ضرورتهای مرحله جدید روابط ایران و اتحادیه اروپا
یک دیپلمات پیشین ایران نوشت: در شکلگیری مرحله جدید روابط ایران و اروپا، اتخاذ سیاستهای مستقلتر اروپا و اعمال آن و همچنین ممانعت از دخالتهای واشنگتن نیز نقش حیاتی خواهد داشت.
به گزارش ایلنا، سیدمحمدعلی حسینی سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه ایران در مقالهای نوشت: سفر خانم فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به همراه هفت کمیسیونر این اتحادیه به تهران و امضاء بیانیههای متعددی که با طرفهای ایرانی به امضا رسیده، گامی مهم و موثر در مسیر بهبود روابط اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی ایران است که حوزههای متنوع و گستردهای را برای همکاری متقابل مورد توجه قرار داده است. حوزههای انرژی، راه و ترابری، صنایع، محیط زیست، کمکهای بشردوستانه، مدیریت بحران، همکاریهای هستهای غیرنظامی، علمی و پژوهشی، همکاریهای منطقهای در قبال افراطیگری و تروریسم، از جمله زمینههای مورد علاقه دو طرف برای رایزنی و توافق، اعلام شده است.
روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا طی چهار دهه گذشته، از فراز و نشیب بسیاری برخوردار بوده است. سیاستهای غیرواقع بینانه و جانبدارانه اتحادیه اروپا از رژیم بعثی صدام در دوران جنگ تحمیلی علیه کشورمان، حمایتهای چند وجهی این اتحادیه نسبت به فرقه تروریستی منافقین که هفده هزار ترور را در پرونده قطور و سیاه خود دارد، رویکرد نامناسب و غیرمنطقی این اتحادیه در گفتوگوهای بهاصطلاح انتقادی، مواضع ناعادلانه و تصمیمهای غیرقانونی در قبال فعالیتهای مسالمتآمیز هستهای و همراهی در اعمال تحریمهای ظالمانه از جمله اقداماتی بود که اتحادیه اروپا گاهی از روی استیصال و نیزچشم پوشی بر روی واقعیات و گاهی تحت تاثیر و فشارهای طرفهای ثالث موجب شد تا روابط این اتحادیه با تهران نتواند از یک روند عقلانی و رو به رشد و تکاملی برخوردار شود. اینک اما با شکلگیری فضای سیاسی بینالمللی پس از برجام، اروپا فرصت این را یافته تا با عبرت از روند ناخوشایند گذشته و با همکاری موثر و سازنده طرف ایرانی، راهبرد دوره جدید روابط را مبتنی بر توازن، تعاون، منافع مشترک و احترام متقابل پایهریزی کند.
سفر هیاتهای عالیرتبه سیاسی اقتصادی کشورهای مختلف قاره سبز و مهمتر از آن، سفر جاری خانم فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و ترکیب هیات بلندپایه همراه وی که نخستینبار به تهران صورت میگیرد، چنین امیدی را در ضمیر هر تحلیلگر مسائل خارجی پدیدار میکند.
خانم موگرینی از زمانی که عهدهدار مسئولیت فعلی خود شد، رویکردی سازنده و تعاملی اعتمادساز را در پیش گرفت و آنچنان که در اعلام مواضع و اظهارات خود و همچنین نوع تعاملات و کیفیت حضور در روند مذاکرات هستهای نشان داده، درک بهتری نسبت به واقعیتها و قابلیتهای جمهوری اسلامی ایران و نقش تعیینکننده و سازنده کشورمان در تحولات منطقهای و بینالمللی دارد؛ امری که میتواند کمک موثری در تنظیم فصل جدید روابط راهبردی میان ایران و اتحادیه اروپا بکند.
در همین راستا، ایشان روز جمعه گذشته نیز با انتشار مقالهای وزین در روزنامه آلمانی «هاندلز بلات» اعلام کرد «دولتهای اتحادیه اروپا مصمم هستند تا مرحله جدیدی از روابط خود با ایران را آغاز کنند». وی در این مقاله نکات مهمی را مورد اشاره قرار داده و زمینههای مناسبی را نیز برای تحقق دور جدید همکاریها بیان کرده است. کلیدیترین نکته ایشان اما این جمله است که «برای رشد این رابطه جدید، هر دو طرف نیازمند زمان، شجاعت و قاطعیت هستند».
در این باره چند نکته را یادآور میشوم:
یکم اینکه جمهوری اسلامی ایران، هم در روند مذاکرات هستهای و هم قبل و بعد از توافق برجام نشان داده که فرصتها و زمان مورد نیاز را پاس میدارد و از شجاعت و قاطعیت لازم در تبیین مواضع و همچنین پرهیز از بداخلاقی و نقض عهد واجرای صادقانه تعهدات خود، برخوردار بوده است.
از اینرو از کلیه طرفهای اروپایی، دولتها، نهادها و بانکهای اروپایی منسوب به آنها، نیز انتظار دارد که توصیه خانم موگرینی در این مقاله، مبنی بر اینکه «برای رشد رابطه جدید بین ایران و اتحادیه اروپا، هر دو طرف نیازمند زمان، شجاعت و قاطعیت هستند» را جدی بگیرند؛ چراکه با رعایت این سه اصل و تنها با اجرای صادقانه و تمامعیار تعهدات دو طرف، امکان بهرهبرداری از ظرفیتهای بیشمار و بالقوه فعلی حاصل میشود. در غیر این صورت، زمان سپری میشود و ادامه مسیر ناصواب قبلی جز ضرر و زیان، ارمغانی به همراه نخواهد داشت.
دوم اینکه عامل مهم دیگری که زمانشناسی، هشیاری، شجاعت و قاطعیت طرفهای اروپایی را میطلبد، گرفتن فرصت دخالت از طرفهای ثالث منطقهیی و فرامنطقهیی است که طی سالها و بهویژه ماههای اخیرنشان دادهاند که مجموعه تلاشهای مستمر و بدون وقفه آنان با هدف کارشکنی و مانعتراشی در مسیر شکلگیری دوران نوین مناسبات ایران و اروپا رقم خورده است.
سوم اینکه آمریکا به عنوان مهمترین «طرف ثالث» در طول چهار دهه گذشته، نقش بیبدیلی در رکود و تخریب روند مناسبات فیمابین ایران و اتحادیه داشته و استقلال سیاسی این اتحادیه و اعضاء آن را به چالش کشیده است. در شکلگیری مرحله جدید این روابط، اتخاذ سیاستهای مستقلتر اروپا و اعمال آن و همچنین ممانعت از دخالتهای واشنگتن نیز نقش حیاتی خواهد داشت.