عملیات جداسازی ورزش از جوانان طی یک فرایند بلند مدت، اجرایی شود
مرکز پژوهشهای حزب ندای ایرانیان پیشنهادهایی برای آینده وزارت ورزش و جوانان ارائه کرد.
به گزارش ایلنا، متن پیشنهادهای حزب ندای ایرانیان به این شرح است:
قلمرو حکمرانی جوانان هر سرزمین به مثابه اقلیمی پر فراز و نشیب مملو از قلههای افتخار، درههای تجربه، رودهای خروشان انرژی و نشاط، دریاهای آرامش و غرور،گاه با آب و هوایی مسرت بخش وگاه با آسمانی غبار آلود، اقلیمی است که حکمرانی کارآزموده را طلب میکند.
از دیگر سو از روزگارانی که پهلوانان المپ پنجه در پنجه، قوای جسمانی خود را میسنجیدند تا زمان حال که قلمرو تربیت بدنی از محیط کودکستانها تا عرصههای المپیک و جامهای جهانی گسترانیده شده، راهبری قهرمانان و پهلوانان و سلامت جامعه، نیازمند دولتمردی پهلوان مسلک و مورد وثوق بوده است.
از اواخر نیمهٔ دوم دههٔ هشتاد که طرح ادغام سازمان تربیت بدنی (با قدمتی ۸۰ ساله) و سازمان ملی جوانان مطرح شد، موافقان و مخالفان بسیاری مطرح بودند.
نکته قابل تامل این است که تشکیل این وزارتخانه در شرایطی به تصویب رسید که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در ارزیابی خود ادغام سازمانهای ملی جوانان و تربیت بدنی را به جهات مختلف، قابل تأمل و آن را غیر قابل توصیه دانسته بود. همچنین در همین رابطه کمیسیون فرهنگی مجلس آن زمان نیز مخالفت خود را با این ادغام اعلام کرده بود.
به هر تقدیر و در راستای کوچکسازی دولت، وزارتخانهای تشکیل شد که نام ورزش در آن بر نام جوانان سایه افکند و جوانانی که با تشکیل شورای عالی جوانان، کورسوی امیدی در دلهاشان روشن گشته بود، مهجور ماندند.
حال که وزیر ورزش و جوانان دولت تدبیر و امید در بیست و هفتم مهرماه ۹۵ با سینهای مالامال از حرفها و گلایههای ناگفته، اما لحنی مملو از احترام و ارادت، استعفای خود را به رئیس محترم دولت تقدیم کرد، و فرد پیشنهادی ریاست محترم جمهوری در دوم آبانماه معرفی گردید، امید است این انتخاب با تدبیری اندیشمندانه و با پشتوانهٔ نتایج کارشناسی انجام گرفته باشد و امید را به اردوگاه جوانان ساعی این مرز و بوم برگرداند.
این عرصه نیازمند وزیری برنامه محور، با نگرشی توسعه گرا برای پیشبرد اهداف دولت تدبیر و امید- وزیری عملگرا و کوشا با دوری گزیدن از کارهای تبلیغاتی در رفع معضلات اشتغال، بیمه، تحصیل، مسکن و ازدواج جوانان- وزیری متخصص با نگاهی عدالت محور به حوزه ورزش در شهرها و مناطق محروم - وزیری مؤمن به قانون که به خصوصی سازی و واگذاری بخش ورزش به پیکره مردم اعتقاد جدی داشته باشد و البته در عین حال وزیری معتقد به جوانگرایی باشد.
شاید بتوان این چند ماه باقیماندهٔ دولت یازدهم را به چهار سال دولت بعد ضمیمه نمود و کارهای ناتمام این حوزه را، سامانی بخشید.
این در حالی است که بررسی عملکرد وزیر ورزش و جوانان در اقلیم ورزش از همان ابتدای فعالیت با نقدهایی مواجه بود. تعامل با فدراسیونهای ورزشی، انتخاب سرمربی تیمهای ملی، بالاخص سرمربی تیم ملی فوتبال، خصوصی سازی و مدیریت تیمهای استقلال و پرسپولیس، انتصاب افراد نامرتبط و پایین آوردن سطح توقع از تیمهای المپیکی، از مهمترین انتقادهایی بود که بر عملکرد بخش ورزشی وزارت فرود آمد.
البته دور از انصاف است که فعالیتهای صورت گرفته در مدت وزارت دکتر محمود گودرزی در وزرات ورزش و جوانان در حوزهٔ ورزش نادیده گرفته شود: تدوین و تلاش جهت تصویب قانون نظام جامع باشگاهداری به عنوان رکن پایه در ورزش کشور، اصلاح اساسنامهٔ فدراسیونها و هیئتهای ورزشی با توجه به وضعیت فعلی کشور و استانداردهای بینالمللی، بازنگری و بهروز رسانی طرح جامع ورزش کشور با اولویت بخشیدن به ورزش همگانی و عمومی و استقرار نظام برنامه محوری و برنامه مداری در همه بخشهای ورزش از مهمترین اقدامات مثبتی بوده است که گودرزی در طی مدت حضور خود در وزارت ورزش و جوانان انجام داد.
از سوی دیگر در قلمرو جوانان، آنچه که از اقدامات وزیر مستعفی و بررسی اوضاع جاری جامعه (آمارهای ناامید کنندهٔ شیوع فساد، خودکشی و اعتیاد) بر میآید و چنانچه به گلایههای بر حق مقام معظم رهبری در حوزههای فرهنگی و مرتبط با جوانان دقت شود، مشخص میشود اقدام قابل قبولی انجام نشده است. هرچند که در این زمینه همه بار بر دوش این وزارتخانه نبوده اما عملا در حوزه جوانان گام جدی و قابل اعتنایی برداشته نشده است.
همچنین گسترش آسیبهای اجتماعی در بخش جوانان، وجود خلاءهای مدیریتی و بیتوجهی به اهداف و برنامههای بالادستی نظیر سند چشم انداز، قانون برنامه چهارم و برنامه پنجم، فقدان نظام مدیریت فرا بخشی و هماهنگی در بخش جوانان و ضعف ساختاری وزارت ورزش و جوانان از مهمترین مشکلاتی است که وزارت ورزش و جوانان تا به امروز برای رفع آنها در حوزه جوانان اقدام مثبتی را انجام نداده است. به گونه ای که مشکلاتی همچون بحث ازدواج و معیشت جوانان هنوز در رأس مشکلات کشور دیده میشوند.
البته پروژههای در دست اقدام این وزارتخانه همچون طرح باغ ملی استعدادها، سامانه ملی کارآفرینی جوانان، طرح آتیه جوانان، بیمه ازدواج، پورتال اوقات فراغت جوانان و پایگاه داده جوانان علی رغم برخی مانع تراشیها در صورت اتمام پروژه و رسیدن به مرحله اجرا ممکن است ثمراتی در پی داشته باشند ولی در حال حاضر امکان ارزیابی اثربخشی این پروژهها وجود ندارد. همه موارد پیش گفته در صورتی به سرانجام خواهد رسد که باور به جوانان، جوانگرایی و فرصت دانستن جمعیت جوان به جای تهدید، سر لوحه کار همه مسئولین سیاستگذار و بالاخص وزارت ورزش و جوانان قرار گیرد.
در این راستا مرکز پژوهشهای حزب ندای ایرانیان با نگاهی علمی و تخصصی و به دور از هرگونه نگرش سیاسی، در واکاوی عملکرد سه سالهٔ وزارت ورزش و جوانان بر مبنای مدل استراتژیک تحلیل swot، نقاط قوت و ضعف این نهاد دولتی را مورد بررسی قرار داد و فرصتها و تهدیدهایی که در محیط بیرونی بر آن تأثیر گذار بود را بررسی نمود.
علی رغم نقصان اطلاعات در بررسیهای صورت گرفته در پورتال وزارت ورزش و جوانان، مواردی همچون ناکارآمدی چارت وزارتخانه، همپوشانی برخی وظایف تعریف شده برای معاونتها، ناکافی بودن بودجهٔ تعریف شده برای هر یک از بخشهای مرتبط با ورزش یا جوانان، نامرتبط بودن سابقهٔ قبلی افراد تعیین شده برای احراز سمت معاونت و مدیر کلی و ضعف تیم رسانهای وزارتخانه، مشاهده گردید که میبایست راهکار اساسی برای مرتفع نمودن آنها اندیشید. که در این یادداشت به دو راهکار بلند مدت و کوتاه مدت اشاره شده است:
راهکار بلند مدت:
نتیجهٔ بررسیها نشان داد که ادغام دو سازمان، منجر به پیدایش یک وزارتخانه با چارت سازمانی ساختارمند نشده، بلکه چارت کنونی، نتیجهٔ انضمام چارت سازمان ملی جوانان است به چارت سازمان تربیت بدنی و همین امر باعث ایجاد نهادهای موازی و بعضا ناکارآمد شده است.
لذا پیشنهاد میگردد عملیات جداسازی ورزش از جوانان طی یک فرایند بلند مدت، اجرایی گردد و برای این منظور وزیر پیشنهادی میبایست توانایی و تخصص اجرای این فرایند ظریف را همچون یک جراح متخصص دارا باشد. هرچند که فرایند ادغام در راستای مادهٔ ۵۳ قانون برنامهٔ پنجم صورت گرفته بود، اما به نظر میرسد این ادغام نیاز به بازنگری و اصلاح دارد.
راهکارهای کوتاه مدت:
انتظار حل تمام معضلات جوانان از سازمانی که حالا دستگاه عریض و طویل ورزش هم به آن اضافه شده انتظاری غیر معقول است. اما سوالی که اینجا اهمیت دارد این است که وزارت ورزش و جوانان تا چه اندازه در ایفای نقش خود یعنی ایجاد هماهنگی میان واحدها و وزارتخانههای مختلف، ذیل مجموعهای به نام ستاد ملی ساماندهی امور جوانان مفید و موثر ظاهر شد؟ آیا سه سال، زمان مناسبی برای ایجاد بهینه سازیهای مورد نیاز نبود؟
بنا به گستردگی معضلات حوزه جوانان، توانمندی نهادی معاونت امور جوانان به لحاظ مدیریتی، سازمانی و هماهنگی بسیار پایینتر از سطح سایر معاونتها به ویژه معاونتهای ورزشی این وزارتخانه قرار گرفت. به نظر میرسد همین گستردگی در کنار بودجه غیر قابل دفاع حوزهٔ جوانان و موانع پیش رو سبب شده است که مجموعهٔ وزارتخانه بعضا علاقه بیشتری به ارایه برنامههای روبنایی و مناسبتی داشته باشد.
در این حوزه، که معاونت امور جوانان، مسائل مرتبط با اقشار جوان جامعه را عهده دار است پیشنهادهای زیر ارائه میگردد:
پیگیری برنامههای اشتغال جوانان و ساماندهی جوانان و نخبگان در حوزههای مختلف (نظام جامع شناسایی، جذب، ارزیابی و حمایت از جوانان)
*تکمیل و راه اندازی پایگاه داده جوانان
*تدوین برنامه راهبردی معاونت ساماندهی جوانان
*پیگیری ایجاد معاونت جوانان در تمام نهادهای دولتی
*حمایت و برگزاری جشنوارههای مرتبط با جوانان
*پیگیری وامهای ازدواج و خود اشتغالی جوانان و برنامههای تشویقی برای ازدواج
*شناسایی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی جوانان
*ارتباط سازمانی نهادهای مرتبط و تاثیر گذار در امور جوانان در سطح کشور
*تعامل سازمانهای مرتبط با اشتغال، ازدواج و معیشت جوانان
*حمایت صندوقهای سرمایه گذاری از جوانان
* سنجش عملکرد و شاخصهای مرتبط با جوانان به طور مستمر
در حوزهٔ ورزش نیز با آنالیز عملکرد معاونتها، میتوان راهبردهای اثرگذار ذیل را پیشنهاد داد:
*تعامل دفتر استعداد یابی و توسعه ورزش قهرمانی با معاونت تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش در راستای حذف موازی کاریها و تمرکز منابع
*تدوین طرح یکپارچه، اجرایی و ساختارمند در استعدادیابی توسط معاونت توسعه ورزش قهرمانی (زیرساختها، مجریان، هدایت تا ورزش قهرمانی، تأمین مالی (جذب اسپانسر) و...)
*ترمیم چارت سازمانی دفتر امور مشترک فدراسیونها و باشگاهها در راستای اجرای صحیح وظایف محوله
*گسترش فعالیتهای دفتر توسعه همگانی فراتر از اجرای برنامههای پیاده روی، (گستردگی اقدامات صورت گرفته تاکنون، در آن حد نیست که بین شهروندان بازتاب گستردهای داشته و طیف وسیعی از مردم با این برنامهها آشنا باشند)
*تلاش دفتر توسعه همگانی جهت اجرایی نمودن شعار۴۵-۳-۱ (هر ایرانی باید سه (۳) جلسه در هفته (۱) به مدت ۴۵ دقیقه ورزش کند).
*تقویت تیم برنامه ریزی و اجرایی دفتر توسعه همگانی
*تجهیز خانههای ورزش روستایی و تکیمل پروژههای ناتمام توسط دفتر توسعه ورزش مناطق روستایی و عشایری
حال که حکمرانی همزمان بر دو قلمروی گستردهٔ ورزش و جوانان کارآمد نبود، بهتر آن است در این بزنگاه تاریخی، رئیس محترم دولت تدبیر و امید، شهامت طرح جداسازی مقولهٔ جوانان را از حیطهٔ ورزش به خرج داده تا حوزه تربیت بدنی و ورزش با تمرکز منابع و داشتهها، به جایگاه رفیع خود نائل آید و هم بعد از گذشت بیش از ۵۰ سال از شکل گیری نخستین کانونهای حمایتهای دولتی از جوانان، امور جوانان این مرز و بوم، به سامان رسیده و از متولی واحد با بودجهای در خور شأن جوان ایرانی برخوردار شود.
باشد تا با انتخابی شایسته، اعتماد این قشر عظیم به دولت تدبیر و امید دوچندان گردد.