روایت رسانههای آمریکایی از اعدام شهرام امیری
در پی اعلام خبر اعدام شهرام امیری به جرم جاسوسی و خروج اسناد بسیار مهم ایران از کشور، رسانههای آمریکایی به شرح روابط مقامهای ارشد این کشور با او پرداختند.
به گزارش ایلنا مجله پولیتیکو آمریکا داستان شهرام امیری را یکی از اتفاقهای عجیبی خواند که در دوران وزارت هیلاری کلینتون اتفاق افتاد و مهارتهای دیپلماتیک او را در شرایطی با حساسیت بالا مورد سنجش قرار داد.
به نوشته این مجله، مرگ او تنها یک سال بعد از توافق هستهای که کلینتون در این دستاورد نقش مهمی داشت اتفاق افتاد.
این داستان به نقل از پولیتیکو به شرح زیر است:
سخنگوی قوه قضائیه ایران اعدام شهرام امیری را تایید کرد و دلیل آن را جاسوسی و خروج اسناد بسیار محرمانه کشور به خارج معرفی کرد. خانواده امیری نیز گفتهاند که او اعدام شده است.
امیری در سال ۲۰۰۹ در جریان حج در مکه گم شد. در ماه ژوئن یا می مقامهای ایرانی آمریکا را برای دزدیدن او متهم کردند و وزارت امور خارجه آمریکا برای ماهها میگفت که هیچ اطلاعاتی از او ندارد.
این ایرانی در ماه ژوئن سال ۲۰۱۰ با دو ویدئوی اینترنتی مجددا پیدا شد که در یکی از این ویدئوها گفته است که توسط سازمان سیا در خلال حج دزدیده شده و در جایی در توسان یا آریزونا زیر شکنجه و فشارهای روانی نگهداری میشده است و در ویدئوی دیگر او مدعی شد برای تکمیل تحصیلات در آمریکا حضور دارد و جایش امن و آزاد است.
امیری ویدیوی دیگری را در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۰ منتشر کرد که در آن میگفت از زندان آمریکا فرار کرده و خودش را به ویرجینیا رسانده است. دو هفته بعد امیری به سفارت پاکستان در واشنگتن رفت، جایی که دفتر حفاظت از منافع ایران در آنجا قرار دارد و گفت میخواهد به ایران بازگردد.
در آن زمان کلینتون در خلال یک کنفرانس خبری پذیرفت که امیری در آمریکا بوده و گفت: او با پای خودش آمده و آزاد است که برود. این تصمیمی است که خودش به تنهایی باید بگیرد.
در ۱۵ جولای ۲۰۱۰ زمانی که او به کشورش رسید او را به عنوان یک قهرمان استقبال کردند و ایران او را به عنوان یک مامور دوجانبه معرفی کرد و گفت او به اطلاعات آمریکا نفوذ کرده و آنها دست بالا را در جنگ اطلاعاتی دارند، اما به محض رسیدن به ایران، امیری بازداشت شده و به جرم ارتباط با آمریکا به زندان افتاد.
سازمان سیا و وزارت امور خارجه آمریکا از اظهار نظر در خصوص این ماجرا خودداری کردند و کاخ سفید نیز گفت هیچ پاسخ فوریای نمیدهد، اما به سرعت تلاش کردند اظهارات امیری را بیاهمیت جلوه دهند و ادعاهای او مبنی بر دزدیده شدن امیری را مسخره میکردند. البته هیچگاه معلوم نشد امیری اگر در زندان نگهداری میشد، چطور توانسته آن ویدئوها را ضبط و در یوتیوب منتشر کند.
مقامهای آمریکایی به پایگاههای خبری ایالات متحده گفتند امیری اطلاعاتی را در مورد برنامه هستهای ایران سالها از درون ایران برای آنها ارسال میکرده است، ضمن اینکه او یک بازیگر اصلی در سیستم تاسیسات هستهای ایران نبوده است، اما اطلاعات او به درد خورده است. آنها گفتند برای تامین اطلاعات ۵ میلیون دلار به او پرداخت کردهاند.
همزمان با زمانی که امیری در راه سفارت پاکستان برای خروج از آمریکا بود، مشاوران کلینتون به دنبال این بودند که چطور باید در مقابل این جریان رسانهای احتمالی عکسالعمل نشان دهند.
در ایمیلهای منتشر شده به ویژه از سرور شخصی کلینتون، مشاور ارشد کلینتون جک سالیوان -کسی که نقش اصلی را در کمپین کلینتون دارد- نگرانیهایی را درباره اینکه داستان امیری چطور باید رسانهای شود ابراز داشت و در این ایمیلها گفته بود: «مردی که مقامهای بلندپایه وزات خارجه در موردش صحبت کرده بودید، ظاهرا به دفتر حفاظت منافع کشورش رفته چرا که از مدت زمانی که تسهیل سفرش طول کشیده خوشحال نبوده است و این مسئله میتواند در ۲۴ ساعت آینده در اخبار مشکلساز باشد. همچنین در ایمیل دیگری ریچارد مورنینگ استار نماینده انرژی، امیری را به عنوان کسی که مشکل روانی دارد، ترسیم کرده بود.
او نوشته بود: «در خصوص موضوعی که در مورد آن با هم صحبت کرده بودیم ما معضل دیپلماتیکی و روانی داریم نه مشکل قانونی. دوست ما باید یک راهی برای خروج داشته باشد. ما باید نگرانیهای او را درک کنیم و آن را به صورت کج فهمی بدون نیت بد در نظر بگیریم و مطمئن شویم که دوباره رخ نمیدهد.
زمانی که او برگشت، ایران پسر هفت سالهاش را در آغوش کشید و مدعی شد مقامهای سعودی و آمریکا در ربودن او و سازمانهای اسرائیلی در بازجویی از او نقش داشتند و به او ۵۰ میلیون دلار برای اینکه در اروپا اقامت داشته باشد، پیشنهاد داده بودند.
نویسنده پولیتیکو در این گزارش، مورد امیری را یکی از موارد هیجانی آمریکا خوانده و نوشت: سال ۲۰۱۰ تحولاتی در ایران و آمریکا رخ داد. در همان سال باراک اوباما مجموعهای از تحریمها و مجازاتها را برای ایران در نظر گرفت که معتقد بود به فشار بر ایران برای آمدن پای میز مذاکره در چند سال بعد کمک کرده است.
کلینتون قبل از شروع مذاکرات هسته ای دولت اوباما را ترک کرد؛ اما در سال آخر وزارت، چراغ سبز مذاکرات دوجانبه با ایران را با فرستادن سالیوان به عنوان نماینده آمریکا نشان داد که این مذاکرات در نهایت به توافق هستهای منجر شد.
توافق در ۱۴ جولای به دست آمد و برنامه هستهای ایران را که ایرانیها همواره اصرار داشتند صلحآمیز است،به توافق ختم شد. با وجود این توافق تردیدها در هر دو طرف باقی مانده است. رهبران ایران از اینکه تحریمها با سرعت مطلوب از بین نمیرود شکایت دارند و در غرب نگرانیهایی از بابت احتمال نقض توافق از سوی ایران وجود دارد.
اوایل ماه، رهبر ایران در توییتر خود آمریکا را به نقض توافق متهم کرد و گفت این ثابت کرد که ایران نمیتواند با آمریکا در مورد مسایل دیگر گفتوگو کند، چراکه آمریکا قابل اعتماد نیست. او گفت آمریکاییها میخواهند همه چیز داشته باشند و ما هیچ چیز نداشته باشیم. صحبت با آمریکا در مسایل منطقه ای یک سم مهلک است و نمیشود به آنها اعتماد کرد.