تنها نقطه همگرایی منافع ایران و آمریکا در جنگ مشترک با داعش است
یکی از مجلههای آمریکایی در تحلیلی به بررسی موانع اجرای برجام پرداخته است.
به گزارش ایلنا به نقل از مجله آمریکایی نشنال اینترست، دو دلیل عمده برای عدم اجرای پر زرق و برق برجام وجود دارد: اول اینکه ماهیت برجام تک کاره و برای معضلات کوتاه مدت موجود در روابط امریکا و ایران بوده در حالی که بسیاری از مشکلات عمیق سیاسی و استراتژیک در این بین مغفول مانده است.
دوم اینکه در شرایط کنونی برخی مخالفان برجام در تهران و واشنگتن فرصت را غنیمت شمرده و حملههایشان را علیه برجام مجددا آغاز کرده اند.
این دو فاکتور در کنار هم بقای برجام را با مخاطراتی همراه کرده است.
برجام بیش از اینکه به دنبال بازتعریف شالوده روابط ایران و آمریکا باشد به دنبال متقاعد کردن طرفین بوده است. دو طرف در حالی سر یک میز برای منافع و انتظارات متفاوت با هم مذاکره کردند که این مذاکره به زحمت برای آغاز و به دست آوردن یک رویکرد جدید واقعی موثر بود.
برای ایران، برجام با هدف خروج از تحریمهایی که توسط ایالات متحده آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا از زمان انقلاب ایران به آن تحمیل شده بود، انجام شد. ایران به دنبال رشد اقتصادی و خروج از انزوا بود.
برای آمریکا برجام با هدف رسیدن به آرزوی عمیق دستیابی به موفقیت با ایران انجام شد. بزرگترین آرزو اگر نه تبدیل ایران به یک هم پیمان در منطقه بلکه دست کم تبدیل ایران از یک دشمن به یک رقیب قابل پیش بینی بوده است. دومین آرزوی آمریکا که نیرو محرکه برجام بوده است، این بود که به محض نهایی شدن توافق هستهای، ایران از راه حل سیاسی در سوریه حمایت کند که این برای آمریکا به معنی تغییر نظام در سوریه بوده است.
با روی کار آمدن میانه روها در ایران برای غرب، تصور و احتمال ایجاد تغییرات در گرایشات سیاست خارجی راحت تر بود.
در حقیقت دلیل اصلی فقدان پیشرفت قابل توجه در برجام، عدم وجود روابط عمیق سیاسی بین دو کشور، واگرایی سیاسی، ایدئولوژیک و استراتژیک بین دو دشمن است.
تعهدات نظامی آمریکا به هم پیمانان سنتی عربش در منطقه و تاکید استراتژیک ایران مبنی بر عدم دخالت بیانگان در مسائل منطقه، موانعی برای اجرای برجام است. از این رو به نظر میرسد تنها نقطه همگرایی منافع ایران و آمریکا در جنگ مشترک با داعش است.
اصولگرایان در ایران گمان میکنند عادیسازی روابط با آمریکا به معنی نقض روح انقلاب ۱۹۷۹ ایران است. تندروها بیش از برخی از مقامات و سران ایران نگران از بین رفتن روح انقلابند. در تلاش آنها برای بستن راههای ممکن برای همکاری ایران و آمریکا لیستی از بیعدالتیهای آمریکا علیه ایران تهیه شده که میگوید ایران زمانی که در دست انگلیس و آمریکا بود به قدر کافی درد کشیده است و یکی از برهههای یاد شده کودتای ۲۸مرداد علیه دولت متنخب محمد مصدق و دیگری حمایت آمریکا از صدام حسین در زمان جنگ ایران و عراق است.
به نظر میرسد توافق هستهای تغییر چندانی در محیط استراتژیک منطقه به نفع ایران نداشته و این بهار عربی بوده که به شدت بر نفوذ ایران در منطقه از مدیترانه تا خلیح فارس تاثیرگذار بوده است.
برجام تبعات مثبتی نیز در طول سال گذشته به همراه داشته است. مسلما دیگر نه از طرف اسرائیل و نه از طرف آمریکا گزاره " همه گزینه ها روی میز است" شنیده نمیشود.
ایران به تعهداتش در برجام پایبند است و برای انجام معاملات نفتی با طرفهای خارجی آزاد است اما برخی موقعیتها مانع از روابط بانکی راحت ایران با سایر کشورهای جهان شده است.
برخی گروههای تندرو در ایران بر روی شکست توافق برای بازگشت به عرصه سیاست بعد از شکستشان در انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی حساب باز کردهاند. آنها با تاکید بر اینکه آمریکا هرگز قابل اعتماد نبوده سعی میکنند در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ حضور موثرتری داشته باشند.
اینطور به نظر میرسد که آمریکاییها منافع ایران را در توافق نادیده گرفته و با بیان برخی مباحث نظیر بازبینی تعهداتشان در توافق سعی میکنند با تحریک ایران برای خروج ایران از تعهداتش در توافق زمینه را برای ایجاد تحریمهای یک جانبه فراهم کنند. این هدف میتواند برای خروج از توافق به تندروهای ایران که اعتقادی به توافق ندارند و آن را یک توافق بی ثمر میدانند، بهانه بدهد.