بازشناسی هویت انقلاب اسلامی در مکتب امام(ره)
عمل به گفتار و هدف امام خمینی رحمتالله علیه مصداق بارز خدمت راستین به ملت و کشور است از این رو باید اصول قیام امام رحمت الله علیه را حفظ کرده و زیر یک پرچم اتحاد داشته و با حفظ قاطعیت در برابر دشمن پایههای مذهب را تقویت کنیم.
به گزارش ایلنا، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارمشیرازی یادداشتی از این مرجع تقلید با عنوان «بازشناسی هویت انقلاب اسلامی در مکتب امام خمینی(ره)» را منتشر کرده است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
«در وهلۀ نخست باید گفت؛ سید روح الله فرزند سید مصطفی، معروف به «امام خمینی» (قدس سره)، مرجع بزرگ شیعه، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، پیشوای بزرگ و رهبر عالیقدر جهان اسلام که در تاریخ فقهای شیعه شخصیتی کم نظیر و نیز دارای کتب متعدد از جمله شرح مکاسب و تحریر الوسیلة، حاشیه بر عروة الوثقی و رسالههای متعدد علمی است که در پانزدهم خرداد سال 1342 هجری شمسی نهضت اسلامی را بنیاد نهاد و در 22 بهمن سال 1357 هجری شمسی به پیروزی رسید و در چهاردهم خرداد ماه 1368 هجری شمسی به جوار رحمت خداوند شتافت.
لذا همزمان با ایام سالگرد حضرت امام(ره)، که مردم از گوشه و کنار و مناطق مختلف عازم مرقد مطهر رهبر کبیر انقلاب هستند؛ باید نقش امام راحل و تاثیر گذاری ایشان در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی در جامعه پررنگ تر شود، زیرا شخصیت امام خمینی(ره) با اسلام، نظام اسلامی و تشیع گره خورده است و حتی غیرمسلمانان شخصیت ایشان را شخصیتی مردمی می دانند، به نحوی که همه شیعیان و محرومان جهان چشم امیدشان به این نظام دوخته شده است و این به برکت و وجود امام راحل بود که نصیب این کشور شد، لذا باید قدردان آن بود و برای حفظ و بقایش تلاش کرد.
لازم به ذکر است اگر با دیده انصاف نگاه کنیم می بینیم انقلاب اسلامی در نوع خود کم نظیر و یا بی نظیر بود. بلکه مرحله جدی انقلاب از دوازدهم بهمن سال 1357 شروع شد و در عرض 10 روز همه چیز تمام شد؛ در این ایام در کنار مدح و تمجید صفات برجسته حضرت امام(ره) باید درباره عوامل این پیروزی کم نظیر و یا بی نظیر مقداری فکر و تأمل کرد.
آغاز قیام و یک پرسش
بعد از وفات آیتالله بروجردی(ره) در 10 فروردین 1340 و شروع نهضت اسلامی در ابتدای دهه 1340 که راقم این سطور نیز به این نهضت پیوست، یک تفاوت بسیار اساسی در وضعیت امام خمینی(ره) دیده می شد. شخصیتی که ساکت و خاموش بود و شاید عدهای خیال میکردند که ایشان در حاشیه مسایل اجتماعی قرار دارد، ناگهان به طوفانی عظیم و سلسلهجنبان یک حرکت فوقالعاده مردمی و اسلامی مبدل شد.
حال باید این پرسش را مطرح کرد: این دوگانگی در حرکت امام خمینی(ره) و این تفاوت در خط مشی اجتماعی ایشان از کجا نشأت گرفته است؟.
در پاسخ میتوان گفت: کسانی که امام خمینی(ره) را شناخته و آثار ایشان را خوانده باشند، حتی آثاری که در دوران پیش از نهضت نوشتند، به خوبی میدانند که روحیه امام خمینی(ره) همواره روحیه یکسانی بوده است، منتها در طول این مدت شرایط و موقعیت اجتماعی دچار تغییرات اساسی گردید.
مردم گرایی توأم با بصیرت افزایی؛ بستر ساز قیام 15خرداد42
گفتنی است هر انقلابی احتیاج به زمینههایی دارد و یکی از مهم ترین این زمینهها، آگاهی مردم است. حال آنکه در دوران مرجعیت آیتالله بروجردی، حکومت شاه به اندازهای از ایشان ترس داشت که جرأت نداشت پردهها را زیاده از حد کنار بزند و آشکارا دست به اعمال ضد مذهبی و ضد اسلامی بزند. در آن زمان، هم چنین تودههای مردم در حداقل آگاهی به سر میبردند و قادر نبودند به هیچ عنوان دست به حرکتهای پرشور و انقلابی بزنند. طبعاً امام خمینی(ره) در انتظار فرصتی بودند تا آنچه را در کتاب کشف اسرار و برخی دیگر از آثارشان نوشته بودند، تحقق بخشند.
لذا بعد از رحلت آیتالله بروجردی(ره)، حکومت پهلوی احساس کرد موانعی که سر راهش بوده، از بین رفته است. به این ترتیب شروع کرد به کنار زدن پرده ها و به تدریج برنامه های ضد مذهبی و ضد مردمی را آشکار کرد و شدت بخشید. هنگامی که رژیم شاه این اقدامات را تشدید نمود، بر آگاهی مردم نیز افزوده شد و در این هنگام امام خمینی(ره) که زمینه را مهیا دیدند با اعلامیه خود درباره لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، اولین جرقه انفجار را زدند. ایشان اعلام کردند: «شاهپرستی، یعنی غارتگری». گفتن این حرف در آن زمان بسیار مهم و وحشتناک بود. امام خمینی(ره) با اعلامیه ها و سخنرانی ها به مردم آگاهی و شجاعت دادند و جو رعب و وحشت را که رژیم پهلوی ایجاد کرده بود شکستند. این دو عنصر، یعنی ریختن ترس مردم از رژیم و جانشینی شهامت در دل مردم و آگاهی آنان، دست به دست هم دادند و زمینه قیام 15خرداد1342 را فراهم نمود.
وحدت رهبری؛ هویت بنیادین حصول انقلاب اسلامی
بی تردید نخستین عامل شکل گیری انقلاب اسلامی وحدت رهبری بود، در این انقلاب همه زیر یک پرچم جمع شدند، در حالی که انقلاب های واقع شده در کشورهای اسلامی به دلیل عدم وحدت رهبری هنوز دچار مشکل است.
اعتقادات اسلامی پایه انقلاب امام خمینی(ره)
هم چنین باید اذعان نمود به یقین اگر امام راحل (ره) مرجع نبود انقلاب به ثمر نمی رسید، لیکن از سوی دیگر امام خمینی(ره) بر اجرای دستورات اسلام تاکید داشت و برای فروع و اصول دین دلسوزی می کرد، لذا در سایه توجه به اعتقادات اسلامی بود که کشور ما توانست هشت سال قاطعانه در برابر دشمنان ایستادگی کرده و تسلیم دشمن نشود.
بدین ترتیب در انقلاب اسلامی که به رهبری امام فقید، خمینی کبیر به وقوع پیوست، اعتقادات اسلامی پایه همه مسائل قرار گرفت، لذا ایشان از نیروی مذهب استفاده کرد نه نیروهای مادی. از این رو وقتی آن فرد نادان به قرآن اهانت کرد و آیات شیطانی نوشت، ایشان آن حکم معروف را داد و از هیچ چیز هم نهراسید زیرا تمام جانفشانیها و ایثار و مجاهدت ها به خاطر اسلام بود، همان گونه که علت محدثه انقلاب همین ارزش ها بود، علّت مبقیه نیز همان است و باید این عوامل را حفظ و تقویت کرد. و بر همه ما لازم است این نهاد را حفظ کنیم و اگر این نهاد تضعیف شود به ضرر مردم، نظام و به ضرر اسلام است.
نقش فقه در استقرار حکومت اسلامی در پرتو نظریۀ ولایت فقیه
در آخرین حلقه از سلسله فقها، امام خمینی قدس سره قرار دارد که با کتاب های کشف الاسرار و ولایت فقیه و طرح حکومت اسلامی و نظریه ولایت فقیه، مبارزهاش را بر ضد استبداد داخلی و استعمار خارجی آغاز کرد که به سقوط رژیم سلطنتی در ایران و تشکیل حکومت اسلامی گردید.
بدیهی است امام حسین علیه السلام که شایسته و وارث حاکمیت نبوی و علوی و رهبر معنوی امت اسلامی بود، برای احیای ارزش های اسلامی و بسط قسط و عدل و مبارزه با ستمگران به هدف تشکیل حکومت اسلامی به پا خاست، به این قصد که اگر ممکن شود با تشکیل حکومت اسلامی و گرنه با شهادت خویش و یارانش، چهره واقعی بنی امیه را آشکار سازد و به ریشه کن ساختن درخت ظلم و کفر و نفاقشان بپردازد و اسلام و امت مظلوم اسلامی را یاری کند.
امام حسین علیه السلام در خطبه ای با صراحت در بیان هدف از تلاش و تکاپوی خویش فرمود؛ «هدف ما آن است که نشانه های دین تو را آشکار سازیم و اصلاح و درستی را در همه بلاد بر ملا کنیم تا بندگان مظلومت آسوده باشند و فرایض و سنت ها و احکامت مورد عمل قرار گیرد».
لذا امام خمینی قدس سره در سخنی در تبیین همین مطلب می گوید: «... آنهایی که خیال می کنند حضرت سید الشهداء برای حکومت نیامده، خیر این سخن صحیح نیست بلکه اینها برای حکومت آمدند، برای اینکه باید حکومت دست مثل سید الشهدا باشد، مثل کسانی که شیعه سید الشهدا هستند، باشد». هر چند امام علیه السلام می دانست سرانجام در این راه شهید می شود. آن امام امت در جای دیگر می گوید: «زندگی سید الشهداء، زندگی حضرت صاحب الزمان علیه السلام، زندگی همه انبیای عالم، همه انبیا از اول، از آدم تا حالا همه این معنا بوده است که در مقابل جور، حکومت عدل درست کنند».
به هر حال، در مبارزه این سلسله از فقهای شیعه با استعمارگران و برخورد فرهنگ اسلامی با تمدن غرب، چالش های تازه ای در عرصه های مختلف اجتماعی و حکومتی پیش آمد و مخصوصاً با طرح مسائل جدید و پرسش های نوپیدا و القای شبهات از ناحیه روشنفکران وابسته فکری به دانشمندان غربی، در عرصه فقه نیز، نگرشی تازه به مسائل فقهی میان فقها پدید آمد که در نتیجه، در عرصه های اقتصاد، سیاست، احوال شخصیه و مانند آن که گاه تحولات جدید بدان دامن میزد تلاش تازه و عمیقی صورت گرفت.
با تشکیل حکومت اسلامی در ایران بر اساس فقه اهل بیت علیهم السلام این سلسله از مباحث و بحث های جدی و تازه، به فقه شیعه رونق و نشاطی دوباره بخشید که فقها و دانشمندانی همچون امام خمینی، شهید سید محمد باقر صدر، علامه طباطبایی، شهید مرتضی مطهری را میتوان از طلایهداران این عرصه نامید.
آثار این فقها و دانشمندان نمونه های روشنی از توجه به نیازهای اجتماعی و پاسخ به شبهات و کشاندن فقه اسلامی و معارف دینی به عرصه جامعه است، که در این رویکرد، به مسائل جدید، و پرسش های تازه توجه خاصی شده و «جامعه نگری» وزن و اعتبار ویژه ای به خود گرفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل حکومت اسلامی، نگرش فقیهان و اندیشمندان مکتب اهل بیت علیهم السلام به عرصه فقه اسلامی در زمینه سیاست و حکومت و مباحث تازه در ابواب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، عمیقتر گردید و سبب تدوین ده ها کتاب در این زمینه شد.
فقه پویا و جواهری؛ شاخصۀ معنایی انقلاب اسلامی در مواجهه با اباحهگری
لازم به ذکر است که ورود فقه در عرصه حکومت و مسائل اجتماعی وابسته به آن، نباید سبب عرفی شدن احکام دینی گردد. به این معنا که ما سعی کنیم همه احکام را بر خواسته های افراد، مخصوصا غربزده ها تطبیق دهیم و فقه در درجه اول سیاسی و در درجه بعد، دینی و اسلامی گردد.
به تعبیر دیگر؛ ما بسیاری از احکام فقهی را مربوط به زمان گذشته بدانیم و آنچه را امروز به گمان خود به مصلحت فرد و جامعه میبینیم جایگزین آن کنیم.
متأسفانه بعضی از دانشمندان عصر ما که در حد بالایی از آگاهی فقهی نیستند گرفتار این افراطگری شده اند و اصالت فقه اسلامی را مخدوش کرده اند. لیکن امام خمینی «قدس سره» پیشبینی چنین انحرافی را می کرد، لذا کراراً تأکید داشت که فقه امروز نیز باید بر پایه فقه جواهری بنا شود و اصول و قواعد محکم فقهی باید پابرجا بماند و دست خوش ذوق و سلیقه و استحسان و افکار غربگرا و سیاست زده نگردد.
بدین ترتیب رویکرد متأخران و به ویژه معاصران بر این بوده که در کنار ذکر مصادیق و موضوعات مرتبط با زمان و مکان تعریفی علمی و فنی در شرح و بسط عنصر زمان و مکان بیان داشته باشند. نمونه بارز و مصداق شاخص این عده از فقها امام خمینی (ره) است که با تلفیق عنصر زمان و مکان با اجتهاد، نظریه «ولایت فقیه» را در اداره حکومت اسلامی به جامعه اسلامی ارائه نمود. ایشان در بیان ضرورت توجه به زمان و مکان در استنباط می گوید:«زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند مسأله ای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان، مسأله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند، بدین معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده واقعا موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی را نیز می طلبد».
صیانت از ارزش های دینی با مولّفه عقلانیت؛ قاطعیت و شجاعت
انقلابی را که امام راحل بوجود آورد برخاسته از عقلانیت و الگوگیری از رهبری پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در آغاز شکل گیری حکومت اسلامی بود. هم چنین قاطعیت حضرت امام از جمله شاخصه های هویتی حصول انقلاب اسلامی است، ایشان اهل مشورت بود و هیأت مشورتی قوی متشکل از افرادی همچون شهید مطهری ها، شهید بهشتی ها و امثال این بزرگواران داشتند، اما در تصمیمی که می گرفتند قاطع بودند، وقتی گفتند شاه باید برود، هرچه آمدند و گفتند شاه می خواهد اختیارات خود را به شما بدهد و کنار برود اما ایشان تأکید کردند شاه باید برود. و یا حضرت امام(ره) وقتی تأکید کردند جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، روی آن ایستاد.
ویژگی دیگر امام خمینی شجاعت فوق العاده وی بود، بی شک اگر بیدارگر عصرما، امام خمینی (ره)، شجاع و نترس نبود انقلاب اسلامی ایران بر خلاف انتظار جهانیان پیروز نمی شد.
در تبیین این مصادیق هویت ساز در تحقق و شکل گیری انقلاب اسلامی و قاطعیت در برابر حفظ اصول و مبانی اسلام میتوان به کلام امام خمینی (ره) اشاره نمود که فرمود؛ «حکومت اسلامی می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد، خلاف مصالح کشور و اسلام باشد، یکجانبه لغو نماید و می تواند هر امری را چه عبادی و چه غیر عبادی که جریان آن خلاف مصالح اسلام است، از آن، مادامی که چنین است، جلوگیری نماید (مانند ممنوع کردن حج در بعضی از سالها به خاطر حفظ کیان اسلام و مسلمین)».
به تعبیر امام خمینی (ره)؛ «اسلام آن قدر عزیز است که فرزندان پیغمبر، جان خودشان را فدای اسلام کردند. حضرت سید الشهداء علیه السلام با آن جوانها، با آن اصحاب، برای اسلام جنگیدند و جان دادند و اسلام را احیا کردند».
و باز عجیب نیست وقتی متن انگلیسی کتاب آیات شیطانی، با سرعت عجیبی به زبان های مختلف کفر ترجمه و در دنیا پخش گردید، امام خمینی(ره) فتوای تاریخی خود را دائر بر مرتد بودن نویسنده این کتاب یعنی سلمان رشدی و لزوم قتل او صادر کردند، اگر چه چنان حمایتی از ناحیه دولتهای استعماری و دشمنان اسلام از نویسنده کتاب شد که در دنیا سابقه نداشت؛ ولی ایستادگی محکم امام خمینی(ره) در فتوای خود، و ادامه راهش از سوی جانشینان او، و پذیرش این فتوای تاریخی از سوی غالب توده های مسلمین جهان، سبب ناکامی توطئه گران شد، و این حقیقت روشن شد که سلمان رشدی در این کار تنها نبوده، و مسأله از تألیف یک کتاب ضد اسلامی فراتر است، و در واقع توطئه ای است که از سوی غرب استعمارگر و صهیونیست ها برای کوبیدن اسلام طراحی شده و جداً پشت سر آن ایستاده اند.
لذا تا این تاریخ نویسنده کتاب مزبور در اختفای کامل به سر می برد و از سوی دول استعماری دقیقاً مراقبت می شود؛ و ظاهراً مجبور است تا آخر عمر چنین زندگی کند، و شاید به دست خود آنها به قتل برسد تا از این رسوایی نجات یابند.
با این تفاسیر باید گفت از تنهایی در مسیر خداوند وحشت نکنیم و در مقابل حوادث و دشمنان مختلف شجاع و دلیر باشیم، و تنها بر خداوند تکیه کنیم، و از غیر او واهمه ای نداشته باشیم.
هم چنین ما نباید در مسائل ارزشی کوتاه بیائیم، خداوند حضرت امام خمینی(ره) را رحمت کند که هرگز در برابر ارزش های اسلامی کوتاه نمی آمدند و امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همین دیدگاه را دارند و به دفعات بر این مسأله پا فشاری کردند.
نفی سکولاریسم شاخصه حیاتی در انقلاب حضرت روح الله(ره)
با تأمل در کلام امام خمینی (ره) که می گوید: «اگر کسی دین را از سیاست جدا بداند، خدا، رسول و ائمه معصومین علیهم السلام را تکذیب کرده است» و «اسلام دینی است که با سیاست آمیخته است». در یک کلام باید گفت: سکولارها، اطلاع درستی درباره اسلام ندارند؛ یا شاید اسلام را همچون مسیحیت کنونی پنداشته اند، وگرنه ممکن نیست کسی از فقه اسلامی آگاه باشد و کمترین تردیدی درباره لزوم حکومت در اسلام به خود راه دهد.
بلکه به روشنی اهتمام انبیای بزرگ و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان اهل بیت و فقهای اسلام به تشکیل حکومت مبتنی بر وحی، به دست می آید که همان حکومت راستین، و سیاست اصیل برخاسته از مبنای آسمانی مقدس است. این چنین حکومت و سیاستی هرگز دستخوش فریبکاری و نیرنگ نمی گردد.
این تحلیل نشان می دهد که «سیاست» به معنای صحیح کلمه، ربطی به سیاست به معنای تحریف یافته و غیر انسانی آن ندارد. اگر چه بعضی از افراد به تحریف واژه «سیاست» پرداختهاند تا بتوانند در باب نفی دین از سیاست حرفی برای گفتن داشته باشند.
در حالی که سیاست، معانی و کاربردهای فراوانی دارد؛ از جمله به قول امام خمینی(ره)؛ «سیاست و راه بردن جامعه، با موازین عقل و عدل و انصاف و صدها نمونه از این قبیل، چیزهایی است که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه نمی شود».
اینچنین است که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در تعبیر جامعی می فرماید:«همه ما باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است، این مراسم سیاسی، مراسم عزاداری ائمه اطهار علیهم السلام به ویژه سید مظلومان و سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است که حافظ ملیت مسلمین به ویژه شیعیان ائمه اثنی عشر علیهم صلوات الله و سلم می باشد».
«قلم»؛ سلاح امام خمینی(ره) در تحقق انقلاب
بدیهی است دانشمند با قلمش با روح و فکر و اندیشه مردم سر و کار دارد، یک عالِم تازیانه بر گرده افکار مردم می زند لذا گاه یک قطره مرکب عالم که سطری بنگارد از نظر هدایت و تحول جامعه به سوی سعادت، اثرش بیشتر از خون های شهدای در راه خداست، گاه یک یا چند قطره مرکب عالم جمله ای بر روی کاغذی شده و دست استعماری را کوتاه می کند، و او را به عقب نشینی وامی دارد، چنانکه پیام های رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) چنان کرد که شاید خون شهدا به تنهائی نمی کرد، کار شهید باارزش است ولی کار عالم باارزشتر.
امام خمینی (ره) با قلم و بیانیه هایش انقلاب را به ثمر نشاند. ایشان یک اطلاعیه می نوشت و یاران وفادارش آن را در مدت کوتاهی در سراسر کشور، اعم از شهرها و روستاها پخش می کردند. خلاصه قلمها هستند که دنیا را می چرخانند.
در خاتمه باید گفت لازم است آثار امام خمینی(ره) در کتاب های درسی دانش آموزان، متون درسی حوزههای علمیه و دانشگاه ها نقش پررنگتری داشته باشد تا طلاب و دانشجویان و دانش آموزان بیشتر با این آثار انس بگیرند. هم چنین باید آثار امام راحل به زبان های مخلتف دنیا ترجمه شود تا تمام جهانیان با افکار و اندیشه های ایشان آشنا شوند.
همچنین باید گفت اگر ما به دنبال راه و هدف امام(ره) هستیم باید منافع حزبی و گروهی و جناحی را کنارگذاشته و به مسائل اسلامی و ملی فکر کنیم و قدمی برای رفع مشکلات مردم برداریم.
لذا عمل به گفتار و هدف امام خمینی(ره) مصداق بارز خدمت راستین به ملت و کشور است از این رو باید اصول قیام امام(ره) را حفظ کرده و زیر یک پرچم اتحاد داشته و با حفظ قاطعیت در برابر دشمن پایه های مذهب را تقویت کنیم.
امیدواریم خدای متعال روح پرفتوح حضرت امام(ره)، شهدای انقلاب و شهدای جنگ تحمیلی را غریق رحمت واسعه خویش بگرداند. توفیق همگان را در این راه از خداوند بزرگ مسألت دارم.»