نبض انتخاباتی اصولگرایان در دست سپیدموهای موتلفه
موتلفه که روزگاری بزرگانی در هر سه قوه داشت و در سیاست قدرتی بیرقیب داشت، نتوانست رهبران خود مثل بادامچیان و غفوریفرد و اسدالله عسگراولادی را وارد لیست اصولگرایان در انتخابات مجلس دهم کند و سهمش از قدرت یکی دو نماینده غیر مرکزنشین است.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، هنوز چند روز از خبر حضور بادامچیان در میان گزینههای حزب موتلفه نگذشته بود که کمالالدین سجادی از انتخاب این عضو قدیمی حزب موتلفه بهعنوان رییس ستاد انتخاباتی جبهه پیروان خط امام و رهبری خبر داد. احتمالا این خبر یعنی اینکه از گزینههای احتمالی موتلفه برای انتخابات ریاست جمهوری یک نام خط خواهد خورد؛ نامی که از امروز رییس ستاد انتخابات اصولگرایان است.
پیش از این احتمال کاندیداتوری احمد توکلی و الیاس نادران برای انتخابات ریاست جمهوری سخن گفته شده بود و با خبر چند روز گذشته بادامچیان این تحلیل نیز به تحلیلهای موجود اضافه شده بود که بادامچیان که خود را مجتهدی سیاسی میخواند در پی تجربه آخرین آزمون سیاسی خود و حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری است. حال به بادامچیان کار اجرایی سپرده شد و احتمالا آخرین و مهمترین آزمون سیاسی این چهره قدیمی موتلفه، همان کاری باشد که زمانی مرحوم مهدوی کنی و عسکراولادی برای آن تلاش میکردند؛ جمع کردن اصولگرایان زیر یک سقف.
نبض انتخاباتی اصولگرایان در دست مویسپیدان موتلفه
بادامچیان با سیاست بیگانه نیست و بیشتر از همه بزرگان اصولگرا در این عرصه تجربه اندوخته است. در همه این سالها در کنار عسگراولادی مرحوم، پرچم اصولگرایی راستگرایانه را با تکیه بر بازاریان مسلمان و سنتی در موتلفه اسلامی افراشته نگه داشت و البته هر روز موتلفان در تنگنا قرار گرفتند. تا جایی که وقتی محمود احمدینژاد از اصولگرایان در مسند ریاست قوه مجریه نشست، فقط عبدالرضا مصری بود که از کمیته امداد به وزارت رفاه رفت و دوران حضور او در وزارتخانه نیز طولانی نبود.
طلیعه اعتدال در دولت روحانی در حال روشن شدن بود که عسگراولادی بار سفر بست و موتلفه تنهاتر از گذشته شد. موتلفه که روزگاری بزرگانی در هر سه قوه داشت و در سیاست قدرتی بیرقیب داشت، این روزها حتی نمیتواند رهبران خود را مثل بادامچیان و غفوریفرد و اسدالله عسگراولادی را وارد لیست اصولگرایان کند و تنها سهمش از قدرت یکی دو نماینده غیر مرکزنشین هستند که آنان نیز گرد سفیدی بر موهایشان نشسته است.
حالا بادامچیان از کادر رهبری این حزب سیاسی، رییس ستاد انتخابات اصولگرایان شده و پیرمردان موتلفه البته او را در این راه همراهی خواهند کرد.
انتخابهایی که حرفهای نیستند
با این وجود انتخابهای موتلفه از میان نامزدهای اصولگرا خیلی برای آنها خوشیمن نبوده است. سال ۱۳۸۰ غفوریفرد از اعضای این حزب نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد و مجموع آرای او از رای خاتمی در هر استانی کمتر بود و تقریبا نیم درصد آرای انتخابات را به خود اختصاص داد.
در انتخابات ۸۴ این حزب به دنبال لاریجانی رفت که میان هفت نامزد انتخابات در رتبه ششم قرار گرفت و در سال ۹۲ تیز از میان چهار نامزد اصولگرا و شش نامزد نهایی انتخابات از کسی حمایت کرد که در رده پنجم قرار گرفته بود.
بادامچیان ماجرای حمایت از نامزدهای انتخابات را اینگونه روایت میکند: «وقتی ما میگوییم به کسی رأی بدهید، میروند به شخص دیگری رأی میدهند؛ مثلا ما گفتیم به آقای ناطق رأی دهید، به خاتمی رأی دادند. گفتیم به آقای هاشمی رأی دهید رفتند به آقای احمدینژاد رأی دادند، گفتیم به آقای ولایتی رأی دهید رفتند به روحانی رأی دادند.»
عبدالرضا داوری در پی این اظهارنظر، از قول احمدینژاد اینگونه روایت کرد: آقای احمدی نژاد به اینجانب گفتند متاسفانه حزب موتلفه در دهه ۱۳۴۰ باقی مانده و گامی به جلو نیامده، به همین دلیل با مردم همزبانی ندارد و از درک تحولات عمیق در لایه های زیرین جامعه ایران به ویژه در ۲۰ سال اخیر کاملا ناتوان بوده و البته این دردی فراگیر در بین مدعیان اصولگرایی نیز هست.
به این ترتیب حزبی که بهخاطر مواضع میانهرو خود، امکان ائتلاف با تکتک نامزدهای اصولگرا را داشته، همیشه انتخابهایی داشته است که از سیاستمداران حرفهای بعید به نظر میرسد. شاید همین موضوع دلیلی باشد که جمعی از اصولگرایان اعتقادی به انتخابهای موتلفه نداشته باشند.
راه عجیب موتلفه از دهه ۶۰ تا ۹۰
وقتی آیتالله محمد یزدی در دهه ۶۰ بر مسند ریاست قوه قضاییه نشسته بود، کم نبودند مردانی که از موتلفه در دستگاه قضا مشغول بودند؛ بادامچیان زمانی معاون سیاسی رئیس قوه قضائیه بود و زمانی هم به عنوان مشاور اجتماعی محمد یزدی مشغول بود. مرحوم زوارهای از دیگر اعضای موتلفه در همان دوره در سازمان ثبت اسناد مشغول بود.
رابطه آیتالله هاشمی رفسنجانی در دولت هم با اعضای موتلفه رابطهای تعریف شده بود؛اعضای موتلفه از حضور میرسلیم و آلاسحاق و توکلیبینا در دولت راضی بودند.
اعضای موتلفه زمانی آنقدر قوه مقننه قدرت گرفت که چهرههایی همچون حبیبی و بادامچیان و غفوریفرد و موسی قربانی تصمیم به انشعاب از فراکسیون ولایت گرفتند تا فراکسیون موتلفه در مجلس هم تاسیس شود.
دهه ۷۰ خروج از قوه قضاییه
این پایان کار موتلفه نبود؛ احتمالا اتمام دوره آیتالله یزدی موتلفهای اصولگرا را بیش از هر زمان دیگر از قوه قضاییه دور کرد. بادامچیان و زوارهای هم از نخستین کسانی بودند که از این قوه خارج شدند.
دهه ۸۰ خروج از قوه مجریه
دهه ۸۰ نیز برای موتلفه خوشایند نبود و با استقرار دولت اصلاحطلب سیدمحمدخاتمی، راستگرایان سنتی، قوه مجریه را نیز از دست دادند. میرسلیم و آلاسحاق نخستین نیروهای موتلفه بودند که جای خود را به چهرههای دیگر میدادند.
دهه ۹۰ خروج از قوه مقننه
کار موتلفه به قوه قضاییه و مجریه ختم نشد و آهسته آهسته قوه مقننه تا اوایل دهه ۹۰ از دست موتلفه خارج میشد. اگرچه یک معنای انتخابات مجلس نهم حضور بیرقیب اصولگرایان در پارلمان بود، اما معنای دیگر آن را شاید بتوان در پایان حضور موتلفه در قوه مقننه جستجو کرد.
موانع حزب در حمایت مردمی
با از دست دادن قوای سهگانه، بازار -مردم- و کمیته امداد دو نهاد باقیمانده موتلفه بودند. با درگذشت مرحوم عسکراولادی و حضور پرویز فتاح، چهرههای موتلفه یکی یکی از کمیته امداد خارج شدند. اما این هم پایان ماجرای موتلفه نبود و از دست دادن قوه قضاییه و مجریه و مقننه و نهاد زیرمجموعه رهبری برای این حزب کافی نبود تا پس از دبیرکلی محمدنبی حبیبی و نزدیک شدن این حزب به تندروهای ایثارگران و پایداری، موتلفه مردم را نیز از دست بدهد؛ چه آنکه در انتخابات مجلس دهم بیشتر از یکی دو تن از اعضای موتلفه کسی به پارلمان راه نیافت و این یعنی موتلفه در حمایت مردمی هم با مشکل مواجه شده است.
اکنون و در چنین شرایطی یک عضو موتلفه وظیفه هماهنگی اصولگرایان را برعهده گرفته است؛ کار بادامچیان ساده نیست.