مراقبت دائمی؛ بزرگترین شاخصۀ پویایی اجتماعی است
پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارمشیرازی یادداشتی از این مرجع تقلید با عنوان «تأمّلی بر دکترین اجتماعی امام جواد (ع)» را منتشر کرده است.
به گزارش ایلنا، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
باید اذعان کرد در مسیر پرفراز و نشیبی که انسان در زندگی در پیش دارد برای اینکه بتواند از خطرات بیشماری که سعادت او را تهدید میکند رهایی یابد و موجودی مفید و مؤثر در اجتماع گردد، در درجه اول نیاز به یک ارتباط معنوی و روحانی به پروردگار دارد که از ذات پاکش مدد گیرد، و سپس وجدانی بیدار و آگاه از درون او را موعظه کند و پس از آن گوشهایی شنوا که از افکار، راهنماییها، اندرزها و مشورتهای دیگران استفاده کند، لذا امام جواد علیهالسلام میفرماید: «المؤمن یحتاج إلی ثلاث خصال: توفیق من الله؛ و واعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه؛ افراد با ایمان نیازمند به سه چیزند، توفیق پروردگار، و واعظی از درون جان و دل، و پذیرشی از اندرز دهندگان»، که در ادامه به اهمّ آموزههای اجتماعی آن حضرت اشاره میشود.
شکوه امامت امام جواد علیه السلام
در سالروز میلاد پرخیر و برکت امام جواد علیه السلام بسیار مناسب است روایتی از یکی از یاران آن حضرت به نام علی بن اسباط را بخوانیم که میگوید به خدمت او رسیدم (در حالی که سن امام کم بود) من درست به قامت او خیره شدم تا به ذهن خویش بسپارم و به هنگامی که به مصر باز میگردم کم و کیف مطلب را برای یاران نقل کنم، درست در همین هنگام که در چنین فکری بودم آن حضرت نشست (گویی تمام فکر مرا خوانده بود) رو به سوی من کرد و گفت: ای علی بن اسباط! خداوند کاری را که در مساله امامت کرده همانند کاری است که در نبوت کرده است، گاه میفرماید: و آتیناه الحکم صبیا (ما به یحیی در کودکی فرمان نبوت و عقل و درایت دادیم) وگاه درباره انسانها میفرماید حتی إذا بلغ أشده و بلغ أربعین سنة... (هنگامی که انسان به حد بلوغ کامل عقل به چهل سال رسید...) بنابراین همانگونه که ممکن است خداوند حکمت را به انسانی در کودکی بدهد در قدرت او است که آن را در ۴۰ سال بدهد.
خدا محوری؛ مایۀ بیداری جوامع بشری
گاه میشود که در زندگی تمام درها به روی انسان بسته میشود و به هر طرف رو میکند با مشکل یا مشکلاتی روبه رو میشود.
اینگونه رویدادها فرصتی است برای بیدار شدن انسانها و بازگشت او به سوی خدا، بازگشتی سازنده و تغییر دهنده سرنوشت، در این هنگام اگر از جان و دل متوجه او شود و از ذات پاکش مدد گیرد، امدادهای الهی به سراغ او آمده و نسیمهای رحمت پروردگار او را در آغوش میکشند و از راههایی که هرگز باور نداشت درهای بسته گشوده میشود.
از این رو امام محمد تقی (جواد) علیه السلام میفرماید: «لو کانت السماوات والارض رتقا عبد ثم اتقی الله تعالی جعل الله له منها مخترجا؛ اگر درهای آسمان و زمین به روی کسی بسته شود سپس او پرهیزگاری پیشه کند خداوند گشایشی در کار او میدهد.»
مراقبت دائمی؛ بزرگترین شاخصۀ پویایی اجتماعی
لازم به ذکر است نخستین اثر ایمان به خداوند بزرگ، احساس یک مراقبت دائمی بر سر تا پا و درون و برون از ناحیه علم و آگاهی اوست، نه تنها هیچ نقطهای از دیدگاه علم او بیرون نیست، بلکه مراقبین او از چهارسو، از همه جا، ما را احاطه کردهاند.
لذا هر قدر پایه ایمان بالاتر برود احساس این مراقبت، بیشتر و عمیقتر میگردد، تا آنجا که انسان خود را به طور دائم در حضور او میبیند، این احساس بزرگترین وسیله اصلاح فرد و اجتماع، و زیباترین جلوههای ایمان است، که احیا کردن آن به مهمترین نابسامانیهای اجتماعی سامان میبخشد، از این رو امام محمد تقی (امام جواد) علیه السلام میفرماید؛ «إعلم أنک لن تخلو من عین الله فانظر کیف تکون؛ بدان که از دیدگاه پروردگار بیرون نخواهی رفت اکنون ببین چگونه خواهی بود؟».
ایجاد بحران اجتماعی در سایۀ همنشینی با بدان
بیشک تأثیر مجالست و همنشینی غیر قابل انکار است؛ لذا همنشینی با بدان انسان را بدبخت میسازد زیرا همنشینی با بدان و قرار گرفتن در محیطهای فاسد هماهنگی ظاهر و باطن را بر هم میزند بلکه باید به سراغ اصول حاکم بر درمان بیماریهای اخلاقی و رذائل برویم که همان اندیشیدن در آثار نکبت بار آن است. اینگونه است که در حدیثی از امام جواد علیه السلام میخوانیم: «از همنشینی بدان بپرهیز که همچون شمشیر برهنهاند، ظاهرشان زیبا و آثارشان بسیار زشت است»!.
در تبیین این مسأله باید گفت هجرت و دوری از اهل عصیان و گناه و از همنشینی با بدان و ظالمان و آلودگان از جمله منازل سالک الی الله است که وارد عالم خلوص میگردد.
هم چنین همنشینی با بدان باعث آلودگی انسان میشود، همانگونه که نسیم دلنواز اگر از روی مزبلهها و مکانهای بدبو عبور کند، بدبو میشود» از این رو هنگامی که انسان در خانواده یا در شهر و کشوری که فساد بر آن حاکم شده است زندگی کند، نظر او نسبت به همه افراد حتی به نیکان بد میشود. هر چند معاشران او افراد خوبی باشند ولی غلبه فساد بر محیط کار، خود ایجاد سوءظن میکند. بنابراین لازم است از همنشینی با بدان پرهیز گردد.
شهوت؛ عامل سقوط جوامع بشری
در وهلۀ نخست باید گفت «شهوت» نقطه مقابل «عفت» و موجب سقوط فرد و جامعه میشود. مطالعات تاریخی نشان میدهد که اشخاص یا جوامعی که در «شهوت پرستی» غرق شدهاند، نیروهای خود را از دست داده و در معرض سقوط قرار گرفتهاند.
طبق نظر کارشناسان حقوقی، «شهوت جنسی» در ایجاد جرم و جنایت نقش عمده دارد تا جایی که گفته شده است: «در هر جنایتی، شهوت جنسی نیز دخیل بوده است». شاید این تعبیر، مبالغه آمیز باشد، ولی به یقین منشأ بسیاری از جنایات و انحرافات، طغیان «غریزه جنسی» و شهوت پرستی است.
لذا در حدیثی از امام جواد علیه السلام میخوانیم: «راکب الشهوات لاتستقال له عثرة؛ آن کس که بر مرکب شهوات سوار شود لغزشهایش قابل جبران نیست».
اصولاً هنگامی که پای شهوت پرستی به میان آید حجابی بر عقل افتاده و حاکمیت عقل کنار میرود و هنگامی که زمام امور انسان از عقل سلب شود و به دست شهوات بیفتد هرگونه بدبختی یا خطری برای او فراهم شود جای تعجب نیست.
لذا نباید فراموش نمود که اگر همه افراد جامعه جز «الله» را پرستش نکنند و در مقابل انواع هوا و هوسها، و شهوتها، سر تعظیم فرود نیاورند، هیچ گونه نابسامانی در جوامع انسانی وجود نخواهد آمد.
نتیجه اینکه: اولین وظیفه متصدیان جامعه، جلوگیری از عوامل تحریک و برچیدن زمینههای فساد، و نخستین وظیفه جوانان پاکدامن، اجتناب و دوری از این عوامل و زمینههاست. جالب اینکه اجتناب از زمینههای گناه آن قدر مهم است که شخصی همچون حضرت یوسف پیامبر علیه السلام، که دارای مقام عصمت است، نیز برای حفظ پاکدامنی خود از آن استفاده مینماید.
روح پرستش
بدیهی است سخن هرچه باشد و از هرکس باشد اثر دارد؛ و گوش فرادادن به سخنان این و آن معمولا با تأثیر آن در دل آدمی همراه است، لذا امام جواد علیه السلام میفرماید: «کسی که به سخنگویی گوش فرا دهد، او را پرستش کرده است. بنابراین اگر از خدا میگوید، خدا را پرستش کرده، و اگر از زبان ابلیس میگوید، ابلیس را پرستیده است!».
باید اذعان نمود از آنجا که هدف سخنگویان مختلف است، جمعی سخنگوی حقند و جمعی سخنگوی باطل، و خضوع در برابر هریک از این دو گروه یک نوع پرستش است، زیرا روح پرستش چیزی جز تسلیم نیست، بنابراین آنها که به سخنان حق گوش میدهند، پرستندگان حقند و آنها که به سخنگویان باطل گوش فرا میدهند، پرستندگان باطلند، پس باید از رونق دادن به محفل سخنگویان باطل پرهیز کرد و اجازه نداد که سخنان تاریک آنان از مجرای گوش به اعماق جان برسد.
تعجیل در توبه؛ شاخصۀ بنیادین خدامحوری
در بسیاری از روایات توبه آمده است که باید در توبه از گناه، تعجیل کرد و از «تسویف» یعنی به عقب انداختن آن پرهیز نمود؛ مبادا آثار گناه در دل بماند و با گذشت زمان تبدیل به یک خلق و خو شود؛ لذا در حدیثی از امام جواد علیه السلام میخوانیم: «تأخیر التوبة اغترار، و طول التسویف حیرة... و الاصرار علی الذنب امن لمکر الله؛ تأخیر توبه موجب غرور و غفلت، و امروز و فردا کردن سبب حیرت، و اصرار بر گناه موجب بی اعتنایی به مجازات الهی است.»
بیشک گناه آثاری بر قلب میگذارد که تدریجاً به صورت خلق و خوی باطنی در میآید و توبه این آثار را میشوید و اجازه نمیدهد تشکیل خلق و خوی دهد، لذا با توجه به اینکه دنیا، بسرعت پشت میکند و آخرت با شتاب روی میآورد و امروز، روز آمادگی و فردا، روز مسابقه سعادت و شقاوت است، حال چرا افراد عاقل و هوشیار، با توبه کردن و بازگشت به سوی خدا و انجام عمل نیک پیش از آنکه فرصت از دست رود خود را آماده این سفر نکنند؟.
حیات اجتماعی در پرتو حفظ اسرار
متأسفانه برخی از مردم در بعضی موارد سعی میکنند به اسرار زندگی و عیوب پنهانی تفتیش کنندگان پی ببرند و بر ملا سازند در حالی که جستجو و تفتیش درباره عقائد و اسرار و عیوب دیگران سبب کینه توزی و عداوت در صحنه اجتماع وگاه منجر به درگیریهای شدید میشود. لذا اگر سلامت جامعه و امنیت و آرامش را طالب باشیم، باید از این امر به شدت بپرهیزیم.
با این تفاسیر باید به روایتی از امام جواد علیه السلام اشاره نمود که فرمود؛ «إظهار الشیء قبل أن یستحکم مفسدة له؛ اظهار کردن چیزی (سری از اسرار) پیش از آنکه مستحکم شود و به نتیجه برسد موجب فساد آن است».
بدین ترتیب باید گفت اگر چه از آنجا که، بیم توطئه بر ضد جامعه، و یا به خطر انداختن امنیت و حکومت اسلامی میرود به همین دلیل حکومت اسلامی میتواند مأموران اطلاعاتی داشته باشد، یا سازمان گستردهای برای گرد آوری اطلاعات تأسیس کند لیکن مرز میان «تجسس» و «به دست آوردن اطلاعات لازم برای حفظ امنیت جامعه» بسیار دقیق و ظریف است، و مسؤولین اداره امور اجتماع باید دقیقا مراقب این مرز باشند، تا حرمت اسرار انسانها حفظ شود، و هم امنیت جامعه و حکومت اسلامی به خطر نیفتد.
سخن آخر
در خاتمه باید گفت اگر کسی تمام امیدش به اسباب مادی باشد، راه را گم کرده است مثل اینکه در برنامههای امروزی، عدهای معتقدند که اگر ما با کشورهای قوی ارتباط نداشته باشیم و یا از جامعه جهانی جدا شویم، بیچاره میشویم!؛ اینها عالم اسباب است و خدای ما اینها نیستند و باید تکیهگاه ما خدا باشد، چراکه امام جواد علیهالسلام مطابق این حدیث میفرماید: کسی که در عالم اسباب غرق شود، خدا او را به همان اسبابی واگذار میکند که نمیتواند خود را اداره کند.
اگر چنین رفتار کنیم با اندک شکستی مأیوس نمیشویم و یأس و ناامیدی در زندگیها به جهت ضعف ایمان و عدم توجه به خداست.
امام جواد علیه السلام میفرماید: کسی که از خدا بریده و به غیر خدا بپیوندد، خداوند او را به همان شخص واگذار میکند و کسی که بدون علم و آگاهی عمل کند، خراب کاری او بیش از آباد کردن اوست.»