میخواهند جنگ احزاب راهاندازی کنند
فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: شهدای بازی دراز در گشایش جبهههای جنگ نقش بسیار اساسی داشتندو ارتفاعات بازی دراز حقایقی بسیاری را در دل خودش نهفته دارد.
به گزارش ایلنا، محسن رضایی در مراسم گرامیداشت عملیات بازی دراز در آستانه احمد بن اسحاق سرپل ذهاب ضمن گرامی داشتن یاد شهیدان شیرودی، پیچک، وزوایی، حاجیبابا و دیگر شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم اظهار کرد: عملیات بازی دراز حقایقی بسیاری دارد که باید به آن پرداخت. سخن گفتن از فرماندهان این عملیات هر کدام جلساتی وقت میبرد. شهدای این عملیات در گشایش جبهههای جنگ نقش بسیار اساسی داشتند. ارتفاعات بازی دراز حقایق بسیاری را در دل خودش نهفته دارد و خوشا آنان که با دستی پر از معارف بازیدراز به خانههای خود باز گردند.
رضایی یادآور شد: عملیات بازیدراز در اردیبهشت سال ۶۰ و پس از ۷ ماه از آغاز جنگ اتفاق افتاد. این ارتفاعات یکی از مهمترین ارتفاعات سوقالجیشی در غرب کشور است که دشت ذهاب، دشت گیلانغرب، قصرشیرین و خانقین را زیر تسلط دارد. به همین خاطر عراقیها پس از حمله به ایران این ارتفاعات را اشغال کردند. این ارتفاعات از سمت ایران صعبالعبور و از سمت عراق و قصرشیرین که در اشغال نیروهای عراق بود سهل العبور بود. پس حمله عراق به خاک ایران، مردم عراقیها را از شهرهای سرپل ذهاب و گیلانغرب به عقب راندند اما برخی نقاط از جمله ارتفاعاتی همچون بازیدراز در دست عراقیها باقی ماند.
او اضافه کرد: در ۶ ماه نخست جنگ تلاشهای بسیاری در هویزه، دزفول، آبادان و... برای به عقب راندن دشمن انجام شد اما موفقیتی حاصل نشد و گفتند جنگ به بنبست رسیده است. اینجا بود که امام خمینی (ره) فرمودند اگر جنگ بیست سال به طول بیانجامد ما ایستادهایم. در ۶ ماه دوم جنگ به دنبال راهی برای خروج از بن بست بودیم. عملیاتهای بازی دراز، فرماندهی کل قوا و عملیات در تپههای اللهاکبر اولین پیروزیهایی بود که نصیب ایران شد. عملیات بازی دراز سرآغاز و طلیعه پیروزیهای ایران بود. بازی دراز یکی از دروازههای فتح اسلام است.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: در عملیات بازیدراز فرمولی ایجاد شد که در دارخوین و در عملیات فرماندهی کل قوا به فرماندهی سردار شهید حسین خرازی و عملیات در تپههای اللهاکبر اجرا شد. نخستین مولفه فرمول اتحاد ارتش و سپاه بود که بنی صدر مانع تحقق آن بود. بنیصدر فرمانده کل قوا بود و به جای اینکه راهگشا باشد مانع شده بود. در عملیات بازی دراز فرماندهی مشترک ایجاد شد. شهید بروجردی فرمانده ستاد عملیات غرب کشور بود و فرمانده لشکر ۸۱ زرهی نیز در کنار ایشان بودند. آقای بروجردی شهید پیچک را فرمانده این محور انتخاب کرده بود. از سوی ارتش نیز فرماندهی مشخص شده بود. در اسلامآباد نیز قرارگاه مشترکی را تشکیل دادند. در هیچ جای دنیا فرماندهی مشترک تشکیل نمیشود، اما این مدل موفق در عملیاتهای ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس برای ایران پیروزی به ثمر آورد و پیچک و شیرودی طلیعهدار فرماندهی مشترک در جنگ بودند.
رضایی نحوه حمله به ارتفاعات بازی دراز را مولفه دیگر فرمول جدید جنگ برشمرد و گفت: در این عملیات ۶ قله وجود داشت که بین ۶ نیرو تقسیم شد و به صورت هماهنگ به این قلهها که در اشغال نیروهای عراقی بود درآمد. برای اجرای این عملیات پنج ماه شناسایی و سه ماه طرحریزی صورت گرفت. برخی نفهمیده میگویند که پاسدارها و ارتشیها شب میخوابیدند و صبح عملیات میکردند. توکل یک بال پیروزی و عقلانیت، تفکر، شناسایی و شناخت تمام احتمالها بال دیگری پیروزی بود.
فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: پس از عملیات بازیدراز راه پیروزی را پیدا کردیم. لذا هم ارتفاعات آزاد شد و هم این عملیات در کل جنگ اثرگذار شد.
او در خصوص فرماندهان این عملیات نیز گفت: شهید شیرودی، قهرمان شکستناپذیری بود که با هلیکوپتر کبری بیش از ۳۰۰ بار به دشمن حمله کرد و اغلب در این حملهها هلی کوپترش را میزدند. شهید پیچک سردار صبور و عارف به تمام معنا بود و اگر امروز بود به لحاظ استعدادی که داشت یکی از فرماندهان عالی سپاه بود.
رضایی در بخش دیگری از صحبتهای خود به ذکر خاطرهای پرداخت و گفت: یکی دو سال از جنگ گذشته بود. یک روز من و آقایان صفوی و ذوالقدر بنا بر جلسات هفتگی که خدمت مقام معظم رهبری داشتیم، خدمت ایشان رسیدیم. پس از ارائه گزارش گفتم ما پس از جنگ لودر و بولدوزر بسیاری داشتیم که تعدادی از آنها را قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) به کار بستیم و برخی را برای بهسازی راه حرم امامزادگان به کار گرفتهایم تا مردم به راحتی تردد کنند. رهبری فرمودند: پس امامزادههای خودتان چی؟ من تعجب کردم و دلیل را ا ایشان پرسیدم: پاسخ دادند که منظورشان شهیدان باکری، خرازی و... که کمتر از امامزادگان نیستند و آن حرف تلنگری بود تا این عاشقان کربلا را بهتر درک کنیم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد: عراق متجاوز از خاکهای میهن به بیرون رانده شد و ملت پیروز شد. انتظار داشتیم دنیا از فتنهگری دست بردارد و با ملت ما خوب بشود اما تحریم را شروع کردند و در حالی که تحریمها متوقف نشده بود جنگ نیابتی را شروع کردند و در کنارش بانکها را تهدید کردند که درست است تحریمها را برداشتیم اما عجله نکنید که مبادلات ارزی انجام شود. شاید به بهانههای دیگر ایران را تحریم کنیم.
او اضافه کرد: برخی میگویند که باید برویم با آمریکا و غرب دوست بشویم. دوستی پادشاهان ایران با آمریکا چه نتیجهای برای ما داشته است؟ آنها حداکثر منافعشان برای داشتن ژاندارم منطقه بودن را بردند و در عوض یک کارخانه مونتاژ پیکان به ما دادند تا صنعت خودشان رونق داشته باشد. ما از دوستی با انگلیس و آمریکا نتیجهای جز عقبماندگی ندیدیم. ما نمیتوانیم به اینان امیدوار باشیم. اتفاقا هر وقت ناامید شویم پیروزیم. ما زمانی موفق میشویم که از دشمن ناامید و به ملت خود امیدوار شویم. ناامیدی و امید برادر همدیگر و دو روی یک سکه هستند. ابتدا باید از غرب ناامید و سپس به ملت خود امیدوار شویم. ما در جنگ از آنان ناامید و در نتیجه پیروز شدیم. همچنین زمانی که بحث هستهای مطرح شد، وقتی از آمریکا ناامید و به جوانان خود امیدوار شدیم قدرت هستهای یافتیم. حرف ما در کنار ارتفاعات بازیدراز این است که آیا صنعت و کشاورزی سختتر از میدان مین و موانع شلمچه و دیدهبانهای عراقی بر روی ارتفاعات بازی دراز هستند؟ رمز پیروزی ما ناامیدی از آمریکا و امیدواری به ملت ایران است.
رضایی ادامه داد: دشمنان در شرایط امروز جنگ احزاب منطقهای و آمریکایی را میخواهند به راه بیندازند. یک سگ زنجیری مانند صدام یعنی عربستان را رها کردهاند تا هر چه به دستش میرسد به سمت ایران پرتاب کند. جاهلیت و بتپرستی جدید در کنار خانه خدا شکل گرفته است. آمریکاییها آن کاری که از طریق جنگ نتوانستند انجام بدهند را امروز از طریق دوستی به دنبال آن هستند و اگر عدهای در داخل همراه شوند با تهدیدهایی روبرو خواهیم بود.