران مرحوم نخشب رازی و حزب ملت ایران داریوش فرهر که در واقع جبهه ملی بود. یا سال ۱۳۴۱، قبل ازرفراندوم ۶ بهمن شاه، اولین کار این بود که روز اول و دوم بهمن، بیش از ۴۰۰ وفادار سیاسی جبهه ملی و نهضت آزادی را گرفتند. بعد از ۱۵ خرداد ، آیت الله طالقانی و بازرگان را به خاطر اعلامیه ای که مهندس سحابی در زندان نوشته بودند، ۱۰ سال محکوم کردند و بقیه را ۶ سال و ۴ سال. وقتی دانشجویان را می گرفتند، اگر ارتباط تشکیلاتی نداشتند یک کتک مفصل می زدند و آزاد می کردند و اگر داشتند مثل مرتضی صمدیه لباف در فیلم سیانور، نگه میداشتند. تا وقتی نقش تشکیلاتی مرتضی مشخص نشده بود کاری به او نداشتند. این قصه را نه در ایران که در شیلی و شوروی بعد از انقلاب اکتبر هم وجود داشت آنجا که تمام جریانات ساسی را جمع کردند و فقط بلشویک ها ماندند.

در ادامه بحث باقری تاکید کرد: حزب در داخل کشور محصول دولت مدرن نیست، این بحثی که مطرح شد و آقای طیرانی فرمودند که آدمهایی هستند ک افتخار می کنند که حزبی نیستند، ریشه اش در همین جاست. چون حزب در ساختار نظام سیاسی کشور مشروعیت ساز نیست و قرار نیست باشدو بنابراین آدمهایی که می خواهند ایفاء نقش کنند و در سطوح بالا بازیگر باشند، نه تنها نیازی به حزب ندارند بلکه به نوعی شاید ضد حرکت اصلی هم برایشان عمل کند.

او در خصوص اینکه چرا از دل این همه تشکل، یک حزب درست و درمان به مفهوم حزب (با تعریف و کارکردهایش در خاستگاهش)، در ایران شکل نمی گیرد؟ ریشه آن را در استبداد خواند و گفت: از وقتی حزب شکل می گیرد، هر واقعه ای در سپهر سیاسی داخل کشود و حتی در سیاست بین الملل آثارش گریبانگیر تشکلهای سیاسی در کشور می شود. برای نمونه جنگ جهانی اول یا  کودتای ۳ اسفند و غیره.

او افزود: اینها وقایعی هستند که در واقع مقطع افول و ظهور احزاب سیاسی در داخل کشور در دوران قبل از انقلاب بوده اند. احزاب سیاسی، ظهور و افولشان محصول سیاستهای زورگو و سریع الولاده در کشور بوده است. دولت ها می آمدند و می رفتند، بازتاب اش گریبانگیر احزاب می شد. کودتا می شد احزاب قربانی می شدند. محل تشکیل احزاب، بهانه ی تشکیل یا انحلالشان اینگونه وقایع بود.

 

کد خبر : ۴۴۰۵۶۹