الگوی برجام قابل انطباق با کره شمالی نیست/ ایدههای اصلاحطلبانه روحانی کلید توافق هستهای بود
مقاله «چرا توافق هستهای ایران در کره شمالی قابل اجرا نیست» با بیان اینکه یکی از عوامل دستیابی به توافق هستهای، روحانی و تفکرات اصلاحطلبانه او بود، سه دلیل عدم انطباق توافق هستهای ایران با شرایط کره شمالی را بررسی کرد.
به گزارش ایلنا، «نشنال اینترست» در مقالهای به دلایل عدم توفیق آمریکا در پیادهسازی الگوی توافق هستهای برای کره شمالی پرداخته و نوشته است: به سه دلیل الگوی ایران را نمیتوان برای کره شمالی در نظر گرفت.
این مقاله به اخبار لغو احتمالی تحریمهای بانکهای چینی و برخی شرکتها در ارتباط تجاری با کره شمالی از سوی آمریکا اشاره کرده و نوشت: با توجه به مرکزیت چین در اقتصاد کره شمالی که بر اساس آمارها ۹۰٪ تجارت این کشور را در بر گرفته است، این منطق آمریکا قابل درک است. برخی ناظران معتقدند که تحریمهای ثانویه با این ماهیت، سبب حضور ایران پای میز مذاکره شده بود و تدریجا زمینههای توافق هستهای را فراهم آورد، با این حال یکی از عوامل دستیابی به توافق هستهای، حضور روحانی و تفکرات اصلاحطلبانه او بوده است. به سه دلیل توافق حاصله با ایران را نمیتواند در همین غالب برای کره شمالی دنبال کرد
اول اینکه ایران به طور قابل ملاحظهای با بیش از کره شمالی با اقتصاد جهانی در ارتباط است، متعاقبا از تحریمهای بین المللی نیز متاثرتر بوده است. جان پارک و جیمز والش متخصصان کره شمالی اخیرا در همین رابطه توضیح دادهاند که ماهیت فروش جهانی نفت و روابط تنگاتنگ سیستم مالی ایران با سیستم مالی بینالمللی تهران را در برابر تحریمها آسیبپذیر میکند. به عبارت دیگر وابستگی اقتصاد کره شمالی به چین آنها را تا حد زیادی خارج از دسترس تحریمهای بین المللی بانکی نظیر سوییفت و دیگر مکانیسمها قرار میدهد.
دوم اینکه برخلاف ایران که باتوجه به منابع نفتی و گازیاش نقش مهمی در اقتصاد جهانی بازی میکند کره شمالی بدون برنامههای هستهایاش در واقع هیچ چیز استراتژیکی ندارد. به همین دلیل تصور مذاکره هستهای با کره شمالی کمی سخت است.
سال ۲۰۰۳ دولت اذعان داشت که درس جنگ عراق این بود که تنها زمانی که یک کشور بازدارندگی فیزیکی و نظامیای داشته باشد که بتواند در مقابل حملات کشورهای دیگر مقابله کند میتواند از منافع ملیاش دفاع کند و استقلال داشته باشد. در مارس سال ۲۰۱۱ یکی از مقامات کره شمالی نتیجهگیری کرد که دست کشیدن لیبی از سلاحهای هستهایاش هدف یک تاکتیک حمله به کشوری غیرمسلح با بهانههایی نظیر حفظ امنیت و تقویت روابط قرار گرفت. اخیرا با استقرار سیستمهای دفاع موشکی کره جنوبی بهانهای برای دستاوردهای جدید هستهای کره شمالی شده است.
در نهایت سوم اینکه در حالی که دیپلماسی آمریکایی با ایران سود قابل توجهی به ایران داده است در مورد کره شمالی تا حد زیادی ناامید کننده است. در واقع روابط کره شمالی و آمریکا در ۲۵ سال اخیر پنج مرحله را در برمیگرفته است:
در گام اول، آمریکا تحریککننده و براندازنده ظاهر شد، در گام دوم آمریکا به دنبال تحریمهای یکجانبه از طریق درخواست قطعنامههای تنبیهی شورای امنیت بود و در مرحله بعد هر دو طرف مذاکراتی را آغاز کردند که پیشرفت کمی داشت. بعد از آن بحرانهای دیگری ایجاد شد و این الگو بارها تکرار شده است. در این سیکل، کره شمالی به طور دوفاکتو به یک قدرت دارای سلاح هستهای تبدیل شده است.
خبر خوب اینکه برنامه هستهای کره شمالی هنوز به جایی نرسیده است که آمریکا به این نتیجه برسد که فایده دنبال کردن استراتژی خالص تغییر رژیم بیشتر یا برابر با ادامه مهار این کشور است. اما خبر بد اینکه با رهبری فعلی کره شمالی این کشور به این مرزها نزدیک شده است. کیم جونگ اون سه آزمایش هستهای را انجام داده و فعالیتهای سایتهای هستهایاش را افزایش داده است. اینها نشانههایی از آمادگی هستهای کره شمالی است. او برنامه ۴۹ آزمایش موشکی را در سر دارد که همین امسال ۲۱ آزمایش آن انجام شده است.
بر اساس گفتههای زیگفرید هکر کارشناس عدم گسترش سلاحهای هستهای کره شمالی میتواند ۲۰ بمب را تا پایان سال تولید کند. در نهایت این رژیم در ساخت کلاهکهای مینیاتوری که قابلیت سوار شدن بر موشکهای بالستیک قارهپیما را دارند، موفق بوده است.
به دلیل تحولات اخیر بحث بر سر این موضوع در واشنگتن و سئول بالا گرفته است. در گزارش ماه گذشته، کنسول روابط خارجی نتیجهگیری کرده که شتاب برنامههای موشکی و هستهای کره شمالی تهدیدی علیه متحدان آمریکا و افراد مستقر در پایگاههای این کشور در منطقه است. اخیرا وزیر خارجه کره جنوبی گفته بود که با پنتاگون درباره امکان حمله پیشگیرانه علیه کره شمالی درصورت حمله هستهای کره شمالی در دست بررسی است.
ماکس فیشر روزنامهنگار مسائل خارجی معتقد است که رژیم کره شمالی باید با دو انتخاب مواجه شود: حفظ دولتی ضعیف و منزوی که تاریخ نسبت به آن قضاوت خواهد کرد یا بدتر از آن انتخاب بین حمله یا سقوط. به نظر میرسد آنها گزینه دوم را انتخاب کردهاند، احتمالی که نتیجه شومی نه تنها برای ثبات آسیا بلکه برای نظم جهانی خواهد داشت.