یک انتخابات و شش تاکتیک
اصلاحطلبان به خوبی میدانند در نبود نظارت استصوابی، تعداد بیشتری از آنان میتوانند در انتخابات شورای شهر شرکت کنند. در واقع افرادی که در نهادهای چهارگانه تخلفی نداشته باشند مشکلی برای نشستن روی صندلیهای شورای شهر نخواهند داشت و این به اصلاحطلبان کمک خواهد کرد تا لیستهای انتخاباتی را پیش از ثبت نام نامزدها تکمیل کنند.
به گزارش ایلنا، متن یادداشت میثم سعادت خبرنگار سرویس سیاسی ایلنا در مورد انتخابات شوراهای شهر به شرح زیر است:
کمتر از یک سال دیگر، باز هم مردم ایران پای صندوقهای رای خواهند آمد و در دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا شرکت خواهند کرد. میان این دو انتخاب اما تکلیف انتخابات ریاست جمهوری لااقل برای اصلاحطلبان و اعتدالگرایان روشن است. حسن روحانی در این چهار سال توانسته به دو وعده مهم خود عمل کند و هم غول تورم را مهار کرده است و هم بحران هستهای را به ساحل برجام رسانده است. به این اصل برنامه ریزی ترتیب اصلاحطلبان باید برای انتخابات شورای شهر باشد. جایی که رقابت سنگینی بین طرفین برای نشستن روی صندلیهای شورا و شهرداری وجود دارد.
ویژگیهای انتخابات شورای شهر
اصلاحطلبان به خوبی میدانند که در نبود نظارت استصوابی، تعداد بیشتری از آنان میتوانند در انتخابات شورای شهر شرکت کنند. در واقع افرادی که در نهادهای چهارگانه تخلفی نداشته باشند مشکلی برای نشستن روی صندلیهای شورای شهر نخواهند داشت و این به اصلاحطلبان کمک خواهد کرد تا لیستهای انتخاباتی را پیش از ثبت نام نامزدها تکمیل کنند و تاکتیکهای تبلیغاتی را برای معرفی این افراد به کار ببرند.
در واقع زمان بیشتری برای برنامه ریزی در اختیار است و ابتکار عمل در دست فعالان سیاسی است. برای ائتلاف نیازی نیست تا زمان تایید صلاحیتها صبر کرد و نیازی به ثبت نام چند برابر ظرفیت نیست. با این حال شورای شهر در هر شهری داستان خودش را دارد.
۱: اصفهان: ائتلاف با تکیه بر تجربهها
تمام آنچه در بالا گفته شد، درباره اصفهان صدق میکند. در اصفهان اصلاحطلبان باید با لیست واحد به میدان بیایند و از همه ظرفیتهای جدید خود استفاده کنند. این ظرفیتهای جدید هم نمایندگان اصفهان در مجلس هستند و هم کسانی که با انصراف خود به ائتلاف اصلاحطلبان کمک کردند. تجربه انتخابات هم باید به کمک اصلاحطلبان بیاید. تجربه انتخابات نشان داد که زنان رای بیشتری از مردان دارند و دانشگاهیان و جوانان بار دیگر به میدان بازگشتهاند. نشان داد که لیستهای متحد آنقدر تاثیرگذارند که کامران و همسرش در میان ده نامزد اول قرار نگرفتند. همه این تجربهها باید به کار گرفته شود تا بعد از پانزده سال شورای شهر اصفهان بار دیگر در دست نیروهای توسعهگرا و آزادیخواه قرار بگیرد.
اصرار به حضور زنان در لیست انتخاباتی یک بازی برد- برد برای جریان اصلاحطلبی است. اگر زنان اصولگرا در لیست انتخاباتی قرار بگیرند یکی از شعارهای اصلاحطلبان محقق خواهد شد.
داشتن برنامه برای توسعه شهر و برخی کنشهای مدرنتر، مثل برنامه چهار ساله مدیریت شهری و معرفی شهردار پیش از انتخابات، میتواند به اصلاحطلبان برای پیروزی کمک کند. یکی از مهمترین مسائل شوراهای شهر و شهرداریها، فساد مالی افسارگسیخته آن است که در تهران و تبریز و اصفهان . .... خود را به اشکال مختلف نشان داده است. افزایش شفافیت در شهرداریها و استفاده از افراد سالم اقتصادی باید در دستور کار اصلاحطلبان قرار بگیرد.
۲- کاشان- خمینیشهر- نجفآباد: ضرورت لیست انتخاباتی!
این سه شهر را از شهرهای دیگر جدا کردم چون جمعیت این شهرها از سیصدهزار نفر بیشتر شده است. کاشان که مدعی استان شدن است. نجفآباد که به اندازه نصف ایران شخصیت سیاسی به جمهوری اسلامی معرفی کرده است و خمینی شهر که این روزها دفاع و انتقاد از اصغر فرهادی تبدیل به چالشی میان نیروهای مدرن و سنتی آن شده است.
جمعیت آبادان که سه نماینده در مجلس دارد و جمعیت ملایر و بروجرد که دو نماینده در مجلس دارند از این شهرها کمتر است. نباید از اهمیت سیاسی این شهرها غافل شد. به خاطر جمعیت بالا، اگر درست عمل شود، در این شهرها نیز لیستها اقبال بیشتری از افراد خواهند داشت.
لذا در این شهرها انتشار لیست انتخاباتی ضرورت دارد. لیستی که بتواند هم قومیتها را در بر بگیرد و هم از شخیصتهای برجسته در صدر لیست انتخاباتی بهره ببرد. سازمان سیاسی اصلاحطلبان باید در این شهرها دایره خود را گستردهتر کند. از نیروهای حامی محیط زیست(به خصوص درباره انتخابات شورای شهر) فعالان فرهنگی و گروههای فیلم و موسیقی و تئاتر و چهرههای دانشگاهی باید دعوت شود تا ائتلافهای بزرگ و فراگیر در این شهرها شکل بگیرد و پایگاهی ریشهدار برای جریان اصلاحات در این شهرها تعریف شود.
در زمان انتخابات دوستان زیادی با من تماس میگرفتند که در شهر غیر بومی خود دانشجو یا کارمند یا مسافر یا سرباز بودند و لیست انتخاباتی اصلاحطلبان را در آن شهر میخواستند. گسترش ابزارهای مدرن تعداد این افراد را، که حامیان گمنام اصلاحات هستند، افزایش خواهد داد و انتشار لیستهای انتخاباتی،رای این افراد را به سب جریان اصلاحطلب خواهد ریخت. کاشان و نجفآباد آنقدر دانشجو دارند که همان دانشگاه بتواند تکلیف انتخابات را تغییر دهد و در خمینیشهر نیز تعداد قابل توجهی کارگر کارخانههای سنگ زندگی میکنند که اتحادیه درست و حسابی ندارند. داستان بخیه فرزند یکی از این کارگران نمودی از مظلومیت و البته تاثیرگذاری موج خبری این کارگران بود. به نظر من اگر توافقی بین احزاب صورت بگیرد که هر کدام رهبری ائتلاف را به صورت خاص در یکی از شهرهای استان را بر عهده بگیرند، می تواند نتیجه درخشانی برای اصلاحطلبان به همراه داشته باشد.
۳- گلپایگان- خوانسار- شهرضا- سمیرم: حمایت از اعضای ستاد
در انتخابات مجلس، در دور اول انتخابات، اصلاحطلبان در خوانسار و گلپایگان پیروز شدند و در دوم دوم در شهرضا و سمیرم نامزد معرفی شده رای بالایی آورد. به نظر من ضرورت دارد از اعضای ستادهای انتخاباتی تقدیر شود و بهترین تقدیر قرار دادن نام این افراد در لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان است.
این کار به نیروهای ستادی نشان میدهد اصلاحطلبان برای آنها شان و مرتبه قائل هستند، از طرف دیگر این افراد مشاوره صحیحی به نمایندگان مجلس داشتهاند که در انتخابات پیروز شدهاند و حالا این مشاورهها را درباره خود به کار میگیرند. به احتمال زیاد این افراد از حمایت نماینده مجلس نیز بهره خواهند برد و شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات دارند.
۴- نائین- مبارکه- نطنز: آسیبشناسی استراتژی غلط
در این شهرها فردی وارد مجلس شده است که مولفههای اولیه برای قرار گرفتن در لیست اصلاحطلبان را داشته است اما اصلاحطلبان از فرد پیروز حمایت نکردهاند. اگر موفقیت اصلاحطلبان در شهرهای پیروز جای تشویق داشت، در این شهرها اصلاحطلبان باید پاسخگو باشند که بر چه اساس و مبنایی از نامزدهای اعتدالی یا اصلاحطلب با رای آوری بالا حمایت نکردند که اگر حمایت کرده بودند امروز وزن اصلاحطلبان مجلس سنگینتر بود؟
در این شهرها اصلاحطلبان باید به صورت جدی به دنبال آسیب شناسی باشند. یک پیشنهاد این است که از نمایندگان فعلی دعوت شود تا در ترکیب اصلاحطلبان شهر قرار بگیرند که البته پذیرش این پیشنهاد کمی بعید است. پیشنهاد من استفاده از اعضای اصلاحطلب و خوشنام این ستادها در انتخابات شورای شهر است. باید بپذیریم که اصلاحطلبان این شهرها به وظیفه خود درست عمل نکردند و نهادهای بالا دستی باید در این موارد دخالت داشته باشند و برای افزایش ظرفیت جریان اصلاحات تلاش کنند.
۵- فلاورجان و بهارستان: حمایت از شهردار اصلاحطلب
در بعضی شهرها چهرههای شاخص اصلاحطلب در مسئولیت شهرداری قرار دارند. طبیعی است که جریان اصلاحطلب باید توجه بیشتری به این شهرها داشته باشد و توان کارشناسی خود را برای افزایش کیفیت مدیریت شهری و توان رسانهای خود را برای معرفی این توانایی به کار بگیرد. رسانههای اصلاحطلب تعداد کمتری نسبت به رسانههای اقتدارگرا دارند اما همین تعداد هم برای حمایت از معدودی شهردار اصلاحطلب کفایت میکند. فراموش نکنیم که عملکرد همین شهرداران میتواند به عنوان الگویی از شهرداری موفق اصلاحطلبان به شهرهای دیگر معرفی شود.
۶- لنجان- فریدن- شاهینشهر و اردستان: افروختن آخرین چراغ
در این مناطق شرایط اصلاحطلبان بسیار دشوار است. از یک طرف شهرها نسبتا کوچک هستند. لذا کوچکترین فعالیت سیاسی اصلاحطلبان با حساسیت نهادهای خاص دنبال میشود. ضمن اینکه در این شهرها لیستهای انتخاباتی الزاما جریانساز نیستند. اختلافات قومی تاثیر منفی روی لیستهای فراگیر خواهند گذاشت. البته اعتبار این گزاره نیازمند نظرسنجی صحیح است. از طرفی اصلاحطلبان پشتوانهای ندارند. نه نماینده ای در مجلس دارند و نه شهرداری بر مسند قدرت.
در این شهرها معتقدم اصلاحطلبان باید به سراغ قویترین چهرههای سیاسی منطقه بروند. به یاد بیاوریم سال ۸۵ بعد از شکست در انتخابات سال ۸۴، اصلاحطلبان احمد مسجد جامعی، معصومه ابتکار و حتی محمدعلی نجفی که نامزد بالقوه ریاست جمهوری بود را برای شورای شهر تهران نامزد کردند. همین استراتژی باعث شد که این افراد تا سال ۹۲ تنها اصلاحطلبان حاضر در ساختار قدرت باشند و در بزنگاههای سیاسی به مدد مردم تهران بشتابند. مثال مشهورش پناه آوردن آسیب دیدگان ۸۸ به این اعضای شورا بود.
معتقدم در این شهرها باید همین روش به کار گرفته شود. بزرگترین چهرههای سیاسی شهر، همانی که برای انتخابات مجلس و بزرگتر از آن معرفی شده بود، برای انتخابات شورای شهر وارد گود شود. رای اول را بیاورد و با توجه به سابقهای که دارد بر صندلی ریاست شورا تکیه بزند. شهردار اصلاحطلب انتخاب کند و پایگاه اصلاحطلبان را در شهر تقویت کند.