سیاست خارجی باید از خیابان به وزارت خارجه منتقل شود
یک دیپلمات پیشین کشورمان گفت: سیاست خارجی باید از خیابان به وزارت امور خارجه منتقل شود
شمارش معکوس برای اجرای برجام آغاز شده است و برجام با همه حرف و حدیثها و اماها و اگرها تا هفته دیگر به اجرا در خواهد آمد. ایران بسیاری از اقدامات و تعهدات خود بر اساس برجام در آمده و طرف مقابل نیز اینک باید نسبت به رفع و لغو تحریمهای بینالمللی هستهای علیه اقدام کند و به آنها خاتمه ببخشد. از دیگر سو، هم ایران و هم جامعه جهانی خود را برای آغاز فصل جدیدی از همکاریهای مشترک با یکدیگر آماده میکنند. در رابطه با اجرای برجام و فرصتها و تهدیدهای آن با فریدون مجلسی، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفتوگویی داشتهایم که مشروح آن در ادامه میآید.
برجام درمان و دارویی است که آثار آن تدریجاً آشکار خواهد شد
در آستانه روز اجرای برجام هستیم. مهمترین فرصتهایی که با اجرای برجام نصیب ایران خواهد شد، چه چیزهایی هستند؟
تحریم بیماری فروکاهنده توان ایمنی اقتصاد ملی بود. برجام درمان و دارویی است که آثار آن تدریجاً آشکار خواهد شد. ایران کشوری است که جمعیت آن در یک قرن پیش 10 میلیون نفر بود که با وسعت و تنوع جغرافیایی میتوانست حداقل از لحاظ عذایی خودکفا باشد. خشکسالی فقط میتوانست آثار منطقهای برجای بگذارد که دیگر مناطق میتوانستند آن را جبران کنند. مشکل در حمل و نقل و ارتباطات و مدیریت بود که منجر به قحطی ناشی از خشک سالی از گوشهای از کشور میشد. امروز جمعیت کشور هشتاد میلیون است و منابع آب که سرانه آن به نسبت جمعیت به یک هشتم کاهش یافته است، از لحاظ حجمی نیز به دلیل استفاده بالادستی همسایگان به شدت کاهش یافته است. رودخانه هیرمند و دریاچه هامون خشک شده و سیستان که زمانی انبار غله ایران بود خشکیده است. در آن زمان ما صادرکننده غلات بودیم. اکنون نیازمند به واردات برنج و گندم و روغن نباتی و حتی شکر هستیم. در تمام مدت تحریم هم تحت عناوین انساندوستانه صادرات این مواد را به ایران که برایشان مقرون به صرفه بود ادامه دادند. اما صادرات ایران مشمول تحریم بود. ایران برای واردات غذایی و صنعتی خود نیازمند به صادرات است. مقاومت اقتصادی فقط در تلاش برای تولید بیشتر نهفته نیست. شما هر قدر بکوشید بدون آب نمیتوانید گندم بیشتری تولید کنید اما مثلاً در پتروشیمی میتوانید تولیدات قابل رقابتی داشته باشید به شرط آنکه صدور آن آزاد و مطابق عرف بینالمللی عملی باشد. بزرگترین فرصتی که آغاز برجام نصیب ایران خواهد کرد رفع تحریم بانکی، آزادی گشایش اعتبار بازرگانی برای صدور فراوردهها و کالاهاست. مشکل این است که در مدت تحریم ایرانیان عادات و شناختهای صادراتی را از دست دادهاند، و بازیابی خریداران بالقوه نیز نیاز به زمانی برای شناسایی آنان و جلب اعتمادشان دارد. در کوتاهمدت معجزهای رخ نخواهد داد، اما این شناخت متقابل نیاز به حمایت دولتی دارد. حضور تولیدکنندگان در نمایشگاههای بینالمللی خصوصاً در بازارهای قابل رقابت منطقه باید تسهیل شود، حتی موقتاً مراکزی با غرفههای فروش در اختیار تولیدکنندگان واجد شرایط داخلی قرار گیرد تا جانی بگیرند و بتوانند وارد بازار رقابت شوند.
خطر اصلی از جانب افراطیون داخلی است
فکر میکنید در این مقطع چه خطراتی اجرای برجام را مورد تهدید قرار میدهند؟
به نظر من خطر اصلی از جانب افراطیون داخلی است که ظاهراً از تحریمها سود میبردهاند. اینان نه سواد و تخصصی دارند، نه جز دلالی تجربهای دارند، به بهانههای عوامفریبانه با نمایشهای افراطی و ظاهراً قهرمانانه خود بهانه کافی درباره خطرناک بودن ایران به دست رقیبان و از جمله افراطیون آمریکایی میدهند تا خواهان شدت عمل علیه ایران باشند. افراطیون آمریکایی تا زمانی خطر هستند که بهانه در دست داشته باشند.
عربها به ایران که خود را قربانی دفاع از منافع آنان کرده است از پشت خنجر زدهاند. اما ایران نمیتواند متقابلاً از حمایت از حقوق فلسطین دست بردارد، اما در این مسیر میتواند به جای پرچمدار پشتیبان تصمیمات و اقدامات اتحادیه عرب باشد، تا قربانی نشود و از هر دو طرف آسیب نبیند. یعنی به سنگر پشتی و تدارکاتی آنان اکتفا کند. آنها در جنگ صدام جملگی همراه او بودند.
افراطیون آمریکا سیراب از دلارهای عربستان و نفوذ اسرائیل در برابر برجام مقاومت خواهند کرد
هماینک صحبتهایی از اعمال تحریمهای جدید در رابطه با مسائل موشکی ایران میشود. آیا اعمال این تحریمها میتواند اجرای برجام را متوقف سازد؟
ایران آسیبدیده از جنگ و آسیبدیده از موشکهایی است که خود اینها به صدام فروخته بودند! ایران به این نتیجه رسیده است که باید خود را مجهز به این سلاح بازدارنده و تدافعی کند تا بار دیگر نتوانند آسیبی به ما برسانند. افراطیون آمریکا سیراب از دلارهای عربستان و نفوذ اسرائیل در برابر برجام مقاومت خواهند کرد. اما اصولاً باید دید شدت عمل نسبت به ایران از آغاز برای چه بود؟ بهانه علیه ایران شعار نابودی اسرائیل بود.
از نظر آنان اسرائیل عضوی از اعضای سازمان ملل متحد و ضمناً نزدیکترین دوست و متحد آمریکا است و این بهانه را میآورند که تهدید علیه موجودیت یک کشور یا برنامهریزی برای نابودسازی آن تهدیدی بر صلح و امنیت بینالمللی تلقی میشود. همین بهانه بود که موجب تحریم ایران در قضیه انرژی هستهای شد. در واقع برجام واکسن تحریم نیست که ما را در هر اقدام دیگری رویینتن کند.
پاسخ صریح این است که ما باید سیاست خود را به پشتیبانی از حقوق فلسطینیان را طبق تصمیمات اتحادیه عرب به خودشان واگذار و از آن حمایت کنیم وگرنه احتمال بازگشت تحریم یک جانبه یا چند جانبه وجود دارد. اگرچه شانس تحریم با قطعنامه شورای امنیت به دلیل احتمال وتوی روسیه و احتمالاً چین اندک است اما میبینیم که در سوریه و یمن و عراق بدون قطعنامه هم دخالت میکنند.
اینکه برقراری مجدد تحریم از سوی آمریکا بتواند رنگ بینالمللی بیابد یا خیر بستگی به شرایط جهانی و موضع و رفتار ایران دارد. اما عدم تحمل آن از سوی ایران یعنی مثلاً برچیدن ابزارهای پایش و اعلام ختم برجام، به معنی آغاز درگیری و تشدید محاصره و افزودن به دامنه آتشی است که اکنون خاورمیانه را در برگرفته است.
چرا نمایندگان کنگره در این شرایط و روزهای حساس مسئله تحریمها را مطرح کردهاند؟
زیرا نتانیاهو و عربستان میخواهند به هر قیمتی شده از بازگشت ایران به عرصه روابط بینالملل جلوگیری کنند. اکنون حساسترین زمان است. با این تحریکات میکوشند ایران را از ادامه برجام بازدارند و هم در انتخابات بعدی پیروز شوند و هم تسویه حساب کنند.
سیاست خارجی باید از خیابان به وزارت امور خارجه منتقل شود
با اجرای برجام، فکر میکنید فضای بینالمللی برای کنشگری ایران چه میزان مساعد خواهد شد؟
منظور از کنشگری ایرانی روشن نیست. کنشگری به معنی اقتصادی زمینه بسیار مناسبی خواهد یافت خصوصاً در زمانی که پتروشیمی ایران پشتوانه خوبی یافته است و صنایع زیردستی هم فرصتی برای خودنمایی خواهند داشت. در تولید انرژی بر مانند برق و فولاد و فلزات رنگین و کاشی و سرامیک که زمینهها هم موجود است ایران جهشی خواهد داشت.
ایران باید بکوشد در منطقه آرامش برقرار شود تا از مزایای بازرگانی و اقتصادی بازار منطقی منطقهای برخوردار شود. در این بخش ترکیه هم مانند ایران است، به همین دلیل باید میان این دو کشور اصلی همکاری شود. اما شعارهای باد هوا و دشنام و تحریکات و تحرکاتستیزه برانگیز در هر حال و در همه جا جنگافروزانه است و با توسعه اقتصادی و اجتماعی و رفاه مغایرت دارد. سیاست خارجی نیز باید از خیابان به وزارت امور خارجه منتقل شود و فقط از مجرایی قانونی و حرفهای اعمال شود وگرنه حرکت اقتصادی بر ریل عقلانیت و اعتدال و حرکت سیاسی بر ریل افراط و احساس امکانپذیر نیست.